داوود

معرف

پیامبر و پادشاه بنی‌اسرائیل
متن
داوود، پیامبر و پادشاه بنی‌اسرائیل. واژة داوود در عبری به‌معنای محبوب و دوست‌داشتنی است. شهرت و منزلت داوود، به‌ویژه در میان یهودیان، بیشتر بدان است که او پادشاه بنی‌اسرائیل* بود و موجب اتحاد و گسترش سرزمینهای آنان شد. برای واژة داوود معنای رئیس قبیله نیز ذکر شده (فغالی، ص 532) که بی‌اساس است، مگر آنکه منظور از آن اشاره به نقش و جایگاه او در میان بنی‌اسرائیل، نه بیان معنای نامش، باشد. گزارشهای عهدین و قرآن دربارة داوود متفاوت و ناسازگار است. برای بررسی دقیق‌تر موضوع و مقایسة این تفاوتها، مقالة حاضر در دو بخش منابع یهودی و مسیحی، و منابع اسلامی تدوین شده‌است.1) در منابع یهودی و مسیحی. نام داوود در عهد عتیق و جدید به ترتیب 958 و 49 بار آمده است (← یانگ ، ص 224ـ227). برای اطلاع از زندگی داوود سندی مفصّل‌تر از تورات در دسترس نیست و در همه منابع دیگر جزئیات احوال او به طور خلاصه نقل شده‌است. وی هشتمین و کوچک‌ترین فرزند یَسّی، از قبیلة اَفراتَه و موطنش بیت‌لَحم* بود (کتاب اول سموئیل، 12:17). در کودکی چوپانی می‌کرد و به‌عنوان سلاح‌دار میدان جنگ به سپاه پادشاه بنی‌اسرائیل، شاؤل (طالوت در قرآن)، ملحق شد. زمانی که روح بد بر شاؤل مسلط شد، از پدر داوود اجازه خواست که او را در قصر نزد خود نگاه دارد تا گاهی با نواختن بربط این روح بد را از پادشاه دور کند. به این ترتیب داوود در جوانی مدتی طولانی در قصر شاؤل اقامت داشت (همان، 14:16ـ23). داوود وقتی با جُلیات (جالوت در قرآن، جنگجوی تنومند فلسطینی) جنگید و او را شکست داد، شهرتش همه جا را فراگرفت (← همان، 1:17ـ58؛ نیز ← جالوت*). با رسیدن این خبر به بنی‌اسرائیل، داوود منزلتی خاص نزد این قوم یافت و به‌سبب این اقدام شجاعانه در دفاع از مردم قومش به شخصیتی دوست‌داشتنی (که معنای نامش است) نزد آنان بدل شد. شاؤل به سبب ارتقای منزلت داوود و اعتماد مردم به او، به داوود حسادت کرد و کینه‌اش را به دل گرفت (← کتاب اول سموئیل، 6:18ـ9). شاؤل، که در مقابل سپاهیان گفته بود بزرگ‌ترین دخترش را به ازدواج کسی درمی‌آورَد که جالوت را شکست دهد، به وعده‌اش عمل نکرد، سپس کوشید تا داوود را به قتل برساند. داوود چندین‌بار از چنگ او گریخت تا اینکه سرانجام، متواری و در صحرای یهودا سرگردان شد. او عده‌ای را که خالصانه دوستش داشتند در اطراف خود گردآورد. داوود بر شاؤل که به قصد کشتن تعقیبش می‌کرد فائق آمد و او را زنده گذاشت. سپس داوود نزد فلسطینیان، که دشمنانش بودند، رفت و فرماندهی سپاه آنان را به عهده گرفت و غنایم فراوانی به دست آورد. وی در جنگها با پیروزی بر فرمانروایان ستمگر، عظمتی بسیار یافت و پادشاهان سرزمینهای مختلف آن زمان در مقابلش خاضع شدند (همان، 1:27ـ12). طولی نکشید که سپاه داوود به پشت مرزهای حکومت شاؤل رسید و فرصت مناسبی پیش آمد تا جانشین او شود. در یکی از جنگها تیراندازان فلسطینی شاؤل را به قتل رساندند (همان، 3:31ـ7). پس از رسیدن خبر قتل شاؤل به داوود، وی به حِبرون رفت و پادشاه بنی‌اسرائیل شد (کتاب دوم سموئیل، 5 :1ـ5).داوود همسران متعددی اختیار کرد و صاحب فرزندان بسیاری شد (← همان، 13:5ـ16). یکی از فرزندان او ابشالوم بود که به دلیل کشتن برادر و نافرمانی از پدر، موجب نزول بلا بر خانة داوود شد (← همان، 5 :13ـ20). دیگر فرزند او، سلیمان، معبد هیکل را بر کوه صهیون در اورشلیم ساخت که آن را هیکل سلیمان می‌نامند (← سلیمان‌بن داوود*). داوود پس از شکست پادشاهان اِدوم، موآب، عَمالقه و کنعان، حکومتی پهناور را بنا نهاد و در پایتختش، اورشلیم، صلح و آرامش برقرار ساخت. او کار قضا را با برقراری عهدها و پیمانها، ادارة شهر را با ایجاد طبقة کاتبان، و عبادت را با پراکندن کاهنان و لاویان در خانواده‌های سنّتی نظم و سامان بخشید. داوود، پس از تکیه زدن بر تخت، به خانوادة شاؤل نزدیک شد و آنها را بر مال و جانشان اطمینان داد و در همة این کارها خشنودی پروردگارش را در نظر داشت.یکی از ماجراهای معروف در زندگی داوود، ازدواج او با بَتْشَبَع (همسر اوریا، فرمانده سپاهش) بود. به روایت عهد عتیق (کتاب دوم سموئیل، باب 11ـ12؛ نیز ← کتاب مزامیر، باب 32، 51)، داوود به‌طور اتفاقی بتشبع را دید و به او دل باخت. با او هم‌بستر شد و ترتیبی داد که اوریا در جنگ کشته شود و در نهایت با آن زن ازدواج کرد. این کار داوود خشم پروردگار را برانگیخت و ناتان پیامبر او را به‌سبب گناهش سرزنش کرد و در پایان، داوود به گناه خویش اعتراف کرد. گناه داوود با آنکه در سنّت یهود و مسیحیت شهرت عام داشته، موضوع اختلاف نیز بوده‌است. قدیس آمبروسیوس (متوفی 397م) در کتاب ) دفاع از داوود(کوشید تا انتساب این گناه به او را نفی کند (← بَتشَبَع*).داوود سرودهایی را در کتاب زبور گرد آورد و برای آنها لحنی قرار داد که هنگام عبادت با آواز خوانده شود. قدیس آوگوستینوس (متوفی 430م؛ کتاب 17، بند 14، ص 745) معتقد به انتساب تمامی 150 سرود این کتاب به داوود و شمول تقریباً تمام آنها بر نبوات است. پیش از وی، قدیس آمبروسیوس نیز بر این نکته تأکید کرده بود. اما بسیاری از نویسندگان قدیم کلیسا همچون اوریگنس (متوفی 254م) با رأی این دو مخالف‌اند. به اعتقاد ایشان، داوود فقط مؤلف بخشی از مزامیر کتاب زبور است که از نصف آنچه باقی‌مانده تجاوز نمی‌کند. برخی نیز داوود را سرایندة 74 فقره از مزامیر و اشعار پراکنده در میان کتاب دانسته‌اند (← )فرهنگ جامع کتاب مقدس( ، ذیل "David").برخی از محققان قرن سیزدهم/ نوزدهم، با جایگاه شعری داوود در کتاب زبور مخالف بوده‌اند (← روس ، ص 47ـ61؛ نولدکه ، ص 183ـ187). ترجیح آنها این بوده که همان نقش تاریخی را، که پرهیزکاری دینی و حس وطن‌دوستی داوود با گذشت قرنها در حافظة امت برجای گذاشته‌است، در کنار پیامبری او برجسته کنند. داوود این نقش شاخص را پس از بازگشت امت از اسارت به بابل کسب کرد و کارهای افتخارآفرین او الهام‌بخش پیشوایان امت شد و به عواطف دینی مردم راه پیدا کرد. سرودهای داوود هنگام ترمیم هیکل در اورشلیم مرتبه‌ای والا یافت و مردم هرگاه برای عبادت به هیکل می‌آمدند، آنها را به آواز می‌خواندند. محبوبیت داوود برخی را واداشت تا به تقلید از او اشعاری دینی بسرایند، اما ابیات به جای‌مانده از آنان به کتاب زبور راه نیافت و در قالب ادبیات دینی مؤمنانه نزد جماعت قَمَران باقی‌ماند (← چارلزورث ، ج 2، ص 610؛ نیز ← زبور*).