خوری محمدبن یحیی

معرف

کنیه‌اش ابوعمرو، محدّث و عالم قرن پنجم
متن
خوری، محمدبن یحیی، کنیه‌اش ابوعمرو، محدّث و عالم قرن پنجم. درباره تاریخ تولد خوری اطلاعی در منابع نیامده است. تنها براساس حدیثی از مسند حسن‌بن سفیان، که خوری از محمدبن احمدبن حمدان فقیه (متوفی 370) نقل کرده (← خوری، ص 83ـ84)، می‌توان تاریخ تولد او را در حدود 350 دانست. ظاهرآ خطیب بغدادی (متوفی 465) نخستین کسی است که شرح‌حال خوری را آورده است. بنابر نوشته خطیب بغدادی (ج 4، ص 684)، خوری در 412 در مسیر سفر حج به بغداد وارد شده و در آنجا از عالمان و مشایخ خراسانی مانند ابوبکر محمدبن سعدبن حمزه سرخسی، عبدالرحمان‌بن محمدبن مَحبُور دهَّان، ابوعمرو محمدبن احمدبن حَمدان و علی‌بن عبدالرحمان بَکَّائی کوفی نقل حدیث کرده است. وی (همانجا) گفته است که ابوبکر بَرقانی* و حسن‌بن محمد خَلّال* از خوری حدیث نقل کرده‌اند. وی خوری را فردی صدوق و پرهیزکار خوانده و گفته که او بعد از گزاردن حج به نیشابور بازگشته است. خوری (ص 60، 82) از حضور خود در بغداد و سماع حدیث در مسجدجامع بغداد از ابوحفص عمربن احمد مشهور به ابن‌شاهین*، محدّث و رجالی بغدادی (متوفی 385)، در جمادی الآخره 377 و از ابوبکر محمدبن علی‌بن عمر وراق در صفر 391، خبر داده است.عبدالغافر فارسی (متوفی 529؛ ص 38) نیز شرح حال خوری را آورده و ضمن اشاره به حنفی بودن او، از توجه فراوان وی به حدیث و املای آن سخن گفته و او را فردی عالم به نقل حدیث دانسته که به کتابت صحیح و در اختیار داشتن آثار حدیثی مشهور بوده است. خوری مدتی نیز شاگرد عالم کرّامی محمدبن اسحاق‌بن مَحمَشاذ (متوفی 421) در شطّالوادی، محلی نزدیک هرات، بوده است (← همان، ص 13ـ 14). او از محدّثان بنام عصر خود چون ابوعبداللّه محمدبن عبداللّه مشهور به حاکم نیشابوری* (برای نمونه ← ص 30، 39، 42ـ43، 46)، ابوبکر محمدبن عبداللّه جوزقی* (برای نمونه ← ص 31ـ33، 36، 39، 42)، ابوزکریا یحیی‌بن اسماعیل حربی (← ص 30، 88) و کسان دیگری (← همان، مقدمه نوری، ص 13ـ15) حدیث نقل کرده است. ابومحمد حامدبن احمدبن جعفربن بسطام طحیری* (← همان، ص 29، 93ـ94) و عبداللّه‌بن محمدبن هیصم (فارسی، ص 451) نیز از خوری حدیث نقل کرده‌اند. همچنین به گفته فارسی (ص 16) خوری جزءهای حدیثی را که نزد ابوبکر محمدبن احمد فراء مؤذن خوانده، تخریج کرده است. عاصمی در کتاب زَین‌الفَتی فی تفسیر سورة هل اتی روایات فراوانی از خوری نقل کرده و در اغلب موارد از او با عناوینی چون محمدبن ابی‌زکریا (برای نمونه ← ج 1، 125، 142، 160، ج 2، ص 14، 20، 108)، محمدبن ابی‌زکریاالثقة (← ج 1، ص 129، ج 2، ص 50، 208، 358)، محمدبن یحیی (← ج 1، ص 131، 464، ج 2، ص 117، 277) و محمدبن یحیی‌الثقة (ج 1، ص 126، 158) یاد شده است (قس همان، ج 2، ص 616، که مصحح کتاب، محمدبن یحیی را ابوبکر محمدبن یحیی‌بن ابراهیم‌بن سختویه دانسته و در یک مورد از هویت این فرد ابراز بی‌اطلاعی کرده است ← ج 2، ص 54، پانویس 2؛ نیز برای بحثی درباره هویت محمدبن ابی‌زکریا ← انصاری قمی، ص 72).در منابعی که شرح‌حال خوری در آنها آمده، اشاره‌ای به آثار وی نشده است. ظاهرآ تنها اثر موجود از خوری کتاب فی قَوارع القرءان و مایُستَحبُّ أن لایُخَلَّ بقراءته کل یَوم و لَیلة است که در آن فضائل و خواص برخی سوره‌ها و آیات قرآن را ذکر کرده و نیز اثری بسیار کوتاه به نام جزءٌ فیه آیات الرُقْیة و الحِرز که در آن آیاتی از قرآن در دفع شیطان و جن را گردآوری کرده که به همراه کتاب فی قوارع‌القرءان منتشر شده است. عمده منبع خوری در این کتاب، اثری به نام فضائل‌القرآن تألیف ابوسعید احمدبن محمدبن ابراهیم مزکّی است (← خوری، ص 29، 43؛ نیز ← رحمتی، ص 47ـ48، پانویس 27). همچنین خوری در این کتاب از آثار دیگری چون المستدرک علی‌الصحیحین حاکم نیشابوری (← خوری، ص 39، 43، 81ـ82)، نزول‌القرآن ابوبکر محمدبن اسحاق‌بن خُزَیمه (← ص 38، 59) و فضائل فاطمة (سلام‌اللّه علیها) از ابوالقاسم عبداللّه بن محمدبن عبدالعزیز منیعی (← ص 61) احادیثی نقل کرده که به دلیل از بین رفتن اغلب این متون، کتاب وی اهمیت فراوانی دارد. اهمیت دیگر کتاب خوری در نقل برخی روایات به نقل از عالم کرّامی ابومحمد عبدالرحمان‌بن محمدبن محبور (در متن چاپی نام محبور به محبوب تصحیف شده ← فارسی، ص 16ـ17) است (← خوری، ص 45، 58ـ59) که گاه در سلسله سند برخی از این احادیث نام محمدبن کرام سجزی نیز آمده است (← همان، ص 34، 63).خوری در مواردی (← ص 34، 36ـ37، 66، 75، 82) محل استماع حدیث خود را نیز ذکر کرده است. تنها نسخه موجود از این دو اثر، نسخه نفیسی است که در 1348ش/ 1969، هنگام توسعه حرم رضوی در زیر یکی از ستونها پیدا شد (الصحیفة‌السجادیة، مقدمه مدیرشانه‌چی، ص 38ـ39). خطیب بغدادی (ج 4، ص 684) به نقل از ابوصالح احمدبن عبدالملک مؤذِّن نیشابوری، تاریخ وفات خوری را بعد از 430 یاد کرده، اما عبدالغافر فارسی (همانجا) وفات وی را در 427 دانسته است (نیز ← خوری، مقدمه نوری، ص 16).خطیب بغدادی (ج 4، ص 378ـ379) و عبدالغافر فارسی (ص 39) از فرزند خوری به نام ابوعبداللّه محمد نام برده‌اند. به گفته خطیب بغدادی (ج 4، ص 378) ابوعبداللّه در 424 به بغداد رفته و از حسن‌بن احمد مَخلَدی، ابوبکر محمدبن عبداللّه جَوزَقی، احمدبن محمدبن ابراهیم مُعَدِّل و یحیی‌بن اسماعیل مُزَکِّی حدیث نقل کرده است. خطیب بغدادی (همانجا) نیز گفته که خود از او احادیثی کتابت کرده است. عبدالغافر فارسی (همانجا) او را عالمی ثقه دانسته و گفته که او از پدرش و نیز از ابوسعید احمدبن محمدبن ابراهیم معدِّل (← خطیب بغدادی، ج 4، ص 378)، ابوزکریا حربی و برخی دیگر حدیث شنیده است. ابوعبداللّه محمد در 453 درگذشت (فارسی، همانجا). عبدالغافر فارسی (همانجا) نیز به طریق پدرش، اسماعیل‌بن عبدالغافر فارسی، و زاهربن طاهر شحامی از ابوعبداللّه محمد حدیث نقل کرده است.منابع : حسن انصاری قمی، «ملاحظاتی چند درباره میراث برجای‌مانده کرامیّه»، کتاب ماه دین، سال 5، ش 8ـ9 (خرداد و تیر 1381)؛ خطیب بغدادی؛ محمدبن یحیی خوری، کتاب فی قوارع‌القرءان و مایستحب ان لایخل بقراءته کل یوم و لیلة، چاپ قاسم نوری، مشهد 1410؛ محمدکاظم رحمتی، «زَین‌الفَتی و مؤلف آن»، آینه پژوهش، سال 15، ش 4 (مهر ـ آبان 1383)؛ احمدبن محمد عاصمی، العَسَل‌المُصَفّی فی تهذیب زَین‌الفَتی فی شرح سورة هل اتی، هذّبه و علق علیه محمدباقر محمودی، قم 1418؛ علی‌بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة‌السجادیة، چاپ کاظم مدیرشانه‌چی، مشهد 1371ش؛ عبدالغافرین اسماعیل فارسی، الحلقة الاولی من تاریخ نیسابور: المنتخب من‌السیاق، انتخاب ابراهیم‌بن محمد صریفینی، چاپ محمدکاظم محمودی، قم 1362ش.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 16
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده