دارالسلام(2) ← جنّتNNNNدارالسیاده، بناهای خیریهای که در دوره ایلخانان، برای رفاه حال سادات، بهویژه فقرای سادات، در برخی شهرهای بزرگ مانند تبریز، اصفهان، شیراز، کاشان، بغداد و سیواس ساخته شد.بر اساس اطلاعات وقفنامههای این بناها میتوان گفت که دارالسیادهها مراکزی برای بهبود وضع معیشتی و اجتماعی جامعه سادات بودند و در آنها، خدمات متنوعی مثل سکونت دادنِ سادات فقیر و بیخانه، تعلیم و آموزش کودکان فقیر سادات، تأمین هزینههای سفر سادات، تهیه جهیزیه دختران خانوادههای فقیر سادات و مداوای بیماران و خاکسپاری اموات سادات در اختیار آنان گذاشته میشد. متولیان دارالسیادهها از میان بزرگان سادات انتخاب میشدند و برخی از سادات هم به عنوان نقیب یا بازرس، دربان، سقّا، آشپز، خادم، خدمتکار برای نظافت، مؤذن، امام جماعت، معلم و حافظ قرآن در آنجا خدمت میکردند (← رشیدالدین فضلاللّه، 1373ش، ج 2، ص 1378ـ 1379؛ «وقفنامه سه دیه در کاشان»، ص 123ـ126؛ «جامع الخیرات»، ص 182ـ186). موقوفات دارالسیادهها اغلب شامل زمین زراعی، باغ، قنات و چشمه بود که عواید آنها صرف پرداخت مستمری سالیانه سادات، حقوق کشاورزان و خادمان و تهیه بذر و ملزومات کشاورزیِ زمینهای وقفی و تأمین لوازم مورد نیاز دارالسیاده مثل فرش و شمع و عطر و وسایل آشپزخانه و دیگر امور رفاهی و مصرفی میشد (همانجاها).غازانخان، هفتمین ایلخان ایران، در شعبان 694 اسلام آورد. او به علما و شیوخ مسلمان و نیز سادات و منتسبان به خاندان پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم توجه بسیار نشان میداد. در منابع تاریخی، از خدمات بسیار او به جامعه سادات سخن رفته است، از جمله توجه او به مزار امام حسین علیهالسلام و تعیین مستمری روزانه و خوراک برای سادات فقیر کربلا و توجه به بهبود وضع کشاورزی و آبیاری مزارع سادات (← رشیدالدین فضلاللّه، 1373ش، ج 2، ص 1359، 1371). در برخی منابع، در بیان انگیزه تأسیس دارالسیاده به دستور غازان علل مختلفی ذکر شده است؛ از جمله در خواب دیدن پیامبر و توصیه ایشان به انجام دادن کارهای خیر و ایجاد مودت و دوستی میان ایلخان و فرزندان پیامبر و ماجرای قتل یکی از سادات شیعه در جامع بغداد به دست سنّیان متعصب و تألم شدید غازان از این حادثه (← همان، ج 2، ص 1358ـ1359؛ کاشانی، ص 90ـ91؛ خواندمیر، ج 3، ص 159). با این حال به نظر میرسد این حوادث و تأثیر آنها، در حاشیه اسلام آوردن غازانخان بوده و ظاهرآ او از آغاز حکومتش، خدمت به خاندان پیامبر و تعزیز و اکرام آنان را برای نشان دادن صدق دعوی خود در دین و آیین جدید، در نظر داشته است.نخستین دارالسیاده در مجموعه شَنْبغازان در تبریز ساخته شد و در 702 به اتمام رسید (← رشیدالدین فضلاللّه، 1373ش، ج 2، ص 1376، 1378ـ1379؛ وصّافالحضره، ص 382ـ 383). غازان گروههایی از سادات را از مدینه به تبریز کوچاند و در این دارالسیاده اقامت داد که به سادات شنبغازان مشهور شدند. امیر عبدالوهاب حسینی، از رجال مهم و سرشناس دوره اوزون حسن (857ـ882) یکی از همین سادات بود (کارنگ، ص 39).دیگر دارالسیاده بزرگ که در زمان غازان ساخته شد، دارالسیاده سیواس (در عثمانی) بود که موقوفات بسیاری در سیواس، قیصریه، توقات و عربگرد، برای تأمین مخارج آن اختصاص یافت. پس از مرگ غازان، به دستور وزیرش خواجه رشیدالدین فضلاللّه، حمامها، دکانها، آسیابها و کاریزهایی به نام قنوات رشیدی، ساخته شد و وقف این دارالسیاده گردید؛ اما ظاهرآ قانون وقف به طور کامل اجرا نمیشد و اموال وقفی از دستدرازیِ گاه به گاه بزرگان و صاحبمنصبان دولتی سیواس در امان نبود. چنان که خواجه رشیدالدین در پی شکایتهای مکرر سادات، با ارسال مکتوبی، بزرگان سیواس را از تصرف در موقوفات دارالسیاده نهی کرد و جایگاه مهم سادات را یادآور شد و از آنان خواست که اسباب و علل نابسامانی کار دارالسیاده را بررسی کنند و در صورتی که خرابی دارالسیاده به سبب ظلم متولیان و متصدیان آن باشد، آنها را معزول و متولیان باکفایت تعیین کنند و اگر خرابی انهار و مشکلات زمینهای کشاورزی و کاهش محصولات زراعی، باعث بیرونقی دارالسیاده شده، از اموال دیوانی سیواس برای رفع نقص و جبران کاستیها و بهبود وضع کشاورزی استفاده کنند و حتی اگر پرداخت مالیاتها باعث ضعف مالی دارالسیاده گردیده است، موقوفات دارالسیاده را از مالیاتها معاف دارند (← رشیدالدین فضلاللّه، 1364، ص 156ـ159). ابنبطوطه (ج 1، ص 303) دارالسیاده سیواس را خانه مدرسهمانندی وصف کرده است که فقط سادات و نقیب سادات در آن سکونت داشتند و تأمین خوابافزار و خوراک و شمع و دیگر ملزومات زندگی روزانه آنان، در مدت اقامتشان در آنجا، برعهده دارالسیاده بود.دارالسیاده غازانیِ کاشان هم در دوره وزارت خواجه سعدالدین محمد ساوجی ساخته شد. طبق وقفنامه عربی این بنا، بیش از چهل تن از رجال دولتی از جمله خواجه رشیدالدین فضلاللّه همدانی، تاجالدین علیشاه و مجدالدین اسماعیل شیرازی، در 703 شاهد تنظیم این وقفنامه بوده و صحت آن را تأیید کردهاند (← «وقفنامه سه دیه در کاشان»، ص 123ـ134).در دوره غازانی، دارالسیادهای هم در نجف ساخته شد (← حمداللّه مستوفی، ص 32) که اطلاع زیادی درباره آن در منابع نیامده است.پس از غازان، سنّت ساختن دارالسیاده در دوره ایلخانان بعدی و در دوره آلمظفر و تیموریان هم ادامه یافت. از مهمترین این بناها، دارالسیاده سلطانیه، از بناهای منضم به گنبد سلطانیه* بود که در دوره سلطان اولجایتو (حک : 703ـ716) ساخته شد و موقوفات بسیاری با عواید سالیانه صد تومان، به آن اختصاص یافت (← آملی، ج 2، ص 257ـ258؛ حافظابرو، بخش 1، ص 9).در دوره ابوسعید، در 727، سید شمسالدینبن سید رکنالدین محمدحسینی، از سادات عُریضی یزد و قاضیالقضات و نایب وزیر، دارالسیادهای در یزد بنا کرد که به دارالسیاده شمسیه معروف است (← جعفری، ص 110ـ111؛ مستوفی بافقی، ج 3، ص 558ـ559؛ افشار، ج 2، ص 472ـ 476). بر اساس وقفنامه عربی آن که به انضمام وقفنامه مدرسه رکنیه با عنوان جامعالخیرات شناخته شده، موقوفات این دارالسیاده شامل زمین، باغ، خانه، قنات، چشمه و آسیابهایی در یزد و حومه آن بوده که حدود آنها در وقفنامه مشخص شده است (← «جامعالخیرات»، ص 179ـ181). از ویژگیهای شمسیه این بود که در آن، برای همه سادات اعم از فقیر یا غنی، مقرری تعیین شده بود و به علاوه، به برخی گروههای نیازمند غیرسادات نیز سهمیهای به شکل نقدی یا غلّه تعلق میگرفت. همچنین، تقسیم عواید موقوفات توسطِ متولی و بازرسان، دو بار در سال انجام میشد (← همان، ص 182، 185).در دوره امرای آلمظفر، امیر مبارزالدین محمد در 752، دارالسیادهای در محله سرمیدان کرمان در نزدیکی قصر خویش ساخت و از املاک خود در میبد اوقافی برای این دارالسیاده تعیین کرد. او سید صدرالدین ساوجی و فرزندانش را از یزد خواست و در آنجا مقیم گرداند و معینالدین یزدی را نیز در 755 به تدریس در آنجا مأمور کرد (← معینالدین یزدی، ج 1، ص 210ـ211؛ کتبی، ص 57ـ59).مشهورترین دارالسیاده دوره تیموریان دارالسیاده مشهد است که گوهرشاد آغا، دختر امیر غیاثالدین ترخان و همسر شاهرخمیرزا، آن را در اوایل قرن نهم، در مجموعه رواقهای حرم امام علیبن موسیالرضا علیهالسلام بنا کرد (عطاردی قوچانی، ج 1، ص 154؛ قصابیان، ص 166). بر اثر زلزلهای در 1084، بخشی از بناهای دارالسیاده آسیب دید که به دستور شاه سلیمان صفوی مرمت شد (← عطاردی قوچانی، ج 1، ص 154، 160).از دوره تیموریان، دارالسیاده دیگری در اَفوشتِه نطنز بر جای مانده که طبق کتیبه بنا، در 849، در دوره شاهرخ تیموری ساخته شده است (← نراقی، ص 287). از همین دوره، دارالسیاده سلطانی هرات هم شایان ذکر است که آن را به سلطانحسین بایقَرا نسبت دادهاند و مولانا عبدالجمیل (متوفی 911) از مدرّسان این دارالسیاده، و مولانا کمالالدین حسین واعظ (متوفی 910) از واعظان آنجا بودهاند (← خواندمیر، ج 4، ص 345ـ346؛ اسفزاری، بخش 2، مقدمه امام، ص 29).منابع : شمسالدین محمدبن محمود آملی، نفائسالفنون فی عرایسالعیون، ج 2، چاپ ابراهیم میانجی، تهران 1379؛ ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، بیروت 1407/1987؛ معینالدین محمد اسفزاری، روضاتالجنات فی اوصاف مدینة هرات، چاپ محمدکاظم امام، تهران 1338ـ1339ش؛ ایرج افشار، یادگارهای یزد، تهران 1348ـ1354ش؛ «جامعالخیرات: وقفنامه سیدرکنالدین»، چاپ محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، فرهنگ ایران زمین، ج 9 (1340ش)؛ جعفربن محمد جعفری، تاریخ یزد، چاپ ایرج افشار، تهران 1343ش؛ عبداللّهبن لطفاللّه حافظابرو، ذیل جامعالتواریخ رشیدی، بخش 1، چاپ خانبابا بیانی، تهران 1317ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب؛ خواندمیر؛ رشیدالدین فضلاللّه، جامعالتواریخ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران 1373ش؛ همو، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمد شفیع، لاهور 1364/1945؛ عزیزاللّه عطاردی قوچانی، تاریخ آستان قدس رضوی، ج 1، ]تهران [1371ش؛ محمدرضا قصابیان، تاریخ مشهد: از پیدایش تا آغاز دوره افشاریه، مشهد 1377ش؛ عبدالعلی کارنگ، آثار و ابنیه تاریخی شهرستان تبریز، در آثار باستانی آذربایجان، ج 1، تهران: انجمن آثار ملی، 1351ش؛ عبداللّهبن محمد کاشانی، تاریخ اولجایتو، چاپ مهین همبلی، تهران 1348ش؛ محمود کتبی، تاریخ آلمظفر، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1364ش؛ محمدمفیدبن محمود مستوفی بافقی، جامع مفیدی، چاپ ایرج افشار، تهران 1340ـ1342ش، چاپ افست 1385ش؛ علیبن محمد معینالدین یزدی، مواهب الهی: در تاریخ آلمظفر، ج 1، چاپ سعید نفیسی، تهران 1326ش؛ حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران 1374ش؛ عبداللّهبن فضلاللّه وصّاف الحضره، تاریخ وصّاف، چاپ سنگی بمبئی 1269، چاپ افست ]تهران [1338ش؛ «وقفنامه سه دیه در کاشان»، چاپ ایرج افشار، فرهنگ ایران زمین، ج 4 (1335ش).