خمین، شهرستان و شهری در استان مرکزی.1) شهرستان خمین. در جنوب استان مرکزی قراردارد و مشتمل است بر بخش مرکزی به مرکزیت شهر خمین و پنج دهستان به نامهای آشناخور، حمزهلو، رستاق، صالحان و گلهزن و بخش کَمَرِه* به مرکزیت شهر قورچیباشی با دو دهستان به نامهای چهارشنبه و خرمدشت (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1385ش، ذیل «استان مرکزی»).بیشتر شهرستان خمین در دشت پهناور و حاصلخیزی گسترده شده و پیرامون آن را نواحی کوهستانی دربرگرفتهاست. بلندترین کوههای آن عبارتاند از: الوند جنوبی (بلندترین قله ح 111،3متر) و الوند غربی (بلندترین قله ح 065،3 متر)و همچنین درهسیب (بلندترین قله ح 945،2 متر)، چشمه (بلندترین قله ح 820،2 متر)، شیرخانی (بلندترین قلهح 811، 2 متر) و نسار (بلندترین قله ح 771،2 متر؛ جعفری، ج 3، ص 479).رود دائمی لَعلبار/ خرقاب (در این شهرستان با نام قمرود) به همراه ریزابه دائمیاش به نام رِیحان (بهطول ح 63 کیلومتر) و نیز دو ریزابه فصلی ریحان به نامهای خشک (به طول ح 45 کیلومتر) و بُزیجان (بهطول حدود سی کیلومتر) در شهرستان خمین جاریاند (همان، ج 2، ص130، 208، 245، 337).آب و هوای شهرستان معتدلِ سرد است و درختان بادامکوهی و مو وحشی و گیاهان گل گاوزبان، خاکشیر، آویشن، کاسنی، شیرینبیان و گوَن کتیرا از پوشش گیاهی آنجاست (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 59، ص 84ـ85). اهالی آن علاوه بر کاشت گندم، جو، چغندرقند و حبوبات و باغداری، به قالیبافی و کار در کارخانههای نخ و ماشینآلات کشاورزی اشتغال دارند (همان، ج 59، ص 85). کار در معادن سرب و سنگ چینی ابری (سنگ ساختمانی) و سنگ لاشه ساختمانی از دیگر اشتغالات اهالی آنجاست (رجوع کنید به همان، ج 59، ص 84).جمعیت شهرستان در سرشماری 1385ش، 840،108 تن بود که 553،65 تن (22ر60%) شهرنشین و بقیه روستایی بودند (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، ذیل «استان مرکزی»).از لحاظ تقسیمات کشوری، در آبان 1316 خمین از بخشهای شهرستان گلپایگان از استان ششم، خوزستان و لرستان بود (رجوع کنید به ایران. قوانین و احکام، ص 88). سپس در 1329ش، از بخشهای توابع شهرستان محلات از استان تهران شد (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 2، ص بیستو هشت) و در اسفند 1337 از شهرستانهای توابع استانمرکزی گردید (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور، ذیل «استان مرکزی»؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، ذیل «استان مرکزی»).قسمتی از منطقه حفاظت شده هفتاد قُله با حیاتوحش غنی و متنوع مانند پلنگ، گربه وحشی و انواع مار و عقاب طلایی، سرچشمه رضاآباد و کوه هفتسواران در آبادی دِهنو از مکانهای طبیعی و گردشگری آنجاست (رجوع کنید به درویشصفت، ص 91؛ ناصریفرد، ص 31).از آثار قدیمی این شهرستان میتوان به امامزادههای آن اشاره کرد که تاریخ بنای برخی از آنها به دوره ایلخانی وصفویه بازمیگردد (رجوع کنید به ناصریفرد، ص30ـ31). همچنین قلعه حشمتالدوله، حاکم کمره، در آبادی میشیجان، قلعه یوجان از بناهای دوره قاجاریه در آبادی یوجان، قلعه شمس در دویست متری جنوب قلعه یوجان (همانجا؛ مرادینیا، 1384ش، ص 23ـ 24) و نیز پل قدیمی مربوط به دوران صفویه در آبادی اسلامآباد و حمام تاریخی آبادی لکان نیز از آثار قدیمی این شهرستان به شمار میآیند (رجوع کنید به مرادینیا، 1384ش، ص 24؛ ناصریفرد، همانجا؛ برای اطلاع بیشتر از آثار تاریخی این شهر رجوع کنید به ناصریفرد، 1385ش؛ فرهادی، ج 2، ص 24؛ مرادینیا، 1384ش، ص 20ـ 25).2) شهر خمین، مرکز شهرستان خمین. در ارتفاع 1815 متری و در 62 کیلومتری جنوبشرقی شهر اراک، در محل تلاقی راههای اصلی اراک به گلپایگان و خوانسار، در استان اصفهان و اراک به الیگودرز، در استان لرستان، و نیز الیگودرز به قم واقع است (رجوع کنید به جعفری، ج 3، ص 479؛ نقشه کامل ایران امروز). خمین در دشت قرار دارد و رود خشک (در این مکان با نام خمین) در این شهر جاری است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 59، ص 86).بیشترین دمای شهر ْ40 در اوایل مرداد، کمترین آن ْ16- در اواسط بهمن و میانگین بارش سالیانه آن 9ر224 میلیمتر است (رجوع کنید به سازمان هواشناسی کشور، ص530).جمعیت شهر در سرشماری 1385ش، 031،64 تن بوده است (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، همانجا)؛ در چند دهه گذشته، دستههایی از کولیها در اطراف شهر خمین بهسر میبردند (رجوع کنید به نوذری، ص 129ـ130). خمین در 1330ش شهر شد (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، همانجا). آثار تاریخی شهر عبارتاند از: بقعه امامزاده ابوطالببن زیدبن حسن مجتبی علیهالسلام، از بناهای دوره صفوی و امامزاده محمد، از نوادگان امام حسن علیهالسلام (ناصریفرد، ص 29ـ 31)؛ بقعه بابااحمد در محله «گوشه عظیم»؛ مسجدجامع و بازار قدیمی با تیمچه حاجتوکلی، از دوره قاجار؛ و چندین کاروانسرا، از دورهای که خمین انبارغله (رجوع کنید به ادامه مقاله) منطقه بوده است (رجوع کنید به همان، ص 35ـ36، 80ـ81؛ سمیعی، ج 1، ص 146)؛ منزل پدر امام خمینی، در محله رازی خمین که تاریخ احداث آن به اواسط دوره قاجار میرسد؛ قلعه سالار محتشم، متعلق به اواسط دوره قاجار، که میرزاعلیخان کمرهای، معروف به سالار محتشم آن را بنا کرده و در ضلع شرقی آن، قلعه حاججلال لشکر واقع است (ناصریفرد، ص 44؛ مرادینیا، 1384ش، ص 22ـ25). در دوره پهلوی دوم، در کنار رود خمین منبری سنگی وجود داشت که به منبر سنگی «قلعه سنگ» سیرجان بسیار شبیه بود. این منبر احتمالا پلکان یک آتشدان بوده است (رجوع کنید به فرهادی، ج 1، ص 47؛ نیز رجوع کنید به ورجاوند، ص 111ـ115). به گفته فرهادی (همانجا) با پیشرفت خانههای مسکونی به کناره جنوبی رودخانه، این منبر در خانهای مسکونی قرار گرفت.نام خمین، که گاه خومین هم تلفظ میشود (رجوع کنید به جعفری، همانجا)، در منابع به صورتهای خُمَیهْن، حمهین، خمابین و خمابینی هم آمده است (برای نمونه رجوع کنید به قمی، ص 191؛ حمزه اصفهانی، ص 28؛ مجدی، ص 773ـ774).گفته میشود چون خمین به دستور همای/ خمای، دختر بهمن، ساخته شده (رجوع کنید به ادامه مقاله)، به همایون موسوم و به سبب کثرت استعمال، به خمابینی/ خمابین و خمین تبدیل شده است (رجوع کنید به مجدی، همانجا؛ پورداود، بخش 1، ص 9). باتوجه به ویژگیهای جغرافیایی آن شاید خمین از خم، همان کُم به معنای قنات باشد، یعنی محلی منسوب به قنات (مهریار، ج 1، ص 347). همچنین میتوان آن را خُمیهن، ترکیبی از خمای یا همای دختر بهمن و «میهن» به معنای جایگاه و خانومان(رجوع کنید به پورداود، همانجا)، دانست که باهم به معنای «جایگاههما» است.