دارابیشیرازی، ملاعباس، از حکمای قرن سیزدهم و شاگرد حاج ملاهادی سبزواری*. آقابزرگ طهرانی (1403، ج 9، قسم3، ص 850، ج 13، ص 259) از او با نام شریف دارابی یاد کرده است. او منسوب به داراب از توابع استان فارس و فرزند میرزابابای بود. در حدود 1225 بهدنیا آمد و در 1300 وفات یافت. مدفنش در حافظیة شیراز است (صدوقیسها، ص 182ـ 183).دارابی مقدمات را در مدرسة علمیة داراب آموخت و برای تکمیل تحصیلات به شیراز رفت. پس از چندی، به قصد تحصیل فقه و اصول عازم عتبات عالیات در عراق شد، اما در راه گرفتار راهزنان گردید و غارتزده به شیراز بازگشت و از تحصیل علوم منقول صرفنظر کرد. سپس برای کسب علوم عقلی به سبزوار رفت که در آن زمان به سبب حضور حاج ملاهادی سبزواری رونق و شهرت خاصی داشت و چند سال نزد وی به تحصیل حکمت و عرفان و منطق پرداخت. سبزواری با این تعبیر که دارابی غارتگر علم اوست، وی را ستوده است (← میر، ج 2، ص 885 ـ886؛ صدوقیسها، ص 182). دارابی در سیروسلوک و تهذیب نفس تلاش فراوان کرد و دست ارادت به میرزاابوالقاسم راز شیرازی، مشهور به سکوت، داد. دارابی پس از طی مدارج عالی به شیراز بازگشت و در حسینیة قوامالملک ساکن شد و به بحث و تدریس در علوم عقلی پرداخت، اما پس از چندی، برخی از عوام قصد جانش را کردند که با مساعدت فرهادمیرزا (معتمدالدوله)، والی وقت، از مهلکه نجات یافت و به داراب رفت. پس از مدتی، به شیراز بازگشت و به تربیت طالبان حکمت و فلسفه مشغول شد. گفته شده است که در هنگام مرگش نیز کسی از علما بر جنازة وی نماز نگزارد، چرا که وی را کافر میپنداشتند (فرصت شیرازی، ص 45ـ47؛ میر، همانجا).شاگردان بسیاری نزد وی حکمت و فلسفه آموختند که از معروفترین آنها باید از فرصت شیرازی، شیخ احمد مدرس شیرازی معروف به شانهساز، غلامعلی حکیم شیرازی و میرزا شهابالدین نیریزی نام برد (← فرصت شیرازی، ص 46؛ آقابزرگ طهرانی، 1404، قسم 3، ص 983؛ مدرس گیلانی، ص 35، 91، 97، 133).تحفةالمراد، شرح قصیدة میرفندرسکی*، از آثار شناختهشده اوست. دارابی (ص 36ـ37) این اثر را به نام حسامالسلطنه سلطانمراد (والی فارس) نگاشته و به همین دلیل، آن را تحفةالمراد نامیده است. این اثر به اهتمام فضلاللّه لایق در 1337ش در تهران و برای بار دوم در 1372ش، به اهتمام محمدحسین اکبری ساوی، به انضمام دو شرح دیگر از خلخالی و گیلانی در تهران چاپ شده است. از دیگر آثار دارابی، شرح بر دعای کمیل است که آن را به سبک شرح سبزواری بر دعای جوشن و صباح نگاشته است. او همچنین حاشیهای بر اسفار ملاصدرا نوشته است (آقابزرگ طهرانی، 1403، ج 13، ص 259؛ همو، 1404، همانجا؛ مدرس گیلانی، ص 97).منابع : آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983؛ همو، طبقات اعلامالشیعة : نقباءالبشر فیالقرن الرابع عشر، مشهد، قسم 1ـ4، 1404؛ عباس دارابی شیرازی، تحفةالمراد: شرح قصیده میرفندرسکی، به ضمیمة شرح خلخالی و گیلانی، چاپ محمدحسین اکبری ساوی، ]تهران [1372ش؛ منوچهر صدوقیسها، تاریخ حکماء و عرفای متأخر، تهران 1381ش؛ محمدنصیربنجعفر فرصت شیرازی، دیوان، چاپ علی زرینقلم، تهران ?]1337ش[؛ مرتضی مدرس گیلانی، منتخب معجمالحکماء، چاپ منوچهر صدوقیسها، تهران 1381ش؛ محمدتقی میر، بزرگان نامی پارس، شیراز 1368ش.