خَلَفبن هشامبن ثعلب بزّار، روای حدیث و از قراء عشره. کنیهاش ابومحمد بود و در سال 150 متولد شد. او در اصل از اهالی «فَمالصِلح»، در حوالی واسط، بود و بعدها ساکن بغداد شد (ابنندیم، ص 34؛ ابنجزری، غایةالنهایة، ج 1، ص 272ـ273). خلف در 79 سالگی در بغداد درگذشت (خطیب بغدادی، ج 9، ص 277؛ ذهبی، 1424، ج 5، ص 566). بهجز اینها جزئیات چندانی از زندگی او در دست نیست. شهرت وی بیشتر در زمینه قرائات قرآن است. ابنسعد که در روزگار وی میزیسته است، او را صاحب قرآن و حروف دانسته (رجوع کنید به ج 7، ص 348) که مرادش مقری و دانای علمِ اختلافات قرائات بوده است. او یکی از دو راوی اصلی قرائت حمزةبن حبیب* ـ از قرّاء سبعه ـ است و به همراه یعقوب حَضْرَمی و ابوجعفر یزیدبن قعقاع، سه قاری از مجموعه قرّاء عشره محسوب میشوند (زرکشی، ج 1، ص 330). گویا وی بهجز قرائت و روایت، به فروشندگی بزر (بذر) نیز اشتغال داشته و لقب بزّار از همینرو به وی داده شده است؛ هرچند وی خود این عنوان را نمیپسندید و عنوان مقری را ترجیح میداد (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 9، ص 276؛ ابنجزری، غایةالنهایة، ج 1، ص 273).خلف بیشترین سالهای دانشآموزی خود را در کوفه، در طلب قرائت کوفیان بهویژه حمزةبن حبیب (متوفی 156) گذراند. براساس برخی از نقلهای خطیب بغدادی (ج 9، ص 274-273) وی با قاریان و عالمان بصری نیز رفتوآمدهایی داشته است. فهرست اسامی مشایخ روایی وی نیز نشان میدهد که وی مدتی خارج از عراق، از جمله در مدینه بهسر برده است.به گفته ابنجزری (النشر، ج 1، ص 191)، خلف در ده سالگی قرآن را ازبر کرد و از سیزده سالگی در طلب علمِ حدیث کوشید. با این همه، خطیب بغدادی (ج 9، ص 271ـ272) روایتی را از کاتبِ خلف به نقل از خود وی آورده که براساس آن، خلف نخستین بار در هفده سالگی از بغداد به کوفه رفته است (قس ذهبی، 1424، همانجا، که سن وی را در این زمان نوزده سال دانسته است). او در کوفه، نزد ابوبکربن عیّاش* رفت تا از او قرائت عاصم را فرا بگیرد، اما بهسبب بیحرمتی او نسبت به قاریان قرآن از وی رویگردان و بعدها از شاگردان نزدیک سُلَیمبن عیسی* (متوفی 187 یا 188) شد (خطیب بغدادی، ج 9، ص 272ـ273). سلیم که از شاگردان نزدیک حمزةبن حبیب بوده است، اصلیترین استاد خلف در زمینه قرائت به شمار میآید (رجوع کنید به ذهبی، 1418، ج 1، ص 245). ابوعبداللّه محمدبن احمد، معروف به ابنأبیقُرَیَّه مؤدِّب، از شاگردان خلف، در یکی از آثار وی به نام حروفالقرائات دیده که سلیم قرآن را ده بار بر حمزه قرائت کرده و خلف نیز بارها قرآن را بر سلیم خوانده است. ظاهرآ او به سلیم قول داده بود، برای رفع هرگونه شبهه ریا و سُمعه، تعداد قرائت خود نزد وی را هیچگاهبر مردم آشکار نکند (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج9، ص274).خلف قرائت عاصم را از ابویوسف یعقوب اعشی، حروف قرآن (شرح اختلاف قرائات) را از اسحاق مُسَیِّبی، و قرائت ابوبکربن عیاش را از یحییبن آدم فرا گرفته است (ذهبی، 1404، ج 1، ص 209؛ همو، 1424، ج 5، ص 565). ابوعلی اهوازی روایتی از فضلبن شاذان آورده، که وی قرآن را بر کسائی ـ یکی دیگر از قرّاء سبعه ـ نیز قرائت کرده است (رجوع کنید به ابنجزری، غایةالنهایة، ج 1، ص 273). ابنجزری (همانجا) با ابراز تردید در این گزارش، معتقد است احتمالا وی فقط قرائت کسائی را سماع کرده است.خلف پس از فراگیری قرائت در کوفه، به بغداد بازگشت، اما از آن پس بارها به کوفه و دیگر شهرهای اسلامی، چون بصره و مدینه، رفت و آمدهایی داشته است. در این شهرها، وی علاوه بر قرائت، به سماع و نقد حدیث هم پرداخته است. مشهورترین مشایخ وی در حدیث عبارتاند از: مالکبن أنس، ابوعوانه، حمادبن زید، ابوشهاب حنّاط، ابوالأحوص، سلّامبن سلیم و شریکبن عبداللّه (رجوع کنید به ابنسعد، ج 7، ص 348؛ خطیب بغدادی، ج 9، ص270ـ274؛ برای فهرست کاملی از اساتید وی رجوع کنید به مِزّی، ج 8، ص300؛ ابنجزری، غایةالنهایة، همانجا). محدّثان بسیاری از اهل سنّت نیز از وی حدیث شنیده و برخی در جوامع خود روایات وی را نقل کردهاند. معروفترین آنها، مسلمبن حجاج، ابوداوود سجستانی، احمدبن حنبل، عبداللّهبن احمدبن حنبل، ابوزرعه رازی، ابویَعلی موصلی، ابن أبیالدنیا، و ابوالقاسم بغوی هستند (رجوع کنید به ذهبی، 1418، ج 1، ص 246؛ برای فهرست کامل رجوع کنید به مزّی، ج 8، ص300ـ301). روایات منقول از خلف متنوع و متفاوت است. بهجز منقولات مرتبط با امر قرائات و حروف، بیشتر روایات وی فقهی است که در ابواب مختلف متون روایی اهل سنّت نقل شده است. مهمترین این روایات در مسند احمدبن حنبل (ج 1، ص 127، 129، ج 3، ص 412، ج 4، ص 142، ج 5، ص 17، 96ـ97، 132، 141)، صحیح مسلمبن حجاج (ج 1، ص 35، 62، 180، ج 2، ص 2، 28، 44ـ45، 69، 120، 144، 174، ج 3، ص 44، ج 4، ص 38، 66، 144، 161، ج 5، ص 82، ج 6، ص 31، 50، 94)، سنن ابوداوود (ج 2، ص 323) و مستدرک حاکم نیشابوری (ج 1، ص 136، ج 2، ص 231، 244) مشاهده میشود. پس از این دسته، اصلیترین بخش روایات منقول از وی درباره تفسیر آیات و فضائلالقرآن است. با وجود روایات نسبتآ فراوان تفسیری از وی، طبری (ج 12، ص 167، 180) فقط دو روایت به نقل از یحییبن آدم از وی آورده که در آنها به معنای دو واژه غریبالقرآن اشاره شده است، اما حجم روایات تفسیری وی در تفاسیر بعدی چون جَصّاص (برای نمونه رجوع کنید به ج 2، ص 39، 56)، ابنابیحاتِم (برای نمونه رجوع کنید به ج 3، ص 755، 804)، قرطبی (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، جزء1، ص40، ج 3، جزء6، ص 265) و ابنکثیر (برای نمونه رجوع کنید به ج 1، ص 37، ج 4، ص240) بسیار بیشتر است. با این همه، در جوامع روایی شیعه و در متون تفسیری ایشان، هیچ نشانی از آنها نیست (برای موردی نادر رجوع کنید به نعمانی، ص 34، 122).وثاقت خلفبن هشام یا عدم آن در میان محدّثان و رجالیان اهل سنّت همواره مطرح بوده است. مهمترین جرحی که بر وی وارد شده، آشامیدن نبیذ است. از او نقل است که: «نماز چهل سال خود را از آنرو اعاده کردم که در آن مدت، بنابه مذهب کوفیان شراب میخوردم» (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 9، ص 276؛ ذهبی، 1401ـ1409، ج10، ص 579) که مراد وی فتوای ابوحنیفه است که خوردن شراب کشمش را مجاز میدانست. با این همه، بسیاری از محدثان اهل سنّت چون احمدبن حنبل، یحییبن مَعین، و احمدبن شعیب نَسائی وی را توثیق کرده و راستگو خواندهاند (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 9، ص 275ـ276؛ مزّی، ج 8، ص 301ـ302؛ نیز برای نقد دیدگاه توثیقی اهل سنّت رجوع کنید به امینی، ج 9، ص 385ـ386).روایت وی از قرائت حمزةبن حبیب به واسطه سلیمبن عیسی است. با این حال، روایت او همراه با روایت خلّادبن خالد (متوفی 220) از سلیم، دو طریق اصلی و مشهورتر در میان طرق فراوان قرائت حمزه بهشمار میروند (رجوع کنید به دانی، ص 7؛ قس ابنمجاهد، ص 77، که در هنگام شمارش روایان قرائت حمزه، نامی از خلف نمیبرد). به گفته ابناشته، خلف در 120 مورد با قرائت حمزه مخالفت ورزیده است (رجوع کنید به ابنجزری، غایةالنهایة، ج 1، ص 274)، بههمین سبب عالمان فن قرائت وی را صاحب قرائتی مختص خودش دانستهاند. ذهبی که در جایی (1418، ج 1، ص 245). «اختیار» (قرائت) او را مخالف حمزه میشمارد، در اثر دیگر خود (1401ـ1409، ج10، ص 577ـ 578) معتقد است، قرائت حمزه نه شاذّ است و نه چندان خارج از قواعد قاریان سبعه. به گفته ابنمجاهد (همانجا) تمامی راویان حمزه تنها در اموری چون مدّ، توسط و ادغام باهم اختلاف دارند (برای فهرستی از این تفاوتها رجوع کنید به فریدةالدهر، ج 1، ص 365؛ تجانی، ص 96ـ110). شاید از همین روست که ابنجزری (النشر، ج 1، ص 191) با ردّ سخن ابناشته گفته است، با تتبع در قرائت خلف تنها دو تفاوت اصلی میان وی و حمزه یافته است: نخست در آیه «و حَرَامٌ علی قَریةٍ» (انبیاء: 95) که وی مانند حمزه و کسایی «حُرمٌ» نخوانده است؛ دیگر سَکْت میان دو سوره هنگام اتصال قرائت آنها (قس تجانی، ص 163). قرائت خاص خلف را دو راوی اصلی وی یعنی ادریسبن عبدالکریم حدّاد و اسحاقبن ابراهیم وراق نقل کردهاند (رجوع کنید به ابنجزری، النشر، ج 1، ص 188ـ190؛ برای تفاوتها رجوع کنید به فریدةالدهر، ج 1، ص 504ـ509؛ تجانی، ص 163ـ172).