داوودبن علی اصفهانی (اصبهانی یا بغدادی)

معرف

ملقب به ظاهری، حافظ، محدّث و فقیه قرن سوم، مؤسس و پیشوای مذهب فقهی ظاهریه
متن
داوودبن علی اصفهانی (اصبهانی یا بغدادی)، ملقب به ظاهری، حافظ، محدّث و فقیه قرن سوم، مؤسس و پیشوای مذهب فقهی ظاهریه. کنیه‌اش ابوسلیمان بود. او در سال 200 و به قولی 201 یا 202 در کوفه متولد شد (← ابونعیم اصفهانی، ج 1، ص 313؛ ابواسحاق شیرازی، ص 102). دوران کودکی و مراحل اولیه زندگی را در بغداد گذراند، ولی چون مادرش از حوالی اصفهان (کاشان) بود، او را اصالتاً اصفهانی دانسته‌اند (← ابونعیم اصفهانی، ج 1، ص 312؛ ذهبی، 1401ـ1409، ج 13، ص 98). پدرش علی‌بن خَلف، کاتب عبداللّه‌بن خالد کوفی، حنفی‌مذهب، عراقی و قاضی اصفهان در دوران مأمون عباسی (ﺣک : 198ـ218) بود (سمعانی، ج 8، ص 298؛ ذهبی، حوادث و وفیات 261ـ280 ﻫ .، ص 91). داوود مذهب شافعی داشت و از طرفداران سرسخت و متعصب این مذهب بود. او به‌سبب علاقه و شیفتگی به محمدبن ادریس شافعی (متوفی 204)، دو کتاب در وصف فضائل و مناقب او تألیف کرده و بدین‌سبب نام وی در طبقات فقهای شافعی آمده‌است (ابواسحاق شیرازی، همانجا؛ ابن‌خلّکان، ج 2، ص 255؛ سبکی، ج 2، ص 284؛ ابن‌قاضی شهبه، ج 1، ص 46).داوود در دوران تحصیل، از محضر استادان مختلفی بهره برد، از جمله سلیمان‌بن حَرب* أَزْدی بصری (متوفی 224؛ قاضی مکه) و ابراهیم‌بن خالدبن ابی‌یمان کلبی مشهور به ابوثَوْر* (متوفی 240؛ شاگرد شافعی؛ ← نَوَوی، قسم 1، جزء2، ص200ـ201؛ ذهبی، 1376ـ1377، ج 2، ص 572). او همچنین در نیشابور نزد اسحاق‌بن ابراهیم، مشهور به ابن‌راهَوَیه* (متوفی 238) تفسیر و حدیث آموخت. اسحاق زمینه‌های مخالفت با اهل رأی و تأویل را در داوود برانگیخت و از این رو، وی را تأثیرگذارترین استادان داوود دانسته‌اند (ابن‌جوزی، ج 12، ص 236). داوود از افراد دیگری مانند عبداللّه‌بن مَسْلمه قَعْنَبی* (متوفی 221؛ محدّث و شاگرد مالک‌بن انس)، مُسَدّدبن مُسَرهد أسدی (متوفی 228)، سلیمان‌بن حَرب (متوفی 224) و عمروبن مَرزوق* نیز حدیث شنید (خطیب بغدادی، ج 9، ص 342؛ سبکی، همانجا؛ داوودی، ج 1، ص 166).داوود پس از فراگیری فقه و حدیث در شهرهای مختلف به بغداد بازگشت و به تدریس پرداخت. گفته‌اند بیش از چهارصد شاگرد در درسش شرکت داشتند (← خطیب بغدادی؛ ابواسحاق شیرازی، همانجاها؛ دربارة برخی از شاگردانش ← ادامة مقاله). در همین دوران بود که داوود مذهب فقهی مستقلی را بنیان نهاد که به ظاهریه* مشهور شد و خود وی نیز ظاهری لقب گرفت. او از نخستین کسانی است که معتقد بود که برای استنباط احکام فقهی فقط باید بر ظواهر آیات قرآن، احادیث نبوی و اجماع صحابه اتکا و اعتماد داشت و از قیاس، تأویل، رأی و استصحاب اجتناب کرد (← خطیب بغدادی، ج 9، ص 348؛ شهرستانی، ج 1، ص 206؛ ابن‌تغری بِردی، ج 3، ص 47ـ48). او همچنین با تقلید از مؤسسان و فقیهان مذاهب مخالف بود (← ابن‌حزم، ملخّص ابطال‌القیاس، ص 27، 47، 50، 52، 55، 73؛ همو، النبذ فی اصول‌الفقه، ص 231ـ243، 248ـ255). قاضی عیاض (ج 1، ص 86) این رأی او را بدعت شمرده‌است. به عقیدة داوود اولین کسی که قیاس را به‌کار برد، ابلیس بود (شهرستانی، همانجا). یکی از آرای کلامی او این بود که قرآن در لوح محفوظْ قدیم و قرآن نازل شده در میان مردم حادث است (← خطیب بغدادی، همانجا؛ ذهبی، 1401ـ 1409، ج10، ص 281).داوود پس از بیان نظریاتش به مقابله با مخالفان پرداخت و حتی در برابر کسانی که قبلاً به آنان و مکتب فکری آنها تعلق خاطر داشت، ایستاد. به گفتة قاضی عیاض (ج 1، ص 86ـ87) پیروان داوود، مذهب او را در بغداد و جاهای دیگر منتشر کردند، به گونه‌ای که در شمار مذاهب اصلی آن دوران درآمد. به پیروان آرای او نسبت داوودی یا ظاهری داده‌اند (← سمعانی، ج 2، ص 448؛ ابن‌خلّکان، ج 2، ص 255). ابوبکر محمدبن داوود، فرزند وی که فقیه، ادیب و شاعر بود و به گفتة صَفَدی (ج 3، ص 58) هوش و ذکاوت فراوانی داشت، پس از درگذشت پدرش ضمن اداره کردن حلقه‌های درس و فتوا، در ترویج مذهب ظاهری کوشید و آثار فراوانی مانند الزَّهرة، الوصول إلی معرفة الاصول، و کتاب الانتصار علی محمدبن جریر تألیف کرد (ابواسحاق شیرازی، ص 176؛ ابن‌خلّکان، ج 4، ص 259ـ261؛ صفدی، همانجا). برخی از شاگردان مشهور او که به تبلیغ مذهب وی پرداخته‌اند، عبارت‌اند از: ابوالحسن عبداللّه‌بن احمدبن محمدبن مغلِس، مؤلف احکام‌القرآن و کتاب‌الطلاق (ابواسحاق شیرازی، ص 177؛ ذهبی، 1984، ج 2، ص 207)؛ ابراهیم‌بن محمدبن عرفه أَزدی عَتَکی، ملقب به نِفطویه* که مؤلف آثاری چون کتاب التاریخ، غریب‌القرآن، و کتاب الرّدّ علی مَن قالَ بِخَلقِ القرآن بود (یاقوت حموی، ج 1، ص 114ـ115، 122؛ صفدی، ج 6، ص 132)؛ عبداللّه‌بن محمدبن قاسم‌بن هلال، اهل قرطبه که نخست مالکی‌مذهب بود، سپس به عراق رفت و مذهب ظاهری را پذیرفت و در اندلس به ترویج آن پرداخت (ابن‌فَرَضی، ج 1، ص 378).برخی از مخالفان داوود نیز عبارت‌اند از: ابوبکر محمدبن اسحاق قاسانی که نخست از طرفداران و مبلّغان مذهب ظاهری بود، ولی با گرویدن به مذهب شافعی، آثاری در نقد و رد آرای ظاهری، مانند الرد علی داود فی إبطال القیاس و کتاب إثبات القیاس تألیف کرد. عبداللّه مغلس در رد آرای قاسانی کتاب القامع للمتحامل الطامع را نوشت (ابواسحاق شیرازی، ص 176)؛ احمدبن عُمَربن سُرَیج (متوفی 306)، صاحب آثاری در رد اصحاب ظاهر که با داوود و پسرش محمد مناظراتی کرد (خطیب بغدادی، ج 5، ص 471، 473؛ صفدی، ج 7، ص261)؛ ابواسماعیل مُزَنی (متوفی 264؛ شاگرد برجستة شافعی) که از مخالفان انکار قیاس بود (سبکی، ج 2، ص 290)؛ ابوسعید احمدبن حسین بَردعی (متوفی 317)، فقیه حنفی و متکلم معتزلی در بغداد (← خطیب بغدادی، ج 5، ص160؛ ابن‌عماد، ج 2، ص 275)؛ و طبری (متوفی 310)، مورخ و مفسر مشهور که الرد علی ذی‌الأسفار را در نقد آرای داوود نگاشت (صفدی، ج 2، ص 286).