دارالعلوم، مدرسه تربیت معلم در مصر. مدرسه دارالعلوم در 27 جمادیالآخره 1289/ اول سپتامبر 1872 به درخواست علیپاشا مبارک*، مدیر دیوان مدارس، و به دستور اسماعیلپاشا، خدیو مصر، با هدف تربیت معلمان زبان عربی و احاطه آنان بر علوم جدید در قاهره تأسیس شد. ابتدا شماری از دانشجویان ممتاز الازهر* را انتخاب کردند و مقرری و برخی امکانات رفاهی برای آنان در نظر گرفتند. دانشجویان در دارالعلوم به شیوه الازهر ادبیات، فقه حنفی، تفسیر و علوم حدیث میآموختند، اما افزون بر آن حساب و هندسه، تاریخ، نجوم، علوم طبیعی و گیاهشناسی را نیز فرا میگرفتند (علیپاشا مبارک، ج 9، ص 137؛ حسین فوزی نجار، ص 101ـ103؛ وثائقالتعلیم العالی فی مصر، ج 1، ص 571، 575).علیپاشا مبارک شماری از معلمان برجسته الازهر را برای تدریس در دارالعلوم برگزید و برای تدریس رشتههایی که در الازهر تدریس نمیشد، از معلمان مدارس عالی مانند مهندسخانه و مدرسه محاسبه استفاده کرد (سامی سلیمان سهم، ص 299؛ احمد امین، ص 196). برخی از این استادان عبارت بودند از: شیخ حسین مَرْصَفی* (ادبیات)، اسماعیلپاشا فلکی (نجوم)، منصور افندی احمد (طبیعیات)، شیخ عبدالرحمن بحراوی (فقه مذهب حنفی)، شیخ احمد شرفالدین مرصفی (تفسیر و حدیث) و اسماعیل بیگ رفعت (تاریخ و جغرافیا؛ محمد عماره، ص 237ـ238؛ جوهربک، ص 154).مواد درسی دارالعلوم در آغاز مدون و مشخص نبود، اما در 1292/1875، مواد درسی آن تدوین شد و دوره تحصیل پنج سال مقرر گردید. محمد عبده* پس از یک سال تدریس در الازهر، در 1295/1878 برای تدریس به دارالعلوم آمد و به جای تدریس آثار طبری و ابناثیر و آثار دیگری که در تاریخنگاری به فلسفه تاریخ و تمدن نپرداخته بودند، به تدریس مقدمه ابنخلدون و فلسفه اجتماعی وی پرداخت (وثائقالتعلیم العالی فی مصر، ج 1، ص 571، 606؛ «دارالعلوم»، 2011).در 1302/1885، مدرسة الألسن (زبانها) به دارالعلوم ملحق و فراگیری یکی از زبانهای فرانسه و انگلیسی اختیاری شد. دو سال بعد، شورای نظارت، علومی را که در دارالعلوم تدریس میشد، مشخص کرد و دانشجویان میتوانستند یکی از زبانهای ترکی، فرانسه و انگلیسی را فراگیرند. فارغالتحصیلان افزون بر تدریس، در دادگاههای شرعی نیز به فعالیت پرداختند. در 30 صفر 1306/ 5 نوامبر 1888 وزارت معارف عمومی کتابهایی نیز در زمینه فقه، توحید، منطق، حدیث، تفسیر، صرف و نحو، بلاغت و اصول برای دانشجویانی که میخواستند به قضاوت و فتوا بپردازند، مشخص کرد (جوهربک، همانجا؛ «دارالعلوم»، 2011؛ وثائقالتعلیم العالی فی مصر، ج 1، ص 581).در 1309/1891، بخشی مخصوص فارغالتحصیلان معلم برای تربیت وتعلیم کودکان تعیین شد. این بخش، که القسم الثانی نامیده میشد، در 1313/1895 تعطیل گردید. در همین سال اللجنةالاستشاریة العالیة (کمیته مشورتی عالی)، مدرسه دارالعلوم را تعطیل کرد و از این پس این مدرسه با نام قسمالمعلمین العربی (بخش عربی معلمان) و با مدیریت واحد، به مدرسه خدیوی پیوست. دروس تربیتی و تربیت بدنی به مواد درسی افزوده شد و فراگیری زبان خارجی الزامی گردید. دوره تحصیلی نیز به چهار سال کاهش یافت. در همین سال بر اساس تصمیم وزارت معارف، مدرسه دارالعلوم از مدرسه خدیوی جدا شد و به مدرسه ناصریه پیوست و نام آن نیز به قسم المعلمین العربی بالمدرسة الناصریة تغییر کرد و در 1318/1900 نام آن مدرسة المعلمین الناصریة شد و به محل جدیدی به نام المنیرة منتقل گردید (وثائقالتعلیم العالی فی مصر، ج 1، ص 571، 591ـ 594، 608ـ611؛ «دارالعلوم»، 2011).در 1338/1920 مدرسة المعلمین الناصریة به همان نام قبلی، دارالعلوم نامیده شد و مدرسه دیگری به نام مدرسةالتجهیزیة با هدف تربیت دانشآموزان برای ورود به دارالعلوم تأسیس گردید. دوره تحصیل در مدرسةالتجهیزیة چهار سال بود و برای پیوستن به آن ضمن بررسی صلاحیت اخلاقی، عقیدتی و پزشکی، داوطلب میبایست در آزمون ورودی پذیرفته میشد. تحصیل در این مدرسه محدودیت سنی داشت و کمک هزینه نیز به آنها پرداخت میشد. در 1303ش/ 1924، نخستین گروه فارغ التحصیلان این مدرسه، مدرک تحصیلی دوره متوسطه دریافت کردند و در سال تحصیلی 1303ـ 1304ش/ 1924ـ 1925 قسم عالی تشکیل شد. اما در 1314ش/ 1935 مدرسةالتجهیزیة تعطیل شد و سال بعد مقطع متوسطه به دانشگاه الازهر ملحق گردید (جوهربک، ص 153ـ 154؛ وثائقالتعلیم العالی فی مصر، ج 1، ص 571ـ574؛ علی پاشا مبارک، ج 9، ص 137).در 1315ش/ 1936 شمار فارغالتحصیلان دارالعلوم 435، 2 تن بود. در 1316ش/ 1937 برای نخستین بار دانشجویان زن به دارالعلوم راه یافتند و دوره تحصیلی به شش سال رسید. سپس شورای عالی به ریاست مدیر مدرسه دارالعلوم تأسیس شد که وظایف آن عبارت بودند از: بررسی و پیشنهاد اعضای هیئت علمی و چگونگی ارتقای آنها؛ ارائه آییننامهها و تعیین خط مشی و مواد درسی؛ و بررسی تخلفات دانشجویان و چگونگی رسیدگی به آنها (جوهربک، ص 153؛ «دارالعلوم»، 2011). در 15 اسفند 1322/5 مارس 1944 با توجه به اهمیت و جایگاه علمی دارالعلوم بهویژه در شکوفایی زبان و ادبیات عرب، مجلس نمایندگان و مؤسسان قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن دارالعلوم با حفظ نام تاریخی خود به دانشگاه قاهره (فؤاد اول) پیوست. از این پس دانشکده دارالعلوم برای صیانت از زبان عربی و میراث اسلامی ـ عربی به کانون مهمی تبدیل شد و از نظر فرهنگی به جایگاهی محوری در جهان اسلام، و بهویژه در کشورهای عربی، دست یافت (وثائق التعلیم العالی فی مصر، ج 1، ص 571؛ کلیة دارالعلوم، 2011؛ نیز ← دانشگاه*، بخش جهان عرب). فارغالتحصیلان دارالعلوم در زمینه تدریس زبان و ادبیات عرب و نشر فرهنگ عربی ـ اسلامی در مدارس عالی و اشتغال در مناصب حکومتی و تألیف آثار مختلف علمی و ادبی فعالیت داشتهاند. برخی از آنان عبارتاند: شیخ محمد زید، استاد قضا در دادگاههای کشور؛ محمد سلامة و احمد ابیالفتح بیگ و شیخ احمد ابراهیم بیگ (هر سه از مدرّسان و محققان شریعت اسلامی)؛ حسن توفیقالعدل افندی، مدرّس زبان عربی در دانشگاه برلین و مؤلف کتاب مشهور الادبالعربی عصرآ عصرآ که در دارالعلوم تدریس میشد؛ سعداللبان، وزیر معارف در 1331ش/1952، ابراهیم مدکور، وزیر کار در همان سال؛ و احمد هیکل، وزیر فرهنگ در 1364ش/ 1985 (جوهربک، ص155ـ 157؛ «دارالعلوم»، 2011).محمدحسین هیکل ــکه در چند دوره وزیر معارف بودــ دلیل اصلی پیوستن دارالعلوم به دانشگاه قاهره را رشد و شکوفایی و اعتلای سطح علمی آن بهویژه در زمینه زبان و ادبیات عرب دانسته که پس از آن نیز در این زمینه بسیار تأثیرگذار بوده است (وثائق التعلیم العالی فی مصر، همانجا).محمد عبده در 1283/1904، از فعالیت علمی دارالعلوم را بهویژه در احیای زبان و ادبیات عرب ستوده (← همانجا)، اما پس از مدتی از فساد اخلاقی و علمی در دارالعلوم انتقاد کرده و بر ضرورت دینمداری استادان و تقویت آموزههای اعتقادی بهویژه در برنامههای درسی تأکید کرده است (محمد عبده، ج 3، ص 119ـ120). طه حسین* نیز در 1306ش/ 1927، ادامه فعالیت علمی دارالعلوم را به سبب تناسب نداشتن با پیشرفتهای عصر حاضر غیرضروری خوانده است. این اظهارات موج گستردهای از انتقادات را در پی داشته، از جمله محمود غنیم، شاعر مصری، که طهحسین را به غربزدگی متهم کرده است (← طه حسین، ج 1، مقدمه سعید اسماعیل علی، ص 103، نیز ← ص 286ـ305).منابع : احمد امین، زعماءالاصلاح فی العصرالحدیث، بیروت : دارالکتاب العربی، ]بیتا.[.؛ صادق جوهربک، «دارالعلوم»، المقتطف، ج 90، ش 2 (ذیقعده 1355)؛ حسین فوزی نجار، علی مبارک: ابوالتعلیم، قاهره 1967؛ «دارالعلوم»، المعرفة، 2011.Retrieved Apr. 27, 2011, from http://www.marefa.org/ index.php;سامی سلیمان سهم، التعلیم و التغییر الاجتماعی فی مصر فیالقرن التاسع عشر، ]قاهره[ 2000؛ طه حسین، تراث طه حسین: المقالات الصحفیة من 1908ـ1967، ج 1، دراسة سعید اسماعیل علی، قاهره 1423/2002؛ علیپاشا مبارک، الخطط التوفیقیةالجدیدة لمصر و القاهرة و مدنها و بلادها القدیمة والشهیرة، بولاق 1306، چاپ افست قاهره 1425ـ1426/2004ـ2005؛ کلیة دارالعلوم، 2011.Retrieved Apr. 26, 2011, from http://darelom.cu.edu.eg/ index 1. htm;محمد عبده، الاعمالالکاملة للامام محمدعبده، چاپ محمد عماره، بیروت 1972ـ1974؛ محمد عماره، علی مبارک: مؤرخ و مهندس العمران، قاهره 2007؛ وثائقالتعلیم العالی فی مصر خلال القرن التاسع عشر، ج 1، چاپ عبدالمنعم ابراهیم جمیعی، قاهره: دارالکتب و الوثائق القومیة، 1425/2004.