خط (5)در زبانهای ترکی. ملل گوناگون برای تحریر و ضبط زبان خود، یا به وضع خط پرداختهاند یا با وامگیری از همسایگان، برای خود خطی فراهم کردهاند.برای زبان ترکی ابتدا خط قومی خاصی (ترکی باستان، اورخون) به کار میرفت، اما در دورههای بعد ترکان با فرهنگهای گوناگون اقوام همسایه آشنا شدند و با آنها مناسباتی برقرار کردند و از زبانها و خطهایشان استفاده کردند (بولوچ، ص 46). ترکان از قرن دوم، در ادوار و مکانهای مختلف تحت تأثیر ادیان و فرهنگهایی که پذیرفتهاند یا در جوار آنها قرار گرفتهاند، زبان خود را با خطهای متفاوتی کتابت کردهاند (رجوع کنید به ادامه مقاله؛ د.ترک، ج2، ص62ـ63؛ د.ا.ترک، ج 12، بخش 2، ص 476؛ د.ا.د. ترک، ج 11، ص 44ـ49). هر یک از این خطوط دوره رواج متمایزی داشته است؛ برخی عمر کوتاه داشتهاند، بعضی به حیات خود ادامه داده ولی به صورت محلی باقی ماندهاند، بعضی نیز از محیط خود فراتر رفته و از لحاظ مدنی و فرهنگی گسترش یافتهاند (د. ترک، ج 2، ص 63).خطهایی که ترکان در طول تاریخ داشتهاند و نظامهای نوشتاری که برای زبان ترکی به کار بردهاند، عبارتاند از :الف) خط گوکترک (اورخون، ]ترکی باستان[). ظهور ترکان در صحنهتاریخسیاسی، بهسدههای پیشازمیلاد،هونبرمیگردد. گرچه شواهدی بر وجود خط در روزگار وجود ]قوم [دارد، اما درباره کیفیت خط آنان، اطلاع موثقی در دستنیست؛فقط میتوان گفت که خط گوکترک، در روزگار گوکترکها (ترکان باستان) رایج بودهاست. مهمترین آثار بازمانده از نخستین الفبای ترکی، کتیبههای بیلگه قاغان/ خاقان، کولتگین و تونیوقوق، معروف به کتیبههای اورخون، از زبان ترکی باستاناند (ارجیلاسون، 1993، صIX؛ همو،1977،صV). رمزگشایی، خواندن و ارزیابی این کتیبهها در اواخر قرن سیزدهم امکانپذیر شد؛ ویلهلم تامسن، زبانشناسدانمارکی، برای نخستینبار در 1311 آنهارا خواند(توپارلی و همکاران،ص34؛ شمشیر،ص1).براساس شواهد کنونی، نخستین خط ترکی که در غرب به خط رونی شناخته شده همین خط ترکی باستان است و نخستین حروف الفبای به کار رفته نزد ترکان باستان به شمار میرود (توپارلی و همکاران، همانجا). سبب نامگذاری این خط به رونیِ در غرب، شباهتی است که به خط رونیِ به کار رفته در کتیبههای اسکاندیناوی (نوْرس کهن) دارد (بانارلی، ج 1، ص 58). رونی در زبان اسکاندیناوی صفتی بر ساخته از واژه رون، به معنای اسرارآمیز است (د. ا. د. ترک، ج 11، ص 45).درباره ریشه حروف الفبای ترکی باستان نزدیک به پانزده نظریه وجود دارد (رجوع کنید به ارجیلاسون، 2004، ص 168ـ 169). دانشمندان ترک این نظریات را قبول ندارند و بر این باورند که الفبای اورخون خط قومی ترکها بوده است که صدها سال در تَمغا (مُهر)های خود به کار میبردهاند ()دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(، ج 7، ص 134). احمدجعفر اوغلو هفت نظریه مهمتر از نظریات یاد شده را، از طریق مقابله حروف با یکدیگر بررسی کرده است (رجوع کنید به ج 1، ص120ـ121). او کوشیده است تا اثبات کند که خط ترکی باستان را خود ترکان ابداع کردهاند (رجوع کنید بههمان، ج 1، ص122ـ135؛ نیز رجوع کنید به ارجیلاسون، 2004، ص170). سَمیح تِزجان (1360/ 1981؛ ص 39ـ43) نیز این نظریه را تأیید کرده است.الفبای ترکی باستان، به سبب اهمیت کتیبههای بیلگه قاغان، کولتگین و تونیوقوق، الفبای اورخون نیز خوانده میشود. به نظر تامسن، خط به کار رفته در کتیبه کولتگین (مورخ 113) و کتیبه بیلگه قاغان (مورخ 116)، شامل 38 حرف است (رجوع کنید به تکین، ص 22). از این حروف چهار حرف نماینده جفتْ مصوتهای a و e،ıوi، o و u، o و u هستند. 34 حرف باقیمانده معرف صامتها هستند (توپارلی و همکاران، همانجا؛ د.ا. ترک، ج 12، بخش 2، ص 477؛ شمشیر، ص 2). حروف خط ترکی باستان مجموعه نشانههایی به صورت خطوط عمودی و مورب است (رجوع کنید به ارجیلاسون، 2004، ص 166؛ تکین، همانجا). در این خط حروف به هم متصل نمیشوند و از راست به چپ نوشته میشوند (توپارلی و همکاران، همانجا؛ ارگین، ص 259). این خط، علاوه بر کتیبهها در کتابت آثار خطی نیز به کار برده میشد. آثاری که به نوشتههای ترکستان شرقی شهرت دارند، دلیلی بر این مدعا هستند. این خط در میان اویغورها، اخلاف ترکان باستان، نیز مشاهده شده است (ارجیلاسون، ). 1993، ص 142ـ 143) X-IX کتیبه شینه اوسو (تاریخ نصب: و کتیبه تاریات ــکه در سالهای اخیر کشف شده ــ بیانگر این واقعیتاند ()دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(، ج 8، ص 476). الفبای ترکی باستان، با پارهای تغییرات از آسیا تا نواحی مرکزی اروپا گسترش یافته است (جعفراوغلو، ج 1، ص 119) و در میان خطوطی که ترکان تا پذیرفتن فرهنگ و تمدن اسلامی به کار میبردند از حیث ایفای نقش آواها و معانی واژههای ترکی، مناسبتر بوده و اهمیت ویژهای داشته است (توپارلی و همکاران، همانجا).ب) خطاویغوری. حکومت ترکان باستان در 126 سقوط کرد و حکومت ترکان اویغور جانشین آن شد. دوره اویغورها (126ـ 225)، از لحاظ فعالیتها و توسعه فرهنگی، درخشانترین دوره در میان حکومتهای ترک پیش از اسلام است (جعفراوغلو، ج1، ص 169؛ شمشیر، همانجا). ترکان اویغور الفبای ترکی باستان را کنار نهادند و الفبای ویژهای برای خود وضع کردند (بانارلی، ج1، ص 76). الفبای اویغوری، در اصل برگرفته از الفبای سُغدی بود. اویغورها این الفبا را با تغییراتی مناسب زبان ترکی ساخته بودند (ارگین، ص260؛ شمشیر، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص176).خط اویغوری دارای هجده حرف است (ارگین، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). در الفبای اویغوری به ازای جفت واجهایa و e ، ı وi ، o وu ، o و u،b وp ، k وg ، s و ş تنها یک نشانه وجود دارد (د. ا. ترک، ج 12، بخش 2، ص 477). با وجود این، الفبای اویغوری از اواخر قرن دوم تا اوایل قرن دوازدهم از ترکستانشرقی تا کاخ سلطنتی عثمانی پذیرفته شده بود (ارجیلاسون، 1993، ص X). الفبای اویغوری، بعد از الفبای ترکی باستان، خطی است که در طولانیترین زمان و وسیعترین حوزه جغرافیایی برای نوشتن زبان ترکی به کار میرفته است (توپارلی و همکاران، ص 35؛ )دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(، ج 8، ص 475).براساس شواهد، قدیمترین متون نوشته شده با خط اویغوری، به اواخر قرن سوم تعلق دارد. با وجود این، الفبای اویغوری حتی قرنها پس از آنکه اویغورها موجودیت سیاسی خود را از دست داده بودند، کاربرد داشت. این الفبا پس از اسلام آوردن ترکان و پذیرفتن الفبای برگرفته از عربی، در حکومتهای ترکستان و کریمه نیز رایج بود (جعفراوغلو، ج 1، ص 178ـ 180؛ بانارلی، ج 1، ص 135). از رواج این الفبا در حکومت تیموریان و شاخههایآن، اطلاعاتی در دست است. معتبرترین نسخههای قوتادغوبیلیگ* ]سعادتنامه [عَتَبة الحقایق، که از مهمترین آثار کهن ترکی به شمار میروند، به این خط نوشته شدهاند (د. ا. د. ترک، ج 11، ص 46؛ )دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(، ج 8، ص 475؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 179). نامه ابوسعید گورکان به اوزون حسن، سلطان آققوینلو در 873 نیز با الفبای اویغوری نوشته شده است. در دربار عثمانی نیز منشیانی با خط اویغوری آشنا بودند و نامههای ارسالی به امیران ترک آسیای میانه را به این خط مینوشتند؛ برای نمونه، ظفرنامهای که سلطان محمد فاتح در 5 ربیعالاول 878، پس از جنگ اوتْلوق بِلی، برای اوزون حسن فرستاد به خط اویغوری است. الفبای اویغوری را مغولان و مانْجوها سالهای طولانی، در قلمرو جغرافیایی پهناوری به کار میبردند (رجوع کنید به تزجان، ص 39ـ 43؛ ارجیلاسون، 1993، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 181ـ 186). به این ترتیب، الفبای اویغوری، پس از مدتها رواج در آسیای میانه و همچنین در دربار عثمانی، سرانجام در قرن دوازدهم کاملا فراموش شد (تزجان، ص 43؛ د.ا. د. ترک، ج 11، ص 45). خط اویغوری ابتدا از راست به چپ نوشته میشد (ارگین، همانجا)، اما پس از قرن هشتم تحتتأثیر خط چینی، از بالا به پایین نوشته شد ()دایرةالمعارف زبان و ادبیات ترکی(، ج 8 ، ص 476).ج) خط سغدی. یکی از خطوطی است که ترکان اویغور به کار میبردهاند (ارگین، ص 264؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162؛ بانارلی، ج 1، ص 75). این الفبا را ترکان نخستینبار در کتیبه قره بَلاساغون به کار بردهاند (توپارلی و همکاران، ص 35؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 164). ابتدا تصور میشد این کتیبه به خط اویغوری است، اما مولر خط آن را سغدی شناسایی کرد (رجوع کنید به جعفراوغلو، همانجا). این خط دارای 22 حرف است (توپارلی و همکاران، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 169). حروف الفبای سغدی تاحدودی مشابه الفبای اویغوری است. ابنندیم، نخستین کسی است که درباره الفبای سغدی مطالبی آورده است (رجوع کنید به ص20؛ نیز رجوع کنید به جعفراوغلو، ج 1، ص 164، 166؛ نیز رجوع کنید به سغدی*، زبان؛ نیز رجوع کنید به بخش 3).د) خط مانوی. یکی دیگر از خطوطی که ترکان اویغور از آن بهره جستهاند خط مانوی است (تزجان، ص 42؛ ارگین، ص 264؛ شمشیر، ص 2؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). این خط را، آن دسته از ترکان که به آیین مانوی گرویده بودند، در روزگار قاغانبوگو(142ـ163) به کار گرفتند و تا قرن سوم از آن استفاده کردند (د. ا. د. ترک، ج 11، ص 46؛ بانارلی، ج 1، ص 75). خط مانوی برگرفته از خط استرانجلوی سریانی بود که مرحله گذار الفبای غیرمتصل آرامی به الفبای متصل سریانی محسوب میشود (د. ا. د. ترک، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 187). خط مانوی کمتر از خط اورخون و بیشتر از خط اویغوری با کتابت ترکی سازگاری دارد (د. ا. د. ترک، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 188). در خط مانوی نیز مانند خط اویغوری برای جفت واکههای a و e، ı وi ، o و u ، u وo (د.ا. ترک، ج 12، بخش 2، ص 477) و جفت همخوانهایb و p،kوg ، sو ş نشانههای واحدی وجود دارد.در این خط نیز، مانند خط اویغوری وقتی واکههایu , o در آغاز کلمهای قرار گیرند، با نشانه مانوی همخوانهای حروف «الف» و «واو» نیز ]یعنی به صورت «او»[ نمایش داده میشود. واکههای تصویر ö و ü در آغاز کلمه به صورت «الف» + «واو» + «یود» (نام حرف «ی» در الفبای مانوی رجوع کنید به 6) و در هجای اول کلمات نیز با «واو + یود» نوشته میشوند تا از u , oبازشناخته شوند. واکههای ı و i اول واژهها نیز با « e (عِ)+ یود» نشان داده میشوند (د. ا. د. ترک، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 187)، اما در میان واژهها با «یود» نوشته میشوند. خط سُغدی نیز مانند خط اویغوری از راست به چپ نوشته میشود. متنهای ترکی که با الفبای مانوی نوشته شدهاند به لهجه «آرغو»ی ترکی هستند. بعضی از متنهای ترکی به خط مانوی در 1315ش/ 1936 به خط کنونی ترکیه بازگردانده شدهاند (د.ا. د. ترک،همانجا).ه ) خط براهمی. یکی دیگر از خطوطی که ترکی با آن نوشته شده، خط براهمی هند است (رجوع کنید به بخش 4) که در دوره اِمارت (خانیِ) قوچا اویغور به کار برده شد (تزجان، ص 42؛ ارگین، ص 264؛ شمشیر، ص 3؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). خط براهمی ــکه در نوشتن سنسکریت در سرزمین هند به کار میرفت ــ همراه با آیین بودایی به آسیای میانه راه یافت. ترکان بودایی مذهب، این خط را با اعمال تغییراتی برای نوشتن ترکی به کار بردند. خط براهمی که از چپ به راست نوشته میشود، خطی هجایی است (شمشیر؛ د. ا. د. ترک، همانجاها). این خط در قرنهای چهارم و پنجم، فقط در تورفان* و حوالی آن کاربرد داشته است (د. ا. د. ترک، همانجا) و چون برای یاد گرفتن و یاد دادن آسان نبوده، در میان ترکان قدیم رواج نداشته است (شمشیر، همانجا). گرچه متنهای ترکی نوشته شده به این خط بسیار معدودند، اما برای زبانشناسان اهمیت فوقالعادهای دارند (تزجان، همانجا).و) خط نسطوری ـ سریانی. معدودی از ترکان ایغور، از الفبای سریانی برای نوشتن ترکی بهره جستهاند (تزجان؛ ارگین؛ جعفراوغلو، همانجاها). ترکهایی که در ناحیه سِمِریه چیه (یدی سو) در ترکستان زندگی میکردند و ترکان اونگوت ساکن مغولستان که همگی به آیین مسیح گرویده بودند، از این خط استفاده میکردند. پارهای از سنگقبرهای آنان که از قرنهای ششم و هفتم بر جامانده به ترکی و با خط نسطوری ـ سریانی است (شمشیر؛ د. ا. د. ترک، همانجاها). خط سریانی از راست به چپ نوشته میشود و دارای 22 همخوان است (د. ا. د. ترک، همانجا؛ نیز رجوع کنید به بخش 2).ز) خط چینی. الفبای چینی را در واقع ترکان برای نوشتن ترکی به کار نبردهاند (تزجان، همانجا)، اما بیگانگان برای ضبط صحیح واژههای ترکی از زبانهای دیگر استفاده کردهاند که یکی از قدیمترین آنها خط چینی است (رجوع کنید به شمشیر، همانجا). به کار بردن این خط به سبب آن بوده است که چینیها نخستین قوم متمدن بودند که ترکها در زندگی استقرار یافته خود با آنها مناسباتی داشتند. تاریخنگاران چینی، به سبب ارتباطی که با ترکها داشتند، اسامی اشخاص، اماکن یا عناوینی را که به ترکی بود، به خط خود ضبط میکردند و امروز کلمات بسیاری از اینگونه در دست است (تزجان، همانجا؛ د. ا. د. ترک، ج 11، ص 46ـ 47). در مکاتبات میان حکومت چین و حکومت هونها از خط چینی استفاده شده است (بانارلی، ج 1، ص 74).ح) خط پچنگ. این خط در واقع نوعی از خط اورخون ینی سئی است و از راست به چپ نوشته میشود. در ناحیه نادی سنت میکولوش مجارستان ظرفهایی از قرنهای سوم و چهارم به دست آمده که از قدیم به دفینه آتیلا شهرت داشته است. بر روی این ظروف، نوشتههایی به خط پچنگ حک شده است (د.ا. د. ترک، ج 11، ص 47).ط ) خط تبّتی. این خط را در فاصله قرنهای اول تا چهارم، برخی اقوام ترک به کار بردهاند (شمشیر، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). در این خط که براساس خط براهمی است، هر و نشانه بیانگر یک هجاست. این خط دارای 35 هجا ]یبسیط [105 هجای مرکّب است. از چپ به راست نوشته میشود و صرفآ در متون مذهبی بودایی به کار رفته است (د.ا.د.ترک، همانجا).ی) خط پاسّه ـ پا. یکی از خطهای مورد استفاده ترکان بوده که از خط تبتی منشعب شده است (شمشیر، همانجا). این خط به نام وضعکنندهاش لاما (روحانی) پاسّه ـ پای تبتی، به این نام خوانده شده است. وی به دعوت قوبیلای قاآن به دربار او رفت و این خط را ــکه دارای حروفی چهارگوش است ــ برای زبان مغولی ابداع کرد. این خط جانشین خط اویغوری شد که تا آن موقع برای نوشتن مغولی به کار برده میشد. خط پاسّه ـ پا دارای 44 علامت هجایی است و از بالا به پایین و از چپ به راست نوشته میشود. این خط در فاصله سالهای 671 تا710 در دستگاه دیوانی مغول به کار میرفت و متون بسیار اندکی با این الفبا برجا مانده است (د. ا. د. ترک، همانجا؛ فریدریش، ص 165، 181).ک) خط عربی. پس از اسلام آوردن ترکان، یعنی از قرن چهارم، در صحنه پهناوری از قلمرو حکومتهای ترک مسلمان خط عربی رواج یافت (شمشیر، همانجا). زمانی که ترکها با خط عربی آشنا شدند، خطشان اویغوری بود (رجوع کنید به ارگین، ص 264ـ 268). در مرحله گذار از خط اویغوری به عربی مدتی هر دو خط در قلمرو ترکان به کار میرفت و گاهی در یک نوشته سطری به اویغوری نوشته میشد و همان سطر با خط عربی در زیر آن تحریر میشد (همان، ص 268). خط عربی دارای 28 حرف بود، اما در طول هزار سالی که آن را به عنوان خط اسلامی به کار گرفتند (بانارلی، ج 1، ص 135؛ ارجیلاسون، 1993، ص x)، از تعداد حروف آن به 31 رسید (بولوچ، ص 47). این خط راست به چپ نوشته میشد و در سراسر سرزمینهای ترک زبان گسترده بود و به انواع گویشهای ترکی، با این الفبا، آثار و کتیبههای بسیاری به وجود آمد. خط