برخی آرای فقهی داوود نیز مخالفان و منتقدانی داشت؛ از جمله جایز شمردن قرائت همة قرآن برای فرد جُنب، واجب نبودن قضای نماز در صورت ترک عمدی و توصیه به تدارک آن با کارهای خیر و نمازهای مستحبی، تعلق نگرفتن زکات به منافع تجارت، جواز دیدن تمام بدن، به‌جز شرمگاه، برای خواستگار و انحصار حرمت ربا در شش صنف کالای ذکر شده در روایات (← داوودبن علی اصفهانی، ص 136ـ137، 144؛ نیز ← ابن‌حزم، المُحَلّی، ج 2، ص 235، ج 5، ص 209؛ سمرقندی، ج 2، ص 117). مخالفان داوود، دربارة اینکه آرای وی از روی جهل بوده یا از سر کفر، و اینکه می‌توان از او تقلید کرد یا خیر، اختلاف‌نظر داشته‌اند (← خطیب بغدادی، ج 9، ص 347ـ348). سیدمرتضی علم‌الهدی (متوفی 436)، از اولین عالمان امامی است که پاره‌ای از آرای وی را در الانتصار نقل، قبول یا رد کرده‌است (برای نمونه ← ص 211، 463، 503، 553).داوود را زاهد، عابد، باتقوا، کم‌گوی، جسور، و دارای استدلال قوی وصف کرده و گفته‌اند در بیان حقیقت و رویارویی با مخالفانش از چیزی باک نداشت و عقل و خردش بیش از علمش بود (← خطیب‌بغدادی، ج9، ص344؛ ابن‌خلّکان، ج2، ص255، 257؛ یافعی، ج 2، ص 137). او در 270 در بغداد درگذشت و در منطقة شونیزیه دفن شد (ابونعیم اصفهانی، ج1، ص313؛ ابواسحاق شیرازی، ص102؛ ابن‌خلّکان، ج2، ص257).داوود تألیفات بسیاری در موضوعات گوناگون، به‌ویژه در ابواب مختلف فقه و اصول، داشته که نشان‌دهندة وسعت علم و دانش اوست. ابن‌ندیم (ص 271ـ272) آثار متعدد او را ذکر کرده و از وجود دست‌خطی قدیمی سخن گفته که در آن بالغ بر یکصد اثر داوود فهرست شده‌است. عناوینِ بیشتر این آثار، همان ابواب گوناگون آثار جامع فقهی است و به‌علاوه، موضوعات اصولی و آثار متفرقه دیگر در میان آنها وجود دارد. همچنین داوود آثاری در پاسخ به سؤالات گوناگون نگاشته‌است، مانند کتاب المسائل الاصفهانیات و کتاب المسائل البصریات. ذهبی (1401ـ1409، ج 13، ص 102) نیز، از قول ابن‌حزم، آثار او را هجده هزار برگ شمرده‌است، ولی از این آثار، فقط نقل‌قولهایی در منابع متأخر برجا مانده‌است. بروکلمان (قسم 2، ص 341) رسالة داودالظاهری (دمشق 1930) را از آثار وی دانسته‌است. این رساله در حقیقت حاوی آرای داوود ظاهری است که به دستور محمود حمزاوی (متوفی 1305؛ مفتی وقت دمشق) جمع‌آوری شده‌است (← داوودبن علی اصفهانی، ص 129ـ 165؛ نیز برای نقش داوودبن علی در شکل‌گیری و تثبیت فقه ظاهری و شاخصهای آن ← ظاهریه*).منابع : ابن‌تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره 1426ـ1427/ 2005ـ2006؛ ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ‌الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/1992؛ ابن‌حزم، المُحَلّی، چاپ احمد محمد شاکر، بیروت: دارالآفاق الجدیدة، ]بی‌تا.[؛ همو، ملخّص ابطال‌القیاس و الرأی و الاستحسان و التقلید و التعلیل، چاپ سعید افغانی، دمشق 1379/1960؛ همو، النبذ فی اصول‌الفقه، در الفقه الظاهری، طائف: مکتبة‌المعارف، ]بی‌تا.[؛ ابن‌خلّکان؛ ابن‌عماد؛ ابن‌فَرَضی، تاریخ علماءالاندلس، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره 1410/1989؛ ابن‌قاضی شهبه، طبقات‌الشافعیة، چاپ حافظ عبدالعلیم‌خان، بیروت: دارالندوة‌الجدیدة، 1407ـ1408؛ ابن‌ندیم (تهران)؛ ابواسحاق شیرازی، طبقات‌الفقهاء، چاپ خلیل میس، بیروت ]بی‌تا.[؛ احمدبن عبداللّه ابونعیم اصفهانی، کتاب ذکر اخبار اصبهان، چاپ سون ددرینگ، لیدن 1931ـ1934، چاپ افست تهران ]بی‌تا.[؛ کارل بروکلمان، تاریخ‌الادب العربی، قسم 2، نقله الی العربیة عبدالحلیم نجار، یعقوب بکر و رمضان عبدالتواب، ]قاهره [1993؛ خطیب بغدادی؛ داوودبن علی اصفهانی، رسالة فی مسائل الامام داودالظاهری رحمه‌الله تعالی، جمع محمد شطی حنبلی دمشقی، در الفقه الظاهری، طائف: مکتبة‌المعارف، ]بی‌تا.[؛ محمدبن علی داوودی، طبقات‌المفسرین، چاپ علی محمد عمر، قاهره 1392/1972؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 261ـ280 ﻫ .، بیروت 1412/1992؛ همو، سیراعلام‌النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت 1401ـ 1409/ 1981ـ1988؛ همو، العبر فی خبر من غبر، ج 2، چاپ فؤاد سید، کویت 1984؛ همو، کتاب تذکرة‌الحفاظ، ]چاپ عبدالرحمان‌بن یحیی معلمی[، حیدرآباد، دکن 1376ـ1377/ 1956ـ 1958، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ عبدالوهاب‌بن علی سبکی، طبقات‌الشافعیة الکبری، چاپ عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، جیزه، مصر 1413/1992؛ محمدبن احمد سمرقندی، تحفة‌الفقهاء، بیروت 1414/1994؛ سمعانی؛ محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، قاهره 1387/1967؛ صَفَدی؛ علی‌بن حسین علم‌الهدی، الانتصار، قم 1415؛ عیاض‌بن موسی قاضی‌عیاض، ترتیب المدارک و تقریب‌المسالک لمعرفة اعلام مذهب مالک، ج 1، چاپ محمدبن تاویت طنجی، ]مغرب[ 1403/ 1983؛ یحیی‌بن شرف نووی، تهذیب‌الاسماء و اللغات، مصر : ادارة‌الطباعة المنیریة، ]بی‌تا.[، چاپ افست تهران ]بی‌تا.[؛ عبداللّه‌بن اسعد یافعی، مرآة‌الجنان و عبرة‌الیقظان، بیروت 1417/1997؛ یاقوت حموی، معجم‌الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت 1993.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده