دارالمجانین ← جنونNNNNدارالمُصنّفین ← دارالعلومNNNNدارالمعلمین عالی ← دانشسرای عالیNNNNدارالندوه، محل گردآمدن اشراف قریش در مکه (در عصر جاهلیت) برای مشورت و تصمیمگیری درباره مسائل مختلف. واژه ندوه در این ترکیب از ریشه ن د ا (ن د و) بهمعنای فراهم آمدن و اجتماع کردن گرفته شده است (خلیلبن احمد، ج 8، ص 76، ذیل «ندو»؛ ابندُرَید، 1987ـ1988، ج 2، ص 686؛ جوهری، ذیل «ندا»).این مکان از بناهای قُصَیّبن کِلاب* است (ابنسعد، ج 1،ص 52؛ طبری، ج 2، ص 259) و بهدلیل ابتکار وی در تأسیس آن و گردآوردن قبایل قریش، او را مُجَمِّع لقب دادهاند (ابنکلبی، ج 1، ص 25؛ ابنقتیبه، ص70). دارالندوه که همان خانه قصیّ بود (ابنهشام، ج 1، ص 137، ج 2، ص 124؛ ابناثیر، ج 2، ص 102)، در کنار مسجدالحرام و سمت غربی آن قرار داشت و درِ آن به سوی کعبه باز میشد (ابنسعد، همانجا؛ اصطخری، ص 18).دارالندوه، مشورتخانه قریش بود و تصمیمگیری درباره مسائل سیاسی و اجتماعی در آنجا صورت میگرفت. اموری چون اعلام جنگ، ازدواج، اعلان بلوغ دختران و پوشانیدن لباس ویژه به آنان و ختنه پسران همگی در این مکان انجام میشد. همچنین نقطه آغاز و انجام حرکت تمام کاروانهای تجاری مکه، از دارالندوه بود (خلیلبن احمد، همانجا؛ ابنهشام، ج 1، ص 137؛ ابنسعد، همانجا؛ یعقوبی، ج 1، ص240؛ طبری، ج 2، ص 259ـ260)، با این حال گفته شده که دارالندوه در روزگار قدیمتر مکانی مقدس و محل اجرای شعائر اجتماعی ـ دینی بوده است گو اینکه شواهد کافی در اینباره در دست نیست (← د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).فرزندان قصیّ همگی عضو دارالندوه بودند، اما افراد دیگر طوایف قریش به شرط داشتن چهل سال میتوانستند در آن شرکت کنند، هرچند ابوجهل را به سبب رأی صائبش در سی سالگی بدانجا پذیرفتند (ابندرید، 1399، ج 1، ص 155؛ زریاب، ص 42). قصیّ با تأسیس دارالندوه، درحقیقت اساس مدنیّت مکه را بنیاد نهاد (← زریاب، همانجا)، زیرا نخستین خانهای که به جز کعبه ساخته شد، دارالندوه بود و دیگران خانههای خویش را به تبع آن ساختند (بلاذری، ص 52؛ یعقوبی، ج 1، ص 239).از تصمیمات مهم و تاریخسازی که در دارالندوه گرفته شده اینهاست: پیمان خُزاعه و بنیهاشم (← ابنسعد، ج 1، ص 66؛ ابنحبیب، ص 89)، فراهم شدن زمینه پیمان حِلفالفضول* (مسعودی، ج 3، ص 9) و تصمیم قریش مبنی بر قتل پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم که منجر به هجرت آن حضرت و مسلمانان به مدینه گردید (ابنهشام، ج 2، ص 124؛ ابنسعد، ج 1، ص 193ـ194).سرپرستی دارالندوه پس از مرگ قصیّ به پسرش عبدالدار رسید (ابنسعد، ج 1، ص 55) و پس از اختلافاتی که میان بنیعبدالدار و بنیعبدمناف بر سر ریاست آن درگرفت، سرانجام سرپرستی آن به بنیعبدالدار رسید (همان، ج 1، ص 58ـ59؛ ابناثیر، ج 2، ص 22) تا آنکه حکیمبن حزام، دارالندوه را از منصوربن عامربن هشامبن عبدمنافبن عبدالداربن قصیّ خرید (مصعببن عبداللّه، ص 254). سپس عِکرمةبن عامربن هشام آن را از حکیمبن حزام خرید (ابنحزم، ص 127) و در زمان اسلام در ازای صد هزار درهم به معاویه (حک : 41ـ60) فروخت (ابنکلبی، ج 1، ص 66؛ ابنحبیب، ص 21؛ قس ابنحزم، ص 121، که معتقد است معاویه آن را از خود حکیمبن حزام خرید). معاویه دارالندوه را دارالاماره مکه قرار داد (ابنسعد، ج 1، ص 59؛ ابنحبیب، همانجا). بعدها این مکان در دوره امویان و دوره اول عباسیان، اقامتگاه خلفا در موسم حج شد (د.اسلام، همانجا؛ نیز ← ابنسعد، همانجا). در عین حال هارونالرشید (حک : 170ـ193) فرمان به ساخت بنایی دیگر برای اقامت خلفا داد، و از آن پس ساختمان دارالندوه رو به ویرانی نهاد. در اواخر قرن سوم هجری، روزگار المعتضدباللّه (خلیفه عباسی)، این بنا پس از تعمیرات و بازسازیهایی در ستونها و طاقهای آن، به مسجدالحرام ملحق و جزوی از آن شد (د.اسلام، همانجا؛ نیز ← ابناثیر، ج 2، ص 23؛ ابنعبدالحق، ج 2، ص 508).منابع: ابناثیر؛ ابنحبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، چاپ خورشید احمد فارق، حیدرآباد، دکن 1384/1964؛ ابنحزم، جمهرة انسابالعرب، بیروت 1403/1983؛ ابندرید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد 1399/1979؛ همو، کتاب جمهرة اللغة، چاپ رمزی منیر بعلبکی، بیروت 1987ـ1988؛ ابنسعد (قاهره)؛ ابنعبدالحق، مراصدالاطلاع، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت 1373ـ1374/ 1954ـ1955؛ ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1969؛ ابنکلبی، جَمْهَرةالنسب، ج 1، چاپ ناجی حسن، بیروت 1407/ 1986؛ ابنهشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، ]قاهره 1355/ 1936[، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ اصطخری، ترجمه فارسی؛ بلاذری (لیدن)؛ اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ]بیتا.[، چاپ افست تهران 1368ش؛ خلیلبن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1405؛ عباس زریاب، سیره رسولاللّه: از آغاز تا هجرت، تهران 1376ش؛ طبری؛ تاریخ (بیروت)؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مصعببن عبداللّه، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره 1953؛ یعقوبی، تاریخ؛EI2, s.v. "Da(r al-Nadwa" (by R. Paret).