خِشت(1)، از قدیمترین ساختمایهها، ترکیبی خام یا حرارت دیده از خاک رس و آب و مواد چسبنده و استحکامبخش. خشت در اوستایی ایشْتْوَ (بهرامی، دفتر1، ص 257) و در پهلوی خشت (فرهوشی، ذیل واژه)، درگذشته از متداولترین مصالح ساختمانی بوده که با دست یا قالب به شکل مکعب ساخته میشده است (رجوع کنید به پورمحمدی و حسینی دهمیری، ص 32ـ33). گرچه خشت امروزه رواج گذشته را ندارد، اما هنوز در بیشتر شهرها و روستاهای ایران خصوصآ در اقلیمهای گرم و خشک و کویری در ساختمانسازی به کار میرود (زمرشیدی، 1381ش، ص 70؛ رجوع کنید به بنّا/ بنّایی*). سابقه استفاده از خشت در ایران به هزاره ششم قبل از میلاد میرسد و در مناطقی چون تپهعلیکُش دهلران، تپه حسنلو* و تپه زیویه* به کار رفته است (آیوازیان، ص 14). در بینالنهرین خشت کاربرد زیادی در تمامی دورهها داشته است. در نیپور پلکانها گاه طاقی گهوارهای از خشت داشته (کیل، ص 50) و معبد سفید در ارک از هزاره چهارم پیش از میلاد و معبد اور خشتی بودند و از همین دوره اسکلت پلنگ و بچه شیر در جعبههای خشتی در نزدیکی بابل به دست آمده است (مالووان، ص 32ـ36، 41، 123). از بابل* نیز کتیبههای خشتی به دست آمده است. گاه از خشت به عنوان پاکت برای ارسالِ نامه و نگهداری اسناد استفاده شده است (چییرا، ص 31، 57، 98ـ99). کتیبههای خشتی یا خشتنبشتهها بهویژه در دوره باستان جایگاه مهمی داشتهاند. هزاران قطعه آن از سومریها، آکدیها، بابلیها، آشوریها، عیلامیها، حیتها و در مناطقی مانند تختجمشید، بغازکوی ترکیه، مصر، بینالنهرین، شام، فلسطین و ارمنستان بهدست آمده که در رأس آنها خشتنوشتههای کتابخانه آشوربانیپال قرار دارد (سامی، ص 21ـ23). معبد منقوش تپه زاغه در قزوین، با خشتهای دستساخته و قالب نزده بسیار بزرگ از اولین نمونههای کاربرد خشت در تاریخ معماری ایران است (نگهبان، 1374ش، ص 174). در شهر سوخته* سیستان از هزاره سوم پیش از میلاد طاقهای خشتی رواج داشته است (زمرشیدی، 1377ش، ص 1ـ 2). بیشتر آثار معماری هفت تپه خوزستان خشتی بوده که قطر این خشتها گاه از ده متر تجاوز میکرده و برای پر کردن حجمهای بزرگ مانند صفه و دیوار به کار میرفته است (نگهبان، 1372ش، ص 71، 85، 98). زیگورات چغازنبیل نیز بنایی تمامآ خشتی است (رجوع کنید به چغازنبیل*). در نوشیجانْتپه ملایر متعلق به دوره ماد و هخامنشی برای ساخت پایهها، قوس و طاق از خشت به عنوان عایق استفاده شده است (پیرنیا، 1369ش، ص 50ـ51؛ تجویدی، ص 200). قلعه کوه خواجه زابل و ارگ بم، حاوی آثاری از دوره ساسانی تا قاجاری، تمامآ از خشت ساخته شده است (زمرشیدی، 1381ش، همانجا؛ موسوی، ص 67ـ70؛ مهریار، ص 40ـ41). در دوره اسلامی گرایش به سادگی، تأثیرات خارجی و موقعیت طبیعی منطقه موجب شد تا از مصالح متفاوتی در ساخت بنا استفاده شود، مثلا در سوریه از سنگ استفاده بسیار کردهاند و در صحرای افریقا، عربستان، ایران و عراق خشت به کار رفته است (رجوع کنید به بنّاء/ بنّایی*). همزمان