داوودبن حُصَین، راوی امامی سدة دوم. وی به اعتبار پیوند ولاء با قبیله بنیاسد به اسدی (← ابنبابویه ]محمدبن علی[، ج 4، ص 466؛ نجاشی، ص 159) و به اعتبار سکونت خود و خانوادهاش در کوفه به کوفی مشهور است (← طوسی، 1415، ص 202). موحد ابطحی (ج 5، ص 490ـ 491) احتمال داده که حصینبن منصور اسدی کوفی مذکور در کتابهای رجالی اهل سنّت که او را ثقه دانستهاند، پدر همین داوود باشد (دربارة او ← مِزّی، ج 6، ص 543ـ545)، هرچند در کتابهای رجالی شیعه سخنی از وی (حُصینبن منصور) نیست. در خلاصةالرجال علامه حلّی (ص 345) نام پدر داوود حسین ضبط شده که ظاهراً تصحیفِ حصین است (قس همو، 1415، ص 178). در منابع رجالی اهل سنّت از راوی دیگری با نام داوودبن حصین یاد شده (← مزّی، ج 6، ص 379ـ 382) که بیشک غیر از این داوودبن حصین است (← شوشتری، ج 4، ص 237).داوود در شمار اصحاب امامصادق و امامکاظم علیهماالسلام ذکر شده (← نجاشی، همانجا؛ طوسی، 1415، ص 202، 336)، اما روایتی از امامکاظم علیهالسلام نقل نکردهاست (موحد ابطحی، ج 5، ص 493). در حالی که نجاشی (همانجا) او را ثقه دانستهاست، ابنعُقده* (← علامه حلّی، 1417، همانجا) و طوسی (1415، ص 336) از او با عنوان واقفی یاد کردهاند (نیز ← ابنداوود حلّی، ص 245) که به اختلافنظرِ رجالیان متأخر دربارة وثاقت داوود انجامیدهاست. ابنداوود حلّی یک بار با نقل قول نجاشی، او را در شمار ممدوحان آورده (← ص 90) و بار دیگر به اعتبار سخن طوسی، او را در قسم دوم کتاب در شمار کسانی آوردهاست که جرح شدهاند (ص 245). علامه حلّی (1417، همانجا) نیز او را در بخش دوم کتاب و در شمار ضعفا آورده و به توقف در قبول روایات وی حکم کردهاست. هرچند میرداماد (التعلیقة، ص 152؛ الرواشح، ص 244) معتقد است که علامه در جای دیگر (← 1316ـ 1333، ج 1، ص 337، ذیل بحث قنوت نماز جمعه) روایت وی را صحیح دانسته، اما در آنجا نیز علامه حلّی طریق روایت تا داوود را صحیح شمردهاست نه خود روایت را (← مازندرانی حائری، ج 3، ص 197؛ شوشتری، ج 4، ص 236ـ 237). برخی جرح شیخ را بر توثیق نجاشی ترجیح داده و روایات داوود را ضعیف دانستهاند (← آبی، ج 1، ص 476ـ 477؛ شهید ثانی، ص 192). در مقابل، برخی دیگر اقوال نجاشی و طوسی را متعارض ندانسته و با جمع میان این دو قول، او را غیرامامی موثق خواندهاند (← مقدس اردبیلی، ج 3، ص 262؛ جزائری، ج 3، ص 203؛ محمدامینبن محمدعلی کاظمی، ص 58؛ مجلسی، ص 76؛ عبدالنبی کاظمی، ج 1، ص 491؛ زنجانی، ص 741). برخی دیگر هم قول نجاشی را به دلیل دقیقتر بودنش ترجیح دادهاند (← کرباسی، ص 242؛ بهبهانی، ص 135؛ کلباسی، ج 2، ص 445؛ مامقانی، ج 26، ص 157؛ خویی، ج 7، ص 98). به علاوه، بهبهانی (ص 134) روایت راویان ثقهای چون صفوان و جعفربن بشیر از او را مؤید دیگری بر ترجیح قول نجاشی دانستهاست (نیز ← مامقانی، ج 26، ص 160، پانویس؛ موحد ابطحی، ج 5، ص 492). موسوی عاملی (1410، ج 4، ص 364) در واقفی بودن داوود تشکیک کرده و قول طوسی را برگرفته از نظر ابنعقده و فاقد اعتبار برشمردهاست (نیز ← میرداماد، التعلیقة، ص 154). اما این سخن پذیرفته نیست چه بدان معناست که طوسی بدون اطلاع و صرفاً از روی تقلید نظر داده، به علاوه ابنعقده خود ثقه و آرای او معتبر است (← بحرانی، ج 11، ص 155؛ عبدالنبی کاظمی، همانجا؛ مامقانی، ج 26، ص 156ـ 157). افزون بر این، موسوی عاملی در جای دیگر (1413، ج 1، ص 113) به استناد واقفی بودن داوود، به ضعف روایت وی حکم کردهاست. در این میان، میرداماد (التعلیقة، ص 152ـ 153؛ الرواشح، همانجا) دربارة توثیق داوود مدعی اجماع شده و اظهار داشته که واقفی بودن او ثابت نشدهاست.داوودبن حصین کتابی داشتهاست که نجاشی (ص 160) یک طریق و طوسی (1420، ص 181) دو طریق به آن ذکر کردهاند. داوود همنشینِ ابوالعباس فضلبن عبدالملک بَقباق*، از اصحاب سرشناس امامصادق علیهالسلام، و راوی کتاب او بوده (← نجاشی، ص 159، 308) و روایات فراوانی نیز از او نقل کردهاست (برای نمونه ← کلینی، ج 2، ص 94، ج 4، ص 175ـ 176، ج 5، ص 376، 396، 479، ج 6، ص 99، 476، ج 7، ص 140، 279). همچنین نام او در سندهای قریب به نود حدیث از کتب اربعة شیعه آمدهاست. وی علاوه بر روایت بیواسطه از امامصادق علیهالسلام (← همان، ج 2، ص 654، ج 6، ص 45، 400؛ طوسی، 1401، ج 4، ص 328، ج 5، ص 75، 402)، از راویان سرشناسی چون عمربن حَنظَله، عُبَیدبن زراره* و منصوربن حازم* روایت کردهاست. همچنین راویان ثقهای نظیر احمدبن محمدبن ابینصر بزنطی*، صفوانبن یحیی* و ابومحمد جعفربن بشیر بَجَلی از وی روایت کردهاند (برای تفصیل بیشتر ← اردبیلی، ج 1، ص 303؛ خویی، ج 7، ص 99، 399ـ402).بیشتر روایاتی که از داوود نقل شده در ابواب مختلف فقهی از جمله روزه (← کلینی، ج 4، ص 83، 175ـ 176)، حج (همان، ج 4، ص 345)، نکاح (← همان، ج 5، ص 376، 396، 479) و طلاق (همان، ج 6، ص 99ـ100) است؛ روایاتی در موضوعاتی چون حق مؤمن بر مؤمن (← همان، ج 2، ص 654)، غیبت امام مهدی (ابنبابویه ]علیبن حسین[، ص 119ـ120) و یک روایت در تفسیر آیهای از قرآن (کلینی، ج 2، ص 94) از او نقل شدهاست. همچنین حدیث مشهور عمربن حنظله دربارة رفع اختلاف حدیث را همو نقل کردهاست (← همان، ج 1، ص 67ـ 68).منابع:حسنبن ابیطالب آبی، کشفالرموز فی شرحالمختصرالنافع، چاپ علیپناه اشتهاردی و حسین یزدی، قم 1408ـ 1410؛ ابنبابویه (علیبن حسین)، الامامة والتبصرة منالحیرة، قم 1363ش؛ ابنبابویه (محمدبن علی)، کتاب من لایـَحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1404؛ ابنداوود حلّی، کتابالرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف 1392/1972، چاپ افست قم ]بیتا.[؛ محمدبن علی اردبیلی، جامعالرواة و ازاحةالاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت 1403/1983؛ یوسفبن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکامالعترة الطاهرة، قم 1363ـ1367ش؛ محمدباقربن محمداکمل بهبهانی، تعلیقات علی منهجالمقال، در محمدبن علی استرآبادی، منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال المعروف بالرجالالکبیر، چاپ سنگی ]تهران[ 1307؛ عبدالنبیبن سعدالدین جزائری، حاویالاقوال فی معرفةالرجال، قم 1418؛ خویی؛ موسیبن عبداللّه زنجانی، کتابالجامع فی الرجال، ]قم [1394؛ شوشتری؛ زینالدینبن علی شهید ثانی، البدایة فی علم الدرایة، چاپ غلام حسین قیصریهها،در رسائل فی درایة الحدیث، چاپ ابوالفضل حافظیان بابلی، ج 1، قم : دارالحدیث، 1382ش؛ محمدبن حسن طوسی، تهذیبالاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت 1401/1981؛ همو، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1415؛ همو، فهرست کتبالشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحابالاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم 1420؛ علامه حلّی، ایضاحالاشتباه، چاپ محمد حسون، قم 1415؛ همو، خلاصةالاقوال فی معرفةالرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، ]قم [1417؛ همو، کتاب منتهیالمطلب فی تحقیق المذهب، چاپ سنگی تبریز ] 1316[ـ1333، چاپ افست ]بیجا، بیتا.[؛ عبدالنبی کاظمی، تکملة الرجال، چاپ محمدصادق بحرالعلوم]قم[1425؛ محمدامینبن محمدعلی کاظمی، هدایةالمحدثین الی طریقةالمحمدین، چاپ مهدی رجایی، قم 1405؛ محمدجعفربن محمدطاهر کرباسی، اکلیلالمنهج فی تحقیقالمطلب، چاپ جعفر حسینی اشکوری، قم 1382ش؛ ابوالهدی کلباسی، سماءالمقال فی علمالرجال، چاپ محمد حسینی قزوینی، قم 1419؛ کلینی؛ محمدبن اسماعیل مازندرانی حائری، منتهیالمقال فی احوالالرجال، قم 1416؛ عبداللّه مامقانی، تنقیحالمقال فی علمالرجال، چاپ محییالدین مامقانی، قم 1423ـ ؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی، الوجیزة فیالرجال، چاپ محمدکاظم رحمان ستایش، تهران 1378ش؛ یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیبالکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت 1422/2002؛ احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمعالفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علیپناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج 3، قم 1362ش؛محمدعلی موحد ابطحی، تهذیبالمقال فی تنقیح کتابالرجال للشیخ الجلیل ابیالعباس احمدبن علی النجاشی، ج 5، قم 1417؛ محمدبن علی موسوی عاملی، مدارکالاحکام فی شرح شرائعالاسلام، قم 1410؛ همو، نهایةالمرام فی شرح مختصر شرائعالاسلام، چاپ مجتبی عراقی، علیپناه اشتهاردی، و حسین یزدی، قم 1413؛ محمدباقربن محمد میرداماد، التعلیقة علی اصولالکافی، تهران: خیام، ]بیتا.[؛ همو، الرواشحالسماویة، چاپ غلامحسین قیصریهها و نعمتاللّه جلیلی، قم 1380ش؛ احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة ﺑ رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407.