داماد، سیدمحمد ← محقق داماد، سیدمحمدNNNNداماد ابراهیمپاشا، صدراعظم عثمانی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم. او که در اصل بوسنیایی بود (← پچوی ، ج 2، ص 284؛ عثمانزاده احمد تائب، ص 45)، احتمالاً در 957 به دنیا آمد (د.اسلام، چاپ دوم، ذیل «ابراهیمپاشا، داماد»). در کودکی، بهرسم دوشیرمه* به دربار راه یافت و مدارج ترقی را پیمود. در حدود 982 (سال جلوس مراد سوم)، مقام سلاحداری و رکابداری داشت. در 987 پس از رسیدن به مقام ینیچری آغاسی (فرمانده ینیچریان)، دربار را ترک کرد و در 989 بیگلربیگی (میرمیران) رومایلی شد. در 990، به وزارت رسید و یک سال بعد، با عنوان والی، مأمور ساماندادن به اوضاع آشفته مصر شد (عثمانزاده احمد تائب، همانجا؛ ثریا، ج 1، ص 97؛ سامی، ج 1، ص 555؛ اوزونچارشیلی ، ج 3، بخش 2، ص 351) و نظم را در مصر و حجاز و یمن برقرار کرد (← د.ا.د.ترک، ذیل مادّه). در 993، در مسیر بازگشت به استانبول، مأمور سرکوب شورشیان دروزی در لبنان شد و بسیاری از آنها را کشت (حسن بیگزاده احمد ، ج 2، ص 321ـ322؛ صولاقزاده محمد همدمی، ص 608). وی آنچه از دفاین و غنایم به چنگ آورده بود و نیز تخت جواهرنشان بینظیری را که در مصر برایش ساخته بودند، در استانبول به سلطان هدیه داد. این هدایا را پیشکش عظیم خواندهاند (← د.ا.ترک، ذیل «ابراهیمپاشا»؛ د.اسلام، همانجا). مراد سوم به پاس خدمات ابراهیمپاشا در مصر و هدایای فراوانش، او را به رتبة وزارت ثانی (← سامی، همانجا) ارتقا داد و دخترش عایشهسلطان را به عقد او درآورد (← حسن بیگزاده احمد، ج 2، ص 322ـ323).پس از درگذشت قلیچعلیپاشا در رجب 995، ابراهیم پاشا یک سال به جای وی قپودانِ دریا (دریاسالار) شد (سامی، همانجا). او که نفوذ زیادی داشت، میکوشید با هر وسیلهای به صدارت برسد. چنانکه در شورش ینیچریان در 16 جمادیالاولی 997، از محرکان شورش شناخته شد و از وزارت معزول گردید. از آن پس، مراد سوم چنان از ابراهیمپاشا آزردهخاطر شد که تا پایان زندگی خود وظیفة مهمی به وی محول نکرد (د.ا.ترک، همانجا).با جلوس سلطانمحمد سوم در 1003، ابراهیمپاشا فرصت بازگشت به عرصة سیاست را پیدا کرد و سرانجام در 1004 به صدارت رسید. او سپس به تدارک لشکرکشی به سرزمینهای اتریش و مجارستان پرداخت و سپاه عثمانی در شوال 1004 رهسپار بلگراد شد. در نخستین اقدام، قلعة اگری در مجارستان به دنبال محاصرهای سههفتهای به تصرف درآمد (← پچوی، ج 2، ص 190، 193ـ195). سپس در 3 ربیعالاول 1005/ 26 اکتبر 1596، سپاه عثمانی در دشت حاچاُوَسی* (مزوکرستس)بر سپاه امپراتور رودلوف دوم به فرماندهی آرشیدوک ماکسیمیلیان ، متشکل از پنجاه تا صدهزار جنگاور پیروز شد (همان، ج 2، ص 195ـ203؛ اولیاچلبی، ج 7، ص 178؛ د.ا.د.ترک، ذیل "Haçova Meydan Savaşı").بلافاصله پس از پایان جنگ، چغالهزاده یوسف سنانپاشا* بهجای ابراهیمپاشا به صدارت منصوب شد، اما با وساطت والده سلطان (صفیهسلطان، مادر محمد سوم) پس از یک ماهونیم، بار دیگر به صدارت منصوب گردید (پچوی، ج 2، ص 204؛ حسن بیگزاده احمد، ج 3، ص 535، 544ـ545). دورة دوم صدارت او به عللی از جمله بیتوجهی به بعضی مداخلههای مادر سلطان در امور اداری و نظامی، و نقش داشتن در قتل فتحگرایخان (خان کریمه)، بیش از یازده ماه و یک هفته دوام نیاورد و در اواخر ربیعالاول 1006 برکنار و به خانهنشینی محکوم شد. این دوره هم در اوایل جمادیالآخره 1007 با انتصابش به صدارت و سرداری انگروس (مجارستان) به سرآمد (← پچوی، ج 2، ص 209ـ210، 223؛ حسن بیگزاده احمد، ج 3، ص 566، 594؛ منجمباشی، ج 3، ص 595ـ596؛ اوزون چارشیلی، ج 3، بخش 2، ص 353).ابراهیمپاشا پس از اقداماتی در زمینة اصلاح نابسامانیها و تدارک ملزومات برای لشکرکشی به مجارستان، عازم بلگراد شد و با تأمین امنیت در مناطق مرزی و جلب رضایت اهالی و اقدامات بینتیجهای در زمینة آغاز مذاکرات صلح با اتریش و مجارستان (← پچوی، ج 2، ص 226ـ228؛ صولاقزاده محمد همدمی، ص 655ـ656؛ د.ا.ترک، همانجا)، بهسوی دژ مستحکم و پراهمیت قانیجه/ قانیژه پیشروی کرد و مدافعان دژ، در ربیعالآخر 1009/ اکتبر 1600 ناگزیر از تسلیم شدند (حسن بیگزاده احمد، ج 3، ص 623ـ624؛ صولاقزاده محمد همدمی، ص 656ـ659). داماد ابراهیمپاشا شخصاً در تصرف قلعه شرکت کرد و در عرض یک هفته، مسجدی در آنجا برپا داشت و نماز جمعه به منزلة نماد فتح در آنجا اقامه گردید. پادشاه هم با صدور فرمانی مبنی بر وزیراعظمی مادامالعمر، از داماد تقدیر کرد و او عنوان فاتح قانیجه یافت (د.ا.ترک، همانجا). ابراهیمپاشا برای گذراندن زمستان به بلگراد بازگشت و در حالیکه به تمهیدات خود برای ادامة مذاکرات صلح با اتریش ادامه میداد (← نعیما، ج 1، ص 251؛ منجمباشی، ج 3، ص 606)، بیمار شد و در 9 محرّم 1010 درگذشت (پچوی، ج 2، ص 235ـ236؛ حسن بیگزاده احمد، ج 3، ص 647ـ 648؛ صولاقزاده محمد همدمی، ص660ـ661).منابع : اولیا چلبی؛ ابراهیم پچوی، تاریخ پچوی، استانبول 1281ـ1283؛ محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول 1308ـ1315/ 1890ـ1897، چاپ افست انگلستان 1971؛ شمسالدینبن خالد سامی، قاموسالاعلام، چاپ مهران، استانبول 1306ـ1316/ 1889ـ1898؛ صولاقزاده محمد همدمی، صولاقزاده تاریخی، استانبول 1297؛ عثمانزاده احمد تائب، حدیقةالوزرا، استانبول 1271، چاپ افست فرایبورگ 1969؛ احمدبن لطفاللّه منجمباشی، صحائفالاخبار (ترجمة ترکی)، ج 3، ]استانبول [1285؛ مصطفی نعیما، تاریخ نعیما، ]استانبول[ 1281ـ1283؛EI2, s.v. "Ibrāhīa, Pasha Dāmād" (by V.J. Parry); Hasan Bey-zâde Ahmed, Hasan Bey-zâde târîhi, ed.Şevki Nezihi Aykut, Ankara 2004; İA, s.v. "İbrâhim Paşa, İbrāhim Paşa Dāmād" (by İsmet Parmaksızoğlu); TDVİA, s.vv. "Damad İbrâhim Paşa", (by Nezihi Aykut), "Haçova Meydan Savaşı" (by Feridun Emecen); İsmail Hakkı Uzunçarşılı, Osmanl tarihi, vol.3, pt.2, Ankara 2003.