در این میان، تعبیر پسر داوود را، که از القاب عیسی‌مسیح است، به‌ویژه نویسندگان رواج داده‌اند. این عبارت، در آغاز، در متون دینی و در تعلیم شفاهی ظاهر شد (← انجیل مرقس، 35:12)، اما عامة مردم این تعبیر را در خطاب به مسیح به‌کار می‌بردند (← انجیل متّی، 27:9). کاربرد این لقب برای مسیح در زمان او بیانگر امید امت به نجات‌دهنده‌ای بود که دوران سرشار از افتخار و پیروزی گذشته را به آنها بازگرداند. این امید پس از مسیح نیز وجود داشته، چنان‌که در متون نوشته‌شده در اواخر سدة نخست میلادی مشهود است (چارلزورث، ج 2، ص 725). این تعبیر به‌تدریج معنایی الهیاتی یافت، به‌ویژه نزد حواریون که توجهی ویژه و بی‌سابقه به آن داشتند (← کتاب اعمال رسولان، 1: 16، 20؛ 2 :24ـ35؛ رساله پولس رسول به رومیان، 1: 3ـ4).منابع : علاوه بر کتاب مقدس؛ پولس فغالی، المحیط الجامع فی الکتاب المقدس و الشرق القدیم، جونیه، لبنان 2003؛Saint Augustinus, Cité de Dieu, Paris 2000; James H. Charlesworth, The Old Testament pseudepigrapha, Garden City, N.Y. 1983-1985; Dictionnaire encyclopédique de la Bible, Turnhout, Belgium: Brepols, 2002; Theodor Nöldeke, Histoire littéraire , Paris 1873; Édouard Guillaume Eugène Reuss, Le Psautier, Paris 1873; Robert Young, Analytical de l'Ancien Testament concordance to the holy Bible, London 1953.2) در منابع اسلامی. در عموم لغتنامه‌های مشهور عربی ـ اسلامی، دربارة واژة «داوود» تنها آمده که نامی غیرعربی و غیرمهموز است (برای نمونه ← جوهری، ذیل «دود»؛ راغب اصفهانی؛ جوالیقی، ذیل مادّه؛ ابن‌منظور، ذیل «دود») اما در منابع دیگر به عبری بودن آن اشارتی شده (← بیضاوی؛ مشهدی قمی، ذیل بقره: 247) و گاهی نیز برای آن معنایی ذوقی ذکر کرده‌اند (← ابن‌بابویه، ص 50؛ طریحی، ذیل «دود»). نام داوود پیش از ظاهر شدن در قرآن، در زبان عربی سابقه داشته و ظاهراً از منبعی آرامی ــ که نمی‌توان دربارة یهودی یا مسیحی بودن آن اظهارنظر کردــ وارد زبان عربی شده‌است (برای تفصیل بیشتر در این‌باره و نیز دیگر نکات زبان‌شناختی راجع به واژة داوود ← هوروویتس ، ص 22ـ23؛ جفری، ص 127ـ128؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).براساس منابع اسلامی، نسب داوود با ده واسطه به یعقوب علیه‌السلام و از طریق او به ابراهیم علیه‌السلام می‌رسد (← ابن‌حبیب، ص 5؛ طبری، تاریخ، ج 1، ص 476). به نوشتة مقدسی (ج 1، ص 471) پس از سَموئیل، پیامبری و پس از طالوت، پادشاهی به داوود رسید و این دو در وی جمع شد. گفته می‌شود وی حدود پانصد سال پس از موسی علیه‌السلام و 1200 سال پیش از عیسی علیه‌السلام پیامبر بنی‌اسرائیل شد (ابن‌قتیبه، ص 57).