خَوْلان، نام قبیلهای قحطانی در یمن. برخی نسبشناسان نسب این قبیله را از طریق خَولانبن عمرو به کهلانبن سَبَأ (هزاره اول پیش از میلاد) رساندهاند (رجوع کنید به ابناثیر، ج 1، ص 472؛ قلقشندی، ص 101) و برخی دیگر به قُضاعَه (ابنکلبی، 1408، ج 1، ص 178؛ ابنعبدالبرّ، ص 117، 138) و با شش واسطه به سبأ رساندهاند (رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل مادّه).خولانیان از هزاره اول قبل از میلاد در سرزمین خولان در یمن زندگی میکردند. در این دوره، تابع حکومت سبأ بودند و در یکی از حملات آنها به قافلهای از مَعینیان (از حکومتهای قدیم عربستان، 1500 یا 1200 ق م ـ700ق م) شرکت داشتند. در دورههای بعد، بخش شرقی سرزمین خولان در مشرق وادی ذَنَه تابع حکومت حضرموت و بخش شمال غربی تابع حکومت سبأ و ذیریدان بود (رجوع کنید به جوادعلی، ج 2، ص 400، 405).در عصر جاهلی، سرزمین خولان به سبب آبادانی و وفور محصولات کشاورزی، بهویژه غلّات، مشهور بود (ابنحائک، ص 224). با ظهور اسلام، خولانیان در سال دهم هجرت، اسلام آوردند و بتهای خود از جمله بت عُمّانس/ عُمِّیانس را شکستند (ابنکلبی، 1332، ص 44؛ ابنسعد، ج 1، ص 324). به نوشته ابنکلبی (همانجا) آیه 136 سوره انعام درباره بت این قبیله است. خولانیان پس از درگذشت رسول اکرم صلیاللّهعلیهوآله وسلم در شمار اهل رِدَّه (از اسلام برگشتگان در زمان ابوبکر) درآمدند که با لشکرکشی سپاهیان ابوبکر، دوباره اسلام آوردند (بلاذری، ص 143) و حتی در نبرد یرموک شرکت کردند (رجوع کنید به ابناعثم کوفی، ج 1، ص 255).در دوره اسلامی، قبیله خولان به سه شاخه تقسیم میشد : 1) خولان طِیال یا خولان عالیه یا خولان اُدَد (مقحفی، ذیل مادّه). ظاهرآ خولانیان در قدیم در زمینهای کنار مَأرب تا صِرواح میزیستند و پس از چندی گروهی از آنان به نواحی مرتفع در مشرق صنعا مهاجرت کردند و به خولان عالیه معروف شدند (رجوع کنید به همانجا؛ جوادعلی، ج 2، ص 401). این گروه در مشرق شهر صنعا تا نزدیکی مأرب ساکن بودند (همانجاها؛ الموسوعة الیمنیة، ذیل مادّه). از بطنهای معروف خولان طیال میتوان به بنوسحام، سهمان، یمانیتان، بنوجهم، مکیر و بنونویق اشاره کرد (همانجاها). 2) خولانبنعامر یا ابنعمرو یا خولان اجدود یا خولَن جدون (همانجاها). آنها در بخشهای وسیعی از سرزمین صَعده از جبل امّلیلی تا جنوبغربی حقل صَعَده ساکن بودند (مقحفی، همانجا؛ نیز رجوع کنید به وزیر، ص 83، پانویس 1). از مشهورترین بطون این شاخه میتوان به سَحار، بنوجماعه، بنومالک، کرب و مهره اشاره کرد (مقحفی، همانجا). 3) خولان قُضاعه یا خولان شام، که به شمال مهاجرت کردند. از شاخههای آن در خارج از یمن باید از بلی، اسلم، نهد، جُهینه و بَهراء نام برد (همانجا). در میان محققان عرب، نشوانبن سعید حمیری (ج 7، ص 4724) خولان قضاعه و عالیه را یکی دانسته است.خولانیان در فتوحات اسلامی نقش فعالی داشتند (رجوع کنید به ابنکلبی، 1408، همانجا؛ حرفوش، ص 95). سمحبن مالک خَولانی، از فرماندهان بزرگ فتح اندلس، از این قبیله است (رجوع کنید به عامری ناصری، ص 129ـ130). بیشتر خولانیان پس از فتح در مناطق مفتوحه پراکنده شدند (رجوع کنید به ابنکلبی، 1408؛ حرفوش، همانجاها). از میان این مناطق، آنها بیشتر در شام (رجوع کنید به سمعانی، ج 2، ص 419) و سپس مصر (عامری ناصری، ص 129)، بهویژه فُسطاط و روستاهای اَهْناس، بَهَسْنا و قَیْس ساکن شدند (ابنعبدالحکم، ص 142؛ بری، ص 208). از نشانههای حضور پرشمار خولانیان در مصر، مصلایی در محله قرافه منسوب به آنهاست که به گزارش مَقریزی در قرن نهم (ج 4، قسم 2، ص 454)، این مصلا همچنان محل برپایی برخی جشنها بوده است (نیز رجوع کنید به عامری ناصری، همانجا). همچنین بر روی قبرهای متعلق به قرن سوم در برخی نواحی مصر و روی پاپیروسها نام خولانیان مشاهده میشود (همانجا؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه).به نظر میرسد، آن دسته از خولانیانی که در یمن ماندند، زیدیمذهب شده و چندان تابع حکومت مرکزی نبودند؛ چنانکه در سال 504، گروهی به رهبری فقیهی به نام جمل بر صُلَیْحیان (حک : 439ـ532) شوریدند و خولانیان نیز با آنان همراه شدند و در سال 612 همراه با منصور عبداللّهبن حمزه، امام زیدی، بر ملک مسعود (حاکم یمن) شوریدند و در نهایت سرکوب شدند (رجوع کنید به ابنخلدون، ج 4، ص 143، 275). از دیگر وقایع مهم، جنگی است که در محرّم 1291 در نزدیکی صنعا بین خولانیان و ترکهای عثمانی رخ داد که به شکست خولانیان انجامید (رجوع کنید به کندی، ج 2، ص 344).امروزه دو شاخه از قبیله خولان در یمن باقی مانده است که زیدیمذهباند: 1) خولان طیال یا عالیه که تابع قبیله بَکیلاند (د. اسلام، همانجا). سکونتگاه آنان از شمال به بنیحشیش و نِهْم، از مغرب به بنیبهلول و بلاد سنجان، از جنوب به بلاد الحداد و از مشرق به مأرب محدود است (حجری یمانی، ج 1، جزء2، ص 315ـ316). کاشت حبوبات و انگور در میان آنان رواج دارد (د. اسلام، همانجا). 2) خولان قُضاعه یا خولانبن عامر که فقط در جنوب مرز حجاز در کوهستانهای شمالغربی صَعده و بر سر راه صنعا به مکه ساکناند. در این ناحیه، انگور، گندم و قهوه به وفور کشت میشود (همانجا).ابوادریس خولانی* و ابومسلم خولانی* منسوب به این قبیلهاند (رجوع کنید به سمعانی، همانجا).منابع : ابناثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت 1414/1994؛ ابناعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج 1، حیدرآباد، دکن 1388/1968؛ ابنحائک، صفة جزیرةالعرب، چاپ محمدبن علی اکوع، صنعا 1403/1983؛ ابنخلدون؛ ابنسعد (بیروت)؛ ابنعبدالبرّ، الانباه علی قبائل الرواة، چاپ ابراهیم ابیاری، بیروت 1405/1985؛ ابنعبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، قاهره 1411/ 1991؛ ابنکلبی، کتاب الاصنام، چاپ احمد زکیپاشا، قاهره 1332/1914؛ همو، نَسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق ]1408/ 1988[؛ عبداللّه خورشید بری، القبائل العربیة فی مصر فی القرون الثلاثة الاولی للهجرة، ]قاهره [1992؛ بلاذری (بیروت)؛ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبلالاسلام، بغداد 1413/1993؛ محمدبن احمد حجرییمانی، مجموع بلدان الیمن و قبائلها، چاپ اسماعیلبن علی اکوع، صنعا 1416/1996؛ عبدالقادر فیاض حرفوش، قبیلة طیء فی الجاهلیة و الاسلام، دمشق 1416/1995؛ سمعانی؛ احمد عامریناصری، الاصول الیمنیة فی القبائل العربیة و رجالها، بیروت 1427/2006؛ احمدبن علی قلقشندی، قلائد الجُمان فی التعریف بقبائل عرب الزمان، چاپ ابراهیم ابیاری، قاهره 1402/1982؛ سالمبن محمد کندی، تاریخ حضرموت، المسمّی بالعدّة المفیدة الجامعة لتواریخ قدیمة و حدیثة، چاپ عبداللّه محمد حبشی، صنعا 1424/2003؛ ابراهیم احمد مقحفی، معجم البلدان و القبائل الیمنیة، صنعا 1422/2002؛ احمدبن علی مَقریزی، المواعظ و الاعتبار فی ذکر الخطط و الآثار، چاپ ایمن فؤاد سید، لندن 1422ـ1425/ 2002ـ2004؛ الموسوعة الیمنیة، اعداد و اشراف و تحریر: احمد جابر عفیف و دیگران، صنعا 1412/1992، ذیل «خولان» (از علیمحمد عبدالقوی صلیحی)؛ نشوانبن سعید حمیری، شمسالعلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، چاپ حسینبن عبداللّه عمری، مطهربن علی اریانی، و یوسف محمد عبداللّه، بیروت 1420/1999؛ عبداللّهبن علی وزیر، تاریخ الیمن: خلال القرن الحادی عشر الهجری ـ السابع عشر المیلادی، چاپ محمد عبدالرحیم حازم، بیروت 1405/1985؛ یاقوت حموی؛EI2awlaKh , s.v. "(n" (by A. Grohmann - A. K. Irvine).