داوودبن مُحَبَّر، محدّث حنفی عراقیِ قرن دوم و سوم. کنیة او ابوسلیمان است (ابنحِبّان، ج 1، ص 291) و نسبتهای بَکْراوی (← عقیلی، سفر2، ص 35)، طائی، بَصْری (خطیب بغدادی، ج 9، ص 326) ثَقَفی (مِزّی، ج 8، ص 444) را برای وی ذکر کردهاند. از تاریخ تولد و سوانح حیاتش اطلاع چندانی در دست نیست. او اهل بصره بود (سمعانی، ج 4، ص 38؛ قس ابنحِبّان، همانجا: بغداد) و در آنجا به استماع حدیث اشتغال داشت (عقیلی، همانجا). سپس به عَبّادان (آبادان)، در آن زمان از نواحی بصره، رفت و همنشین صوفیان گردید و مدتی اشتغال به حدیث را کنار گذاشت. آنگاه به بغداد مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد و به نقل حدیث پرداخت (همانجا) و در همانجا، در سال 206 درگذشت (خطیب بغدادی، ج 9، ص 329؛ ابنابیالوفا، ج 2، ص 193).از مشایخ حدیثی داوودبن محبّر بهجز پدرش، محبّربن قَحْذَم (از راویان ضعیف)، شُعْبَةبن حَجّاج*، محدّث عراقی (متوفی 160)، حَمّادبن سَلَمَه*، محدّث و ادیب عراقی (متوفی 167)، مُقاتلبن سلیمان*، محدّث و مفسر بلخی (متوفی 150) و مَیْسَرةبن عبدرَبِّه (متوفی 189)، بودهاند (ابنابیحاتم، ج 3، ص 424؛ خطیب بغدادی، ج 9، ص 326، 328؛ برای فهرست کامل مشایخ وی ← مزّی، همانجا). حسینبن عیسیبن حَمران، محدّث عراقی (متوفی 247) و فَضلبن سهل اَعرج، محدّث بغدادی (متوفی 255) و محمدبن اسحاق صاغانی، محدّث (متوفی 270) نیز از راویان وی بودهاند (ابنابیحاتم، همانجا؛ خطیب بغدادی، ج 9، ص 326؛ برای فهرست کامل راویان وی← مزّی، ج 8، ص 444ـ445).در منابع به مذهب داوود تصریحی نشده، اما چون در کتب طبقاتِ حنفیه شرححال او آمدهاست، میتوان وی را حنفی مذهب دانست (از جمله ← ابنابیالوفا، ج 2، ص 192ـ193؛ ابنقطلوبغا، ص 100).وثاقت او در نقل حدیث نیز مورد اختلاف است. بیشتر رجالیون وی را غیرمعتمَد و ناآشنا با حدیث دانستهاند (← احمدبن حنبل، ج 1، ص 388؛ خطیب بغدادی، ج 9، ص 328ـ 329). به اعتقاد ابنحبّان (همانجا)، او روایاتی ساختگی را به راویانی قابل اعتماد نسبت دادهاست. ابنجوزی (ج 1، ص 173، 175ـ176، 254، ج 2، ص 9، ج 3، ص 88 ، 219) احادیثی نادرست و ساختگی را با موضوعاتی از قبیل عقل، فقر و مرگ نقل کرده و یکی از علل ضعف آنها را وجود نام داوودبن محبّر در سند آنها دانستهاست. از این گذشته، او (ج 2، ص 55ـ56) حدیثی را دربارة فضیلت شهر قزوین نقل کرده که ابنماجه نیز آن را در سُنَن خود (ج 2، ص 929) ذکر کردهاست و نام داوود هم در سند آن دیده میشود. ابنجوزی این حدیث را ساختگی دانسته و از اینکه ابنماجه با وجود اطلاعاتش از این امر آن را در کتابش آورده، اظهار تعجب کرده و این کار ابنماجه را ناشی از تعصبش به شهر قزوین دانستهاست. ذهبی (ج 2، ص 20) نیز از این کار ابنماجه انتقاد کردهاست (نیز ← ابنابیالوفا، همانجا). برخلاف آنها، در تاریخ بازیافته یحییبن مَعین، محدّث و رجالی مشهور (متوفی 233)، ضمن پذیرش اشتباهات داوودبن محبّر در نقل حدیث، او راوی معتمدی دانسته شده که تعمدی در نقل روایات ضعیف نداشتهاست و بهسبب دور ماندن از امر حدیث به علت همنشینی با صوفیه و تأثیرات منفی مصاحبت با معتزلیان، دچار خطاهای بسیار در نقل حدیث شدهاست (ج 2، ص 299؛ نیز ← خطیب بغدادی، ج 9، ص 327). کتابالعقل مجموعهای از احادیث دربارة فضیلت عقل است که داوودبن محبّر آنها را گردآوری کردهاست (ابنعَدی، ج 3، ص 101؛ ابنابیالوفا، ج 2، ص 192). از نظر برخی محدّثان دیگر، در اعتبار این احادیث تردید وجود دارد (← ابونعیم اصفهانی، ص 78؛ خطیب بغدادی، ج 9، ص 328؛ ابنحجر عسقلانی، ج 1، ص 282)، گرچه به اعتقاد ابنعدی (همانجا) از داوود روایاتی غیر از روایات این کتاب نیز نقل شده که پسندیده و پذیرفتنی است. از سوی دیگر، بهادعای خطیب بغدادی (همانجا)، داوودبن محبّر این کتاب را از میسرةبن عبدربّه ربوده و پس از تغییر سند روایات، تألیف آن را به خود نسبت دادهاست (نیز ← ابنابیالوفا، همانجا). ذهبی (همانجا) نیز گفته است که ای کاش داوود آن را تصنیف نکرده بود (نیز ←ابنابیالوفا، همانجا).منابع : ابنابیالوفا، الجواهر المضیّة فی طبقاتالحنفیّة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض 1413/1993؛ ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن 1371ـ1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنجوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، ]بیروت[1403/1983؛ ابنحِبّان، کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، چاپ محمود ابراهیم زاید، حلب 1395ـ1396/ 1975ـ1976؛ ابنحجر عسقلانی، تقریبالتهذیب، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1415/1995؛ ابنعُدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت1418/ 1997؛ ابنقطلوبغا، تاجالتراجم فی من صنّف من الحنیفة، چاپ ابراهیم صالح، بیروت 1412/1992؛ ابنماجه، سنن ابنماجة، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی، ]قاهره 1373/ 1954[، چاپ افست ]بیروت، بیتا.[؛ ابونعیم اصفهانی، کتاب الضعفاء، چاپ فاروق حماده، مغرب ]بیتا.[؛ احمدبن حنبل، کتاب العلل و معرفةالرجال، چاپ وصیاللّه عباس، بیروت 1408/1988؛ خطیب بغدادی؛ محمدبن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علیمحمد بجاوی، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ سمعانی؛ محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت 1418/ 1998؛ یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیبالکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1422/2002؛ یحییبن معین، تاریخ یحییبن معین، روایة عباسبن محمدبن حاتم دوری، چاپ عبداللّه احمد حسن، بیروت ]بیتا.[.