خلخالی، سیدعبدالرحیم، روزنامهنگار و سیاستمدار صدر مشروطه. از تاریخ تولد او اطلاعی در دست نیست. وی اهل خلخال بود و در اوایل عمر برای تحصیل از خلخال به رشت رفت و در آنجا عربی و علوم معقول آموخت. او سپس به خارج از کشور سفر کرد و در زمینه حقوق، باستانشناسی، ادبیات و نمایشنامهنویسی تحصیل و مطالعه کرد و در آنجا با آزادیخواهان ایرانی آشنا گردید. در حدود 1321 به تهران آمد و همکاری خود را با روزنامه مساوات آغاز کرد (اسکویی، ص 191؛ علوی، ص 74). خلخالی از 17 شوال 1325، همزمان با شماره ششم روزنامه مساوات، بهطور رسمی در کنار سیدمحمدرضا مساوات، به اداره این روزنامه پرداخت (صدرهاشمی، ج 4، ص 206). روزنامه مساوات یکی از سه روزنامهای بود (دو روزنامه دیگر صوراسرافیل و روحالقدس) که در جریانهای سیاسی آغاز مشروطیت، آرا و عقاید آزادیخواهان تندرو و گروه اجتماعیون عامیون را منتشر میکرد (آدمیت، ج 2، ص 108ـ110). این گروه از مخالفان همکاری مجلس شورای ملی با محمدعلی شاه و دولت بود و هر زمان که امکان مصالحه بین شاه و مجلس وجود داشت، میکوشید در مناسبات آنها تنش ایجاد کند (رجوع کنید به آدمیت، ج 2، ص 270ـ 274؛ نیز رجوع کنید به احتشامالسلطنه، ص640ـ641). خلخالی از اعضای مؤثر اجتماعیون عامیون بود. او و پانزده تن دیگر، از جمله ملکالمتکلمین*، سیدجمال واعظِ اصفهانی*، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل*، سید محمدرضا مساوات*، علیاکبر دهخدا*، ابوالحسن پیرنیا* ملقب به معاضدالسلطنه و سیدحسن تقیزاده*، تشکیلاتی به نام حوزه مخفی اجتماعیون عامیون بنیان گذاشته بودند (آدمیت، ج 2، ص 109، 170). ملکزاده (ج 2، ص 415ـ417) این تشکیلات را کمیته انقلاب ملی نامیده و از اعضای آن با تعابیری چون «رشیدترین و مهمترین فرزندان انقلاب»، و «رهبران انقلاب» یاد کرده است. بهگفته آدمیت (ج 2، ص 136) این اوصاف با حقایق تاریخی و با عملکرد و خطمشی اعضای این هیئت هماهنگی ندارد. خلخالی عضو فعال این تشکیلات و از مهمترین اقدامات وی جذب ابوالحسن پیرنیا بود (صفایی، ج 1، ص 631).با به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی (23 جمادیالاولی 1326) انتشار نشریه مساوات نیز به حال تعلیق درآمد و مدیران این نشریه، یعنی سید محمدرضا مساوات و سید عبدالرحیم خلخالی، متواری شدند (صدرهاشمی، ج 4، ص 208). خلخالی به همراه سیدحسن تقیزاده و چند تن دیگر به سفارت انگلیس پناهنده شدند. پس از آنکه او و بیشتر پناهندگان مورد عفو قرار گرفتند (کسروی، ص 655؛ دولتآبادی، ج 2، ص 342ـ345)، وی به بادکوبه و استانبول رفت و در جمع مخالفان دولت محمدعلی شاه به فعالیت پرداخت (رجوع کنید به شیبانی، ص 107ـ108، 118؛ مبارزه با محمدعلیشاه، ص 9، 50). او پس از خلع محمدعلیشاه (26 جمادیالآخره 1327) به ایران بازگشت و عضو حزبِ دموکرات* شد (جودت، ص 24؛ نیز رجوع کنید بهکمرهای، ج 1، ص 115) و با حمایت این حزب معاونت دیوان محاسبات را بهعهده گرفت (نامههای مشروطیت و مهاجرت، ص 352؛ مستوفی، ج 2، ص 319)، هرچند که بهگفته مستوفی (ج 2، ص 319، 329، 324) از این شغل اطلاعاتی نداشت.خلخالی در کنار خدمت در دیوان محاسبات به فعالیتهای مطبوعاتی و سیاسی خود ادامه داد. او از 16 ذیحجه 1333، مجله پروین را به صورت دو هفتهنامه در تهران منتشر میکرد (صدرهاشمی، ج 2، ص 66؛ سپهر، ص 229؛ افشار، ج 1، ص 296). در همین دوره، مانند سایر رهبران حزب دموکرات، به آلمانیها گرایید و به مبارزه با دولتهای انگلیس و روسیه پرداخت. او پس از نقض بیطرفی ایران از سوی این دولتها و نزدیک شدن روسها به تهران، از تهران به قم رفت (کحالزاده، ص 115، 125؛ شیبانی، ص 21ـ22) و با سایر اعضای برجسته حزب دموکرات و برخی دیگر از مبارزان مخالف روس و انگلیس، نهضت مهاجرت را در محرّم 1334 به راه انداخت (سپهر، ص 293ـ295؛ نیز رجوع کنید به فرامرزی، ص 337). خلخالی یکی از زعمای مهاجران بود که به همراه سایر مهاجران به کرمانشاه و در پی اعمال فشار روسها به عثمانی رفت (شیبانی، ص 21، 41، 95، 101؛ سپهر، ص 307ـ310). او پیش از مهاجرت مغازه کتابفروشی دایر کرد که محل توزیع نشریه کاوه* بود (نفیسی، ص 149، 310). پس از پایان نهضت مهاجرت در ربیعالآخر و جمادیالاولی 1335، سیدعبدالرحیم خلخالی در جریانهای سیاسی حضور مؤثری نداشت و بیشتر به فعالیتهای فرهنگی و تحقیقی پرداخت (رجوع کنید به خلخالی، ص 11؛ نامههای مشروطیت و مهاجرت، ص 274). خلخالی از شخصیتهای برجسته ادبیات نمایشی ایران و در زمره نخستین نمایشنامهنویسان ایران است. از وی چندین نمایشنامه به جای مانده که از آن جمله است: وامق و عذرا، کورش کبیر، موسی و فرعون. نمایشنامه داستان خونین، یا، سرگذشت برمکیان وی نیز در 1304ش به چاپ رسید (اسکویی، ص 192ـ193؛ آژند، ص 81). وی در 1306ش، دیوان حافظ را بر پایه نسخهای قدیمی (متعلق به 827) که در اختیار داشت، منتشر کرد (رجوع کنید بهقزوینی، ص 44؛ نیساری، ص 56). در 1320ش نیز اثری به نام حافظ نامه منتشر نمود که حاوی نقد و تحلیل اشعار حافظ، اوضاع عصر وی و جنبههای مختلفی از شخصیت این شاعر بزرگ است. از دیگر آثار وی ترجمه چند کتاب از جمله چند رساله کوتاه از تولستوی است (رجوع کنید به مشار، ج 3، ستون 823؛ قزوینی، همانجا). خلخالی در 30 خرداد 1321 در تهران درگذشت (قزوینی، همانجا). بعدها پسرش، شمسالدین خلخالی، کتابهای شخصی پدرش را به کتابخانه کاوه نو که خود دایر کرده بود، منتقل کرد (فرامرزی، ص 319).منابع :فریدون آدمیت، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، تهران 1355ـ]1370ش[؛ یعقوب آژند، نمایشنامهنویسی در ایران: از آغاز تا 1320ه .ش، تهران 1373ش؛ محمود احتشامالسلطنه، خاطرات احتشامالسلطنه، چاپ محمدمهدی موسوی، تهران 1366ش؛ مصطفی اسکویی، سیری در تاریخ تئاتر ایران، تهران 1378ش؛ ایرج افشار، سواد و بیاض، تهران 1344ـ1349ش؛ حسین جودت، از صدر مشروطیت تا انقلاب سفید: تاریخچه فرقه دموکرات، یا، جمعیت عامیون ایران، ]تهران [1348ش؛ عبدالرحیم خلخالی، حافظنامه، تهران 1366ش؛ یحیی دولتآبادی، حیات یحیی، تهران 1362ش؛ احمدعلی سپهر، ایران در جنگ بزرگ: 1918ـ 1914، تهران 1336ش؛ عبدالحسین شیبانی، خاطرات مهاجرت: از دولت موقت کرمانشاه تا کمیته ملّیون برلن، چاپ ایرج افشار و کاوه بیات، تهران 1378ش؛ محمد صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، اصفهان 1363ـ1364ش؛ ابراهیم صفایی، رهبران مشروطه، ج 1، تهران 1363ش؛ ابوالحسن علوی، رجال عصر مشروطیت، چاپ حبیب یغمائی و ایرج افشار، تهران 1336ش؛ احمد فرامرزی، «نامههای احمد فرامرزی»، در نامههای تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سیدحسن تقیزاده، چاپ ایرج افشار، تهران: فرزانروز، 1379ش؛ محمد قزوینی، «وفیات معاصرین»، یادگار، سال 3، ش 5 (دی 1325)؛ ابوالقاسم کحالزاده، دیدهها و شنیدهها: خاطرات میرزاابوالقاسمخان کحالزاده... درباره مشکلات ایران در جنگ بینالمللی 1918ـ 1914، چاپ مرتضی کامران، تهران 1363ش؛ احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران 1381ش؛ محمد کمرهای، روزنامه خاطرات سیدمحمد کمرهای، چاپ محمدجواد مرادینیا، تهران 1382ش؛ مبارزه با محمدعلیشاه: اسنادی از فعالیتهای آزادیخواهان ایران در اروپا و استانبول در سالهای 1326ـ1328 قمری، بهکوشش ایرج افشار، تهران 1359ش؛ عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران 1371ش؛ خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران 1340ـ1344ش؛ مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران 1363ش؛ نامههای مشروطیت و مهاجرت: از رجال سیاسی و بزرگان محلی به سیدحسن تقیزاده (سالهای 1325 قمری به بعد)، چاپ ایرج افشار، تهران: نشر قطره، 1385ش؛ سعید نفیسی، به روایت سعید نفیسی: خاطرات سیاسی، ادبی، جوانی، چاپ علیرضا اعتصام، تهران 1381ش؛ سلیم نیساری، نسخههای خطی حافظ: سده نهم، شیراز 1380ش.