خواب، کاهش طبیعی و موقت ادراک، حرکات ارادی و حواس ظاهری آدمی به سبب ضعیف شدن پیوند نفس و بدن. مشهورترین معادل خواب در زبان عربی نَوْم است. البته در زبان عربی واژههای متعدد دیگری نیز وجود دارند که با تفاوتهای ظریف، معنایی ناظر به زمان خواب، سبکی یا سنگینی آن یا نحوه خوابیدن دارند (برای فهرستی از این واژگان و تفاوتهای معنایی آنها رجوع کنید به ثعالبی، ص 165). علاوه بر نوم (رجوع کنید به بقره: 255؛ فرقان: 47؛ نبأ: 9) و دو صورت دیگر آن، مَنام (انفال: 43؛ روم : 23؛ زمر: 42؛ صافات: 102) و نائِمونَ (اعراف: 97؛ قلم: 19)، که نُه بار تکرار شده است (رجوع کنید به محمدفؤاد عبدالباقی، ذیل «نوم»)، برخی از این واژگان به معنای خواب یا حالتی مرتبط با آن، به صورتهای مختلف اسمی و فعلی، در قرآن یک یا دو بار به کار رفتهاند که عبارتاند از: قائلون (رجوع کنید به اعراف: 4) و مَقیلا (فرقان: 24) از مادّه «ق ی ل»، سُباتآ (فرقان: 47؛ نبأ: 9)، مَضاجع (نساء: 34؛ سجده: 16)، یَهجَعون (ذاریات: 17)، رُقودٌ (کهف: 18)، بَرْدآ (نبأ: 24)، سَبْحآ (مزمل: 7) و تَهَجَّدْ (اسراء : 79؛ نیز رجوع کنید به خلیلبن احمد؛ جوهری؛ ابنفارس؛ ابنمنظور، ذیل «سبح»، «هجد»). دو واژه سِنَةٌ (بقره: 255) و نُعاس (آلعمران : 154؛ انفال: 11) هم به معنای چُرتاند (رجوع کنید به خلیلبن احمد؛ طریحی، ذیل «وسن»، «نعس»). علاوه بر این، در قرآن و احادیث برخی تعابیر کنایی نیز آمده که بر خواب دلالت دارند، مانند تَوَفّی (رجوع کنید به انعام: 60؛ زمر: 42)، موت (رجوع کنید به بقره: 56؛ نیز رجوع کنید به طبرسی، ذیل آیه)، أجَلٌ (رجوع کنید به انعام: 2؛ نیز رجوع کنید به طبری؛ طبرسی، ذیل آیه)، «ضَرَبنا عَلی آذانِهِم» در ماجرای اصحاب کهف (رجوع کنید به کهف: 11؛ نیز رجوع کنید به طبری؛ طوسی، التبیان؛ طبرسی، ذیل آیه)، «مَلَکَتنی عَیْنی» (رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه 70؛ ابنابیالحدید، ج 6، ص 112)، و «إنَّ وَسادَکَ لَعریضٌ» (رجوع کنید به ابنمنظور، ذیل «عرض»؛ عینی، ج10، ص 293؛ ابنحجر عسقلانی، ج 4، ص 114) که کنایه از زیاد خوابیدن (یا کودن بودن) است.براساس قرآن (رجوع کنید به انعام: 60؛ زمر: 42) حقیقت خواب این است که خداوند نفوس آدمیان را برمیگیرد. این آیات بر همسنخی خواب و مرگ دلالت دارند، زیرا برای اشاره به خواب و بیداری دو واژه توفّی (ستاندن، برگرفتن) و بَعْث (برانگیختن) بهکار رفته است که برای اشاره به مرگ و زنده شدن در روز قیامت نیز استفاده میشود (رجوع کنید به طبری؛ طوسی، التبیان؛ فخررازی، ذیل آیات). براساس آیه 42 سوره زمر، خداوند نفوس انسانها را به هنگام مرگ و خواب بهطور کامل برمیگیرد، اما نفس کسانی را که مرگشان مقدر شده، نگاه میدارد و نفوس کسانی را که عمرشان هنوز به پایان نرسیده است به بدنهایشان بازمیگرداند. در برخی احادیث این مفهوم با بهکارگیری واژه روح بهجای نَفْس بیان شده است (رجوع کنید به برقی، ج 1، ص 178؛ ابنبابویه، 1417، ص 209). برخی مفسران در توضیح تفاوت خواب و مرگ در این آیات، با استفاده از مفاهیم علمی و فلسفی گفتهاند که در خواب نفسِ تمیزدهنده و به هنگام مرگ نَفْسِ حیاتی برگرفته میشود، و به همین دلیل اگر چه انسان به هنگام خواب زنده است، اما قدرت تمیز و تشخیص و تصرف خود را از دست میدهد (رجوع کنید به زمخشری؛ طبرسی، ذیل زمر: 42). این تفاوت در حدیثی از امام موسیکاظم علیهالسلام با تمایز میان روح الحَیَوان (یا روح حیات) و روح عقل بیان شده است (رجوع کنید به مجلسی، ج 58، ص 43). براساس این حدیث به هنگام خواب، روحِ عقل و به هنگام مرگ روحِ حیات قبض میشود، اما در حدیثی از امام محمدباقر علیهالسلام، میان نفس و روح تفکیک شده است. بنابر این حدیث، به هنگام خواب نفس انسان به سوی آسمان عروج میکند و روح در بدن باقی میماند، در حالی که پیوندی از سنخ پیوند خورشید و پرتو آن میان آن دو وجود دارد، اما هنگام مرگ روح از بدن جدا میشود (رجوع کنید به همان، ج 58، ص 27؛ نیز رجوع کنید به زمخشری؛ طبرسی، ذیل زمر: 42). در هر حال، در حالت خواب پیوند میان نفس یا روح با بدن بهطور کامل قطع نمیشود و البته این حالت برحسب مراتب افراد نیز متفاوت است، چنانکه حدیث نبوی «تَنامُ عَینی وَ قَلبی یَقظان» (چشمم میخوابد در حالی که قلبم بیدار است) بر آن دلالت دارد (رجوع کنید به مجلسی، ج 9، ص 286؛ برای نقل دیگر این حدیث با تعبیر «تنام عینی و لایَنام قلبی» رجوع کنید به احمدبن حنبل، ج 2، ص 251؛ بخاری، ج 4، ص 168).در احادیث نیز بر مشابهت خواب با مرگ و بیداری با بعث تأکید شده است. از جمله نقل شده که پیامبر اکرم به هنگام بیدار شدن دعایی میخواندند که در آن از خواب به مرگ تعبیر شده است (رجوع کنید به بخاری، ج 7، ص 147، 150؛ مجلسی، ج 73، ص 219) و در احادیث دیگری، خواب برادر مرگ نامیده شده(رجوع کنید به مجلسی، ج 73، ص 189)، یا مرگ به خواب و بیداری به بعث تشبیه شده است (رجوع کنید به ابنبابویه، 1371ش، ص 64؛ ابنشهر آشوب، ج 1، ص 44). در حدیثی از امام باقر علیهالسلام نیز مرگ خوابی درازمدت وصف شده که بیداری آن در روز قیامت است (رجوع کنید به ابنبابویه، 1361ش، ص 289).نفی خواب از بهشتیان و دوزخیان در منابع تفسیری و حدیثی احتمالا ناظر به دو ویژگی مهم خواب یعنی شباهت آن به مرگ و آرامبخشی آن است (رجوع کنید به طبری؛ طوسی، التبیان؛ زمخشری؛ طبرسی، ذیل فرقان: 24، نبأ: 24). بهرغم تشبیه مرگ به خواب و بعث به بیداری در احادیث متعدد، در کلام مشهورِ «الناس نیامٌ فإذا ماتُوا انْتَبَهوا» (مردمان درخواباند چون بمیرند بیدار شوند) که در منابع حدیثی هم به پیامبر و هم به امام علی علیهماالسلام منسوب شده (رجوع کنید به مجلسی، ج50، ص 134، ج70، ص 39)، در سیاقی متفاوت و در کاربردی مجازی و برای اشاره به غفلت انسان در دنیا، زندگی دنیا نوعی خواب، و مرگ ــاز آنرو که حقیقتِ عالم را بر انسان مکشوف میکندــ مایه بیداری دانسته شده است (رجوع کنید به شریفرضی، ص 112؛ ابنمیثم، ص 54ـ55؛ مجلسی، ج 4، ص 43). به استناد همین روایت، یکی از راههای دریافت حقایق مرگ اختیاری (انخلاع بدن) دانسته شده است (رجوع کنید به نصیرالدین طوسی، ص 16).در پارهای از آیات قرآن، خواب از جمله نشانههای یگانگی خدا و لزوم توحید در عبادت او معرفی شده است (رجوع کنید به فرقان : 47؛ روم: 23؛ زمر: 42؛ نیز رجوع کنید به طبری؛ طوسی، التبیان؛ طبرسی، ذیل آیات). خوابِ 309 ساله اصحاب کهف* نیز به دلیل طولانی بودن و دیگر ویژگیها از آیات شگفتآور الهی بهشمار آمده است (رجوع کنید به کهف: 9، 25). بیداری پس از خواب هم دلیلی بر اثبات معاد شمرده شده و از همین رو در برخی آیات پس از ذکر خواب و بیداری، از بعث سخن رفته است (رجوع کنید به انعام: 60؛ روم : 23، 25؛ زمر: 42، 44).