خَشّاب، حسنبن موسی، راوی شیعی قرن دوم و سوم. کنیهاش ابومحمد است و در اسناد روایات غالبآ با نام حسنبن موسی (رجوع کنید به خویی، ج 5، ص 145) و در برخی روایات با لقب خشّاب آمده (رجوع کنید به همان، ج 5، ص 146، ج 23، ص 92) که ظاهرآ ناظر به شغل چوبفروشی خود یا خاندانش است (رجوع کنید به سمعانی، ج 2، ص 366). از تاریخ تولد وی اطلاعی در دست نیست اما چنانچه نقل خشّاب از اسحاقبن عَمّار صیرفی، از اصحاب امام کاظم علیهالسلام، صحیح باشد (رجوع کنید به طوسی، 1363ش، ج 2، ص 214)، زمان ولادت او را باید دستکم نیمه دوم قرن دوم در نظر گرفت. به گفته شوشتری (ج 3، ص 385) در مواردی حسنبن موسی خشّاب با حسنبن موسی حَنّاط، از یاران امام صادق علیهالسلام، خلط شده است (برای نمونه رجوع کنید به طوسی، 1401، ج 2، ص 358ـ 357، که عبداللّهبن مُغیرَه از اصحاب امامکاظم از خشّاب روایت کرده است). همچنین محل سکونت وی معلوم نیست، هرچند در سند یکی از روایات از او با لقب کوفی یاد شده است (رجوع کنید به کشّی، ص 209). با اینکه طوسی (1415، ص 398) نام او را ذیل نام اصحاب امام حسن عسکری علیهالسلام آورده اما مستقیمآ از آن حضرت روایتی نقل نکرده (رجوع کنید به همان، ص420) بلکه عمده روایات وی با واسطه از امام صادق علیهالسلام است.خشّاب از اصحاب امام رضا و امام جواد علیهماالسلام چون احمدبن محمدبن ابینصر بَزَنطی*، علیبن اَسْباط، و علیبن حَسّان واسطی نقل حدیث کرده است (رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 192؛ ابنبابویه، 1414، ج 4، ص 531؛ طوسی، 1401، ج1، ص 202، ج 3، ص 37، 249، ج 6، ص 214، 301؛ نیز رجوع کنید به خویی، ج 5، ص 392ـ393). از دیگر مشایخ او غیاثبن کَلّوب است (رجوع کنید به طوسی، 1401، ج 3، ص 29، ج 6، ص 314؛ همو، 1420، ص355ـ356) که بیشتر روایات خشّاب از اوست (برای فهرستی از این دست روایات در کتب اربعه رجوع کنید به خویی، ج 5، ص 391ـ395). خشّاب، راوی کتاب غیاث نیز ذکر شده است (رجوع کنید به نجاشی، ص305؛ طوسی، 1420، ص356). بهگفته طوسی (1403، ج 1، ص 379ـ380) غیاثبن کلّوب از اهل سنت است اما اصحاب امامیه به روایت او در صورت عدم روایت معارض از طریق شیعه، عمل کردهاند و خویی (ج 13، ص 235) بر همین مبنا به وثاقت غیاثبن کلّوب حکم داده است.راویان معتبر و محدّثان سرشناسی از خشّاب روایت کردهاند (رجوع کنید به خویی، ج 5، ص 392ـ395)، از جمله محمدبن حسن صفار قمی* (رجوع کنید به صفّار قمی، ص 31، 78، 337، 527؛ نیز رجوع کنید به طوسی، 1401، ج 5، ص 377، ج 6، ص 162)، علیبن ابراهیم (رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 337، ج 5، ص 470) و سعدبن عبداللّه اشعری* (رجوع کنید به ابنقولویه، ص 84، 215، 427؛ ابنبابویه، 1414، ج 4، ص 531؛ طوسی، 1401، ج 1، ص 202، ج 3، ص 200، 324). همچنین حُمَیْدبن زیاد* روایات زیادی از خشّاب به نقل از حسنبن علیبن یوسف معروف به ابنبَقّاح راوی شیعی که از اصحاب امام صادق علیهالسلام روایت کرده شنیده است (رجوع کنید به کلینی، ج 2، ص 87، 114، 467، 621، ج 3، ص 504، ج 5، ص 34، 147، 325، ج 6، ص 297، 300، 539؛ برای فهرست روایات وی در کتب اربعه شیعه رجوع کنید به خویی، ج 5، ص 392ـ395، ج 23، ص 343ـ344).رجالیان متقدم حسنبن موسی را توثیق کرده و از وجوه اصحاب شمرده و او را به علم و کثرت حدیث ستودهاند (رجوع کنید به نجاشی، ص 42؛ نیز رجوع کنید به ابنداوود حلّی، ص 78؛ علامه حلّی، ص 104). رجالیان متأخر وی را ممدوح دانستهاند (رجوع کنید به طریحی، ص 105؛ اردبیلی، ج 1، ص 227؛ مجلسی، ص60؛ کاظمی، ص 193) و جزائری (ج 3، ص100) او را در شمار راویان حَسَن آورده است (قس موسوی عاملی، ج 7، ص 360 که او را غیرموثق و حتی غیرممدوح خوانده است). محمدباقر بهبهانی (ص 155) برای وثاقت خشّاب ادلهای اقامه کرده است، از جمله: اوصافی که نجاشی برای خشّاب شمرده و به گزارش وی، ابنولید خشّاب را در شمار راویان ضعیفی که محمدبن احمدبن یحیی از آنها روایت میکند، قرار نداده است (نیز رجوع کنید به مامقانی، ج 21، ص 89ـ90)؛ اعتماد و استناد کشّی و شیخش، حمدویهبن نصیر، به روایات حسنبن موسی از جمله درباره واقفی بودنِ احمدبن حسنبن اسماعیل میثمی (رجوع کنید به کشّی، ص 468) و حسنبن سَماعه (همان، ص 469)؛ و روایت مشایخ حدیث قم، نظیر عمرانبن موسی و محمدبن حسن صفار، از وی. مامقانی (ج 21، ص90) نیز باتوجه به قرائن پیشگفته خشّاب را موثق و احادیث او را صحیح یا حَسَن نزدیک به صحیح دانسته است (نیز رجوع کنید به زنجانی، ص 559؛ موحد ابطحی، ج 2، ص 55؛ مامقانی، ج 21، ص 92، پانویس). شوشتری (ج 3، ص 385) دلایل بهبهانی را نقد کرده و نقل قمیان از وی را دلیل ثقهبودن او ندانسته است، زیرا در بین آنان افرادی هستند که غثوسمین را نقل میکنند و محدثان قُمیِ اهل نقد همچون احمدبن محمدبن عیسی اشعری و ابنولید نیز از آنها روایت نمیکنند. همچنین به نظر او استثنا نشدن وی از راویانی که محمدبن احمدبن یحیی از آنها روایت کرده، حداکثر دال بر عدم ضعف اوست و وثاقت خشّاب را ثابت نمیکند (برای نقد سخن شوشتری رجوع کنید به مامقانی، ج 21، ص90ـ91، پانویس محییالدین مامقانی؛ نیز درباره مستثنیات ابنولید و بحث مربوط به آن رجوع کنید به خویی، ج 1، ص 74ـ75).موضوع بیشتر روایات خشّاب، فقهی (برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج 3، ص 542، ج 5، ص 147، 470، ج 6، ص 252، 297، 300، 305، ج 7، ص 173؛ طوسی، 1401، ج 1، ص 138، 202، 237ـ238، 337، 444، ج 2، ص 53ـ54، 297، 358؛ برای فهرست کاملتر این روایات رجوع کنید به اردبیلی، ج 1، ص 227ـ228؛ خویی، ج 5، ص 391ـ395، ج 23، ص 343ـ 344) یا اعتقادی با مضامینی چون صفات خدا (رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 127؛ ابنبابویه، 1357ش، ص 316ـ317؛ کشی، ص 279ـ280)، شأن و منزل اهلبیت و امامان شیعه (صفّار قمی، ص 31، 37، 60، 65، 77ـ78، 81، 91ـ92، 98، 125، 138، 226، 340، 500؛ کلینی، ج 1، ص 180، 192، 221، 275)، علم امام (صفّار قمی، ص 232ـ234، 242ـ243، 337، 346ـ347، 413، 440؛ کلینی، ج 1، ص 229؛ ابنبابویه، 1363ش، ج 2، ص 412؛ کشّی ص 614)، مسئله غیبت (کلینی، ج 1، ص 337؛ ابنبابویه، 1363ش، ج 2، ص360، 382) و ردّ غُلات (کشّی، ص 225ـ226) است. وی همچنین روایاتی با مضمون اخلاقی (برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 27، ج 2، ص 87، 114، 467، ج 4، ص 22) نقل کرده است. ابنقولویه نیز روایاتی از وی درباره فضل نماز در مسجد سَهله (رجوع کنید به ص 74ـ76) و ثوابت ذکر و زیارت امام حسین علیهالسلام (ص 212، 215، 286، 427) آورده است. به گفته نجاشی (ص 42) خشّاب دو کتاب به نامهای کتابالرد علی الواقفه و کتابالنوادر داشته و کتابالحج و کتابالانبیاء نیز به او نسبت داده شده است. نجاشی (همانجا) و طوسی (1420، ص 127)، هریک، طریق خود را به کتاب خشّاب ذکر کردهاند که طریق طوسی را ضعیف دانستهاند (رجوع کنید به خویی، ج 5، ص 145؛ موحد ابطحی، ج 2، ص 56). موحد ابطحی (همانجا) احتمال میدهد خشّاب کتابی رجالی نیز داشته باشد، زیرا کشّی نقلهای فراوانی از وی درباره احوال راویان آورده است (رجوع کنید به کشّی، فهرست، ص80، 89ـ90).منابع: ابنبابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم ?] 1357ش[؛ همو، کتاب مَن لایَحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1414؛ همو، کمالالدین و تمامالنعمة، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1363ش؛ ابنداوود حلّی، کتاب الرجال، چاپ محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف 1392/ 1972، چاپ افست قم ]بیتا.[؛ ابنقولویه، کاملالزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1417؛ محمدبن علی اردبیلی، جامعالرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الاسناد، بیروت 1403/1983؛ محمدباقربن محمد اکمل بهبهانی، تعلیقات علی منهجالمقال، در محمدبن علی استرآبادی، منهجالمقال فی تحقیق احوال الرجال المعروف بالرجال الکبیر، چاپ سنگی ]تهران [1307؛عبدالنبیبن سعدالدین جزائری، حاویالاقوال فی معرفة الرجال، قم 1418؛ خویی؛ موسیبن عبداللّه زنجانی، کتاب الجامع فی الرجال، ]قم [1394؛ سمعانی؛ شوشتری؛ محمدبن حسن صفّار قمی، بصائرالدرجات الکبری فی فضائل آلمحمد (ع)، چاپ محسن کوچهباغی تبریزی، تهران 1362ش؛ فخرالدینبن محمد طریحی، جامع المقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، چاپ محمدکاظم طریحی، تهران ?] 1374[؛ محمدبن حسن طوسی، الاستبصار، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف 1375ـ1376/ 1956ـ1957، چاپ افست تهران 1363ش؛ همو، تهذیبالاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت 1401/1981؛ همو، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم 1415؛ همو، عدّةالاصول و بذیله الحاشیة الخلیلیة، لخلیلبن غازی قزوینی، چاپ محمدمهدی نجف، ]قم[ 1403/1983؛ همو، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماءالمصنفین و اصحابالاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم 1420؛ حسنبن یوسف علامه حلّی، خلاصةالاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، ]قم[ 1417؛ محمدامینبن محمدعلی کاظمی، هدایة المحدثین الی طریقة المحمدین، چاپ مهدی رجایی، قم 1405؛ محمدبن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، ]تلخیص[ محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348ش؛ کلینی؛ عبداللّه مامقانی، تنقیحالمقال فی علم الرجال، چاپ محییالدین مامقانی، قم 1423ـ؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی، الوجیزة فی الرجال، چاپ محمدکاظم رحمانستایش، تهران 1378ش؛ محمدعلی موحد ابطحی، تهذیبالمقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخ الجلیل ابیالعباس احمدبن علی النجاشی، ج 2، نجف 1390/1971؛ محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائعالاسلام، قم 1410؛ احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعة المشتهر ب رجالالنجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407.