ابنندیم (ص 38ـ39) کتابهایی در اختلاف مصاحف، فضائلالقرآن و متشابه القرآن به خلف نسبت داده است که البته در دیگر متون تراجم و فهرست دیده نمیشود. بهجز اینها، اثر معروف وی کتابی با عنوان حروفالقراءات (رجوع کنید به خطیب بغدادی، ج 9، ص 274) است که ابنندیم (ص 34) آن را کتاب القراءات خوانده است. امروزه از این کتاب اثری در دست نیست، اما گمان میرود روایاتی که ابنجوزی (ج 1، ص 132) و ابوحیان غرناطی (ج 1، ص570) از خلف نقل کردهاند، برگرفته از همین اثر باشد.خلف که در دوره محنت گاه حتی روایاتی مخالف با مذاق اهلحدیث را نقل و ترویج میکرد (ذهبی، 1401ـ1409، ج10، ص 578؛ همو، 1424، ج 5، ص 565)، در سالهای پیش از مرگ، پنهان از جَهمیه در بغداد بهسر برد و در 229 هجری در همان شهر درگذشت (دانی؛ ابنجزری، غایةالنهایة، همانجاها).منابع : ابن ابیحاتم، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ اسعد محمد طیّب، صیدا 1419/1999؛ ابنجزری، غایةالنهایة فی طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره ]بیتا.[؛ همو، النشرفی القراءات العشر، چاپ علیمحمد ضباع، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛ ابنجوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، چاپ محمدبن عبدالرحمان عبداللّه، بیروت 1407/1987؛ ابنسعد (بیروت)؛ ابنکثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت 1412؛ ابنمجاهد، کتابالسبعة فی القراءات، چاپ شوقیضیف، قاهره ?] 1400[؛ ابنندیم (تهران)؛ ابوحیان غرناطی، تفسیرالبحر المحیط، چاپ عادل احمد عبدالموجود و دیگران، بیروت 1422/2001؛ سلیمانبن اشعث ابوداوود، سنن ابیداود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت 1410/1990؛ احمدبن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ]بیتا.[؛ عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج 9، بیروت 1397/1977؛ صلاحالدین تجانی، النجوم السائرة فی القراءات العشر المتواترة، ]قاهره[ 2001؛ احمدبن علی جَصّاص، احکامالقرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلی شاهین، بیروت 1415/1994؛ محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علیالصحیحین، و بذیله التخلیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، ]بیتا.[؛ خطیب بغدادی؛ عثمانبن سعید دانی، کتاب التیسیر فی القراءات السبع، چاپ اوتو پرتسل، استانبول 1930؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت 1424/2003؛ همو، سیر اعلامالنبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت 1401ـ1409/ 1981ـ1988؛ همو، طبقات القراء، چاپ احمد خان، ریاض 1418/1997؛ همو، معرفة القرّاء الکبار علی الطبقات و الاعصار، چاپ بشار عوّاد معروف، شعیب ارنؤوط، و صالح مهدی عباس، بیروت 1404/1984؛ محمدبن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت 1408/1988؛ طبری، جامع؛ فریدةالدهر فی تأصیل و جمع القراءات العشر، ج 1، تحریر و جمع محمدابراهیم محمد سالم، ]مصر : مطبعة حمادةالحدیثة[، 1421/2001؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، جزء1، قاهره 1387/1967، ج 3، جزء6، بیروت 1965، چاپ افست تهران 1364ش؛ یوسفبن عبدالرحمان مِزّی، تهذیبالکمال فی اسماءالرجال، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت 1422/2002؛ مسلمبن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛ ابنابیزینب نعمانی، کتاب الغیبة، چاپ علیاکبر غفاری، تهران ?] 1397[.