نام داوود شانزده بار در قرآن آمده‌است. آیات قرآن هم بر پیامبری و هم بر پادشاهی داوود دلالت دارد. از سویی، نام او در کنار نامهای پیامبران مشهور الهی ذکر شده (← نساء: 163؛ انعام: 84) و به اعطای زبور* به او تصریح شده (نساء: 163؛ اسراء: 55؛ نیز ← انعام: 89) و از سوی دیگر، در نقل جنگ بنی‌اسرائیل و فلسطینیان آمده‌است که داوود جالوت* را کشت و خدا به او پادشاهی (المُلک) و حکمت (الحکمة) عطا کرد (← بقره: 251). گفتنی است در تفاسیر اسلامی، «الحکمة» را در آیة اخیر به معنای نبوت دانسته‌اند (برای نمونه ← طبری؛ طوسی؛ زمخشری، ذیل آیه؛ قس مقاتل‌بن سلیمان، ذیل آیه، که آن‌را به معنای زبور دانسته‌است). در بسیاری از مواردِ یادکرد داوود در قرآن، به فضیلتی ممتاز برای او و برخورداری وی از موهبتی الهی اشاره شده‌است: خدا آهن را برای داوود نرم کرد و به او ساختن زره را تعلیم داد (← انبیاء: 80؛ سبأ: 10ـ11)؛ کوهها و پرندگان را در تسبیح خدا با او همراه ساخت (انبیاء: 79؛ سبأ: 10؛ ص : 18ـ19)؛ به او و فرزندش، سلیمان، علمی بخشید که به موجب آن بر بسیاری از بندگان مؤمن خدا برتری یافتند (نمل: 15؛ نیز ← انبیاء: 79)؛ پادشاهی‌اش را محکم ساخت و به او فرزانگی و توانایی داوری میان حق و باطل (فصل‌الخطاب) عطا کرد (ص: 20). همچنین داوود فردی دارای قدرت (ذُوالاَیْدِ) و بسیار بازگشت کننده به سوی خدا (اوّاب) و نیز جانشین در زمین (خلیفة فی‌الارض) خوانده شده‌است (ص: 17، 26). سورة ص (صاد)، به جهت اشتمال بر قصة داوود، به نام سورة داوود نیز خوانده شده (← ابن‌جوزی، ج 7، ص 96) و ظاهراً نام اخیر نزد برخی شناخته شده‌تر بوده‌است (← هبة‌اللّه‌بن سلامه، ص 148؛ ابن‌جُزَیّ، ج 2، ص 201،446).عبارات مختصر و اشارات اجمالی قرآن به داوود در بسیاری موارد، راه را برای ورود داستانها و افسانه‌های یهودی و مسیحی به برخی منابع اسلامی هموار کرد و صفحات متعددی از منابع تفسیری و تاریخی مسلمانان و، بارزتر از همه، کتابهای قصص‌الانبیای اسلامی به نقل داستانهای داوود اختصاص یافت. بخش عمده‌ای از داستانهای راجع به داوود در این منابع، برگرفته از تورات و تفاسیر وعظی کتاب مقدس (میدراش) و بخشهای داستانی تَلمود (آگاده) و به نوعی تکرار یا بسط مطالب آنهاست که وَهْب‌بن مُنَبِّه* (از یهودیان مسلمان‌شده در اوایل اسلام؛ متوفی 110) در انتقال آنها به فرهنگ اسلامی نقش مهمی داشته‌است ()دایرة‌المعارف قرآن( ، ذیل "David"؛ برای مروری گذرا بر برخی مضامین مشترک میان قرآن و کتاب مقدس دربارة داوود ← ماسون، ج 1، ص 512ـ514). بخشهایی از زندگی داوود که در این منابع بیشتر به آنها توجه شده عبارت است از: نبرد وی با جالوت و نحوة کشتن او؛ مناسبات داوود و طالوت پس از قتل جالوت و آنچه میان این دو گذشت؛ پادشاهی داوود و فضائل و مواهب خاصی که خدا پس از رسیدن به پادشاهی و پیامبری به او عطا کرد؛ ماجرای ارتکاب خطا و امتحان پیش‌آمده برای داوود و توبه او؛ خروج پسر داوود بر او در اواخر پادشاهی داوود؛ و بنای مسجدالاقصی (برای نمونه ← طبری، تاریخ، ج 1، ص 472ـ485؛ ثعلبی، ص 239ـ255؛ سبط ابن‌جوزی، سفر1، ص 476ـ492). در این منابع، یکایک این عناوین با استفاده از اطلاعات مأخوذ از کتاب مقدس و تفاسیر آن، با تفصیل فراوان و با ذکر دقیق جزئیات نقل شده به طوری که اشارات اجمالی قرآن در قالب قصص و اخبار و روایات تاریخی شاخ و برگ یافته و جای خالی اطلاعات و توضیحاتی که به هر دلیلی در قرآن نیامده، از این طریق پر شده‌است. مثلاً در برخی منابع، مشخصات ظاهری داوود از جمله رنگ پوست و چشم و حالت موی سر و محاسن او به دقت وصف شده (← طبری، تاریخ، ج 1، ص 476؛ ثعلبی، ص 244) و در جایی، از تعداد همسران او (← مسعودی، ج 1، ص 63) و در منبع دیگری، دربارة جزئیات وفات او (← سبط ابن‌جوزی، سفر1، ص 491ـ492) سخن رفته‌است. در کتابهای قصص‌الانبیا به زبان فارسی نیز مطالبی از این دست با رویکردی مشابه نقل شده‌است (← نیشابوری، ص 264ـ281؛ بوشنجی، ص 289ـ307).موضوعی که بیش از همه جلب نظر می‌کند ماجرای ازدواج داوود با بَتشَبَع* و مسئلة کلامی متعاقب آن است که بحثهای پردامنه‌ای دربارة آموزة عصمت پیامبران در پی‌داشته‌است. بر اساس داستانی که در عهد عتیق آمده‌است، داوود به گناه رابطة نهانی با بتشبع و زمینه‌سازی برای مرگ همسر او آلوده شد و پس از آنکه ناتان او را به گناهش توجه داد، اعتراف و توبه کرد (← بخش اول مقاله). گروهی از مفسران اهل‌سنّت، ذیل آیات 21 تا 25 سورة ص ــ که بر ابتلای داوود به آزمایشی الهی و در نتیجه توبه و استغفار او دلالت داردــ رویدادی شبیه این ماجرا را البته با اختلافاتی نسبتاً اساسی نقل کرده و این آیات را ناظر به نکوهش داوود به‌سبب وقوع این رویداد دانسته‌اند، با این تفاوتِ درخور توجه که در روایت اینان، به خلاف روایت یهودی، هرگز از رابطة نامشروع داوود با بتشبع پیش از ازدواج سخن نرفته‌است. این گروه که ارتکاب گناه صغیره را برای پیامبران مجاز می‌شمارند (← عصمت*)، منعی در پذیرش ارتباط این ماجرا با آیات سورة ص ندیده‌اند اما در بیان سبب سرزنش داوود یا دلیل استغفار او وجوه گوناگونی ذکر کرده‌اند که با روایت یهودی کاملاً متفاوت است؛ از جمله برخی از آنان گفته‌اند که اوریا خواستگار بتشبع بود نه همسر او و داوود نباید با در میان بودن اوریا، از آن زن خواستگاری می‌کرد؛ یا به گفتة برخی دیگر، داوود در کشته شدن اوریا در میدان جنگ دستی نداشت و بدان جهت سرزنش شد که هنگام شنیدن خبر مرگ اوریا برای او به اندازة دیگر کشتگان جنگ بی‌تابی نکرد (← مقاتل‌بن سلیمان؛ طبرسی؛ ابن‌جوزی؛ قرطبی، ذیل آیات). گفتنی است مقاتل‌بن سلیمان در تفسیر آیة 38 سورة احزاب منظور از سنّت الهی را همین ماجرا می‌داند و آن را با ازدواج پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم و زینب (همسر زید) مقایسه می‌کند.در مقابل، گروهی دیگر از مفسران و متکلمان اهل‌سنّت و عالمان امامیه کل این ماجرا را ساختگی دانسته و این آیات را به نحوی دیگر تبیین کرده‌اند. به نظر اینان، این آیات ناظر به امتحانی الهی برای داوود و درنتیجه، آموزش راه و رسم قضا به اوست و هیچ ارتباطی با ماجرای ازدواج او ندارد (برای نمونه ← ابن‌حزم، ج 4، ص 39ـ40؛ طبرسی؛ سیدقطب؛ طباطبائی، ذیل آیات). در نوشته‌های برخی متکلمان، به‌ویژه تألیفات مستقلی که در دفاع از عصمت پیامبران نوشته شده، به‌دقت و تفصیل دربارة تفسیر این آیات بحث و گفتگو شده‌است. مؤلفان این آثار، چنین حکایتی را به جهت ناسازگاری با مقام نبوت و مخالفت با آموزة عصمت به کلی مردود شمرده و با استناد به ادلة عقلی و نقلی، داوود را از ارتکاب هرگونه خطا و گناهی منزه دانسته‌اند (برای دو نمونه گویا از آثار متکلمان شیعه و سنّی در نقد و بررسی این مسئله به ترتیب ← علم‌الهدی، ص 140ـ148؛ فخررازی، ص 48ـ55). در نوشته‌های متأخر امامیه از عملی که به استغفار و توبه داوود انجامید با تعبیر «ترک اولی» یاد شده‌است (← مجلسی، ج 14، ص 32 و پانویس 4؛ سبحانی، ص 170ـ171؛ نیز برای تفصیل و تکمیل بحث و به‌ویژه دیدگاه عالمان شیعه در این‌باره ← بتشبع*).در منابع حدیثی، بیشتر بر عبادت داوود تأکید شده و از نحوة نمازگزاری و، به‌ویژه، روزه‌داری او بسیار تمجید شده‌است. بنابر حدیثی نبوی، محبوب‌ترین نماز نزد خدا نماز داوود است که نیمی از شب را می‌خوابید، ثلث آن را به نماز می‌ایستاد و یک ششم باقیمانده را نیز می‌خوابید؛ و محبوب‌ترین روزه نزد خدا روزة داوود است که یک روز در میان روزه می‌گرفت (احمدبن حنبل، مسند، ج 2، ص 160؛ بخاری، ج 2، ص 44؛ مسلم‌بن حجاج، ج 3، ص 165). این نوع روزه‌داری در متون حدیثی شیعه و سنّی به «روزة داوود» مشهور است که برترین نوع روزه‌داری دانسته شده و از بیشتر از آن نهی شده‌است (← بخاری، ج 2، ص 245ـ247؛ مسلم‌بن حجاج، ج 3، ص 162، 166؛ کلینی، ج 4، ص 89 ـ90). همچنین در احادیث اسلامی، در تشویق تلاش برای کسب روزی بر این نکته تأکید شده‌است که داوود از طریق ساخت و فروش زره ارتزاق می‌کرد و از اموال بیت‌المال بی‌نیاز بود (← بخاری، ج 3، ص 9؛ کلینی، ج 5، ص 74).در منابع متقدم دیگری که رنگ و بویی صوفیانه دارند، اخباری مستند به اقوال صحابه و تابعین دربارة داوود گردآمده که در آنها دو نکته قابل تشخیص است: نخست، بیان نصایحی اخلاقی و مواعظی حِکْمی که در قالب وحی بر داوود نازل شده و در آغاز آنها غالباً عبارت «أَوْحَی‌اللّهُ اِلیداودَ» آمده‌است (← ابن‌مبارک، ص 161ـ162، 164؛ احمدبن حنبل، کتاب‌الزهد، ص 135ـ141)؛ در منابع متأخرتر صوفیان نیز مطالبی از این قبیل آمده (برای نمونه ← قشیری، ص 249، 330، 528) و حتی حدیث مشهور «کنتُ کنزاً مخفیاً» از جمله مطالبِ وحی شده به داوود تلقی شده‌است (← نجم‌الدین رازی، ص 45؛ نیز ← عطار، 1386شالف، ص 159)؛ نکتة دوم و مهم‌تر آنکه در این اخبار اوصافی برای داوود ذکرشده که بی‌شباهت به صوفیان نیست (← ابن‌مبارک؛ احمدبن حنبل، کتاب‌الزهد، همانجاها). گفتنی است در این منابع ماجرای خطای داوود و امتحان متعاقب آن پذیرفته و نقل شده و بخشی از تضرع و گریه‌های طولانی داوود در درگاه خدا و توبه او ناشی از همین موضوع دانسته شده‌است (← ابن‌مبارک، ص 163؛ احمدبن حنبل، کتاب‌الزهد، ص 135ـ137). ابن‌قُدامه (متوفی 620) نیز در کتاب‌التوّابین (ص 13ـ17) ماجرای توبه داوود را به تفصیل ذکر کرده‌است.در متون کلاسیک تصوف، به پیروی از احادیث نبوی، از روزة داوود تمجید شده (← ابونصر سرّاج، ص 163؛ هجویری، ص 470) و بیش از آن، به صوت نیکوی او توجه شده و دربارة تأثیر آواز او در شنوندگان اخباری افسانه‌گونه نقل شده‌است، از جمله اینکه وقتی داوود زبور می‌خوانْد از میان جماعتی که برای شنیدن آواز او گرد می‌آمدند، نزدیک به چهارصد یا هفتصد تن جان می‌باختند (← ابونصر سرّاج، ص 268؛ قشیری، ص 470؛ هجویری، ص 587). غزالی (ج 2، ص 295) با اشاره به همین مطلب، صوت نیکوی او را حجتی بر اباحه سماع می‌داند.