با ظهور اسلام، حصار دفاعی یثرب (مدینه) دیواری خشتی به ارتفاع 5ر3 متر بوده است. مسجدالنبی و مسجد کوفه سازه خشتی داشتهاند و بنای جامع المنصور، در بغداد، از خشت و چوب بوده است. همچنین در ساخت مسجد ابودُلَف سامرا، که در دوره عباسیان در قصر بلکوارا* بنا شده، خشت از مصالح عمده بوده است (رجوع کنید به پاپادوپولو، ص 269ـ499). اولین دیوار شهر قاهره در دوره فاطمیان (297ـ567) از خشت ساخته شد. مقابر برجی سلجوقیان (حک : 429ـ552) نیز بهصورت سازههای خشتی عظیمی بنا شده است (کونل، ص 44، 74). بناهای ویران در دارزین بم قدیمترین استحکامات خشتی در سدههای نخستین اسلامی محسوب میشود (کریمی، ص 510). دیوارها، ستونها، مناره و گرمخانه مجاور مسجدجامع فهرج نیز از خشت ساخته شده است (پیرنیا، 1376، ص 2؛ اولیاء، ص 41ـ43). مسجد تاریخانه* دامغان و ستونهای ضخیم، قوسهای باربر و طاقهای مسجدجامع ساوه* نیز خشتی است (فرهنگی، ص 382). در قرون اولیه اسلامی تا دوره سلجوقیان از خشتهای بزرگ و قطور استفاده میشد. از دوره غزنویان در ساخت کاخ لشکریبازار در افغانستان کنونی خشت به کار رفته است (پاپادوپولو، ص 538). در دوره سلجوقیان در ساخت مقابر گنبددار از خشت استفاده شده است (کونل، ص 75). در قرن هشتم همزمان با حضور ایلخانیان در ایران، خشت هسته مرکزی دیوارها را تشکیل میداده و تعداد بناهای خشتی این دوره از بناهای آجری بیشتر بوده است (ویلبر، ص 52).روش تهیه خشت در همه دورهها در جهان یکسان بوده و تفاوت آنها در جنس خاک، عناصر ترکیبی، ابعاد و قالبهای گوناگون است. برای ساخت خشت ابتدا تلی از خاک رس نرم و الک شده را روی زمین هموار فراهم میآورند و میان تل، حفرهای ایجاد میکنند و درون آن آب میریزند تا پس از یک تا دو روز با نفوذ تدریجی آب، خاک قوام گیرد. این عمل به «آخور بستن» معروف است. آنگاه با بیل خاک را با آب مخلوط میکنند و گل حاصله را چند بار زیر و رو و بعد لگد میکنند تا گل کاملا ورز داده شود و حالت چسبنده پیدا کند. هنگام تهیه گل برای استحکام و چسبندگیِ بیشترِ خشت، موادی شامل شکر سنگ (خاک الک شده سنگ)، سبوس برنج و کاه، خرده سنگ، خاکستر (برای عایق شدن خشت در برابر آب)، موی بز (برای جلوگیری از ترک)، پشم شتر، پِهِن چهارپایان (برای دفع رطوبت) و الیاف درخت خرما (برای تهیه خشتی مقاوم به نام ساز و دار) به آن اضافه میکنند (زمرشیدی، 1377ش، ص5ـ6).خشتها ابتدا به صورت دستساز تهیه میشد (رجوع کنید به نگهبان، 1374ش، ص 174)، اما بعدها از قالب استفاده شد. ابعاد قالبها در طول تاریخ متفاوت بوده است که همین امر در شناسایی آثار خشتی اهمیت بسیاری دارد. برای تهیه خشت قالبی ابتدا قالب را برای نچسبیدنِ گِل و راحت خارج کردن آن، با خاک رس نرم، خاکستر یا کاه اندود میکنند. سپس گل را درون قالب میکوبند تا خلل و فرج آن از بین برود. گل اضافه را با زهِ تابیده، از روده گوسفند و گاو و امروزه با سیم نازک یا تخته جمعآوری میکنند. سپس خشتها را از قالب بیرون میآورند و چند روز جلوی آفتاب میگذارند تا خشک شود. خشتهای بزرگ را با تک قالب، که کلافی چوبی مربع یا مستطیل بدون کف است، با همان روش تهیه میکنند اما سطح آنها را با دست صاف میکنند که به آنها «خشت آبمال» میگویند. اواخر فصل بهار و تابستان بهویژه تیر و مرداد بهترین زمان خشتزنی است (زمرشیدی، 1381ش، ص 74ـ77).خشتها نسبت به دیگر مصالح، به مراتب کمتر در تزیین بنا بهکار گرفته شده اما گاه با مورب و عمودی چیدن آنها نقوش هندسی مختلفی روی دیوار یا حفرههای منظمی پدیدار شده است. چنانکه در بناهایی مثل چهارطاقهای خشتیِ ملکان، طاق و طاقنما، سردر و پنجرهها با خشت نمایانده میشود (احمدی ملکی، ص 306ـ307، 312).اگرچه خشت در بسیاری از نقاط جهان یافت شده، اما بیشترین کاربرد آن در نواحی معتدل و کم باران بوده است (زمرشیدی، 1381ش، ص 70؛ اتینگهاوزن و گرابار، ص 86). در مناطق کویری برای انواع بناها و بهویژه یخچال*ها خشت به کار رفته که عایق سرما و گرما بوده است. رنگ خشت نیز از انعکاس نور شدید آفتاب میکاهد (مخلصی، ص 696). خشت از مصالح اصلی بادگیرها بوده است (شریعتزاده، ص 226). در دوره اسلامی از خشت در بدنه بناها استفاده میشده که معمولا به سه طریق به کار میرفته است : ساخت کل بنا از خشت؛ کاربرد خشت در پایه دیوارها؛ و استفاده از خشت در هسته مرکزی دیوارهای آجرنما. گاه خشت بهجز بنّایی کاربردهای دیگری نیز داشته است، مانند منبر خشتی مسجد تاریخانه (ویلبر، ص 52؛ هیلنبرند، ص 48). سادگی، ارزانی و عایق بودن خشت و انعطاف آن در مقایسه با دیگر مصالح موجب استفاده زیاد آن شده به گونهای که بهسبب همین خصوصیات به فرهنگ و ادبیات مردم نیز راه یافته است (رجوع کنید به دهخدا؛ فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه؛ ثروت، ص 120). با اینهمه، عدم استحکام خشت نسبت به سایر مصالح و مقاوم نبودن آن در مقابل نفوذ حشرات و رطوبت موجب آسیبدیدن بناهای خشتی شده است. بنابراین برای جلوگیری از آسیب خشت اقدامات مرمتی مانند قطور ساختن دیوارها، پوشش آن با آجر، کاهگل، سیمْگل، گچ، خاک و قیر انجام شده است (مالووان، ص 123ـ124؛ چییرا، ص 12؛ ویلبر، ص 52؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به رحمانی، ص 87ـ91).منابع :سیمون آیوازیان، «آجرکاری در معماری ایران دوره اسلامی: نقش آجر در هویت معماری ایران»، در تزئینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، 1376ش؛ رحمان احمدیملکی، «چارتاقهای خشتی ملکان، یا، باغها و خانهباغهای ملکان»، اثر، ش 31ـ32 (1379ش)؛ محمدرضا اولیاء، «مسجدجامع فهرج: اثر کم نظیر دوران انتقال»، فرهنگ یزد، ش 18 و 19 (بهار و تابستان 1383)؛ احسان بهرامی، فرهنگ واژههای اوستائی، تهران 1369ش؛ سپیده پورمحمدی و هادی حسینی دهمیری، «موریانهها خطری جدی برای بناهای خشتی تاریخی شهر یزد و سایر شهرهای ایران، به ویژه در هنگام وقوع زلزله»، اثر، ش 42 و 43 (پاییز و زمستان 1386)؛ محمدکریم پیرنیا، شیوههای معماری ایرانی، تدوین غلامحسین معماریان، ]تهران[1369ش؛ همو، «مساجد»، در معماری ایران: دوره اسلامی، به کوشش محمدیوسف کیانی، ج 1، تهران: جهاد دانشگاهی، 1366ش؛ اکبر تجویدی، دانستنیهای نوین درباره هنر و باستانشناسی عصر هخامنشی بر بنیاد کاوشهای پنج ساله تخت جمشید، تهران 1355ش؛ منصور ثروت، فرهنگ کنایات، تهران 1364ش؛ ادوارد چییرا، الواحبابل، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران 1386ش؛ دهخدا؛ رضا رحمانی، «حفاظت اضطراری از بقایای خشتی در محوطههای باستانی»، اثر، ش 36ـ37 (1383ش)؛ حسین زمرشیدی، معماری ایران: اجرای ساختمان با مصالح سنتی، تهران 1381ش؛ همو، معماری ایران: مصالحشناسی سنتی، تهران 1377ش؛ علی سامی، «اختراع کاغذ و تاریخ خشت نبشتهها در کشورهای باستانی آسیای غربی»، هنر و مردم، دوره جدید، ش 115 (اردیبهشت 1351)؛ علیاصغر شریعتزاده، «نقش بادگیر در ناحیه جنوبی دشت کویر 'استان یزد،»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: 12ـ7 اسفند 1374، ارگ بم ـ کرمان، ج 2، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، 1374ش؛ فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، تهران: سخن، 1381ش؛ عادل فرهنگی، «سیمای ایوان غربی مسجدجامع ساوه»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، همان؛ بهرام فرهوشی، فرهنگ فارسی به پهلوی، تهران 1358ش؛ فاطمه کریمی، «مقدمهای بر شناخت 'رباط، در ایران»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، همان، ج 3، 1375ش؛ ارنست کونل، هنر اسلامی، ترجمه هوشنگ طاهری، تهران 1355ش؛ ماکس ادگار لوسین مالووان، بینالنهرین و ایران باستان، ترجمه رضا مستوفی، تهران 1368ش؛ محمدعلی مخلصی، «یخچالهای قدیمی: شاهکارهای معماری از یاد رفته»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، همان، ج 2؛ محمود موسوی، «یادمان خشتی کوه خواجه زابل و خلاصهای از نتایج مطالعات و کاوشهای انجام شده در آن»، در همان، ج 4، 1375ش؛ محمد مهریار، «سیمای تاریخی ارگ بم»، اثر، ش 36ـ 37 (1383ش)؛ عزتاللّه نگهبان، حفاری هفت تپّه دشت خوزستان، تهران 1372ش؛ همو، «معبد منقوش زاغه دشت قزوین»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران، همان، ج 2، 1374ش؛ دونالد نیوتن ویلبر، معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان، ترجمه عبداللّه فریار، تهران 1365ش؛Richard Ettinghausen and Oleg Grabar, The art and architecture of Islam: 650-1250, Harmondsworth, Engl. 1987; Robert Hillenbrand, Islamic architecture: form,function and meaning, Edinburgh 1994; E. Keal, "Theart of the Parthians", in The Arts of Persia, ed. Ronald W. Ferrier, New Haven: Yale University Press, 1989; Alexandre Papadopoulo, Islam and Muslim art, translated from the French by Robert Erich Wolf, London 1980.