داوودپاشا قوجه (درویش داوودپاشا)، صدراعظم عثمانی در اواخر قرن نهم. او که از دوشیرمه*های آلبانیتبار بود، در جوانی به اسارت نیروهای عثمانی درآمد و در دربار پرورش یافت (سامی، ذیل مادّه؛ اوزونچارشیلی ، ج 2، ص 535). در ابتدا، از خواص سلطانمحمد فاتح بود (عاشقپاشازاده، ص 232). وقتی فرماندار سنجق چرمن شد،بهسبب موفقیتهایش در هجوم به مجارستان و ونیز در 875، به فرمانداری آنکارا رسید (د.ا.د.ترک، ذیل مادّه). وی از 878 تا 880 بیگلربیگی بوسنه بود و بعدها بیگلربیگی آناطولی شد (عاشقپاشازاده؛ د.ا.د.ترک، همانجاها). داوودپاشا در 876/ 1472 در مقابله با هجوم آققوینلو*های حامی قرهمانیان* به سرزمینهای عثمانی فعالانه شرکت داشت. چنانکه وقتی که نیروهای آققوینلو به فرماندهی یوسفچهمیرزا، برادرزاده اوزون حسن، توقات را ویران کردند، داوودپاشا به کمک نیروهای شاهزاده مصطفی، والی قونیه، شتافت (صولاقزاده محمد همدمی، ص 239ـ240؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه). او در جنگ اوتلُقبِلی فرمانده پیشقراولان بود و در 16 ربیعالاول 878 ، نیروهای آققوینلو را شکست داد (سعدالدین افندی، ج 1، ص 535ـ537). داوودپاشا در 882/ 1477، بیگلربیگی روملی شد و نواحی اِشقودْره در سرزمین آلبانی را تصرف کرد (← هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص 645ـ651).داوودپاشا در 887 بیگلربیگی رومایلی* شد (سعدالدین افندی، ج 2، ص 216)، ولی بهسبب مخالفت محمدپاشا قرهمانی عزل گردید و به والیگری بوسنه رسید. در دورة بایزید دوم، دوباره بیگلربیگی رومایلی شد (د.ا.د.ترک، همانجا). در 888 ، صدراعظم شد (عثمانزاده احمد تائب، ص 15). در891 ، بایزید وی را مأمور آزاد ساختن طرسوس* و اَدَنه* کرد که به تصرف قرهگوزپاشا (والی قرهمان) درآمده بود. داوودپاشا با چهار هزار ینیچری و نیروهای رومایلی و آناطولی و با کمک علیپاشا (بیگلربیگی رومایلی) و سنانپاشا (بیگلربیگی آناطولی)، ادنه و طرسوس را فتح کرد (صولاقزاده محمد همدمی، ص 297ـ299). در 897 نیز، سپاهیان آلبانی را شکست داد و غنایم فراوانی بهدست آورد (منجمباشی، ج 3، ص 416ـ417).منظومة پانزدههزار بیتیِ جِنانیِ اَدرنهای دربارة جنگهای داوودپاشا در بوسنه سروده شدهاست (اوزونچارشیلی، ج 2، ص 593). داوودپاشا در 4 رجب 902 از صدارت عزل شد (سامی، همانجا). سبب عزل او فرار گوده احمدبیگِ آققوینلو از استانبول به تبریز بود، که به کوتاهی کردن داوودپاشا در ادای وظیفهاش نسبت داده شد (← د.اسلام، همانجا). او پس از عزل در دیمتوقه اقامت گزید (اوزونچارشیلی، ج 2، ص 535) و در 904 یا 905 وفات یافت (← حسین هزارفن، ص 186؛اوزونچارشیلی؛ سامی، همانجاها). جنازهاش را به استانبول بردند و در محراب مسجدی که خودش ساخته بود، دفن کردند (سامی، همانجا). گفته شدهاست که او ثروت بسیاری از خود برجای گذاشت (د.ا.د.ترک، همانجا). او دولتمردی مدبر و موفق و دوستدار علما و دستگیر فقرا بود (عثمانزاده احمد تائب؛ اوزونچارشیلی، همانجاها).داوودپاشا در ساخت مسجد، مدرسه، مؤسسات خیریه، وقف کاروانسراها و حمامها برای تأمین هزینه مؤسسات خیریه و نیز در آبادسازی روستاها کوشا بود (د.ا.د.ترک، همانجا؛ اوزونچارشیلی، ج 2، ص 585). از جمله آثار او مسجد داوودپاشا در استانبول با الحاقاتی چون مدرسه، عمارت، مکتبخانه، چشمه (آبانبار شیردار) و جز آن بودهاست (ایوانسرایی و همکاران، ص 157ـ158). صحرای داوودپاشا که اردوگاه لشکریان داوودپاشا برای هجوم به اروپا بود، قرنها از اردوگاههای معروف سپاهیان عثمانی به شمار میرفت (هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص 286ـ287؛ د.اسلام، همانجا).منابع: شمسالدینبن خالد سامی، قاموسالاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ1898؛ محمدبن حسنجان سعدالدینافندی، تاجالتواریخ، ]استانبول[ 1279ـ1280؛ صولاقزاده محمد همدمی، صولاقزاده تاریخی، استانبول 1297؛ درویش احمد عاشقپاشازاده، عاشقپاشازاده تاریخی، چاپ عالیبیگ، استانبول 1332؛ عثمانزاده احمد تائب، حدیقةالوزرا، استانبول 1271، چاپ افست فرایبورگ 1969؛ احمدبن لطفاللّه منجمباشی، صحائفالاخبار (ترجمه ترکی)، ج 3، ]استانبول[ 1285؛Hafız Hüseyîn Ayvansarâyî, Alî Sâtı` Efendi, and Süleymân Besîm Efendi, Hadîkatü'l-cevâmi`: İstanbul câmileri ve diğer dînî-sivil mi`mârî yaplar, Ankara 2001; EI2, s.v. "Dāwūa, Pasha ,Kodja" (by M. Tayyib Gökbilgin); Joseph von Hammer - Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz 1963; Hüseyin Hezârfen, Telhîsü'l-beyân fī kavânîn-i Âl-i Osmân, ed. Sevim İlgürel, Ankara 1998; TDVİA, s.v. "Dâvud Paşa, Koca" (by Şerafettin Turan); İsmail Hakkı Uzunçarşılı, Osmanltarihi, vol.2, Ankara 1998.