همچنین ابن‌عربی در فصوص‌الحکم (ج 1، ص 160ـ166) فَصّی را به داوود اختصاص داده و آیات راجع به او را بنابر روش عرفا تأویل کرده‌است.در شعر فارسی، به‌ویژه اشعار عرفانی، نیز نام داوود و مواهب و خصایص او بازتاب یافته‌است. زره‌بافی، صوت و لحن خوش، و گریه و نالة داوود در محضر خدا از جمله مضامین مورد توجه در این اشعار است (← خاقانی، ص 87، 101، 408، 826، 828؛ عطار، 1383ش، ص 241، 261؛ همو، 1386شب، ص 384ـ385؛ حافظ، ص 342). عطار (1386شالف، ص 110، 1383ش، ص 265) از کتاب داوود با تعبیر «زبور عشق» یاد کرده‌است (نیز ← حافظ، ص 378). مولوی نیز در مثنوی معنوی ابیاتی را به موضوعاتی چون ملاقات لقمان حکیم با داوود (← ج 2، دفتر3، بیت 1842ـ1854) و عزم داوود بر بنای مسجدالاقصی (ج 2، دفتر4، بیت 388ـ405) اختصاص داده‌است (دربارة این دو حکایت ← فروزانفر، ص 106ـ107، 130ـ131).منابع : علاوه بر قرآن و کتاب مقدس. عهد عتیق؛ ابن‌بابویه، معانی الاخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم 1361ش؛ ابن‌جُزَیّ، التسهیل‌لعلوم التنزیل، چاپ عبداللّه خالدی، بیروت ?]1416/ 1995[؛ ابن‌جوزی، زادالمسیر فی علم‌التفسیر، بیروت 1404/1984؛ ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن 1361/1942، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ ابن‌حزم، الفصل فی‌الملل و الاهواء و النحل، چاپ محمد ابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت 1405/1985؛ ابن‌عربی، فصوص‌الحکم، و التعلیقات علیه بقلم ابوالعلاء عفیفی، تهران 1366ش؛ ابن‌قتیبه، کتاب‌المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1969؛ ابن‌قدامه، کتاب‌التوّابین، چاپ جورج مقدسی، دمشق 1961؛ ابن‌مبارک، کتاب‌الزهد و یلیه کتاب‌الرقائق، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ]بی‌تا.[؛ ابن‌منظور؛ ابونصر سَرّاج، کتاب‌اللُّمَع فی التصوف، چاپ رینولد الین نیکلسون، لیدن 1914، چاپ افست تهران ]بی‌تا.[؛ احمدبن حنبل، کتاب‌الزهد، چاپ محمد جلال شرف، بیروت 1981؛ همو، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، ]بی‌تا.[؛ محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح‌البخاری، ]چاپ محمد ذهنی افندی[، استانبول 1401/1981، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ ابوالحسن‌بن هیصم بوشنجی، قصص‌الانبیا،ترجمه محمدبن اسعدبن عبداللّه حنفی تستری، چاپ عباس محمدزاده، مشهد 1384ش؛ عبداللّه‌بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل : المعروف بتفسیرالبیضاوی، مصر 1330، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ احمدبن محمد ثعلبی، قصص‌الانبیاء، المسمی عرائس‌المجالس، بیروت: دارالمعرفة، ]بی‌تا.[؛ موهوب‌بن احمد جوالیقی، المعرّب من‌الکلام الاعجمی علی حروف‌المعجم، چاپ احمد محمد شاکر، ]قاهره[ 1389/1969؛ اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ]بی‌تا.[، چاپ افست تهران 1368ش؛ شمس‌الدین محمد حافظ، دیوان، چاپ محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران 1369ش؛ بدیل‌بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران 1378ش؛ حسین‌بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، چاپ صفوان عدنان داوودی، دمشق 1412/1992؛ زمخشری؛ جعفر سبحانی، عصمة‌الانبیاء فی‌القرآن‌الکریم، قم 1420؛ سبط ابن‌جوزی، مرآة‌الزمان فی تاریخ‌الاعیان، سفر1، چاپ احسان عباس، بیروت 1405/ 1985؛ سیدقطب، فی ظلال‌القرآن، بیروت 1386/1967؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ همو، جامع؛ فخرالدین‌بن محمد طریحی، مجمع‌البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران 1362ش؛ طوسی؛ محمدبن ابراهیم عطار، اسرارنامه عطار، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران 1386شالف؛ همو، مصیبت‌نامه عطار، چاپ محمدرضا شفیعیکدکنی، تهران 1386شب؛ همو، منطق‌الطیر، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران 1383ش؛ علی‌بن حسین علم‌الهدی، تنزیه‌الانبیاء، چاپ فاطمه قاضی شعار، تهران 1380ش؛ محمدبن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت 1406/1986؛ محمدبن عمر فخررازی، عصمة‌الانبیاء، حمص: المکتبة‌الاسلامیة، ]بی‌تا.[؛ بدیع‌الزمان فروزانفر، مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی، تهران 1347ش؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام‌القرآن، چاپ محمدابراهیم حفناوی و محمود حامد عثمان، قاهره 1428/2007؛ عبدالکریم‌بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، چاپ عبدالحلیم محمود و محمودبن شریف، قاهره ]بی‌تا.[، چاپ افست قم 1374ش؛ کلینی؛ دنیز ماسون، قرآن و کتاب مقدس : درون‌مایه‌های مشترک، ترجمه فاطمه‌سادات تهامی، تهران 1385ش؛ مجلسی؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مسلم‌بن حجاج، الجامع‌الصحیح، بیروت: دارالفکر، ]بی‌تا.[؛ محمدبن محمدرضا مشهدی‌قمی، تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب، چاپ حسین درگاهی، تهران 1366ـ]1370[ش؛ مقاتل‌بن سلیمان، تفسیر مقاتل‌بن سلیمان، چاپ عبداللّه محمود شحاته، ]قاهره [1979ـ1989؛ مطهربن طاهر مقدسی، آفرینش و تاریخ، مقدمه، ترجمه و تعلیقات از محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران 1374ش؛ جلال‌الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد الین نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران 1363ش؛ عبداللّه‌بن شاهاور نجم‌الدین رازی، کتاب منارات السائرین و مقامات‌الطائرین، چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره 1993؛ ابراهیم‌بن منصور نیشابوری، قصص‌الانبیاء، چاپ حبیب یغمایی، تهران 1382ش؛ هبة‌اللّه‌بن سلامه، الناسخ و المنسوخ من کتاب‌اللّه عز و جل، چاپ زهیر شاویش و محمد کنعان، بیروت 1406/1986؛ علی‌بن عثمان هجویری، کشف‌المحجوب، چاپ محمود عابدی، تهران 1383ش؛EI2, s.v. "Dāwūd" (by Rudi Paret); Encyclopaedia of the Qur'ān, ed. Jane Dammen McAuliffe, Leiden: Brill, 2001-2006, s.v. "David" (by Isaac Hasson); Josef Horovitz, Jewish proper names and derivatives in the Koran, Hildesheim 1964; Arthur Jeffery, The foreign vocabulary of the Qur'ān, Baroda 1938.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 17
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده