خَلَف أقطع، شهرت خلفبن خلیفه، شاعر و راوی عرب قرن اول و دوم. از تاریخ ولادت و وفات وی اطلاعی دردست نیست. آنچنانکه از اشعارش برمیآید، به آلشیبان منسوب است (رجوع کنید به مرزوقی، ج 2، ص 1768؛ نیز رجوع کنید به سمعانی، ج 3، ص 482). چون به اتهام دزدی دستش را قطع کردند، اقطع نام گرفت. فرزدق در بیتی، وی را دزدی ماهر خوانده است (رجوع کنید به ابنقتیبه، ج 1، ص 474، ج 2، ص 714). خلف با سه حاکم عراق، عمربن هُبَیرَة (متوفی 110)، ابانبن ولید (متوفی 125) و خالدبن عبداللّه قسری (حک : 105ـ120)، معاصر بود و از دو تن از آنان صله نیز دریافت کرد (همان، ج 2، ص 714ـ715؛ ثعالبی، ص 96؛ ابشیهی، ج 2، ص 523).خلف شاعری بدگو، اما نکتهسنج بود (زرکلی، ج 2، ص 310). اشعارش دارای مفاهیم نغز و خوشایند (جاحظ، ج 1، ص50؛ ابنقتیبه، ج 2، ص 714) و مضامین اشعار وی مدح و فخر است. او در اشعارش به خاندان و عشیره خود مباهات کرده و آنان را در مجد، شرافت، اخلاق نیک و تمامی اوصاف پسندیده، بینظیر و در برابر دشمنان، خشن و تلخمزاج دانسته است (مرزوقی، ج 2، ص 1768ـ1772).در زمان وی، خالدبن عبداللّه قسری، فردی را به اتهام ادعای پیامبری و معارضه با قرآن کریم (سوره کوثر)، به مرگ محکوم کرد. خلفبن خلیفه هنگام عبور از کنار جسد وی، جملاتی ظریف و طنزآمیز را بر همان وزن و در معارضه با آن شخص بیان کرد (ابشیهی، همانجا).او با سه واسطه، حدیثی از پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهو سلم نقل کرده است (رجوع کنید به عسکری، ج 1، ص 86).منابع : محمدبن احمد ابشیهی، المستطرف فی کلّ فنّ مستظرف، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت 1406/1986، چاپ افست قم 1368ش؛ ابنقتیبه، الشعر و الشعراء، بیروت 1964؛ عبدالملکبن محمد ثعالبی، ثمارالقلوب فی المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ] 1985[؛ عمروبن بحر جاحظ، البیان و التبیین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ?]1367/ 1948[؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت 1999؛ سمعانی؛ حسنبن عبداللّه عسکری، کتاب جمهرة الامثال، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم و عبدالمجید قطامش، بیروت ?]1384/ 1964[؛ احمدبن محمد مرزوقی، شرح دیوان الحماسة، چاپ احمد امین و عبدالسلام هارون، بیروت 1411/1991.