خمسه ایلات

معرف

اتحادی از پنج ایل و طایفه اینانلو*، باصِری*، بَهارلو*، عرب* و نَفَر* در فارس (فسائی، ج 2، ص 1578؛ بهمن‌بیگی، ص 54ـ55؛ قهرمانی‌ابیوردی، ص 488ـ494)
متن
خمسه، ایلات، اتحادی از پنج ایل و طایفه اینانلو*، باصِری*، بَهارلو*، عرب* و نَفَر* در فارس (فسائی، ج 2، ص 1578؛ بهمن‌بیگی، ص 54ـ55؛ قهرمانی‌ابیوردی، ص 488ـ494). سه ایل اینانلو، بهارلو و نفر ترک‌تبارند (فسائی، ج 2، ص 1573، 1577، 1583) و به ترکی سخن می‌گویند. ایل باصری فارسی‌زبان است (بارت ، ص 1) و ایل عرب تا قرن سیزدهم زبان قومی خود را از دست داد و از آن فقط لهجه‌ای باقی ماند و گویشوران آن امروز فارسی را به لهجه عربی تکلم می‌کنند (فسائی، ج 2، ص 1578). درباره سابقه این ایلات و طوایف اطلاع چندانی وجود ندارد و بیشتر پژوهشگران صرفآ مطالب فارسنامه ناصری فسائی را تکرار کرده‌اند. مسعود کیهان (ج 2، ص 86)، ایلات خمسه به استثنای ایل عرب را از قشقاییانی پنداشته است که به‌تدریج تخته‌قاپو* (ساکن دائمی) شده‌اند. ایلات خمسه در شرق و جنوب‌شرق فارس به سر می‌برند؛ سردسیر ایلات خمسه در شمال‌شرقی این منطقه در شهرستان داراب، حاجی‌آباد، لارستان، قُنقُری، سرچامان،فسا، بَوّانات، جُوَیم و گرمسیر آنها در جنوب‌شرقی فارسقرار دارد و بعضی چادرنشینان ایل عرب تا قرن سیزدهم،بخشی از فصول سرد سال را در شهرستان رودان در استان هرمزگان می‌گذرانیدند. فاصله میان دورترین نقطه سردسیری تا دورترین منطقه گرمسیری ایلات خمسه بالغ بر شش‌صد کیلومتر بود (فسائی، ج 2، ص 1576ـ1578؛ دومورینی ، ص 33، 36؛ ایرجی، ص 2).اهمیت ایلات خمسه و گستردگی منطقه جغرافیایی آنها موجب گردید کمیسیون نقشه اداری و بودجه شهرستانِ وزارت داخله در 1331 یکی از سه ولایت اصلی فارس را ولایت خمسه* نام‌گذاری کند (رجوع کنید به دومورینی، ص 14).عنوان ایلات خمسه نخستین‌بار ظاهرآ در فارسنامه ناصری به‌کار رفته‌است؛ فسائی در شرح احوال علی‌محمدخان قوام‌الملک دوم می‌نویسد: «در 1278 محالّ داراب را به ضمیمه حکومت ایلات خمسه اینانلو و باصری و بهارلو و عرب و نفر... ده سال تمام از قرار سالی به مبلغی به مقاطعه قبول نمود» (ج 2، ص 967؛ نیز رجوع کنید به ج 1، ص 848ـ849، ج 2، ص 1578). منظور فسائی از این عنوان، فقط بیان اسامی ایلات پنج‌گانه به صورت جداگانه بوده و هیچ مفهوم اداری ـ اجتماعی به صورت اتحادیه مورد نظر او نبوده است. به هر رو، این عنوان و اصطلاح‌به سرعت پذیرفته و در اسناد مکتوب وارد شد. چنان‌که خُفیه‌نویسان کنسولگری انگلیس در شیراز در فاصله سالهای 1291ـ1322، بارها از «خمسه» و «ایلات خمسه» نام برده‌اند(رجوع کنید به وقایع‌اتفاقیه، ص 128، 141، 158، 171، 234، 251 و جاهای دیگر). درباره پیدایش ایلات خمسه بعضی پژوهشگران عقیده دارند ائتلاف عشایر خمسه در دوره قاجار برای تضعیف قدرت قشقاییها و مقابله با نفوذ آنان تشکیل شد (رجوع کنید به بیات، ص 24؛ ایوانوف ، ص 97)؛ و حتی در یکی از تحقیقات‌اخیر، این نظر به گزارش فارسنامه ناصری از اخبار سالهای 1277ـ 1278 (ج 1، ص 823ـ824) مستند شده است (رجوع کنید به دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «ایلات خمسه»). در حالی که در گزارشهای دیگر به این موضوع و دخالت طهماسب‌میرزا مؤیدالدوله، حاکم فارس، اشاره‌ای نشده‌است و همچنین در منابع از واگذاری حکومت لارستان و محالِّ سبعه به میرزاعلی‌محمدخان قوام‌الملک یاد شده است (برای نمونه رجوع کنید به فسائی، ج 1، ص 848ـ 849؛ قهرمانی‌ابیوردی، ص 488) و دومورینی (ص 33ـ34) فقط از تشکیل اتحادیه خمسه در مقابل قشقایی توسط قوام‌الملک، بدون اِخبار از دخالت دولت یا هرکس دیگری در شکل دادن به چنین اتحادیه‌ای سخن گفته است. سخن دومورینی با ادعای ابراهیم‌خان قوام، پنجمین و آخرین حاکم ایلات خمسه از خاندان قوام‌الملک، مبنی بر اینکه علی‌محمدخان قوام‌الملک برای ایجاد موازنه در برابر قشقاییها اتحادیه خمسه را تأسیس کرد (رجوع کنید به بارت، ص 3، 86ـ88)، تاحدی سازگار است. به نظر می‌رسد اصطلاح ایل خمسه در دوره حکومت ده ساله علی‌محمدخان قوام‌الملک بر داراب و ایلات پنج‌گانه (1278ـ1288) وضع شده‌است و البته استمرار حکومت علی‌محمدخان قوام‌الملک و اعقابش ــرقیبان و مخالفان سنّتی و همیشگی ایلخانان قشقایی ــ بر این نواحی، خواه‌ناخواه بلوکی در مقابل قلمرو ایل قشقایی ایجاد می‌کرد و این رقابتها ایلات پنج‌گانه را به صورت یک واحد عشایری باهویت مستقل درمی‌آورد (فسائی، ج 2، ص 967).رقابت مداوم ایلخانان قشقایی و حکام ایلات خمسه، به‌خصوص در نیمه اول قرن چهارم، عامل بسیاری از حوادث تلخ و ناآرامیهای فارس بود و آسیبهای بسیار بر عموم مردم وارد کرده بود (دومورینی، ص 34؛ ایوانوف، همانجا). در دوره قاجار، در ایلات خمسه دو کنش سیاسی ناهمسو دیده می‌شود : بهره‌گیری خاندان قوام‌الملک از سران و تفنگچیان ایلات خمسه در جهت اهداف خود، و دیگری شورشها و حرکتهای خودانگیخته و عصیان‌جویانه درون این ایلات که به شکل شورشهای خانها برضد این خاندان و حکومت شیراز نمود می‌یافت (شهبازی، ص 77). از جمله اینکه بیشتر ایلات‌خمسه در شورش عشایری 1308ش فارس از متحدان قشقایی بودند (بیات، ص 52ـ53؛ ایوانوف، ص 268) و در شورش علی‌خان سالار حشمت، برادر صولت‌الدوله، برضد دولت در 1311ش، گروههایی از تفنگچیان ایل نفر نیز شرکت داشتند (بیات، ص 127).در 1334 و پس از قیام ژاندارمری و دموکراتهای فارس در برابر دخالت انگلیس در امور ایران و اخراج حبیب‌اللّه‌خان قوام‌الملک، کفیل دست‌نشانده انگلیس بر حکومت فارس، کمیته حافظان استقلال که رهبری قیام را در اختیار داشت، منصورالسلطنه عرب از مخالفان قوام‌الملک را به ریاست ایلات خمسه منصوب کرد، اما پس از دخالت نظامیان و مأموران سیاسی انگلیس و بازگشت قوام‌الملک به فارس با تجهیزات و پول و نیرویی که انگلیسیها در اختیار وی قرار داده بودند، منصورالسلطنه ریاست خمسه را ترک گفت و همراه بسیاری از کلانتران و خانهای ایلات خمسه به قوام‌الملک پیوست (ابرلینگ ، ص 135؛ رکن‌زاده آدمیت، ج 1، ص 269ـ272،279ـ281). در جریان رشد اعتراضهای ملی به مداخله انگلیس در امور ایران در سالهای 1335 و 1336، گروههایی از ایلات خمسه به قشقاییان و طرفداران صولت‌الدوله پیوستند و در حوادث جنگی همان سالها شرکت کردند (شهبازی، همانجا؛ ایرجی، ص 83)، اما بعضی از آنها چندی بعد با تمهیدات ابراهیم‌خان قوام‌الملک به اردوی وی پیوستند و در جنگ و گریز با قوای صولت‌الدوله شرکت کردند (ایرجی، ص 107).جمعیت ایل خمسه که در 1312 بالغ بر 870،29 خانوار تخمین زده می‌شد (ایوانوف، ص 96)، براساس سرشماری 1387ش، برابر 036،38 تن و 461،7 خانوار بوده است (مرکز آمار ایران، ص 38). این کاهش چشمگیر جمعیت ناشی از رشد وسیع یکجانشینی و غلبه شهرنشینی بر کوچ‌نشینی در دهه‌های اخیر بوده است.منابع : ناصر ایرجی، ایل قشقایی در جنگ جهانی اول، تهران 1378ش؛ میخائیل سرگی‌یویچ ایوانوف، عشایر جنوب (عشایر فارس) : قشقایی، خمسه، کهگیلویه، ممسنی، ترجمه کیوان پهلوان و معصومه داد، تهران 1385ش؛ محمد بهمن‌بیگی، عرف و عادت در عشایر فارس، تهران 1324ش؛ کاوه بیات، شورش عشایری فارس : 1309ـ1307ه .ش.، تهران 1365ش؛ دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران 1367ش ـ، ذیل «ایلات خمسه» (از علی بلوکباشی)؛ گوستاو دومورینی، عشایر فارس : اصلاحات اداری، ترجمه جلال‌الدین رفیع‌فر، تهران 1375ش؛ محمدحسین رکن‌زاده آدمیت، فارس و جنگ بین‌الملل، ج 1، تهران 1312ش؛ عبداللّه شهبازی، مقدمه‌ای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران 1369ش؛ حسن‌بن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، چاپ منصوررستگار فسائی، تهران 1382ش؛ مظفر قهرمانی ابیوردی، تاریخ وقایع عشایری فارس، تهران 1373ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده :1387 نتایج تفصیلی کل کشور، تهران 1388ش؛ وقایع اتفاقیه، مجموعه گزارشهای خفیه‌نویسان انگلیس در ولایات جنوبی ایران از سال 1291 تا 1322 قمری، چاپ سعیدی سیرجانی، تهران: نوین، 1362ش؛Fredrik Barth, Nomads of south Persia: the Basseri tribe of the Khamseh confederacy, Oslo 1965; Pierre Oberling, The Qashqa('i nomads of Fa(rs, The Hague 1974.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 16
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده