خطّاب بن حسن بن ابیالحفاظ الحَجوری الهَمْدانی، اسماعیلی مستعلوی طیبی در سنّت اصلی یمن، شاعر و شخصیت سیاسی و فرهنگی و جنگجوی اوایل قرن ششم. او از خانواده سرانی بود که منطقه حَجور را در شمالغربی صنعا در دست داشتند. پدرش با فاطمیان مصر مرتبط بود، ولی خود او بهدعوت یک داعی فاطمی بهنام ذویببن موسی الوادعی به اعتقادات اسماعیلی ایمان آورد. پدر وی با زیدیان جنگیده بود و خطّاب جنگ با آنها را، به نمایندگی از حامیان فاطمیاش در یمن، یعنی صُلَیحیان، ادامه داد. خطّاب پس از مرگ پدر با برادر بزرگترش، سلیمان، بر سر حاکمیت بر منطقه حجور جنگید و او را از آن منطقه بیرون راند. سلیمان به حاکمان مخالفِ خطّاب پناه برد و به کمک آنها و به قصد پسگرفتن حجور، چندین بار به مقابله با خطّاب پرداخت. جنگ قدرت میان دو برادر، سالها ادامه یافت و با قتل سلیمان بهدست خطّاب پایان پذیرفت.چند سال بعد، در صفر 533، خطّاب را برادرزادههایش کشتند. با مرگ او، آخرین بقایای قدرت سیاسی اسماعیلیان در یمن نیز خاتمه یافت.هر دو برادر به شاعری معروف بودند و با عنوان «مِقْولَیْ قحطان» به معنای زبانآوران یمن (قحطان جد افسانهای قبایل عربستان جنوبی بود) شناخته میشدند.اسماعیل پوناوالا دیوان خطّاب را که مشتمل است بر مدح امامان فاطمی و داعی و نیز هجو، عتاب، تانیب، تغزل، افتخار و حماسه، تصحیح و چاپ کرده است. بعضی اشعار این مجموعه فلسفی است، اما سایر اشعار آن حال و هوای اشعار قبیلهای دارند. از خطّاب آثار دیگری نیز برجای مانده است، از جمله :1)منیرة البصائر، که ظاهرآ نخستین کتاب اوست و آن را پس از سال 524 نگاشته است. این کتاب مشتمل بر ده باب است با موضوعات توحید؛ امامت؛ نطق و ناطق و کلام؛ اساس، وصایت و مستحق آن؛ معاد؛ استحاله؛ ثواب و عقاب؛ عدل و عادل؛ خطا و هبوط آدم؛ و کیفیت صعود و ارتقای انسان.2) رسالةالنفس، در چهار فصل، درباره موضوعاتی چون ترکیب جسم از طبایع چهارگانه، نفس ناطقه، اتحاد نفس عالِم و متعلِّم، ارواح انبیا و ائمه و تابعین ایشان. این کتاب پس از منیرة البصائر نوشته شده و خطّاب در هر دو متأثر از اخوانالصفا بوده است.3) غایةالأجسام، در بیان اقسام موجودات طبیعی و غایات هریک.4) غایةالموالید، که پس از غایةالأجسام و در زمان ابوالقاسم طیب فرزند آمر باحکاماللّه نوشته شده است. این کتاب در پنج باب تنظیم شده و از مباحث آن اثبات حجج در جزایر دوازدهگانه، ناسوتِ متحد با لاهوت و اثبات امامت طیب است.5) رسالة فی بیان اعجاز القرآن و ان الاعمال الشرعیة نعمةٌ بالحقیقة لاتکالیف مُستَثقلة و لامُشاق مستمحلة، که پنجمین و مهمترین کتاب خطّاب است. وی این رساله را در رد رسالة البرهان الأنور فی اعجاز سورة الکوثر، از مؤلفی ناشناخته، نوشته است. مؤلف رسالة البرهان الانور، اعجاز قرآن را صرفآ اعجاز لفظی دانسته و معتقد بوده است که واجباتی چون نماز، روزه، حج، زکات و جهاد تکالیف سنگین و مستلزم مشقتاند. خطّاب در این کتاب تاکید کرده که شرف پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم بهسبب نفس جوهری اوست نه صورت شخصی بشریاش. همچنین بیان داشته که اعجاز قرآن صرفآ اعجاز لفظی و بهسبب فصاحت و بلاغت الفاظ آن نیست، بلکه قرآن از حیث معنا نیز معجزه است، چون اگر اعجاز قرآن تنها از ناحیه الفاظ بود، برای غیرعرب حجیت نداشت و سبب هدایت آنها نمیشد، در حالی که رسول گرامی اسلام برای هدایت جمیع انسانها مبعوث شده است. خطّاب، در بخش پایانی رساله، مشقت بودن تکالیف را رد و از آنها به نعمت تعبیر کرده است.6) رسالةالنعیم، که آخرین رساله خطّاب است و ظاهرآ پیش از اتمام آن به قتل رسیده است. وی درصدد بوده که این رساله را در یازده باب تنظیم کند، اما ظاهرآ فقط چهار باب آن را، در باب محسوس و معقول، تکمیل کرده است (برای اطلاعات بیشتر درباره آثار خطّاب رجوع کنید به پوناوالا، 1999).منابع :اسماعیل قربان پوناوالا، السلطانالخطّاب: حیاته و شعره، ]بیروت[ 1999؛idem, Biobibliography of Ismaili literature, ed. Teresa Joseph, Malibu, Calif. 1977; idem, "An Ismaili treatise on the Ijaz al-Quran", Journal of the American oriental society, vol.108, no.3 (July-Sept.1988); idem, "Al-Sultan al-Hattab's treatise on the Igaz al-Quran", Arabica, XLI (Mars 1994).