خلجی، زبان. زبان خلجی را بهطور دقیقتر باید گروه زبانی خلج نامید، زیرا این زبان شاخه مستقلی از خانواده زبانهای ترکی است، مانند گروه زبانهای جنوبغربی (یا اُغُز) یا گروه چوواش رجوع کنید به ] ترکی*، زبان و ادبیات[. این گروه زبانی حدود بیست هزار گویشور در 47 روستا دارد که در حدود 240 کیلومتری جنوبغربی تهران واقعاند رجوع کنید به ] خلجستان*[. در حالیکه اختلافات زبانی از روستایی به روستای دیگر بسیار اندک است، اما مجموعه این اختلافها (یعنی از دورافتاهترین نقاط، تلخآب در شمالغرب خلجستان و ونارچ در جنوبشرقی آن) در خور توجه یا حتی بیشتر از اختلاف میان ترکی تاتارهای قازان و ترکی باشقیر یا بیشتر از اختلاف میان ترکی عثمانی و آذربایجانی است.نخستین پژوهشگری که درباره زبان خلجی مطالعه کرد، مینورسکی در 1319ش/ 1940 بود. زمان کوتاهی پس از وی، محمد مقدم ــمحقق ایرانی که گویشهای ایرانی محلی اطراف آشتیان را بررسی میکردــ مطالعه مختصری درباره زبان خلجی انجام داد.در 1347ش/ 1968، گرهارد دورفر در مقالهای ــکه مبتنی بر دو اثر پیشین بودــ به معرفی ویژگیهای زبان خلجی پرداخت. در 1348ش/ 1968 و 1349ش/ 1969 دو هیئت اعزامی به خلجستان ]ایران[، مقادیر درخور توجهی داده زبانی (59 نوار کاست، واژهنامهای شامل شصت هزار کلمه، متون متعدد و جز آن) برای تحقیق درباره این زبان گرد آوردند.مشخصه گروه زبان خلجی، صورتهای مهجور زبانیِ بسیار برجسته آن است. برای نمونه این گروه زبان -d- کهن را حفظ کرده است (در ترکی باستان adak بهمعنای پا است که در ترکی عثمانی معادل آن ayak و در زبان خلجی hadak است)؛ h-ترکی باستانی و کمّیتهای سهگانه واکهای (کوتاه، بلند، مرکّب) ترکی نخستین و غیر آن را نیز حفظ نموده است. زبان خلجی حتی در حوزه ساختواژه، تعدادی از ویژگیهای کهن، نظیر پسوند -daکه علامت «حالت ازی» است و پسوند اسم مفعولساز -giliرا حفظ کرده است.زبان خلجی در حوزه فرهنگنویسی اهمیت ویژهای دارد؛ تعدادی از واژههای کهن ترکی باستان ــکه تنها یک بار در متون ذکر شدهاندــ مانند qudghu (مگس، پشه)، فقط در زبان خلجی مانده است و در هیچیک از دیگر زبانهای ترکی وجود ندارد.منابع: محمد مقدم، «گویشهای وفس و آشتیان و تفرش»، ایران کوده، ش 11 (تیر 1328)؛S.Cagatay, Turk lehceleri ornekleri II (yasayan Turk lehce ve agizlari), Ankara 1972, 255-260; G. Doerfer, "Das Chaladsch-einearchaischeTurkspracheinZentralpersien",ZDMG, cxvIII (1968), 79-112; idem, "Das Chaladsch- eine neuentdeckte archaische Turksprache", ibid, Supplementa, I (1969), 719-725; idem, "Iran'daki Turk dilleri", Turk dili arastirmalavi yilligi. belleten, CCCII(1969), 1-23; idem, "Irano-Altaistica, Turkish andMongolianlanguagesofPersiaandAfghanistan", inCurrent,trendsin linguistics,VI, The Hague 1971, 217-234; V.Minorsky,"TheTurkishdialectofKhalaj",BSOS,X(1940),417-437; S.Tezcan,"ZumStandder Chaladsch-Forschung", in Sprache, Geschichte und Kultur der altaischen Volker, ed. G. Hazai and P. Zienme, Berlin 1974, 613-620;برای صورت کامل منابع رجوع کنید بهEI2, s.v. "Khaladj.2: language".