کتابی رایج در دوره عثمانی عمومآ خط کتابی نَسْخ* و خط تحریری رِقْعه* بود (ارگین، در همانجا). امروزه، بسیاری از مردمان ترک ]و ترکزبان[ عراق و ایران و ترکمنها ترکی را با الفبای عربی مینویسند (ارجیلاسون، 1993؛ د. ا. د. ترک، همانجاها). آثار ماندگار و باارزش تاریخی بسیاری با این خط و به زبان ترکی، تألیف شدهاست. در ترکیه و دیگر نواحی جهان اسلام، در کتابخانههای عمومی و کتابخانههای خصوصی، میلیونها نسخه از آثار ترکی مکتوب به خط عربی موجود است. نخستین کسانی که ترکی را به این خط نوشتند ایلکخانیان (قراخانیان) بودند که اسلام آورده بودند و از اواسط قرن چهارم، تحریر ترکی به این خط را آغاز کردند. محمود کاشغری در فاصله سالهای 465ـ467 کتاب دیوان لغاتالترک* را ــکه واژهنامهای ترکی ــ عربی طبق قواعد زبان عربی است ــ به گویش ترکی قراخانی تألیف کرد. از نخستین کتابهایی که در آناطولی (آسیای صغیر) به گویش اغوزی نوشته شده، کتابی است به نام بهجةالحدائق فی موعظةالخلایق که در 703 استنساخ شده و امروزه در بخش کتابهای خطی و چاپی قدیمی کتابخانه بورسه، به شماره ثبت 5، نگهداری میشود. در این اثر، کلمات ترکی به قاعده عربی نوشته شدهاند (د. ا. د. ترک، همانجا).علاوه بر ترکی شرقی و گویش اغوزی آناطولی، یکی از گویشهای دیگری که به الفبای عربی نوشته شده است، گویش ترکی ]ناحیه[ وُلگا ـ بلغار است. ترکان بلغار که از اواخر قرن اول تا اواسط قرن هشتم در ناحیه ]ساحل رود[ ولگا حکومت میکردند، اسلام آورده بودند و با خط عربی مینوشتند (همانجا). علاوه بر این، در نواحی چوواش، تاتار و باشقیر روسیه تا نیمه دوم قرن هشتم، از الفبای عربی استفاده میکردند (همانجا). غیر از ترکان صاری اویغور، آلتایی، تووا، خاکاس، یاکوت، چوواش، گاگاوز/ گاگوز/ غاغاوز و قرائیم که در محدوده اتحاد جماهیر شوروی سابق و دور از جهان اسلام مانده بودند، تمام ترکان از قرن چهارم تا دهه 1300ش خط ترکی برگرفته از عربی را به کار میبردند (ارجیلاسون، 1993، همانجا). خط ترکی برگرفته از عربی، امروزه در ترکستان شرقی (چین) خط رسمی ترکهای اویغور و قزاق است (همانجا).ل) خط ارمنی. در قرنهای دهم و یازدهم، ارمنیان کریمه، اوکراین و لهستان، به گویش قپچاقی که آن را به الفبای ارمنی مینوشتند، آثاری پدید آوردند (تزجان، ص 43). علاوه بر آن ارمنیان دوره عثمانی و جمهوری ترکیه نیز در نوشتن ترکی، خط ارمنی را به کار میبردند (د. ا. د. ترک، ج 11، ص 47ـ48).م) خط عبری. از میان اقوام ترک، کلیمیان قرائیم، زبان خود ]ترکی[ را به الفبای عبری مینوشتند. ترکان قرائیم مقیم لیتوانی و لهستان، و آنهایی که تا جنگ جهانی دوم (1939ـ1945) در کریمه میزیستند، آثار دینی خود را با حروف عبری نوشتهاند (همان، ج 11، ص 48).ن) خط یونانی. در قرن ششم میلادی، برای تبلیغ مسیحیت در میان اقوام ترک حوالی خزر، عهد جدید، که به ترکی برگردانیده شده بود، به الفبای یونانی نوشته شد (بانارلی، ج1، ص74). یکیاز قدیمترین نمونههای متون ترکی نوشته شده به الفبای یونانی متعلق به قرن دهم است. در قرنهای دوازدهم و سیزدهم، یونانیان ]مسیحیان ارتدوکس ترک زبان [از این الفبا استفاده کردهاند (د.ا.د.ترک، همانجا؛ ارگین، ص 264؛ تزجان، همانجا). نخستین اثر چاپی با این الفبا، کتاب مذهبی گلزار امام مسیحی است که در 1131 در استانبول چاپ شدهاست. علاوه بر آن، تا اواخر قرن سیزدهم نیز نشریاتی مانند گازِتای آناطولی با این الفبا چاپ میشد (د. ا. د. ترک، همانجا). در 1314ش/1935، متأخرترین کتاب به ترکی قرهمانی در قبرس با ]این الفبا به چاپ رسیده است (تزجان، همانجا).س) خط لاتین. این خط نخستینبار در اوایل قرن هشتم، به کوشش مبلّغان مذهبی مسیحی و بازرگانان در تحریر نسخه خطی ترکی کودکْس کومانیکوس، که اثری تاریخی در تاریخ زبان ترکی است، به کار برده شد (همانجا). ترکی به کار رفته در متون این نسخه، گویش قپچاقی وابسته به زبان ترکی رایج در آسیای میانه در قرن هشتم است (بانارلی، ج 1، ص 359). کودکس کومانیکوس، در کتابخانه سن مارک ونیز نگهداری میشود و اروپاییان بارها درباره آن تحقیق کردهاند (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 359ـ 360). بیگانگانی که این اثر را پدید آوردهاند، برای نخستینبار، ترکی را به حروف لاتین گوتیک و یونانی نوشتهاند (تزجان، همانجا). خط امروزی ترکی که در 1307ش/ 1928 به دستور آتاتورک به عنوان خط رسمی ترکیه کنونی تعیین شد، براساس حروف لاتین وضع شده و متشکل از 29 حرف است که 8 حرف بیانگر واکهها و 21 حرف بیانگر همخوانهای ترکی است. در این الفبا حرفی وجود ندارد که نوشته شود و خوانده نشود (ارگین، ص 289؛ تیمورتاش، ص 95؛ برای حروف الفبای ترکی و ویژگیهای آن رجوع کنید به همان، ص 98؛ )علوم کاربردی زبان و نگارش ترکی(، ص 77).خط لاتین ترکی با خط سایر زبانهایی که با خط لاتین نوشته میشوند تفاوتهایی دارد. برای مثال واجهای q، w، xدر الفبای ترکی وجود ندارد، یا حرفهای ترکی ö، ü و çدر برخی از زبانهای غربی وجود ندارند (تیمورتاش؛ )علوم کاربردی زبان و نگارش ترکی(، همانجاها).ع) خط سیریلی. این خط بیشتر نزد ترکان ساکن روسیه و آسیای میانه کاربرد دارد (ارجیلاسون، 1993، ص X). در گویشها و زبانهای غیر از ترکی ترکیه و عثمانی، پس از خط عربی، خط سیریلی بیشترین کاربرد را داشته است (د. ا. د. ترک، ج 11، ص 49). نخستین زبان ترکی که به خط سیریلی نوشته شده زبان چوواشی است. در اوایل قرن دوازدهم، مبلّغان روسی که برای تبلیغ آیین مسیح به سراغ قوم چوواش مقیم ناحیه وُلگا ـ کاما (یعنی اخلاف ترکهای سابق بلغار) رفته بودند، برای نخستینبار زبان چوواشی را به خط سیریلی نوشتند. در نخستین دستور زبان چوواشی، که فرهنگستان (آکادمی) علوم روسیه در 1183/1769 منتشر کرده، خط سیریلی چوواشی از 35 حرف تشکیل یافته است. دومین زبان از خانواده ترکی که با الفبای سیریلی نوشته شده، ترکی یاکوت (ساها/ سها) است. نخستین الفبای این زبان در 1234/1819 وضع شده است.تاریخ آغاز تحریر سایر زبانهای ترکی با خط سیریلی به این قرار است: ترکی قرهچای ـ بالکار 1315ش/ 1936؛ ترکی قمق1317ش/ 1938؛ ترکی نوغای 1317ش/ 1938؛ ترکی تاتاری کریمه 1317ش /1938؛ ترکی تاتاری 1318ش/ 1939؛ ترکی آذری (آذربایجانی) 1318ش/ 1939؛ ترکی باشقیر 1319ش/1940؛ ترکی قرقیزی 1319ش/1940؛ ترکمنی 1319ش /1940؛ ترکی ازبکی 1319ش/1940؛ ترکی قرهقالپاق 1319ش/ 1940؛ ترکی تووا 1322ش/ 1943؛ ترکی اویغوری 1326ش / 1947؛ ترکی خاکاس 1328ش/ 1949؛ ترکی قزاقی 1328ش/ 1949؛ ترکی گاگاوز 1336ش/ 1957 (رجوع کنید به د.ا.د.ترک، همانجا؛ ارجیلاسون، 1993، ص Xl-X).ترکها در طول تاریخ پنج خط یا الفبای مهم داشتهاند که عبارتاند از: 1) الفبای گوک ترک (اورخون: ترکی باستان) که نخستین الفبای ترکها و الفبای ملی آنها بودهاست. 2) الفبای ترکی اویغوری (سارای، ص80). 3) الفبای عربی که از قرن چهارم تا روزگار ما به کار میرفته است. 4) خطوط برگرفته از سیریلی، که در اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه امروز، در میان ترکان مقیم روسیه، قفقاز و آسیای میانه رواج دارند. 5) خط ترکیه امروزی، که برگرفته از الفبای لاتین است و از 1307ش/ 1928 الفبای ترکیه شده است. از این خط، ترکهای قبرس، تراکیه غربی (در یونان) و بعضی از ترکان بالکان، قفقاز و آسیای میانه نیز استفاده میکنند. امروزه ترکان، سه الفبای لاتین، عربی و سیریلی را به کار میبرند (ارجیلاسون، 1993، ص X).منابع : ابنندیم (تهران)؛ یوهانس فریدریش، تاریخ خطهای جهان و سیر تحولات آنها از آغاز تا امروز، ترجمه فیروز رفاهی، تهران 1368ش؛Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyati tarihi, Istanbul 1987; Sadettin Buluc, "Osmanlilar devrinde alfabe tart ismalari", in Harf devrimi'nin 50. yili sempozyumu'ndan ayri basim, Ankara: Turk Tarih Kurumu Yayinlari, 1981; Ahmet Caferoglu,Turk dili tarihi, Istanbul 2001; Ahmet Bican Ercilasun,Bugunku Turk alfabeleri , [Ankara] 1977; idem,Orneklerle bugunkuTurk alfabeleri Ankara 1993; idem, Turk dili tarihi, Ankara 2004; Muharrem Ergin, "Turklerde yazi ve alfabeler", in Turkdunyasi el kitabi, vol. 2, Ankara: Turk Kulturunu Arastirma Enstitusu, 1992; IA, s.v. "Turkler. II: dil" (by Nuri Yuce); Mehmet Saray, Gaspirali Ismail Bey'den Ataturk'e Turk dunyasinda dil ve kultur birligi, Istanbul 1993; Bilal N.Simsir, Turk yazi devrimi, Ankara 1992; Talat Tekin, Orhon yazitlari, Ankara 1988; Semih Tezcan, "Turklerde yazi kulturunun baslangici ve gelisimi", in Harf devrimi'nin 50. yili sempozyumu'ndan ayri baslm, ibid; Faruk K. Timurtas, Tarih icinde Turk edebiyati, Ankara 2005; Recep Toparli, Turan Karakas, and Hanifi Vural, Turk dili, sivas: Seyran Yayinlari, [n.d.]; TA, s.v. "Alfabe: alfabe ve sosyoloji"; Turk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul: Dergah Yayinlari, 1976-1998, s.vv. "orhun ve yenisey kitabeleri", (by Tuncer Gulensoy), "Uygurlar" (by Mustafa Kutlu and MehmetEmin Agar); TDVIA, s.v. "Elifba: Turkce'nin yazildigi alfabeler" (by Mustafa S. Kacalin); Uygulamali Turk dili vekompozisyon bilgileri, by Yakup Karasoy and et al., ed. Yakup Karasoy, Ankara: Akcag, 2007.