خلیل صادق، محمد، فقیه حنفی، صوفی، ادیب و شاعر لبنانی در قرن سیزدهم و چهاردهم. او در 1282 در خانوادهای سرشناس در طرابلس شام به دنیا آمد. مقدّمات علوم دینی را در این شهر گذراند. سپس برای تکمیل تحصیلاتش به الازهر رفت و از نُه تن از استادانش اجازه افتا و تدریس گرفت. استادش، محمد انباری، وی را با تصوف آشنا کرد و خلیل صادق پیرو طریقت شاذلیه* شد. او از ابوالمحاسن محمد قاووقچی (متوفی 1305، از مهمترین مروجان شاذلیه در طرابلس) اجازه دریافت کرد. وی همچنین در وطن خود از عالمانی چون محمود نشّابه، درویش تَدْمُری و عبدالرزاق رافعی بهره علمی برد (رجوع کنید به میقاتی، ص78؛ عبداللّه حبیب نوفل، ص188؛ درنیقه، 1984، ص172ـ173). در پارهای منابع، عبدالقادر خطیب و محمد خانی نیز از مشایخ اجازه خلیل صادق دانسته شدهاند (رجوع کنید به درنیقه، 1984، ص173؛ عبداللّه حبیب نوفل، همانجا)، که ظاهرآ مراد از آن دو به ترتیب محمد ابونصربن عبدالقادر خطیب و عبدالمجیدبن محمدخانی است.خلیل صادق پس از استقرار در طرابلس، به تدریس در مدرسه شمسیه پرداخت و نیز تدریس در مسجد محمود سنجیق را برعهده گرفت. از جمله شاگردانش، پسرش سامی صادق و محمد شفیقالملک بودند (رجوع کنید به عبداللّه حبیب نوفل، همانجا؛ درنیقه، 1984، ص 173ـ174). خلیل صادق سپس به نشر و ترویج طریقت شاذلیه همت گماشت و از بزرگان این طریقت در طرابلس شد (درنیقه، 1984، ص 173). وی همچنین به آموزش زبان و ادبیات عربی، بهویژه شعر عربی، اهتمام بسیار داشت. سرودههای او بیشتر ناظر به آموزش و توضیح احکام شرعی است (رجوع کنید به محمود حمد سلیمان، ص 222؛ نزیه کباره، ص 477ـ478). خلیل صادق از پذیرش مناصب دولتی و معاشرت با مردم دوری میکرد. وی که به کثرت علم و داشتن اخلاق نیکو ستوده شده است، در 1333 در طرابلس وفات یافت (سمیح وجیه زین، ص 512؛ عبداللّه حبیب نوفل، ص 188ـ189).خلیل صادق آثار ارزشمندی در ادبیات عرب، نحو، تصوف و فقه نگاشته است، از جمله: مِنْحَةُالخَلیل فی مِدْحةالجلیل، کهقصیدهای است طولانی در مدح پیامبر اکرم (بیروت 1308)؛ وِرْدُ الاسرار فی وِرْدالاذکار، اثری منظوم درباره ادعیه و اذکار و تعالیم شاذلیه (طرابلس 1316)؛ شرح حِزْبالبَرّ علیبن عبداللّه شاذلی* (مؤسس مراکشی فرقه شاذلیه) به نام مَنْحُ البَرّ؛ مناداة الخلیل فی مناجاة الجلیل (رجوع کنید به عبداللّه حبیب نوفل، ص 189؛ درنیقه، 1421، ص 349؛ نزیه کباره، ص 479)؛ موارد اللسان؛ الکَلِمُ الحِسان فی عِلم اللِسان؛ فهمالخلاص مِن وَهَمِ الخواص؛ الهدایة فی البدایة (رجوع کنید به انیس ابیض، ص 101ـ103)؛ دیوان اشعار او با نام نظم القلائد فی نظم القصائد (درنیقه، 1984، ص 174)؛ و الفَحاوی المرعِیَّة فی الفتاوی الشَّرْعیَّة، اثری فتوایی مشتمل بر برخی ابواب فقهی از جمله نماز، روزه، نکاح، طلاق، وقف، بیع، ضَمان و ارث (رجوع کنید به انیسابیض، ص207ـ228).از دیگر آثار اوست: سننالاخیار المسلسلة فی سند الاخبار المسلسلة؛ کنزالصلات فی صیغ الصلوات؛ حُسْنُ المَبْنی فی اسماءاللّه الحسنی؛ و الاحساب الغالیة فی الانساب العالیة (رجوع کنید به عبداللّه حبیب نوفل؛ درنیقه، 1984؛ نزیه کباره، همانجاها).منابع : انیس ابیض، الحیاة العلمیة و مراکز العلم فی طرابلس خلال القرنالتاسععشر، طرابلس ?] 1405/ 1985[؛ محمداحمد درنیقه، الطرق الصوفیة و مشایخها فی طرابلس، طرابلس 1984؛ همو، معجم اعلام شعراء المدح النبوی، چاپ یاسین ایوبی، بیروت 1421/2000؛ سمیح وجیه زین، تاریخ طرابلس قدیمآ و حدیثآ منذ اقدم الازمنة حتی عصرنا الحاضر، بیروت 1389/1969؛ عبداللّه حبیب نوفل، تراجم علماء طرابلس و ادبائها، طرابلس 1984؛ محمود حمد سلیمان، علماء طرابلس و شعراءها فی القرن العثمانی الاخیر، طرابلس 1424/ 2003؛ محمد نورالدین عارف میقاتی، طرابلس فیالنصف الاول من القرن العشرین اوضاعها الاجتماعیة و العلمیة و الاقتصادیة و السیاسیة، ]طرابلس [1398/1978؛ نزیه کباره، ادباء طرابلس و الشمال فی القرنین التاسع عشر و العشرین، طرابلس 1986.