شهر خمین در ناحیه تاریخی تَیْمُره/ کَمَره قرار داشته است، چنانکه حمزه اصفهانی (همانجا؛ نیز رجوع کنید به مجمل التواریخ و القصص، ص 54ـ55) از بنای شهر حمهین به دستور همای جهرآزاد/ چهرآزاد در رستاق تیمره یاد میکند که بعدها اسکندر آن را ویران میسازد. قمی (همانجا) مینویسد موبد موبدان در دیه خمین، باغی با هزار خانه و باغ رز بنا کرد و با خانوادهاش در آن ساکن شد؛ پس از مدتی دختر شهران، به نام بانو (شاید شهربانو یا شهرانبانو رجوع کنید به همان، ص 191، پانویس 4)، خمیهن را بنا کرد و با مهریاربن موبد در آنجا ساکن شد.بلاذری (ص 436ـ440) در گزارش خود از فتح قم و کاشان و تیمره به دست مسلمانان، نامی از خمین نبرده است، اما قمی (ص 215) از مسجدی منسوب به ابوموسی اشعری، فاتح تیمره، در خمین یاد میکند.در سده یازدهم، خمین از قرای بزرگ کمره با آب و هوای سرد معتدل بود و غله و پنبه بسیار خوب و نیز انگور داشت و اهالی آن، همگی، شیعه بودند (مجدی، همانجا). بعدها بعضی روستاهای ناحیه خمین، مانند لیلیان، ارمنینشین شدند (رجوع کنید به جکسون ، ص 248)، اما امروزه بیشتر ارمنیها روستاها را ترک کردند (رجوع کنید به فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 59، جاهای متعدد).در دوره قاجار خمین حاکمنشین کمره بود (رجوع کنید به محمدحسن میرزا مهندس و علیخان مهندس، ص 131؛ ناصرالدین قاجار، ص 43) و پانصد خانوار جمعیت داشت (چریکوف ، ص 76ـ 77). به گفته چریکوف (همانجا) بیشتر خانههای آن دارای درِ سنگی بوده است. خمین در 1311 ضمیمه لرستان شد (رجوع کنید به فهرست اسناد علاءالدوله و حشمتالدوله، ص 387). از حوادث مهم دهههای نخست سده چهاردهم، ناامنی راههای خمین (رجوع کنید به جکسون، همانجا) و حمله اشرار، بهویژه زلّقیها به آنجا و سنگربندی مردم شهر بود (رجوع کنید به امام خمینی، ج 11، ص 12). خمین در این دوران در تأمین گندم ناحیه، بهویژه شهر اصفهان، نقش مهمی داشت (رجوع کنید به مهریار، ج 1، ص 346؛ نیز رجوع کنید به مرادینیا، 1384ش، ص110ـ113) و از توابع ولایات ثلاث (کمره، گلپایگان و خوانسار) بهشمار میرفت (رجوع کنید به سمیعی، ج 1، ص 55).مردم خمین در جریان قیام و مبارزه با رژیم پهلوی نقش عمدهای داشتند. واکنش مردم به برخی رخدادهای آن زمان از جمله قیام خونین پانزده خرداد 1342 و شهادت حاج سیدمصطفی خمینی، فرزند امام خمینی، در آبان 1356 در نجف، درخور توجه است. آتشسوزی گسترده خمین در 25 آبان 1357 نیز از وقایع مهم آن زمان است (مرادینیا، 1384ش، ص 160ـ190؛ همو، 1377ش، ص 83ـ88).بزرگان بسیاری به خمین منسوباند از جمله: امام خمینی*، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، سیدمصطفی مجتهد کمرهای، پدر امام خمینی، و آیتاللّه سیدمرتضی پسندیده*.نیز رجوع کنید به کمره*منابع : امامخمینی، صحیفه نور، ج 11، تهران 1361ش؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1316، تهران : روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، ?]1316ش[؛ ایران. وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران، تهران 1355ش؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبتاحوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 2، تهران 1329ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری : آذر 1385، ]تهران 1385ش[؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ بلاذری (بیروت)؛ ابراهیم پورداود، فرهنگ ایران باستان، بخش 1، تهران 1356ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ چریکوف، سیاحتنامه مسیوچریکف، ترجمه آبکار مسیحی، به کوشش علیاصغر عمران، تهران 1379ش؛ حمزةبن حسن حمزه اصفهانی، کتاب تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلوة و السلام، برلین 1340؛ علیاصغر درویش صفت، اطلس مناطق حفاظت شده ایران، طرح: معاونت محیط زیست و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، تهران 1385ش؛سازمان هواشناسی کشور، سالنامه آماری هواشناسی : 76ـ 1375، تهران 1378ش؛ عزیزاللّه سمیعی، دانشنامه رجال و حاکمان کمره و جاپلق: شرححال، شجرهنامه و نمونه آثار 467 تن از بزرگان و نامداران منطقه کمره (شهرستان خمین) و جاپلق، اراک 1382ش؛ مرتضی فرهادی، نامه کمره، تهران 1369ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج 59 : گلپایگان، تهران : سازمان جغرافیائی نیروهای مسلّح، 1369ش؛ فهرست اسناد علاءالدوله و حشمتالدوله، مؤلف: دفتر پژوهش و تحقیقات سازمان اسناد ملی ایران، ]تهران ?1370ش[؛ حسنبن محمد قمی، تاریخ قم، ترجمه حسنبن علی قمی، چاپ محمدرضا انصاری قمی، قم 1385ش؛ محمدبن ابیطالب مجدی، زینتالمجالس، تهران 1362ش؛ مجملالتواریخ و القصص، چاپ محمدتقی بهار، تهران : کلاله خاور، 1318ش؛ محمدحسن میرزامهندس و علیخان مهندس، سفرنامه تهران ـ شیراز و شرح منازل بین راه، در دو سفرنامه از جنوب ایران در سالهای 1256 ه .ق و 1307ه .ق، چاپ علی آلداود، تهران : امیرکبیر، 1368ش؛ محمدجواد مرادینیا، خمین در انقلاب: رخدادهای انقلاب اسلامی در خمین (1357ـ1340ه .ش)، ]تهران[ 1377ش؛ همو، خمین درگذر تاریخ، به انضمام شرح زندگی خاندان امام خمینی (ره) و رجال خمین، تهران 1384ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن :1385 نتایج تفصیلی کل کشور، 1385ش.Retrieved Feb. 20. 2010, from http://www.sci.org.ir/ portal/ faces/ public/census85/census85.natayej/census85. rawdata;محمد مهریار، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، اصفهان 1382ـ1387ش؛ ناصرالدین قاجار، شاه ایران، سفرنامه عراق عجم : بلاد مرکزی ایران، تهران 1362ش؛ محمد ناصریفرد، آثار تاریخی خمین، قم 1385ش؛ نقشه کامل ایران امروز، مقیاس 000، 600،1:1، تهران : گیتاشناسی، 1386ش؛ عزتاللّه نوذری، ایلات و کولیهای استان مرکزی، شیراز 1376ش؛ پرویز ورجاوند، وقلعه سنگ، سیرجان و آتشدان سنگی آن»، مجله بررسیهای تاریخی، سال 7، ش 3 (مرداد ـ شهریور 1351)؛Abraham Valentine Williams Jackson, Persia past and , New York 1906. present: a book of travel and research