خواص ابراهیم

معرف

صوفی و زاهد قرن سوم
متن
خَوّاص، ابراهیم، صوفی و زاهد قرن سوم. کنیة او ابواسحاق و نام پدرش احمدبن اسماعیل است. دربارة زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. او را اهل عسکر سامرا ذکر کرده‌اند و تاریخ ولادتش معلوم نیست. اما تاریخ وفاتش را 291 و در شهر ری ذکر کرده‌اند (← سلمی، ص284؛ خطیب بغدادی، ج6، ص493، 497؛ قشیری، ص 411؛ ابن‌جوزی، ج 4، ص 79). ظاهراً ابراهیم را از این‌رو خَوّاص می‌خواندند که از برگ درخت خرما (خوص) زنبیل و امثال آن می‌بافت (← عطار، ص 599). به‌نوشتة سُلَمی (ص 242)، ابوعبداللّه محمدبن اسماعیل مغربی (متوفی 299) استاد وی بوده است. خوّاص با جنید بغدادی* (متوفی 297)، ابوالحسین نوری* (متوفی 295)، ابوتراب نخشبی* (متوفی 245)، ابراهیم‌بن شیبان قِرمیسینی (متوفی 337) و ابوعمرو زجاجی (متوفی 348) مصاحبت داشته‌است (← همان، ص 431؛ قشیری؛ عطار، همانجاها؛ مُناوی، ج 1، ص 542). مشرب خوّاص، توکل بر حق و دوری گزیدن از خلق بود (← ابونعیم اصفهانی، ج 10، ص 325؛ عطار، همانجا) و از این‌رو، عقیده داشت سالک فقط در صورتی می‌تواند تأهل اختیار کند که هیچ چیز او را از خداوند غافل نکند و به خود مشغول نسازد (← مناوی، ج 1، ص 558). او توکل را نشانة معرفت می‌دانست (← عطار، ص 607). شاید خوّاص از معروف‌ترین طرفداران سلوک بر طریق توکل در مکتب بغداد باشد که ترک اختیار و تکیه بر خدا را به نهایت رسانده است (د.اسلام، چاپ دوم، ذیل «توکل»). او در همین زمینه، حقیقتِ ایمان را توکل به خدا دانسته است (← هجویری، ص 373).به نظر خوّاص، حکمت از آسمان بر قلبی فرود می‌آید که در آن رُکون و میل به دنیا، اندیشه و اهتمام به آینده، زیاده‌طلبی و حسدورزی نباشد (مناوی، ج 1، ص 503)، همچنین تلاوت قرآن کریم، شکم تهی داشتن، قیام شب، تضرّع در سحرگاه و هم‌نشینی با نیکان، موجب شفای قلوب است (سُلَمی، ص 286؛ ابونعیم اصفهانی، ج 10، ص 327؛ قشیری، همانجا). عالم در نظر او کسی است که از علم خود پیروی و بدان عمل نماید و به شریعت و سنن الهی اقتدا کند (سلمی، ص 285؛ قشیری، همانجا؛ مناوی، ج 1، ص 499). قلب از منظر ابراهیم خوّاص اهمیت ویژه‌ای دارد، به طوری‌که کرامات قلب را افضل کرامات و ذکر قلب را اشرف اذکار و عقوبت آن را اشدّ عقوبات می‌داند و قلب را امری تلقی می‌کند که مورد مُخاطبه، تنبیه و عتاب قرار می‌گیرد (سلمی، ص 286؛ ابونعیم اصفهانی، همانجا).تصوف ابراهیم خوّاص دور از افراط و تفریط بود و صدق گفتار و نفوذ کلام وی بسیار بود تا آنجا که گاه مخالفان صوفیه و علوم تصوف را نیز شیفتة کلام خود و طرفدار متصوفه می‌کرد(← شعرانی، ج 1، ص 97).به گفتة برخی، خوّاص صاحب تصانیفی در سلوک و موضوعات عرفانی و حقایق بوده‌است (← خطیب بغدادی، ج 6، ص 494؛ عطار، ص 599؛ قس ابن‌جوزی، ج 4، ص 83)، ولی از آن تصانیف امروز چیزی در دست نیست.منابع : ابن‌جوزی کتاب صفة‌الصفوة، حیدرآباد، دکن 1388ـ1392/ 1968ـ1972؛ ابونعیم اصفهانی، حلیة‌الاولیاء و طبقات‌الاصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت 1387/1967؛ عبدالرحمان‌بن احمد جامی، نفحات‌الانس، چاپ مهدی توحیدی‌پور، ]تهران 1337ش[؛ خطیب بغدادی؛ محمدبن حسین سُلمی، طبقات‌الصوفیة، چاپ نورالدین شُرَیبه، قاهره 1389/1969؛ عبدالوهاب‌بن احمد شعرانی، الطبقات‌الکبری، بیروت 1408/1988؛ محمدبن ابراهیم عطار، تذکرة‌الاولیاء، چاپ محمد استعلامی، تهران 1346ش؛ عبدالکریم‌بن هوازن قشیری، الرسالة‌القشیریة فی علم‌التصوف، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق 1408/1988؛ محمد عبدالرووف‌بن تاج‌العارفین مُناوی، طبقات‌الصوفیة، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت 1999؛ علی‌بن عثمان هجویری، کشف‌المحجوب، چاپ و. ژوکوفسکی، لنینگراد 1926، چاپ افست تهران 1358ش؛EI2, s.v. "Tawakkul" (by L. Lewisohn).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 16
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده