خیرالدین معمار

معرف

معمار دورة عثمانی در اواخر سدة نهم و اوایل سدة دهم
متن
خیرالدین معمار، معمار دورة عثمانی در اواخر سدة نهم و اوایل سدة دهم. خیرالدین فرزند معمار بزرگ، مراد، بود (مایر ، ص 81 ؛ ثریا، ج 2، ص 314) که قلعة غَلَطه را بعد از زلزلة بزرگ 915 تعمیر اساسی کرد (مایر، ص 106). اگرچه دربارة خیرالدین اطلاعات دقیقی در دست نیست، در باور همگانی، او مؤسس اصلی معماری عثمانی است و غیر از سنان* هیچ‌یک از معماران معروف عثمانی مانند الیاس‌بن علی، محمدالمجنون، موسی، قاسم و کمال‌الدین به پای وی نرسیده‌اند (د.ا.ترک، ذیل «خیرالدین»). ظاهراً، خیرالدین در 889 جانشین معمار الیاس‌آغا شد (گودوین ، ص 143). بعضی خیرالدین را سرمعمار دورة سلطان بایزید دوم دانسته‌اند (← عارسون ، ج10، ص760؛ گودوین، همانجا). همچنین گفته شده است که بناهای دورة بایزید دوم در استانبول، بورسه، اَدِرنه، آماسیه، عثمانجِق، گیوه و گِدیز با مشورت خیرالدین ساخته شده‌اند. در دفاتر ثبت احوال شرعیة بورسه آمده است که خیرالدین در 914 «دائمی مرمت‌چیِ» (مأمور مرمت و ناظر دائمیِ) کاروان‌سرای بایزید (بعدها خانِ برنج) در آن شهر بوده‌است (← د.ا.د.ترک، ذیل «خیرالدین، معمار»؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «خیرالدین»). بعد از زلزلة استانبول، سلطان بایزید به ادرنه رفت و چون در آنجا نیز زلزله شد، خیرالدین در مدت پانزده روز یک خانة موقت چوبی برای سلطان ساخت (اوزون چارشیلی ، ج 2، ص 233).نخستین کار مهم خیرالدین ساخت مجموعة سلطان بایزید در آماسیه بود که شاهزاده احمد، حاکم آماسیه، آن را به نام پدرش در 891 بنا کرد. در این مجموعه، معمار خیرالدین سعی کرد با طرحی خاص، گنبدهای بنا را، شامل دو گنبد بزرگ متوالی و نیز سه‌گنبد کوچک‌تر در اطراف آنها، هماهنگ کند (د.اسلام، همانجا).دومین اثرِ مهم وی مجموعة سلطان بایزید در ساحل رودخانة تونجه در ادرنه است. این بنا شاهکاری است که معمار مسجد سلطان سلیم اول در 929 دقیقاً از نقشه آن الگوبرداری کرده است (گودوین، همانجا). در این مسجد، مناره‌های دوگانة چندوجهی به شیوة جدید معماری استانبول با سنگِ تراش‌خورده و همسطح بام تابخانه (مهمان‌سرای اوقافی برای اسکان نیازمندان و بیماران) ساخته شده و هر مناره تنها یک مأذنه دارد و از مناره‌های دوره‌های قبل بلندتر و باریک‌تر است. این مناره‌ها با 55 متر فاصله از هم، ازآن‌رو که به قرینه‌سازی و هماهنگ‌سازی مجموعه کمک کرده‌اند، از لحاظ معماری حائز اهمیت‌اند. این مجموعه جایگاه خیرالدین را به منزله معماری مهم با تواناییهای مبتکرانه تثبیت نمود (همان، ص 147، 151). بعضی او را بانی مسجد بایزید دوم در استانبول دانسته‌اند (عارسون، ج 4، ص 304؛ صفصافی احمد، ص 105). مریچ بانی مسجدجامع بایزید دوم در استانبول را براساس سندی در کتابخانة آتاتورک شهرداری استانبول، یعقوب‌شاه دانسته‌است (← د.ا.ترک، همانجا؛ نیز ← گودوین، ص 143؛ سنمز ، ص 213). حتی اگر خیرالدین معمار به‌طور مستقیم بنای مذکور را نساخته باشد، چون در آن تاریخ عنوان استادی داشته، بدون شک در ساخت این بنا و بناهای دیگر در زمان سلطان بایزید دوم، و حتی در بازسازی بناهای آسیب دیده از زلزلة 914 در استانبول، مشارکت داشته است (د.ا.د.ترک، همانجا؛ اوز ، ج 1، ص 33). خیرالدین و همکارانش ضمن اشراف به مشکل یک نیم‌گنبد به عنوان حمال گنبد مرکزی، در جبهة شمالی مسجد بایزید استانبول، نیم‌گنبد دیگری ساختند و نقشة مسجد را کامل‌تر کردند (← اصلان آپا، ص 245). در این مسجد، دونیم‌گنبد، گنبد مرکزی را حمایت می‌کنند و این سنّت قدیمی در دوره‌های بعد مورد توجه قرار گرفت (اونسال ، ص 24). آنان در حیاط مسجد بایزید استانبول، سه درِ ورودی تعبیه کردند که هم‌اندازه با ارتفاع دیوار و بلندتر و متناسب‌تر از درهای همان دوره و پیش از آن است. این شیوه تا آن زمان به‌کار نرفته و این امر موجب تحولی جدید در نسبتها و اندازه‌ها شد (عارسون، ج 4، ص 307ـ308). این مسجد پل ارتباطی مکتب بورسه خیرالدین و مکتب معمار سنان بود. درحقیقت، کسی که مکتب معماری خیرالدین را به بالاترین درجة خود رساند و مکتبی جدید ایجاد کرد، معمار سنان بود (اوزون چارشیلی، ج 2، ص 645ـ646). معماری خیرالدین در مساجد، آغاز شیوة سنّتی در معماری عثمانی است (اوز، همانجا؛ عارسون، ج 4، ص 301). خیرالدین به عناصر معماری شکلی متناسب بخشید که تناسب بین قطر و ارتفاع ستون از جمله آنهاست و موفق شد میان قسمتهای مختلف بنا نوعی هماهنگی ایجاد کند (عارسون، ج10، ص760ـ761). او بانی و معمار مسجد خیرالدین نیز هست که روبه‌روی مقبرة سنان‌پاشای وزیر در استانبول قرار دارد. محله‌ای نیز در همان منطقه به نام اوست (همان، ج10، ص 761؛ ایوانسرایی و همکاران، ص 265؛ ثریا، همانجا). به نظر می‌آید، خیرالدین در زمان بایزید دوم درگذشته باشد (د.ا.د.ترک، همانجا). او را در مسجد خیرالدین به خاک سپردند (ایوانسرایی و همکاران؛ ثریا، همانجاها). در ) دفتر ثبت اوقاف استانبول( (به تاریخ 953) آمده است که در 894 ، مسجد خیرالدین موقوفة «استاد معمار حاجی خیرالدین» است (← د.ا.د. ترک، همانجا). مسجد خیرالدین در 1316 در آتش سوخت و سلطان عبدالحمید دوم آن را به صورت بنایی آجری بازسازی کرد. در این بازسازیها، قبر خیرالدین مفقود گردید (د.ا.د.ترک؛ د. اسلام، همانجاها). خیرالدین به ادعای مریچ، دو پسر به نامهای خضربالی و ابراهیم داشت (← د.ا.د.ترک، همانجا).منابع : محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول 1308ـ1315/ 1890ـ 1897، چاپ افست انگلستان 1971؛ صفصافی احمد، استانبول: عبق التاریخ... روعة‌الحضارة، قاهره 1419/1999؛Celâl Esad Arseven, Türk sanat tarihi,İstanbul: Millî Eğitim Basımevi, [n.d.]; Oktay Aslanapa, Türk sanat, İstanbul 1984; Hafız Hüseyân Ayvansarâyî, Alî Sâtı‘ Efendi, and Süleymân Besîm Efendi, Hadîkatü'l- cevâmi`: İstanbul câmileri ve diğer dînî-sivil mi`mârî yaplar, Ankara 2001; EI2, s.v. "Khayr al-Dīn (Ustād)" (by O. Aslanapa); Godfrey Goodwin, A history of Ottoman architecture, London 1992;İA, s.v. "Hayreddin" (by Th. Menzel); Leo Ary Mayer, Islamic architects and their works, Geneva 1956; Tahsin Öz, İstanbul camileri, Ankara 1987; Zeki Sönmez, Başlangçtan 16. yüzyla kadar Anadolu Türk - İslâm mimarisinde sanatçlar, Ankara 1995; TDVİA, s.v. "Hayreddin, Mimar" (by Semavi Eyice); Behçet Ünsal, Turkish Islamic architecture in Seljuk and Ottoman times, 1071-1923, London 1973; İsmail Hakkı Uzunçarşılı, Osmanl tarihi, vol.2, Ankara 1998.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 16
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده