خلیلآباد، شهرستان و شهری در استان خراسان رضوی.1) شهرستان. واقع در قسمت جنوبی استان خراسان رضوی و مشتمل است بر دو بخش مرکزی و ششطراز و دهستانهای رُستاق حومه، کویر و شِشطَراز/ ششتراز و شهرهای کُنْدُر (رجوع کنید به ادامه مقاله) و خلیلآباد که مرکز بخش محسوب میشود (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1390ش، ذیل «استان خراسان رضوی»).آب و هوای شهرستان خلیلآباد معتدل خشک است. کوه خَرْسَنگذاری (مرتفعترین قله 205،1 متر) در 29 کیلومتری جنوبغربی شهر کاشمر واقع است (جعفری، ج 1، ص 232). رود فصلی کال ششطراز/ ششتراز بهطول حدود 78 کیلومتر،ریزابه کالشور کاشمر، نخست با جهت غربی سپس جنوبغربی در بخش خلیلآباد جریان دارد (همان، ج 2، ص 369). کویر درونه در جنوب آبادی اسماعیلآباد، در 63 کیلومتری جنوبغربی شهر برداسکن* گسترده شده است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 42، ص 5).اهالی شهر در کنار کشاورزی و باغداری به بافت قالی اشتغال دارند. قالی و کشمش عمدهترین صادرات آنجاست (همان، ج 42، ص 25، 41ـ42، 49، 115ـ116، 148).در 1385ش شهرستان خلیلآباد 993،44 تن جمعیت داشته که از این تعداد 109،14 تن (ح 5ر31%) شهرنشین بودهاند (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، ذیل «استان خراسان رضوی»). راه اصلی برداسکن ـ کاشمر از میان شهرستان خلیلآباد میگذرد.از لحاظ تقسیمات کشوری، در حدود 1323ش دهستانهای ششطراز و رستاق جزو شهرستان کاشمر از استان نهم (خراسان) بود (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 3، ص 189). در 1325ش، بخش خلیلآباد در شهرستان کاشمر ایجاد شد (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، ذیل «استان خراسان»). در 1382ش، بخش خلیلآباد شهرستانی از توابع خراسان شد (رجوع کنید به همو، 1390ش، همانجا) و پس از تقسیم خراسان به سه استان خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی در 1383ش (رجوع کنید به خراسان*)، شهرستان خلیلآباد تابع خراسان رضوی شد.آثار تاریخی و اماکن زیارتی آن عبارتاند از: مزار بیبی حور و بیبینور در آبادی جابوز، در بیست کیلومتری مغرب شهر خلیلآباد؛ مزار امامزاده قاسم در بیرون آبادی اَرْغا در هفت کیلومتری جنوبغربی شهر خلیلآباد؛ قدمگاه منسوب به حضرت امام علی علیهالسلام در آبادی دهنو/ دهنو (خسروی، ص 129ـ130).شهرستان خلیلآباد قسمتی از ناحیه قدیم ترشیز* است. برخی مکانهای آن قدیمی است، از جمله شهر کندر، در 15 کیلومتری جنوبغربی شهر خلیلآباد که در 1384ش شهر شد (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1390ش، همانجا) و در سرشماری 1385ش، 5700 تن جمعیت داشت (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، همانجا). از آثار تاریخی آن قلعه خرابهای از دوره سلجوقیان (حک : 429ـ552) روی تپه کندر در جنوبغربی شهر است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 42، ص 41؛ نیز رجوع کنید به خسروی، ص 97).جغرافینویسان سده چهارم کندر را از شهرهای بزرگ نیشابور، در میان راه قائن ـ نیشابور، واقع بر کوه در فاصله دو برید یا یک روز از شهر طُرَیثیث (ترشیز) و دو مرحله یا دو روز از نیابَذ (گناباد) یاد کردهاند (رجوع کنید به ابنحوقل، ص 427، 433، 456؛ اصطخری، ص 256؛ جیهانی، ص 168؛ مقدسی، ص 351). در این میان مؤلف حدودالعالم من المشرق الی المغرب (ص90) آن را از شهرکهای حدود کوهستان و نیشابور با کشت و کار بسیار معرفی کرده است. از اواخر سده پنجم تا اواسط سده هفتم حکام خراسان و ناحیه ترشیز از اسماعیلیان، در برابر امرای سلجوقی حمایت میکردند که گاه به جنگهایی میان آنان میانجامید؛ ناحیه کندر نیز از این درگیریها در امان نبود (رجوع کنید به ابناثیر، ج10، ص 392ـ393، 631ـ632؛ رشیدالدین فضلاللّه، ج 2، ص 981ـ982؛ حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده، ص 489، 518). ادریسی در سده ششم (ج 1، ص 464، ج 2، ص690) از بازاری معمور در قلعه جدید در کندر خبر داده است؛ سمعانی نیز در همین سده بهطور غیرمستقیم به وجود کهندژ در آن اشاره کرده است (رجوع کنید به ج 5، ص 102). از سده هفتم به بعد، از کندر به عنوان قریه یاد شده است (رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل «کُنْدُر»؛ ابوالفداء، ص 443؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله). قزوینی در سده هفتم (ص300) از حاصلخیزی و درآمد بسیار آن مطالبی دارد. کندر در سده نهم جزو ولایت قُهستان بود (رجوع کنید به حافظ ابرو، ص 28، 31). در دوره صفویه، در جریان نبرد میان علیقلیخان و مرشد قلیخان در 994 در ولایت ترشیز، کندر مقر سپاهیان علیقلیخان بود (رجوع کنید به جُنابدی، ص 658ـ661). در دوره ناصری (حک : 1264ـ1313) کندر از قرای ناحیه بُست ضبط شده است (رجوع کنید به اعتمادالسلطنه، ج 1، ص 355). در 1321، زمینلرزه به کندر آسیب بسیار رساند (امبرسز و ملویل ، ص 69). در حدود1330 آبادی کندر بیش از دو هزار تن جمعیت داشت (رجوع کنید به رزمآرا، ج 9، ص350). عمیدالملک کندری، وزیر طغرلبیگ سلجوقی، از بزرگان منسوب به کندر و در آنجا مدفون است (رجوع کنید به ابناثیر، ج10، ص 31، 33). بهگمان سمعانی (همانجا)، ادیب بزرگ ابوسعید احمدبن حسینبن محمد کندری (متوفی 538) نیز به کندر منسوب است.کِشْمَر، واقع در دهستان ششطراز، نیز از آبادیهای قدیم این شهرستان بهشمار میرود که با دو آبادی دیگر، به نامهای آبْنو/ آبنو و علیآباد، یک واحد روستایی بهنام علیآباد را تشکیل دادهاند. از آثار قدیم آن مقبره یا برج علیآباد (برج کشمر/ برج کشمار) است. گنبد آجری این برج منارهایشکل، مخروطی است و دو پوشه به ارتفاع هجده متر دارد. شکل داخلی بنا هشت گوش و محیط داخلی آن 22 متر و محیط خارجی آن 42 متر است (خسروی، ص 113، نیز رجوع کنید به تصاویر بین ص 128ـ 129؛ مشکوتی، ص 91ـ92).در متون قدیم از درخت سروی در کشمر/ کاشمر یاد شده، که زردشت آن را از بهشت آورده بوده است. این درخت در 232 هنگام بنای جعفریه سامرا به دستور متوکل عباسی و با وجود مخالفت زردشتیان قطع و به سامرا منتقل شد (رجوع کنید به فردوسی، ج 6، ص 68ـ70؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب، ص 143؛ اعتمادالسلطنه، ج 1، ص 673ـ674؛ نیز رجوع کنید به ترشیز*). در سده هفتم کَشْمَر از قرای نیشابور ضبط شده (رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل «کَشْمَر») و در سده هشتم قصبه ولایت ترشیز بوده است (رجوع کنید به حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده، همانجا). در قرن نهم کشمر جزو ولایت قهستان محسوب میشده است (رجوع کنید به حافظابرو، ص 31).رزمآرا (ج 9، ص 325) آبادی کشمر را با باغهای انار، انجیر و انگور و دارای محصولاتی مانند غلات، پنبه و زیرهسبز معرفی کرده است.2) شهر. مرکز بخش خلیلآباد. این شهر در ارتفاع 975 متری، در هفده کیلومتری مغرب شهر کاشمر و در مسیر راه اصلی کاشمر ـ برداسکن قرار دارد. کوههای سیاه و خَرزَن در حدود هشت کیلومتری شمال خلیلآباد قرار گرفته است و کال ششطراز در ده کیلومتری مغرب آن جریان دارد.گرمترین روزها در مرداد 5ر41 و سردترین روزها در بهمن 2ر7- و میانگین بارش سالانه آن حدود دویست میلیمتر است (رجوع کنید به سازمان هواشناسی کشور، ص 361). این شهر با راه اصلی به طول حدود سی کیلومتر به طرف مغرب به برداسکن میپیوندد. در 1385ش، جمعیت شهر 8409 تن بوده است (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، همانجا).از آثار قدیم مسجدی به نام قلعه دارد که ظاهرآ از سیصد سال پیش بهجا مانده است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 42، ص 42). به نظر میرسد خلیلآباد قدمت چندانی نداشته باشد. در اوایل دوره پهلوی یکی از آبادیهای دهستان رستاق در شهرستان کاشمر، از استان نهم بود. در اوایل دهه سی قصبه (مرکز) بخش خلیلآباد محسوب میشد و حدود 3100 تن جمعیت داشت. اهالی آن به باغداری و کشت پنبه و از صنایعدستی به قالیبافی اشتغال داشتند (رجوع کنید به ج 9، ص 151). خلیلآباد در 1346ش شهر شد (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، ذیل «استان خراسان»).نیز رجوع کنید به ترشیز*منابع : ابناثیر؛ ابنحوقل؛ اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان، چاپ رنو و سلان، پاریس 1840؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهةالمشتاق فی اختراقالآفاق، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة، ]بیتا.[؛ اصطخری؛ اعتمادالسلطنه؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 3، تهران 1331ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری ایران: تیر 1390، تهران 1390ش؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ میرزابیگبن حسن جُنابدی، روضةالصفویه، چاپ غلامرضا طباطباییمجد، تهران 1378ش؛ ابوالقاسمبن احمد جیهانی، اشکال العالم، ترجمه علیبن عبدالسلام کاتب، چاپ فیروز منصوری، ]مشهد [1368ش؛ عبداللّهبن لطفاللّه حافظابرو، جغرافیای تاریخی خراسان در تاریخ حافظابرو، چاپ غلامرضا ورهرام، تهران 1370ش؛ حدودالعالم؛ حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده؛ همو، نزهةالقلوب؛ محمدرضا خسروی، تاریخ کاشمر، مشهد 1372ش؛ رزمآرا؛ رشیدالدین فضلاللّه؛ سازمان هواشناسی کشور، سالنامه آماری هواشناسی : 76ـ 1375، تهران 1378ش؛ سمعانی؛ ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه فردوسی، ج 6، چاپ م.ن. عثمانوف، مسکو 1967؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج :42 کاشمر، تهران: اداره جغرافیائی ارتش، 1363ش؛ زکریابن محمد قزوینی، کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن 1848، چاپ افست ویسبادن 1967؛ رجبعلی لباف خانیکی، سیمای میراث فرهنگی خراسان، تهران 1378ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن :1385 نتایج تفصیلی کل کشور، 1385ش.Retrieved Apr. 19, 2010, from http://www.sci.org.ir/ portal/faces/public/census85/census85.natayej/census 85.rawdata;نصرتاللّه مشکوتی، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران 1349ش؛ مقدسی؛ نقشه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، مقیاس 000، 500،1:2، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1379ش؛ نقشه عمومی کشور جمهوری اسلامی ایران، مقیاس 000، 500،1:2، تهران: مؤسسه جغرافیائی ارشاد، ]بیتا.[؛ یاقوت حموی؛Nicholas Nicholas Ambraseys and Charles Peter Melville, A history of Persian earthquakes, Cambridge 1982.