خور(1) یا خلیج کوچک، پدیده طبیعی آبی که عمدتآ در دهانه رودخانهها ایجاد میشود. خور در واقع پیشروی آب دریا بهصورت بریدگی پهنی در خشکی است که بهسبب ریختشناسی (مورفولوژی) خاص ساحلی و مقاومت کم سنگها و امواج سنگین دریا، در جایی که رودخانه به دریا میریزد یا در محلی که جزر و مدّ دریا و جریان آب رودخانه به هم میرسند، ایجاد میشود (فشارکی، ذیل "Bay"؛ شایان، ذیل "Estuary").این اصطلاح بیشتر برای این پدیده طبیعی در خلیجفارس بهکار میرود، مانند خور عبداللّه* میان شبهجزیره فاو (در عراق) و جزیره بوبیان (در کویت)، خورموسی* و خور میناب* در استان هرمزگان. به درههای زیر آبی خلیجفارس نیز خور میگویند (جعفری، ذیل واژه). برخی خورها مانند خورعبداللّه و خورموسی و خورهای بندرهای گناوه و ریگ (در استان بوشهر) و خورمیناب، برخلاف خورمِلْح و سِلِچ، واقع در زمینهای باتلاقی غرب بندر امام خمینی*، برای کشتیرانی مناسباند (شاهحسینی، ص 4). بندر خورجان، خورشعبی، خورابوالخیر و خورباشی از جمله بنادر خلیجفارساند که بهسبب قرارگرفتن در کنار خور، بندر شدهاند (← دلدم، ص 333). در دو سه دهه اخیر در برخی از این خورها در سواحل ایران (مانند بندر ماهشهر و بندر امام خمینی) اسکله و بندر ساختهاند. آب خورها هنگام جزر و مد در نوسان است گاهی آب دریا در برخی از خورها زمینهای گستردهای از سواحل را دربرمیگیرد و کرانهها باتلاقی میشود (شاهحسینی، همانجا؛ نیز ← بایندر، ص 54؛ سلطانی بهبهانی، ص 115).غالبآ در اطراف خورها، گیاهان فراوانی از جمله درختان حرا/ گوروم رشد میکند (← بایندر، ص 58). برخی خورهای مهم سواحل جنوبی ایران عبارتاند از: خورموسی در جنوب استان خوزستان که بزرگترین خور در کرانه جنوبی ایران است؛ خور بندر دیلم* حدفاصل استانهای خوزستان و بوشهر؛ خور بندر بوشهر و خور نایبند در استان بوشهر*؛ خور بندر خمیر* دارای تنگهای به نام خوران و خورمیناب با دهانهای به عمق حدود 80ر1 متر که بندر شهر میناب محسوب میشود و خور بندر جاسک* که هر سه در استان هرمزگان واقعاند؛ خورهای پزم، چابهار/ چاهبهار* و گواتر در استان سیستان و بلوچستان؛ خور رَپْچ در مغرب شهرستان چابهار که از 5ر0 تا 8ر1 متر عمق دارد هر چند نزدیک دهانه، عمق بین 7ر2 تا 12 متر است. کشتیهای بزرگ در مسافت 5ر4 کیلومتری جنوب دهانه آن در دریای عمان لنگر میاندازند که عمق دریا در آنجا حدود هشت تا نه متر است. این خور با رود رپچ که از نزدیکی خور میگذرد، ارتباطی ندارد. میان خور تپههای شنی پدید آمده است؛ و خور گالَک در حدود پانزده کیلومتری مشرق خور رپچ که لنگرگاهی به عمق نه متر دارد در حدود سیزده کیلومتری شمالشرقی آن خور دیگری به نام دُوروک با لنگرگاهی به عمق حدود 5ر4 متر وجود دارد (همان، ص 58ـ59).منابع : غلامعلی بایندر، خلیجفارس، ]خرمشهر? 1317ش[؛ عباس جعفری، فرهنگ بزرگ گیتاشناسی: اصطلاحات جغرافیائی، تهران 1366ش؛ اسکندر دلدم، خلیجفارس، تهران 1363ش؛ سلطانعلی سلطانیبهبهانی، «بنادر ایران در خلیجفارس»، در خلیجفارس، ج 1، ]تهران : اداره کل انتشارات و رادیو، 1342ش[؛ شاهحسینی، «خورموسی و بندر ماهشهر»، ماهنامه آبزیان، سال 6، ش 12 (اسفند 1374)؛ سیاوش شایان، فرهنگ اصطلاحات جغرافیای طبیعی، تهران 1369ش؛ پریدخت فشارکی، فرهنگ جغرافیا، تهران 1379ش؛ نقشه جمهوری اسلامی ایران: براساس تقسیمات کشوری، مقیاس 000، 600،1:1، تهران : گیتاشناسی، 1383ش؛ نقشه عملیات مشترک (زمینی): آبادان، مقیاس 000،1:250، تهران: اداره جغرافیائی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1363ش.