دادالاوغلو، شاعر شعر عامیانة ترک در قرن سیزدهم. در اشعارش نام ولی را به کار برده و بر این اساس برخی گمان کردهاند که این نام اصلی او بوده است. او گاه علی یا مصطفی نامیده شده و بیش از همه به دادالاوغلو معروف بوده است (د.ا.د.ترک، ذیل مادّه). وی از شاخصترین شاعران نوازندة دورهگرد، به نام عاشق*، در آناطولی محسوب میشود (یالمان،ج2، ص53؛ سقااوغلو ، ص11؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).دادالاوغلو از طایفة افشار، یکی از 24 طایفة ترکمنهای غُز، که در کوههای توروس* زندگی میکنند، بوده است. محل و تاریخ تولدش معلوم نیست. احتمالاً در 1179، 1199 یا 1204 (← )آثار بزرگ کلاسیک ترک( ، ج 9، ص 231؛ د. ا. د. ترک، همانجا) در بین چادرنشینان خوجالی ، از عشایر ترکمنِ قراحاجیلیِ منطقة آلاداغ، به دنیا آمد (یالمان، ج 2، ص 52). از وقایع و کسانی که در اشعارش یاد کرده است معلوم میشود که در سالهای 1199ـ 1285 میزیسته (اوزقریملی ، ج1، ص357)و به صورت کوچرو در مناطق قیصریه ـ قهرمان مرعش ـ اَدَنَه زندگی کرده (سقااوغلو، ص 8؛ نیز ← ییلماز ، ص 108) و در چوقوراووا وفات کرده است. مدفن او دانسته نیست (گولچ ، ص 207).پدرش قول موسی دادالاوغلو شاعری از ترکمنهای افشار و مادرش نیز منسوب به یکی از گروههای چادرنشین افشار بوده است. بنا بر آنچه از اشعار دادالاوغلو برمیآید، نسب او به نادرشاه میرسد (← سقااوغلو، ص 7، 90؛ نیز ← گولچ، همانجا).گرچه از اشعار دادالاوغلو میزان تحصیلات او برنمیآید، اما شکی نیست که در محیطی سرشار از فرهنگ و عرفان سنّتی مردم ترک بزرگ شده است (سقااوغلو، ص 8 ـ9). او معاصر شعرایی چون امره ارزرومی ، ذهنی بایبورتی ، سیرانی ، ثمّانی و دردلی ، بوده است. سرودههای او شعرایی چون رخصتی، عاشق گونْدشلی اوغلو ، سرداری، ثمّانی و سیرانی را تحت تأثیر قرار داده است (د.ا.د.ترک، همانجا).در بعضی از منابع از وی به عنوان امام جماعت یا کاتب یاد کردهاند که صحیح نیست (سقااوغلو، ص 15ـ16)، زیرا از شغل اصلی دادالاوغلو نیز اطلاعات قطعی موجود نیست. با این حال، او به مانند سخنگوی چادرنشینان یا شاعری دورهگرد، به بیان دردها و مشکلات مردم چادرنشین پرداخته است () آثار بزرگ کلاسیک ترک(، ج 9، ص 231؛ سقااوغلو، همانجا).یکجانشین کردن طایفة افشار در نقاط مختلف به دستور دولت عثمانی موجب واکنشهای مردمان این طایفه در برابر دولت شد (اوزقریملی، ج 1، ص 357؛ د.ا.د.ترک، همانجا). دادالاوغلو این شورشها را در اشعار خود منعکس کرده است. او اشعار عامیانة خود را در قالبها و نوعهای متفاوت، از جمله شعر داستانی، سروده است. اشعار دادالاوغلو از لحاظ محتوا به سه گروه شعرهای عاشقانه، وطندوستانه و شعرهایی با مفاهیم جوانمردی و قهرمانی تقسیم میشود () دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی( ، ذیل مادّه؛ د.ا.د.ترک، همانجا).شیوة دادالاوغلو در اشعار عاشقانه و وطندوستانهاش به قراجهاوغلان (شاعر و نوازندة ترک در سدة دهم)، و اشعار قهرمانیاش به حماسة کوراوغلو* شبیه است () دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(؛ د.ا.د.ترک، همانجاها؛ )دایرةالمعارف ادیبان دنیای ترک( ، ذیل مادّه).دادالاوغلو اشعارش را در مکانهایی دور از فرهنگ شهری سروده است (د.ا.د.ترک؛ گولچ، همانجاها). زبان سنگین شعرای محلی که در شهرها و قصبهها میزیستند، در اشعار دادالاوغلو دیده نمیشود. او برخلاف دیگر شعرای همعصرش، از شعر دیوانی تأثیر نپذیرفته است. اشعار او ساده و عاری از ظرافتهای هنری است و در آنها مضامین شعرهای کلاسیک ترکی را به کار نبرده است. وی در اشعار عاشقانهاش زبانی ساده و صمیمی و بیپیرایهتر از شعرای همعصرش بهکار برده است (د.ا.د.ترک؛ ) آثار بزرگ و کلاسیک ترک(؛ همانجاها؛ گولچ، ص 208).شعرهای دادالاوغلو در ترکیه از 1302ش/1923 به بعد بهچاپ رسیده است. به جز یکی دو شعر، بقیه چون از اینسو و آنسو جمعآوری شده، در چاپهای گوناگون، با تفاوتهایی همراه است () آثار بزرگ کلاسیک ترک(، همانجا). دادالاوغلو در حدود 130 قطعه شعر سروده است (سقااوغلو، ص 18).دادالاوغلو در اشعارش به زندگی کوچروهای کوههای توروس، مجادلات، شکستها، پراکندگی و یکجانشین کردن آنان و پیامدهای آن اشاره کرده است. وقایع تاریخی، سیاسی و اجتماعی محیط زندگی دادالاوغلو، او را به شاعر شعرهای رزمی تبدیل کرده و از این رو، در ادبیات ترکی به عنوان شاعر شعر رزم شناخته شده است (گولچ، ص 207). برخی نویسندگان از عنوان «شاعر شعر رزمی» نادرست برداشت کرده و دادالاوغلو را شخصی عاصی و خراجبگیر دانستهاند (سقااوغلو، ص IX). از نام مکانهایی که وی در اشعارش بهکار برده معلوم میشود که او به آناطولی جنوبی و آناطولی میانی سفر کرده است (← بانارلی ، ج 2، ص 855). او در اشعارش همچنین وقایع تاریخی و شیوة زندگی طایفظ خود و احساسات و اندیشههای آنان را آورده است. دادالاوغلو را بیشتر با اشعار انتقادی و عصیانگرایانهاش شناختهاند، اما او در اشعار عاشقانه و سرودههایی که در وصف طبیعت دارد، با زبانی بسیار ساده، طبیعت، انسان، خاک و حیوانات را به تصویر کشیده است (← تانپینار ، ص 108). او گاهی برخی حکایتهای کوچک را نیز موضوع اشعار خود قرار داده است (← گولچ، ص 208 به بعد).او در بسیاری از اشعارش در بیان قهرمانیها و مجادلات جوانمردان افشار تشبیهات حسی زیبایی بهکار برده که صبغة دلاورانه دارد و زیبایی خاصی به شعر وی بخشیده است (سقااوغلو، ص 30). دادالاوغلو به مناسبتهایی از مَثَلها نیز در اشعارش استفاده کرده و تلمیحاً به برخی افسانههای رایج در چوقوراووا و توروس نیز پرداخته است (د.ا.د.ترک، همانجا). اشعار او که بیانگر وقایع تاریخی است، به لحاظ تاریخنگاری اهمیت دارد (یالمان، ج 2، ص 52).اشعار دادالاوغلو دارای مصراعهایی با یازده هجاست. قافیهها به مرور تغییر یافته و از این رو، معنای برخی از اشعار نیز عوض شده است که البته طبیعی است زیرا اشعار عاشقها ثبت نشده و به صورت شفاهی بیان شده است (سقااوغلو، ص 37).منابع :Nihad Sâmi Banarlı, Resimli Türk edebiyât târihi, İstanbul 1987; Büyük Türk klâsikleri: tarih, antoloji, ansiklopedi, vol. 9, ed. İsmail Parlatır and et al. İstanbul: Ötüken Neșriyat, 1989; EI2, s.v. "Dadaloghlu" (by A.Karahan); Hamdi Güleç, Türk halk edebiyat, Konya 2002; Atilla Özkırımlı, Türk edebiyat tarihi, Ankara 2004; Saim Sakaoğlu, Dadaloğlu, Ankara 1993; Ahmed Hamdi Tanpınar, XIX. asr Türk edebiyat tarihi, ed. Abdullah Uçman, İstanbul 2008; Türk dili ve edebiyat ansiklopedisi, İstanbul: Dergâh Yayınları, 1976- 1998, s.v. "Dadaloğlu" (by Cahit Öztelli and Turgut Karabey); Türk dünyas edebiyatçlar ansiklopedisi,Ankara: Atatürk Yüksek Kurumu, Atatürk Kültür Merkezi Bașkanlığı ,2002- , s.v. "Dadaloğlu" (by M. Cunbur); TDVİA, s.v. "Dadaloğlu" (by Nurettin Albayrak); Ali Rıza Yalman (Yalgın), Cenupta Türkmen oymaklar, ed. Sabahat Emir, İstanbul 1993; Metin Yılmaz, Halk șiirinden seçmeler, İstanbul 2004.