خواندمیر، محمود، مؤلف تاریخ شاهاسماعیل و شاهطهماسب صفوی به فارسی، فرزند غیاثالدین خواندمیر* نویسندة کتاب حبیبالسیَر. دانستههای اندک از زندگی وی از اثرش به دست میآید. او در زادگاهش هرات، با راهنمایی و تربیت پدرش و از رهگذر همنشینی با علما و فضلای آنجا دانشاندوزی کرد (خواندمیر، 1370شب، مقدمة جراحی، ص نوزده). خواندمیر (1370شب، ص 6ـ8) مدعی است هنگامی که درصدد نوشتن رخدادهای هرات برآمد، تنگدستی خانواده و نابسامانی اوضاع سیاسی هرات وی را از این کار منصرف کرد، اما پس از چندی ندایی غیبی وی را به تألیف چنین اثری فراخواند. به احتمال بسیار، او در این زمان، تحت حمایت محمدخان شرفالدین اوغلی، حاکم هرات، بود. در پی تشویق محمدخان، خواندمیر تألیف اثرش را دربارة رویدادهای زمان شاهاسماعیل اول و شاهطهماسب اول در 953 آغاز کرد و در 957 به پایان رساند و آن را به وی اهدا کرد (← همان، ص 8؛ جُنابدی، ص 902ـ903؛ نیز ← خواندمیر، 1370شب، همان مقدمه، ص بیستویک) و ظاهراً پس از تألیف اثرش به هند مهاجرت کرد. به نوشتة ریو (ج 1، ص 96ـ97)، خواندمیر در دربار اکبرشاه بابری به سر میبرد و اکبرشاه او را به سیدعبداللّهخان ملقب کرده بود. او در 996 در کشمیر درگذشت (غیاثالدین خواندمیر، مقدمة نوائی، ص «یا»).خواندمیر در کتابش با عنوان تاریخ شاهاسماعیل و شاهطهماسب صفوی به رویدادهای خراسان و هرات در زمان این دو پادشاه صفوی پرداخته است. این اثر با دیباچهای آغاز میشود که نویسنده در آن انگیزه خود را از نوشتن کتاب شرح داده است. سپس وی به اختصار به شرح احوال نیاکان شاهاسماعیل و بهخصوص کرامات شیخصفیالدین اردبیلی و به تفصیل، به رخدادهای زمان شاهاسماعیل و شاهطهماسب پرداخته است. او مطالب کتابش را براساس منابع پیش از خود همچون صفوةالصفای ابنبزاز (← ص 16ـ17)، شنیدهها و مهمتر از همه مشاهدات شخصیاش و رویدادهای مهم تألیف کرده و در تأیید گفتههایش، از آیات قرآن و احادیث و اشعار سود جسته است. برای نمونه، او از چگونگی جنگهای شاهاسماعیل با شیروانشاه و الوندمیرزا (← ص 54ـ56، 63ـ64) و چگونگی ورود وی به تبریز و برقراری مذهب تشیع (← ص 65) اطلاعات مفیدی به دست میدهد. افزون بر آن خواندمیر از درگیریهای امیران قزلباش، ناامنی هرات براثر حملات ازبکان و حیات اجتماعی در این شهر شرح دقیقی ارائه میدهد (← ص 164ـ170). از ویژگیهای مهم این اثر، ضبط احوال مشاهیر، هنرمندان و ادیبان هراتِ معاصر خواندمیر است. خواندمیر فقط به ثبت رویدادها اکتفا نکرده، بلکه دربارة آنها به داوری نیز پرداخته است. سعی او بر آن بوده که قضاوتهایش به دور از تعصب باشد (برای نمونه ← ص 168)، اما در مواردی (← ص 161ـ163) برای پردهپوشی کارهای ناپسند اشخاصی که موردتوجهاش بودهاند، اعمال آنان را بهتقدیر الهی نسبت داده است (نیز ← خواندمیر، 1370شالف، مقدمه طباطبائیمجد، ص 13). قسمتی از کتاب خواندمیر به خصوص مطالب مربوط به دورة تیموری و اوایل زمان شاهاسماعیل تلخیص از حبیبالسیر است (ریو، )ذیل(، ص 36). نثر متکلف آن نیز تقلیدی از نثر حبیبالسیر است. خواندمیر نسبنامة صفویان را از صفوةالصفای ابنبزاز و بخشی از تاریخ دوره شاهاسماعیل را از فتوحات شاهی اثر امینی برگرفته است (خواندمیر، 1370شب، مقدمه جراحی، ص بیست و چهار ـ بیست و پنج).کتاب خواندمیر از منابع معتبر مورخان بعدی همچون روملو در احسنالتواریخ*، منشی قمی* در خلاصةالتواریخ و اسکندرمنشی در تاریخ عالم آرای عباسی* بهشمار میآید (همان مقدمه، ص بیستوهفت ـ سی).نسخههای خطی این اثر در کتابخانة وزیری یزد (با عنوان تاریخ شاهاسماعیل و شاهطهماسب)، کتابخانة ملی ملک تهران (با عنوان احوال شاهاسماعیل و شاهطهماسب)، کتابخانة دانشگاه توبینگن ، کتابخانة بریتانیا و کتابخانة دانشگاه کیمبریج موجود است (همان، صسیوسه ـ سیوهفت؛ منزوی، ج 6، ص 4249). تاریخ شاهاسماعیل و شاهطهماسب صفوی را یک بار محمدعلی جراحی در 1370ش و بار دیگر غلامرضا طباطبائیمجد با نام ایران در روزگار شاهاسماعیل و شاهطهماسب صفوی در همان سال در تهران به چاپ انتقادی رساندند.منابع: میرزابیگبن حسن جُنابدی، روضةالصفویه، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران 1378ش؛ غیاثالدینبن همامالدین خواندمیر، رجال کتاب حبیبالسیر: از حمله مغول تا مرگ شاهاسمعیل اول، گردآورده عبدالحسین نوائی، تهران 1324ش؛ محمودبن غیاثالدین خواندمیر، ایران در روزگار شاهاسماعیل و شاهطهماسب صفوی، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران 1370شالف،همان: تاریخ شاهاسماعیل و شاهطهماسب صفوی (ذیل تاریخ حبیبالسیر)، چاپ محمدعلی جراحی، تهران 1370شب؛ منزوی؛Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum, London 1966, Supplement, 1977.