خَشَبیّه، گروهی قائل به امامت محمد بن حَنَفیّه*. در منابع مختلف، خشبیه از فرقههای شیعه به شمار آمدهاند (برای نمونه رجوع کنید به حربی، ج 2، ص 545؛ ابنماکولا، ج 3، ص 262؛ سمعانی، ج 2، ص 368؛ ابناثیر، ج 1، ص 444). درباره گروهی که این نام بر آنان اطلاق شده است، آرای متفاوتی وجود دارد. منصوربن معتمر، از علمای برجسته قرن دوم، خشبیه را عنوانی برای دوستداران امام علیبن ابیطالب علیهالسلام دانسته است (رجوع کنید به سمعانی، همانجا؛ ابناثیر، ج 1، ص 445).برخی خشبیه را عنوانی دیگر برای فرقهای از زیدیه، به نام سُرخابیه (پیروان سُرخاب طبری) شمردهاند (رجوع کنید به حربی، همانجا؛ خوارزمی، ص 29). در روایتی نیز، خشبیه گروهی از جَهمیه* خوانده شدهاند (رجوع کنید به ابنمنظور، ذیل «خشب»). گاه نیز خشبیه را عنوانی برای یاران ابراهیمبن مالکاشتر، از سرداران مختاربن ابیعُبَیْد ثقفی، ذکر کردهاند که در جنگ با عبیداللّهبن زیاد شرکت داشتند (رجوع کنید به ابنرسته، ص 218؛ ابنقتیبه، ص 622)، اما شاید بتوان این قول را پذیرفت که خشبیه از اهالی کوفه و یاران مختار و قائل به امامت محمدبن حنفیه بودند (رجوع کنید به حربی، همانجا؛ طبری، ج 6، ص 75ـ77).درباره سبب نامگذاری این فرقه به خشبیه هم آرای متفاوتی وجود دارد. بهقولی نام خشبیه برگرفته از کرسی چوبیای منتسب به حضرت علی علیهالسلام بوده است که یاران مختار ثقفی* برای تبرکجویی، آن را با خود حمل میکردند (طبری، ج 6، ص 81). پارهای نیز گفتهاند چون بیشتر اسلحه یاران مختار یا ابراهیمبن مالک از چوب (خَشَب) بود، خشبیه نامیده شدهاند (رجوع کنید به ابنرسته؛ ابنقتیبه، همانجاها؛ بلاذری، ج 6، ص 57؛ مقدسی، ج 5، ص 133). همچنین، گفته شده است که بعضی از دوستداران زیدبن علی چوبِ دار او را حفظ کردند، یا آنکه چون زیدیان هنگام جنگ با چوب میجنگیدند، به خشبیه معروف شدند (حربی؛ خوارزمی، همانجاها).طبق روایت دیگری، عبداللّهبن زبیر، در سال 66، محمدبن حنفیه و خانوادهاش و هفده تن از سران مردم کوفه را در زمزم (یا شِعْب علی) در مکه زندانی و آنان را تهدید کرد اگر با او بیعت نکنند، آنان را در آتش خواهد سوزاند و برای این منظور هیزم بسیاری جمع کرد (طبری، ج 6، ص 75ـ76؛ مسعودی، ج 3، ص 275ـ276؛ ذهبی، حوادث و وفیات 61ـ80ه .، ص 43). در این زمان، محمدبن حنفیه قاصدی نزد مختار فرستاد و از او یاری خواست. مختار مردم را گردآورد و گروههایی را برای یاری او به مکه فرستاد. از آن میان، ابوعبداللّه جَدَلی و یارانش قبل از دیگران وارد مسجدالحرام شدند. در دست یاران او چوب (کافرکوب) بود و آنان با فریاد یالثاراثالحسین به زمزم وارد شدند و نگهبانان را پراکنده و محمدبن حنفیه را از زندان رها کردند. پس از آن، گروههای دیگر وارد شدند. عبداللّهبن زبیر هراسان شد و آنان را که بهجای شمشیر با چوب میجنگیدند، خشبیه نامید (طبری، ج 6، ص 76ـ77). نیز گفته شده است که آنان چوبهایی را که عبداللّهبن زبیر برای آتش زدن محمدبن حنفیه و یارانش جمع کرده بود، به عنوان سلاح برداشتند، یا چون نمیخواستند با شمشیرهای آخته وارد حرم شوند، با چوب وارد حرم شدند، و از اینرو آنان را خشبیه نامیدهاند (بلاذری، همانجا). گفته شده است که از این جریان، فرقه کیسانیه منشعب شد (رجوع کنید به کیسانیه*).منابع :ابناثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت 1414/1994؛ ابنرسته؛ ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1960؛ ابنماکولا، الاکمال فی رفعالارتیاب عنالمؤتلف و المختلف فیالاسماء و الکنی و الانساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیی معلمی یمانی، بیروت ]بیتا[.؛ ابنمنظور؛ احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق 1996ـ2000؛ ابراهیمبن اسحاق حربی، غریبالحدیث، چاپ سلیمانبن ابراهیمعاید، مکه 1405/1985؛ محمدبن احمد خوارزمی، کتاب مفاتیحالعلوم، چاپ فان فلوتن، لیدن 1895، چاپ افست 1968؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 61ـ80ه .، بیروت 1410/1990؛ سمعانی؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مطهربن طاهر مقدسی، کتابالبدءوالتاریخ، چاپ کلمانهوار، پاریس 1899ـ1919، چاپ افست تهران 1962.