قرآن خواب را یکی از موهبتهای الهی و مایه آسایش انسان نامیده (رجوع کنید به فرقان: 47؛ نبأ: 9) و در حدیثی از پیامبر اکرم خواب یکی از طیّباتی دانسته شده که خدا بر مؤمنان حلال ساخته است (رجوع کنید به مائده: 87؛ طبری، ذیل آیه). در دو غزوه بدر و اُحُد خداوند خوابی سبک و آرامشبخش را، که ناشی از احساس امنیت بود، بر مجاهدان مستولی کرد. به تصریح قرآن در جنگ اُحد منافقان از این نعمت بهرهای نداشتند (رجوع کنید به آلعمران: 154؛ انفال: 11؛ نیز رجوع کنید به طبری؛ طوسی، التبیان؛ فخررازی، ذیل آیات). واژه سُبات در آیات 47 سوره فرقان و 9 سوره نبأ ــکه در اصل به معنای بریدن است ــ به حالت آسایشی اشاره دارد که بر اثر بازماندن نفس انسان از به کارگیری برخی حواس ظاهری و حرکات ارادیاش به هنگام خواب برای وی حاصل میشود (رجوع کنید به طبری؛ طوسی؛ التبیان؛ طبرسی؛ فخررازی، ذیل آیات). در احادیث نیز خواب مایه نیرومندی و آسایش جسم و توانمندی در عمل دانسته شده است (رجوع کنید به ابنبابویه، 1404، ج 1، ص 481). برخی مفسران با استناد به آیه 20 سوره انبیاء و خطبه نخست نهجالبلاغة، ملائکه را بینیاز از خواب دانستهاند (رجوع کنید به فخررازی؛ طباطبائی، ذیل آیه). همچنین مفسران نفی غنودن و خوابیدن خداوند را در «آیةالکرسی» تأکیدی بر صفت قیّوم و از جمله صفات سلبیه او ذکر کردهاند (رجوع کنید به بقره: 255؛ برای نمونه رجوع کنید به زمخشری؛ فخررازی؛ طباطبائی، ذیل آیه؛ برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به آیةالکرسی*).اگرچه خواب یکی از نعمتهای الهی و مایه آرامش انسان است، اما در قرآن پیامبر و مؤمنان از اینکه سراسر شب را در خواب به سر ببرند، نهی و به دوری جستن از خوابگاه و نیایش با خدا و تهجد سفارش شدهاند (رجوع کنید به إسراء: 79؛ سجده: 15ـ16؛ ذاریات: 16ـ18؛ مزمّل: 1ـ3). در احادیث نیز زیاد خوابیدن از ویژگیهای منافقان است که عملی نکوهیده، عامل سستی عزمها و تصمیمهای روز، نابودکننده دین و دنیا و موجب فقر در روز قیامت دانسته شده است (رجوع کنید به کلینی، ج 5، ص 84؛ ابنشعبه، ص280؛ ابنبابویه، 1362ش، ج 1، ص 28؛ نهجالبلاغة، خطبه 241، حکمت 440) و در مقابل، کم خوابیدن و تفکر و عبادت در دل شب امری ستوده و از ویژگیهای مؤمنان و خردمندان بهشمار آمده است (رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه 83؛ اسکافی، ص 74).از کار افتادن نسبی قوه تشخیص به هنگام خواب موجب برخی احکام فقهی است؛ مانند اینکه اظهارات نائم در امور قضائی قابل استناد نیست، خواب اگر بر حس شنوایی و بینایی غلبه کند از مبطلات وضو است، از اقامه نماز با حالت خوابآلودگی نهی شده، و بر لزوم اجازه گرفتن مملوکان از صاحبان خویش و فرزندان از والدین برای ورود به خوابگاه ایشان در سه وقت از روز (قبل از نماز صبح، نیمروز و بعد از نماز عشاء) تصریح شده است (رجوع کنید به نساء: 43؛ نور: 58ـ59؛ نیز رجوع کنید به طبری؛ جصاص؛ زمخشری؛ طبرسی، ذیل آیات؛ کلینی، ج 3، ص 371؛ ابنبابویه، 1385ـ1386، ج 1، ص 257ـ258؛ همو، 1363ش، ج 2، ص 104ـ105). همچنین بر اساس «حدیثِ رفع*» شخصی که در خواب است مادامی که بیدار نشده از برخی تکالیف معاف است (رجوع کنید به احمدبن حنبل، ج 1، ص 116؛ بخاری، ج 6، ص 169؛ ابنبابویه، 1362ش، ج 1، ص 94؛ نیز رجوع کنید به همو، 1404، ج 4، ص 51، با اختلاف در تعبیر).در احادیث، به رعایت آدابی پیش از خواب سفارش شده است، مانند وضو گرفتن و طهارت داشتن، محاسبه نفس، قرائت برخی سورهها مانند توحید، تکاثر، یس و برخی آیات و اذکار و ادعیه. همچنین مطالبی درباره نحوه خوابیدن و زمان آن آمده است. براساس این احادیث باید از خواب بین فجر تا طلوع خورشید،بعد از عصر و بین وقت نماز مغرب و عشاء پرهیز کرد، زیرا موجب تنگی رزق و حماقت میشود؛ در مقابل، خواب قیلوله باعث تقویت حافظه است. همچنین خوابیدن بر پشت و دست راست توصیه و از خوابیدن بر دست چپ و به رویْ نهی شده است (رجوع کنید به بخاری، ج 7، ص 147؛ ابنبابویه، 1404، ج 1، ص 502، ج 4، ص 357؛ همو، 1385ـ1386، ج 2، ص 597؛ طوسی، الاستبصار، ج 1، ص 349). به هنگام بیدار شدن از خواب در نیمه شب نیز تلاوت آیات 190 تا 194 سوره آلعمران و برخی ادعیه سفارش شده است (رجوع کنید به احمدبنحنبل، ج 1، ص 242؛ بخاری، ج 1، ص 53؛ ابنبابویه، 1404، ج 1، ص480ـ482؛ برای مجموعه روایات درباره آداب خواب و بیداری رجوع کنید به مجلسی، ج 73، ص 178ـ221).منابع : علاوه بر قرآن؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1385ـ1387/ 1965ـ1967، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنبابویه، الاعتقادات، چاپ عصام عبدالسید، قم 1371ش؛ همو، الامالی، قم 1417؛ همو، عللالشرایع، نجف 1385ـ1386، چاپ افست قم ]بیتا.[؛ همو، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم 1363ش؛ همو، کتابالخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1362ش؛ همو، کتاب مَن لایَحَضُرُهالفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1404؛ همو، معانی الاخبار، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1361ش؛ ابنحجر عسقلانی، فتحالباری: شرح صحیحالبخاری، بولاق 1300ـ1301، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنشعبه، تحفالعقول عن آلالرسول صلیاللّه علیهم، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1363ش؛ ابنشهرآشوب، مناقب آلابیطالب، نجف 1956؛ ابنفارس؛ ابنمنظور؛ ابنمیثم، شرح ابنمیثم البحرانی علیالمائة کلمة لامیر المؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسلام، قم ?]1349ش[؛ احمدبنحنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت : دارصادر، ]بیتا.[؛ محمدبن همام اسکافی، التمحیص، قم ] 1380[؛ محمدبن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ]چاپ محمد ذهنیافندی[، استانبول 1401/1981، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ احمدبن محمد برقی، کتابالمحاسن، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران 1330ش؛ عبدالملکبن محمد ثعالبی، کتاب فقهاللغة و سِرُّالعربیة، بیروت : دارالکتب العلمیة، ]بیتا.[؛ احمدبن علی جَصّاص، احکامالقرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت 1415/1994؛ اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و الصحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ]بیتا.[، چاپ افست تهران 1368ش؛ خلیلبن احمد، کتابالعین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1409؛ زمخشری؛ محمدبن حسین شریفرضی، خصائص الائمة علیهمالسلام، چاپ محمدهادی امینی، مشهد 1406؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ طبری، جامع؛ فخرالدینبن محمد طریحی، مجمعالبحرین، چاپ احمد حسینی، تهران 1362ش؛ محمدبن حسن طوسی، الاستبصار، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف 1375ـ1376/ 1956ـ1957، چاپ افست تهران 1363ش؛ همو، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت ]بیتا.[؛ علیبن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت 1387/1967، چاپ افست قم ]بیتا.[؛ محمودبن احمد عینی، عمدةالقاری: شرح صحیحالبخاری، بیروت ]بیتا.[؛ محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، قاهره ]بیتا.[، چاپ افست تهران ]بیتا.[؛ کلینی؛ مجلسی؛ محمدفؤاد عبدالباقی، المعجمالمفهرس لالفاظ القرآنالکریم، قاهره 1364، چاپ افست تهران ?] 1397[؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، آغاز و انجام، مقدمه و شرح و تعلیقات حسن حسنزاده آملی، تهران 1374ش.