خوافی خان یا خافی خان

معرف

شهرت محمدهاشم نظام‌الملکی، از مورخان قرون یازدهم و دوازدهم هجری در شبه‌قارة هند و مؤلف کتاب منتخب‌اللباب به زبان فارسی
متن
خوافی‌خان، یا خافی‌خان، شهرت محمدهاشم نظام‌الملکی، از مورخان قرون یازدهم و دوازدهم هجری در شبه‌قارة هند و مؤلف کتاب منتخب‌اللباب به زبان فارسی. نام وی محمدهاشم بود که ابتدا به «هاشم علی‌خان» و در اواخر عمر، به «خافی‌خان نظام‌الملکی» ملقب گردید (خافی‌خان نظام‌الملکی، ج 1، ص 1ـ2، ج 3، ص 2). از اشارة وی در منتخب‌اللباب (ج 1، ص 739)، برمی‌آید که در دهة هشتم قرن یازدهم به دنیا آمده است. نسبت «خوافی» در نام محمدهاشم و برخی از بستگان وی (← خافی‌خان نظام‌الملکی، ج 2، ص 19؛ صمصام‌الدوله شاهنوازخان، ج 3، ص680) نشان می‌دهد که خانوادة وی احتمالاً از اهالی خواف خراسان بوده‌اند. این نسبت در شناسنامه و برخی از صفحات متن منتشر شده منتخب‌اللباب (به عنوان نمونه ← همان، ج 1، ص 2، ج 3، ص 2)، به صورت «خافی» آمده است. پدر محمدهاشم، خواجه میرخوافی (منزوی، ج10، ص 491)، از درباریان شاهزاده محمد مرادبخش (متوفی 1072)، پسر شاه‌جهان، بود که بعدها به خدمت عالمگیرشاه (ﺣک : 1068ـ1118) و شاه عالم بهادر(ﺣک : 1118ـ1124) درآمد (← خافی‌خان نظام‌الملکی، ج 2، ص 27، 155، 554ـ555). به نظر می‌رسد خوافی‌خان بیشتر دوران نوجوانی را در دکن گذرانده باشد (← همان، ج 1، ص 308).خوافی‌خان در 1093 همراه عالمگیر در محاصرة قلعه‌ای که در دست یکی از امرای مراتهه در دکن بود، مشارکت داشت (← خافی‌خان نظام‌الملکی، ج 2، ص 282). وی تا حدود 1105، به کارهای نظامی و اداری و مالی در صوبه دکن اشتغال داشت (← همان، ج 2، ص390، 405، 424، 428، 676ـ677). در اوایل حکومت بهادرشاه، در صوبة گجرات خدمت می‌کرد و مدتی قلعه‌دار چانپانیر بود (همان، ج 1، ص 76ـ77). او از دیدار و مذاکره خویش با پیشوای اسماعیلیه در احمدآباد گزارش داده و مدعی است که کتب فقهی و کلامی این فرقه را به دقت مطالعه کرده، هرچند آگاهیهایی که دربارة اسماعیلیه آورده بسیار مبهم و مغشوش است (← ج 1، ص 593).خوافی‌خان در 1121 مهمانداریِ محمدهاشم نوادة دختری شاه‌عباس صفوی را که به هند پناهنده شده بود به عهده گرفت و همراه وی از احمدآباد راهی دهلی شد (← همان، ج2، ص665ـ 666، 678؛ صمصام‌الدوله شاهنوازخان، ج 3، ص 677ـ682). در حدود 1124ـ1125، به شغل دیوانی در صوبه دکن اشتغال داشت (خافی‌خان نظام‌الملکی، ج 2، ص 748). او در 1131 مدتی به «امانت و فوجداری» منطقة مصطفی‌آباد در خاندیش منصوب شد، اما پس‌از مدتی کوتاه به علت اختلافها و مشکلات مالی برکنار شد و به دهلی بازگشت (← همان، ج 2، ص 798ـ 799، 883). پس از این تاریخ، خبری از زندگی او در دست نیست. اشاره وی به‌وقایع اوایل سال چهاردهم سلطنت محمدشاه روشن اختر (ﺣک : 1131ـ1161) در منتخب‌اللباب (← ج 2، ص 973، 978)، نشان می‌دهد که تا 1145 زنده بوده است.شهرت خوافی‌خان، بیشتر مدیون تألیف کتاب منتخب اللباب است که مشتمل بر تاریخ دورة اسلامی شبه‌قارة هند تا سلطنت محمدشاه تیموری است. اثر خوافی‌خان، به زبانی ساده و نثری روان نگاشته شده و مؤلف از شعر نیز برای تبیین بهتر موضوع بهره برده است (به‌عنوان نمونه ← ج 1، ص 132ـ133، ج 2، ص 508ـ509، ج 3، ص 332ـ333). جلد اول منتخب اللباب تاریخ هند را از آغاز سلطنت شهاب‌الدین سام معروف به معزالدین غوری تا فروپاشی حکومت لودیان دربرمی‌گیرد. جلد دوم دربرگیرنده تاریخ سلطنت بابریان از 932 تا 1145 است. مؤلف در انتهای این جلد (ص 978) اظهار امیدواری کرده که عمرش کفاف دهد تا به نگارش ادامه تاریخ تیموریان بپردازد که ظاهراً مجال نیافته است. بخشی از جلد دوم که به شرح سلطنت عالمگیر و جانشینان او می‌پردازد، به واسطة ممنوعیت تاریخ‌نگاری رسمی از جانب عالمگیر (← ص 2)، اهمیت خاصی دارد. پاره‌ای از مطالب این جلد را مؤلف به اتکای مشاهدات خود و پدرش و نیز به نقل از دیوانیان و وقایع‌نگاران و افرادی که خود شاهد رویدادها بوده‌اند، بیان کرده است (← ج 1، ص 447، ج 2، ص 3، 27، 215، 441، 444، 542، 624، 678، 727، 811، ج 3، ص 412ـ413).جلد سوم این اثر، به تاریخ سلسله‌های محلی هند به‌ویژه شاهان دکن و گجرات و خاندیش اختصاص دارد. این جلد بنا به اشاره‌های مکرر مؤلف (← ج3، ص2،32،72،176،460ـ461)، خلاصه‌ای از تاریخ فرشته است که با استفاده از مندرجات آثاری چون زبدة‌التواریخ نورالحق دهلوی اصلاح و تکمیل شده است.بنابه ادعای خوافی‌خان (ج2، ص728)، تألیف منتخب‌اللباب براساس علاقة شخصی وی و پس از مطالعة کتابهای مختلف و بررسی صحت و سقم اخبار آنها انجام گرفته است. وی علاوه بر تاریخ فرشته، از طبقات اکبری، جهانگیرنامه و پادشاه‌نامه نیز به عنوان منابع خویش نام برده است (← ج 1، ص 2ـ4، 7، 223، 237، 308، 447، 592، ج 3، ص280). خوافی‌خان (ج 2، ص727) مدعی است که در بهره‌گیری از روایتهای مختلف دربارة برخی از وقایع مقارن زندگی خود، به ضرورت تأمل و تحقیق دربارة اخبار و اختلاف روایات و انتخاب سخن صحیح توجه داشته است. دقت در برخی از گزارشهای منتخب‌اللباب مؤید این ادعاست (به عنوان نمونه ← ج 2، ص 27، 155، 290).خوافی‌خان اعتقاد داشت که مورخ باید امانت‌دار باشد و به امید جلب منفعت و ترس از عقوبت، از مسیر بی‌طرفی و راست‌نگاری منحرف نگردد. وی اظهار می‌دارد که در نگارش منتخب‌اللباب، تلاش کرده «مزاج‌گویی» امیر و وزیر را کنار نهاده و با پیشه ساختن راستگویی، به بیان حقایق بپردازد (← ج 2، ص 726ـ727، ج 3، ص 2). با اینکه خوافی‌خان خود در شمار کارگزاران حکومتی بود، به برخی رفتارهای ظالمانه و منفعت‌طلبیهای مأموران اشاره کرده و از عاقبت ناخوشایند حکام و مأموران ظالم و فرزندان آنها سخن رانده است (به عنوان نمونه ← ج 1، ص 738ـ739، ج 2، ص 676ـ677، 748).بخش قابل توجهی از مطالب منتخب‌اللباب، به شرح وقایع سیاسی و نظامی و رقابتها و جنگهای داخلی بر سر قدرت اختصاص دارد. خوافی‌خان ضمن توجه به علت‌یابی در هنگام بیان وقایع تاریخی (به عنوان نمونه ← ج 1، ص 4ـ11)، ظهور و سقوط شاهان را ناشی از مشیت الهی و ارادة خداوند می‌داند (ج 1، ص 1) و از دخالت تقدیر در برخی از رویدادها سخن می‌راند (به عنوان نمونه ← ج 2، ص 725ـ726). خوافی‌خان همچنین از بیان اقدامات عمرانی برخی از شاهان و توجه به مسائل اجتماعی چون جشنها و عزاداریها، بیماریهای مسری، زلزله، قحطی و خشکسالی، فرقه‌های مذهبی، وضع زندگی برخی از سادات، دانشمندان و زنان نیز غافل نبوده است (← ج 1، ص 236، 286ـ287، 423ـ425، 444ـ449، 592ـ594، ج 2، ص 213ـ214، 387ـ391، ج 3، ص 176ـ177). همچنین از مناسبات هند با دنیای خارج و به‌ویژه از اقدامات اروپاییان در ایجاد استحکامات در پیرامون هند، فریفتن شماری از مسلمانان و هندوها و تدارک مقدمات سلطه بر بخشهایی از هند سخن رانده است (← ج 1، ص 468ـ470).جلد نخست منتخب‌اللباب را مولوی کبیرالدین احمد و مولوی غلام قادر تصحیح و در 1286/1869 در کلکته به چاپ رساندند و جلد دوم به تصحیح کبیرالدین احمد صاحب در 1291/1874 و جلد سوم به تصحیح سر وولزلی‌هیگ در 1925 در کلکته به چاپ رسید.منابع:محمدهاشمخافی‌خان نظام‌الملکی،منتخب‌اللباب، کلکته 1869ـ1925؛ صمصام‌الدوله شاهنوازخان، مآثرالامرا، کلکته 1888ـ1891؛ احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، اسلام‌آباد 1362ـ1370ش.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 16
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده