خوارزمی، تاجالدین حسین، شاعر و عارف شیعی قرن هشتم و نهم. در برخی منابع تاجالدین حسین با کمالالدین حسین شهابالدین حسن خوارزمی* بهاشتباه یکی گرفته شدهاست (رجوع کنید به دانشپژوه، ج 17، ص 389؛ خاوری، ج 1، ص507؛ خوارزمی، 1384ش، ج 1، مقدمه شریعت، صیازده). رضاقلیخان هدایت (ص 41، 100) از او با نام حسینبن حسن کاشی گزارش کرده است.تاجالدین اهل خوارزم بود و بیشتر عمرش را در آنجا گذراند (خوارزمی، 1360ش، مقدمه درخشان، ص 23). تاریخ تولدش در منابع ذکر نشده، اما درخشان (همان، مقدمه، ص 26) آن را بین سالهای 770 تا 780 نوشته است. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست، جز اینکه به دشت، سرای، حاجیترخان و برخی از نواحی خوارزم، همچنین به خراسان و مشهد سفر کرده است (گازرگاهی، ص164؛ خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 27ـ28). حنفیان هرات، در زمان شاهرخمیرزا، تاجالدین خوارزمی را به دلیل سرودن غزلی با مطلع «ای در همه عالم پنهان تو و پیدا تو/ هم دردِ دل عاشق هم اصل مداوا تو» تکفیر کردند اما بهسبب مقام والای او کاری از پیش نبردند (نوائی، ص 185).پیر و مرشد وی در سیر و سلوک، خواجه ابوالوفای خوارزمی* (متوفی 835)، از عرفای بنام سلسله کبرویه است که سلسله طریقتش با پنج واسطه به نجمالدین کُبری (متوفی 618) میرسد. از اینرو، میتوان تاجالدین خوارزمی را هم به نجمالدین کبری منتسب کرد. تاجالدین احترام فراوانی برای نجمالدین کبری قائل بود و به آثار او توجه بسیاری داشت (هدایت، ص40؛ خوارزمی، 1364ش، ج 1، مقدمه مایل هروی، ص سی ـ سیویک؛ قس همو، 1360ش، همان مقدمه، ص 23ـ24، که انتساب خوارزمی به نجمالدین را نادرست دانسته است). وی همچنین با یوسف اهل، صاحب فرائد غیاثی، مکاتبه داشت (رجوع کنید به یوسف اهل، ج 2، ص 562، 566).تاجالدین حسین، سلسله مشایخ خویش را از حضرت علی علیهالسلام آغاز کرده و با ذکر ائمه معصومین علیهمالسلام (تا امام صادق علیهالسلام) به پایان برده است. وی تمام کتاب مثنوی و شرح خود را از فوائد شرح کلام حضرت علی علیهالسلام در باب پرسش کمیل از چیستی حقیقت (معروف به حدیث حقیقت) میدانست. او در آثار منظوم و منثورش صریحآ از عشق و ارادت به امام علی علیهالسلام و خاندانش سخن گفته و سیره عملیاش نیز بر آن گواه است. در نظر وی، حقیقتِ معرفت و اساس عرفان در تولای علی علیهالسلام و مهر خاندان نبی صلیاللّهعلیهوآلهوسلم است و بهترین پیر طریقت و راهنمای انسان برای رسیدن به حقیقت، دوستی علی علیهالسلام است که اگر سالک در متابعت او به ترک خودبینی و تزکیه نفس بپردازد همه اسرار عرفانی در ضمیرش روشن و حقایق و معانی نزد وی مبرهن میگردد (پورجوادی، ص 49ـ50؛ خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 26ـ28، 31).درباره تاریخ وفات خوارزمی اختلاف هست. بنابر مکاتباتی که با یوسف اهل داشت و همچنین وجود برخی قرائن، به نظر میرسد که او در حمله ازبکان به خوارزم در اثنای 838 تا 840 کشته شدهباشد (رجوع کنید به یوسف اهل، ج 2، ص 563ـ 566؛ کحّاله، ج 3، ص 223؛ خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 29). وی را در خوارزم در جوار خواجه ابوالوفا به خاک سپردند (نوائی، همانجا).در دوره خوارزمی زبان فارسی رو به انحطاط رفته و زبان ترکی رایج شده بود. به همین سبب آثار خوارزمی نیز از انحطاط نثر فارسی مصون نمانده و حتی وی یکی از آثارش را به ترکی نوشته است (رجوع کنید به صفا، 1337ش، ص 55ـ56؛ پورجوادی، ص 51). خوارزمی شعر هم میسرود (رجوع کنید به ادامه مقاله). از اینرو، نام او را در زمره شعرای قرن نهم درج کردهاند (نوائی، ص 9، 185).از تاجالدین خوارزمی این آثار بهجامانده است :1) منظومه کنوزالحقائق فی رموزالدقائق، شرح مثنوی مولوی، به فارسی (رجوع کنید به حاجیخلیفه، ج 2، ستون 1587؛ صفا، 1363ـ1370ش، ج 4، ص 493).2) جواهرالاسرار و زواهر الانوار، شرح مفصّل چهار دفتر مثنوی مولوی، به فارسی (رجوع کنید به خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 36؛ قس آقابزرگ طهرانی، ج 5، ص 216، که آن را شرح سه دفتر دانستهاست). تاجالدین در این کتاب درصدد است مثنوی را براساس آرای ابنعربی شرح کند. بنابراین بخشی از مقدمه خود را به بیان آرای ابنعربی اختصاص داده است. با این همه، مقدمه وی مجموعه مطالبی است که از کتابهایی چون رساله قُشَیْریه، التعرّفِ کلاباذی، تذکرةالاولیاء عطار، فصوصالحِکَم ابنعربی، شرح فصوص و تفسیر فاتحه قونیوی، لَمَعات عراقی و آثار نجمالدین کبری نقل کرده است. شرح سه دفتر از آن در 1312 در لکهنو، بهاشتباه به نام حسینبن حسن سبزواری به چاپ رسیده است (پورجوادی، ص 49ـ52؛ خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 35ـ36). مقدمه و ده مقاله آن و شرح دفتر اول یکبار در 1361ش در اصفهان و بار دیگر بههمراه شرح دفتر دوم و سوم در 1384ش در تهران به نام کمالالدین حسینبن حسن خوارزمی بهاهتمام جواد شریعت به چاپ رسیده است.3) شرح فصوصالحکم، به فارسی، که در واقع ترجمه شرح قیصری بر فصوصالحکم ابنعربی است. خوارزمی در این اثر از اشعار خود و به کرّات از اشعار مولوی در شرح اندیشه ابنعربی بهره بردهاست. چنان که میتوان آن را اثری تطبیقی در زمینه آرای ابنعربی و مولوی دانست (خوارزمی، 1364ش، ج 1، همان مقدمه، ص سیوهشت؛ برای نمونه رجوع کنید به همو، 1377ش، ص 58، 723ـ724). برخی این کتاب را بهاشتباه به کمالالدین خوارزمی* نسبت دادهاند (رجوع کنید به همو، 1384ش، همان مقدمه، ص نه؛ دانشپژوه، ج 17، ص 389). شرح فصوصالحکم در 1364ش در تهران بهاهتمام نجیب مایلهروی و نیز در 1377ش در قم بهاهتمام حسن حسنزاده آملی چاپ شدهاست.4) نصیحتنامه شاهی، مشتمل بر دو مقاله و بیست باب، که خوارزمی آن را بعد از 829 بهنام شاهزاده ابراهیم سلطان، فرزند غیاثالدینشاه، نوشتهاست. مطالب آن بسیار شبیه ینبوعالاسرار است. یک نسخه از این کتاب در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است (خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 37ـ39؛ دانشپژوه، ج 17، ص390).5) ینبوعالاسرار فی نصائحالابرار، در اخلاق و حکمت و عرفان، به فارسی، مشتمل بر مقدمهای مختصر و دو مقاله و بیستویک باب و یک خاتمه. این اثر در واقع، نسخه جرح و تعدیلیافته نصیحتنامه شاهی است و در 1360ش، در تهران به اهتمام مهدی درخشان چاپ شدهاست (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج 25، ص 291؛ خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 9، 48ـ56).6) دیوان اشعار، به فارسی، مشتمل بر غزلها، قصاید و ترجیعات با مضامین عرفانی و ستایش امامان شیعه. در این دیوان، غزلهایی با تخلصهای حسین و منصور به چشم میخورد. این اثر که شامل همه اشعار خوارزمی نیست، بهاشتباه به دیوان منصور حلاج* نیز شهرت یافته و یک بار در هند و دو بار در ایران چاپ شدهاست (خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 45ـ46؛ دانشپژوه، همانجا).7) شرح اقربالطرق الیاللّه نجمالدین کبری، این کتاب در واقع همان مقاله نهم جواهرالاسرار با عنوان «اصولالوصول» است که با ترجمه سیدعلی همدانی* (متوفی 786) از متن اقربالطرق و به اهتمام علیرضا شریف محسنی در تهران ]1362ش [بهچاپ رسیده است (رجوع کنید به نجمالدین کبری، مقدمه شریف محسنی، ص80؛ پورجوادی، ص 51).از دیگر آثار خوارزمی اینهاست: المقصدُالاقصی فی ترجمة المستقصی، بهفارسی؛ تحفةالابرار فی افضلالاذکار؛ کشف الهدی فی کشف قصیدةالبردة، به ترکی خوارزمی در 834؛ رسالهای در مستی باده؛ کتابی در علوم ظاهری و اصطلاحات آن؛ و اساس القواعد، در حساب، بهفارسی (رجوع کنید به آقابزرگطهرانی، ج9، ص251، ج 13، ص 176؛ دانشپژوه، همانجا؛ خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 34، 43ـ44). سه کتاب آدابالمریدین، ارشاد المریدین و جوازالسائرین را نیز به اشتباه به او نسبت دادهاند (خوارزمی، 1360ش، همان مقدمه، ص 43ـ44).نیز رجوع کنید به خوارزمی*، کمالالدینمنابع : آقابزرگ طهرانی؛ نصراللّه پورجوادی، «]درباره [مقدمه کمالالدین خوارزمی بر شرح مثنوی»، نشر دانش، سال 3، ش 3 (فروردین و اردیبهشت 1362)؛ حاجیخلیفه؛ اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج 1، تهران 1362ش؛ تاجالدین حسینبن حسن خوارزمی، جواهرالاسرار و زواهرالانوار: شرح مثنوی معنوی، چاپ محمدجواد شریعت، تهران 1384ش؛ همو، شرح فصوصالحکم، چاپ حسنزاده آملی، قم 1377ش؛ همان، چاپ نجیب مایلهروی، تهران 1364ش؛ همو، ینبوع الاسرار فی نصائحالابرار، چاپ مهدی درخشان، تهران 1360ش؛ محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، ج 17، تهران 1364ش؛ ذبیحاللّه صفا، تاریخادبیات در ایران، تهران 1363ـ1370ش؛ همو، مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی، تهران 1337ش؛ عمررضا کحّاله، معجمالمؤلفین، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ کمالالدین حسین گازرگاهی، مجالس العشاق، چاپ سنگی کانپور ]1315/ 1897[؛ احمدبن عمر نجمالدین کبری، اقربالطرق الیاللّه، ترجمه علی همدانی، شرح کمالالدین حسین خوارزمی، چاپ علیرضا شریف محسنی، تهران ?]1362ش[؛ امیر علیشیر نوائی، تذکره مجالسالنفائس، ]ترجمه فارسی[، چاپ علیاصغر حکمت، تهران 1323ش؛ رضاقلیبن محمدهادی هدایت، تذکره ریاضالعارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ]1344ش[؛ جلالالدین یوسف اهل، فرائد غیاثی، چاپ حشمت مؤید، تهران 1356ـ1358ش.