داوودبن علیبن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب

معرف

امیر عباسی و عموی سَفّاح و منصور، دو خلیفه نخست عباسی
متن
داوودبن علیبن عبداللّه‌بن عباس‌بن عبدالمطلب، امیر عباسی و عموی سَفّاح و منصور، دو خلیفه نخست عباسی. کنیه‌اش ابوسلیمان و مادرش کنیزی بربری به نام لُبابه بود (ابن‌قتیبه، 1960، ص 374؛ اخبارالدولة العباسیة، ص 147؛ ابن‌عساکر، ج 17، ص 167؛ مِزّی، ج 8، ص 423).داوود بنابه قول مشهور، در سال 81 هجری (ذهبی، حوادث و وفیات 121ـ140 ﻫ .، ص 413؛ قس ابن‌عساکر، همانجا: 78 هجری) در حُمَیمه در ناحیه شَراة، در شام متولد شد (صَفَدی، ج 13، ص 478؛ نیز ← یاقوت حموی، ذیل «الحمیمة»). از زندگی او تا قبل از امارتش اطلاع چندانی در دست نیست. پس از وفات پدرش علی (118) یا برادرش محمدبن علی (125) مقام سقایت (و رفادت) حج، که در دودمان عباس‌بن عبدالمطلب بود، به او رسید (بلاذری، 1996ـ2000، ج 1، ص 66؛ ابن‌کثیر، ج 2، ص 306). زمانی که خالدبن عبداللّه قَسری* از سوی هشام‌بن عبدالملک، خلیفة اموی (ﺣک : 105ـ125)، والی عراق بود، داوودبن علی چندی نزد او در عراق اقامت داشت و جزو مصاحبان او بود. خالد نیز وی را تکریم می‌کرد و به او صله می‌داد (بلاذری، 1996ـ 2000، ج 3، ص 95ـ97؛ طبری، ج 7، ص 160، 202). هنگام خروج زیدبن علی در کوفه (سال 121)، داوود به وی دربارة بیعت‌شکنی کوفیان پند داد و سرگذشت جدّش حسین‌بن علی علیه‌السلام را به یاد او آورد و سپس روانة مدینه شد (بلاذری، 1996ـ2000، ج 2، ص 524؛ طبری، ج 7، ص168).پیش از سقوط امویان که گروهی از علویان و عباسیان در اَبواء (میان مدینه و مکه) گردآمدند، داوود جزو عباسیانی بود که از عبداللّه‌بن حسن، نواده امام مجتبی، خواستند که پسرانش محمد (معروف به نفس زَکیه) و ابراهیم (معروف به قتیل باخَمری) را به قیام در برابر بنی‌امیه و گرفتن زمام خلافت فرمان دهد (ابن‌اعثم کوفی، ج 8، ص 318؛ مسعودی، ج 4، ص 104؛ قس ابوالفرج اصفهانی، ص 206ـ211)، اما پس از آنکه ابوالعباس سفّاح* در سال 132 با برخی افراد خانواده‌اش به سوی کوفه رفت، داوود و پسرش موسی نیز که از عراق عازم حمیمه بودند، در دَوْمة‌الجَنْدَل به سفّاح ملحق شدند و کمی بعد سفّاح به عنوان نخستین خلیفة عباسی در کوفه خلافت خود را اعلام کرد (بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 143ـ144؛ اخبار الدولة‌العباسیة، ص 410ـ411؛ مسعودی، ج 4، ص 95ـ96).در ربیع‌الاول یا ربیع‌الآخر 132، در مسجد کوفه با سفّاح بیعت شد (ابن‌قتیبه، 1960، ص 372؛ مسعودی، ج 4، ص 99) و داوودبن علی نخستین فردی بود که با وی بیعت کرد (مسعودی، همانجا) و در خطبه‌ای مدعی شد به جز علی علیه‌السلام، فقط یک خلیفة برحق پس از پیامبر اکرم وجود داشته و او سفّاح است (خلیفة‌بن خیاط، ص 268؛ بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 158؛ یعقوبی، ج 2، ص 350). وی همچنین موضوع قیام عباسیان را برای مردم بازگو نمود و به مردم وعدة دادگری و نویدهای دیگر داد (ابن‌سعد، ج 7، ص 471؛ نیز ← یعقوبی، ج 2، ص 350ـ351). داوود خلافت سفّاح را امری موعود جلوه داد و مدعی شد که خلافت بنی‌عباس تا نزول عیسی‌بن مریم علیه‌السلام ادامه خواهد یافت (طبری، ج 7، ص 428). وی پس از مرگ مروان‌بن محمد، آخرین خلیفة اموی، نیز در سخنانی خدا را سپاس گفت که حق را به جایگاه خود بازگرداند (← ابن‌ابی‌الحدید، ج 7، ص 155).سفّاح ولایت کوفه را به او داد (خلیفة‌بن خیاط، ص 270؛ ابن‌قتیبه، همانجا؛ ابن‌عساکر، ج 17، ص 156) و به این ترتیب، وی نخستین فرد از عباسیان بود که به کار امارت گماشته شد (یعقوبی، ج 2، ص 351). سفّاح سپس او را از حکومت کوفه عزل کرد و ولایت حجاز (مکه و مدینه)، یمن و یَمامه را به او داد (خلیفة‌بن خیاط، ص 270ـ271؛ طبری، ج 7، ص 458؛ ابن‌عساکر، همانجا). هنگامی که داوود به مکه رسید، ولیدبن عروه سعدی، عامل امویان، فرار کرد و داوود خطبه‌ای مشهور دربارة برتری خاندان خویش و ستمگریهای دشمنانشان برای مردم خواند (← یعقوبی، همانجا؛ ابن‌عبدربّه، ج 4، ص 188). با ورود به مدینه نیز، خطبه‌ای سرزنش‌آمیز خواند و به اشعاری تمسک جست (ابن‌عبدربّه، همانجا). وی در سال 132 امیرالحاج بود (ابن‌سعد، همانجا؛ خلیفة‌بن خیاط، ص 264؛ یعقوبی، ج 2، ص 362) و این نخستین حجی بود که سرپرستی آن را عباسیان برعهده داشتند (ابن‌سعد، همانجا؛ صفدی، ج 13، ص 479).پس از موسم حج، داوود در اوایل سال 133، عده‌ای از بنی‌امیه را که در مکه و مدینه بودند، کشت و عده‌ای را به طائف فرستاد که در آنجا کشته شدند و گروهی نیز در حبس او جان سپردند (یعقوبی، ج 2، ص 352؛ طبری، ج 7، ص 459). روایتهایی دربارة کشتار بنی‌امیه به دست داوودبن علی در کتابهای تاریخی گزارش شده است (برای نمونه ← ابن‌قتیبه، 1387، ج 2، ص 131؛ بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 96؛ ابن‌اعثم کوفی، ج 8، ص 338). عبداللّه‌بن حسن‌بن حسن از او خواست که از کشتار بنی‌امیه دست بردارد، اما او نپذیرفت (ابن‌اثیر، ج 5، ص 448). تلاش داوودبن علی برای محو آثار بنی‌امیه چندان بود که گفته شده وی قناتها و برکه‌هایی را که هشام‌بن عبدالملک، خلیفة اموی، در راه مکه ساخته بود، ویران کرد (مسعودی، ج 4، ص 41). براساس روایتی، سفّاح به توصیة داوودبن علی، ابومسلم را به قتل ابوسَلَمه خلّال*، داعی عباسیان، واداشت (← بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 96، 175؛ طبری، ج 7، ص 449ـ450؛ جهشیاری، ص 90).داوودبن علی در جمعه 13 صفر (← بلاذری، 1996ـ 2000، ج 2، ص 410) یا اول ربیع‌الاول 133 (خلیفة‌بن خیاط، ص 268؛ طبری، ج 7، ص 459) در مدینه درگذشت (ابن‌سعد؛ صفدی، همانجاها). حکومت او در مکه و مدینه دو تا سه ماه به درازا کشید (یعقوبی؛ طبری، همانجاها). همسرش، امّموسی، دختر امام‌سجاد علیه‌السلام بود (ابن‌قتیبه، 1960، ص 216؛ بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 144) و داوود پس از وی با خواهرش امّالحسن ازدواج کرد (ابن‌قتیبه، 1960، همانجا؛ قس ابن‌حزم، ص 52 :امّالحسن و سپس خواهرش فاطمه). فرزندان داوود موسی، سلیمان، علی و داوود نام داشتند و نوادة او، ابوایوب سلیمان‌بن داوود، فقیه و محدّثی بزرگ بود (ابن‌حزم، ص 34ـ35). برخی دیگر از نوادگان داوود نیز به امارت و مناصب دولتی دست یافتند (← همان، ص 35). گفته شده‌است که یکی از پسران داوود، در زمان خلیفة مهدی عباسی (ﺣک : 158ـ169)، به اتهام زندقه به زندان افتاد و در حبس درگذشت (طبری، ج 8، ص 190؛ ابن‌جوزی، ج 8، ص 309). نوادگان داوودبن علی به بنی‌داوود معروف بودند (بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 96).داوود خطیب و خوش‌سخن (ابن‌قتیبه، 1960، ص 374؛ بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 95؛ مقدسی، ج 6، ص 70) و امیری قدرتمند و پرهیبت بود (ذهبی، حوادث و وفیات 121ـ 140ﻫ .، ص 412). ابن‌هَرمه قرشی (متوفی 176) اشعاری در مدح او گفته‌است (← بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص97).از داوودبن علی به عنوان راوی حدیث نیز یاد شده‌است. وی از طریق پدرش، از جدّش روایت کرده‌است و کسانی همچون سعیدبن عبدالعزیز، جابربن یزید جُعفی، محمدبن عبدالرحمان‌بن ابی‌لیلی، سُفیان ثَوری، عبدالرحمان‌بن عمرو اَوْزاعی، شریک‌بن عبداللّه نَخَعی و ابن‌جُرَیْج از وی روایت کرده‌اند (مزّی، ج 8، ص 421ـ422؛ صفدی، ج 13، ص 478؛ برای پاره‌ای روایات او ← ابن‌عساکر، ج 17، ص 157ـ162). با این حال، برخی همچون ابن‌حِبّان (ج 6، ص 281) او را به خطا متهم کرده، یا همچون یحیی‌بن مَعین (ص108) در صحت روایت او تردید کرده‌اند (نیز ← ابن‌حجر عسقلانی، ج 3، ص 16).زمینهای موسوم به «سیبان» (ناحیه‌ای از سواد کوفه مشتمل بر سیب بالا و سیب پایین)، که از اراضی آباد بطایح (← بطیحه*) در جنوب عراق بود، جزو اِقطاعات او قرار گرفت و پس از وی به وارثانش رسید. سپس با تمام حقوق و حدود آن از ورثه خریداری شد و در زمرة املاک خلافت درآمد (بلاذری، 1413، ص 294؛ یاقوت حموی، ذیل «سیب»؛ قس بلاذری، 1996ـ2000، ج 3، ص 96، که «سیب بنی‌داود» در بغداد را منسوب به خاندان داوودبن علی دانسته‌است).منابع: ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ1387/1965ـ1967، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ ابن‌اثیر؛ ابن‌اعثم کوفی، کتاب‌الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت 1411/1991؛ ابن‌جوزی، المنتظم فی تاریخ‌الملوک والامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت 1412/1992؛ ابن‌حِبّان، کتاب‌الثقات، حیدرآباد، دکن 1393ـ1403/1973ـ1983، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ ابن‌حجر عسقلانی، کتاب تهذیب‌التهذیب، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت 1415/1995؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ] 1982[؛ ابن‌سعد (قاهره)؛ ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، ج 4، چاپ عبدالمجید ترحینی، بیروت 1404/1983؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ2001؛ ابن‌قتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ‌الخلفاء، چاپ طه محمد زینی، ]قاهره 1387/ 1967[، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ همو، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1960؛ ابن‌کثیر، البدایة‌والنهایة، چاپ علی شیری، بیروت 1408/1988؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌الطالبیین، چاپ احمد صقر، قاهره 1368/1949؛ اخبارالدولة العباسیة و فیه اخبارالعباس و ولده، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت: دارالطلیعة للطباعة و النشر، 1971؛ احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس‌عظم، دمشق 1996ـ2000؛ همو، کتاب فتوح‌البلدان، چاپ دخویه، لیدن 1866، چاپ افست فرانکفورت 1413/1992؛ محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب‌الوزراء والکتّاب، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره 1357/1938؛ خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت 1415/ 1995؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات‌المشاهیر والاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 121ـ140 ﻫ .، بیروت 1411/1991؛ صَفَدی؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ یوسف‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب‌الکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت 1422/2002؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مطهربن طاهر مقدسی، کتاب‌البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس 1899ـ1919، چاپ افست تهران 1962؛ یاقوت حموی؛ یحیی‌بن مَعین، تاریخ عثمان‌بن سعیدالدارمی (200ـ280 ﻫ ) عن ابی‌زکریا یحیی‌بن معین (158ـ 233 ﻫ ) فی تجریح الرواة و تعدیلهم، چاپ احمد محمد نورسیف، دمشق ?] 1400[؛ یعقوبی، تاریخ.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده