خرمشهر

معرف

خرّمشهر،# شهرستان و شهری بندری در استان خوزستان واقع در جنوب‌غربی ایران.

متن

خرّمشهر، شهرستان و شهری بندری در استان خوزستان واقع در جنوب غربی ایران.1) شهرستان. در جنوب و جنوب غربی استان خوزستان* واقع است و از سوی مغرب با عراق مرز مشترک دارد و مشتمل است بر دو بخش مرکزی و مینو و چهار دهستان به نامهای حومه شرقی، حومه غربی، غرب کارون و جزیره مینو و سه شهر به نامهای مقاومت، مینوشهر و خرمشهر (ایران. وزارت کشور، 1385ش، ذیل «استان خوزستان»). این شهرستان در دشتی هموار قرار گرفته است و رودهای دائمی کارون* و اروندرود* و نهر خَیِّن (شاخابه دائمی اروندرود که حدود نه کیلومتر آن مرز مشترک ایران و عراق است) در آن جریان دارند (جعفری، ج 2، ص106، 344، 468ـ469). آب و هوای این شهرستان گرم و مرطوب و پوشش گیاهی غالب ناحیه گز و کُنار است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج90، ص 57). ساکنان آن علاوه بر کارهای خدماتی و کشتیرانی و پرداختن به صنایع دستی (مانند حصیر، سبد، بادبزن و عبا)، به پرورش نخل و صید ماهی و دامداری، از جمله پرورش گاومیش (به اصطلاح محلی مَعْیدی)، بسته بندی خرما، ساخت و تعمیر لنج، بلم، دوبه (بارکشهای رودخانه ای بدون موتور) و مصیله (کشتی بادبانی) و کار در کارخانه های پنبه پاک کنی اشتغال دارند (همانجا؛ سیادت، ص 328ـ329؛ یوسفی، ص 261).در 1385ش، شهرستان خرمشهر 224 ،155تن جمعیت داشت که از این تعداد 125067 (ح 81%) شهرنشین بودند (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، ذیل «استان خوزستان»). اهالی این شهرستان به فارسی و عربی حرف می زنند و شیعه دوازده امامی اند (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، همانجا). طوایف عرب زبان بنی کعب* در آنجا سکونت داشتند (همانجا؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).شهرستان خرمشهر در 1316ش، به مرکزیت شهر خرمشهر، با پنج بخش به نامهای خرمشهر،آبادان،قُصْبه،شادگان، و هندیجان، تابع استان ششم (خوزستان و لرستان) بود (ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316،ص12). بعدهاآبادان همراه قصبه در 1321ش، بندر ماهشهر در 1338ش، شادگان در 1358ش و هندیجان در 1382ش از آن منتزع و هریک شهرستان شدند (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور، 1382ش، ذیل «استان خوزستان»). مینوشهر در 1375ش و کوت شیخ، از توابع بخش مرکزی شهرستان خرمشهر (نام کنونی آن : مقاومت) در 1376ش شهر شدند (رجوع کنید به همانجا؛ ایران. قوانین و احکام، 1376ش، ص 433ـ434).2) شهربندری. این شهر مرکز شهرستان خرمشهر و نخستین بندر رودخانه ای ایران واقع در رأس خلیج فارس است. ارتفاع آن حدود سه متر است و در حدود 130کیلومتری جنوب غربی اهواز واقع شده است. شهر دو قسمت قدیم و جدید دارد. بخش قدیم شهر در ساحل راست کارون، محل پیوستن کارون به اروندرود، و بخش دیگر بر ساحل اروندرود گسترده شده است (سلطانی بهبهانی، ص 109، 111). پلی به طول 616 متر (احداث در 1339ش) دو قسمت شهر و نیز شهر را به شهرستان آبادان مرتبط می کند (سیادت، ص 328؛ نوربخش، ص 94). در شمال شهر خرمشهر بر روی نهر فیلیه، به جای پل قدیم تر ابوجُذَیع (متعلق به دوره شیخ خزعل*) که با تنه درخت خرما ساخته شده بود، پل دیگری معروف به پل نو بنا شده است (سیادت، همانجا).بندرگاه (ساخته شیخ سلمان کعبی در 1158) در قسمت غربی شهر بر کرانه اروندرود قرار دارد (سلطانی بهبهانی، ص 111؛ سیادت، ص 325، 328).حمل ونقل کالا از طریق دو رود کارون و اروندرود و راه آهن سراسری صورت می گیرد. خرمشهر در انتهای راه آهن سراسری واقع است و از این طریق با شهرهای دیگر استان خوزستان ارتباط می یابد. دو راه اصلی، یکی به موازات راه آهن سراسری و دیگری به موازات کارون، شهر را به اهواز، مرکز استان، مرتبط می کند. راهی نیز به طول حدود نوزده کیلومتر این شهر را به آبادان و از آنجا به طول صد کیلومتر به بندرهای امام خمینی و ماهشهر مرتبط می سازد. فرودگاه بین المللی آبادان نیز در ده کیلومتری شهر خرمشهر واقع شده است (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج90، ص59؛ نیز رجوع کنید به اطلسراههایایران، ص 85؛ نقشه کاملایران امروز). خرمشهر در 1304ش شهر شد (ایران. وزارت کشور، 1382ش، همانجا). جمعیت آن در سرشماری 1385ش، 866 ،123تن ضبط شده است (رجوع کنید به مرکز آمار ایران، همانجا).علاوه بر موقعیت مهم جغرافیایی شهر، دسترسی به آبهای آزاد، رخداد دو جنگ جهانی، افتتاح آبراهه سوئز، توسعه تأسیسات نفتی در خوزستان و احداث راه آهن سراسری از دلایل عمده توسعه این شهر است (سیادت، ص 326؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).پیشینه. خرمشهر تا 1314ش مُحَمِّرَه یا مُحمِره نام داشت (جعفری ولدانی، ص 112). از جمله دلایل این نام گذاری به وجود خاک سرخ در اطراف شهر و سرخ شدن آب کارون هنگام غروب آفتاب اشاره شده است (رجوع کنید به سیادت، ص 324ـ325؛ نیز رجوع کنید به تاریخ ایران، ص190). از پیشینه شهر اطلاع دقیقی در دست نیست اما گفته می شود اسکندر مقدونی در محل کنونی شهر خرمشهر، شهری به نام اسکندریه ساخت که به سبب طغیان رود ویران شد. سپس آنتیوخوس چهارم، از شاهان سلوکی، در 164 پیش از میلاد آن را با نام آنتیوخ تجدید بنا کرد که آن هم براثر سیلاب از میان رفت. پس از آن، شهری به نام خاراکس/ چاراکس در آن محل ایجاد شد و شخصی به نام اسپازینی آن را تصرف کرد و اسپازینی چاراکس نامید (رالینسون، ص 119؛ ویلسون، ص30، پانویس 4؛ کرزن، ج 2، ص 338ـ339، پانویس 2؛ اقتداری، 1375ش، ص 845). اردشیر بابکان در همین مکان شهری به نام بهمن اردشیر بنا کرد (حمزه اصفهانی، ص 33) که قسمتی از خرمشهر کنونی را شامل می شد (اقتداری، 1359ش، ص 689؛ نیز رجوع کنید به امام شوشتری، ص 246). نام این شهر در منابع متقدم اسلامی، بیان (سوق البیان) ذکر شده، که آباد و خرّم بر جانب شرقی دجله، در پنج فرسخی اُبُلَّه* و شش فرسخی حِصْن مهدی (از قلاعی که المهدی باللّه خلیفه عباسی (متوفی 169) ساخته بود) قرار داشته و دارای منبر، از توابع اهواز بوده و آخرین جایی بوده که از سوی مغرب در خوزستان قرار داشته است (برای نمونه رجوع کنید به قدامة بن جعفر، ص 194؛ اصطخری، ص 95؛ حدودالعالم، ص 152؛ یاقوت حموی، ذیل «بیان»؛ امام شوشتری، همانجا). شهر بیان مانند بیشتر شهرهای خوزستان با حمله زنگیان در سالهای 255، 259 و 267 ویران شد (رجوع کنید به طبری، ج 9، ص 415، 425ـ428، 504ـ506، 587؛ نیز رجوع کنید به نظام الملک، ص 297). با این حال نام بیان در منابع، دست کم تا سده هفتم دیده می شود (برای نمونه رجوع کنید به اسکندری، ص 56ـ57؛ اصطخری، ترجمه فارسی، ص 84، 95؛ یاقوت حموی، همانجا). بعدها، قریه یا دژی نه چندان مهم به نام کوت المُحَمَّره یا محمره، در مکان بیان به وجود آمد که بنی کعب در آن ساکن بودند (رجوع کنید به کسروی، ص 163، 268؛ نیز رجوع کنید به بنی کعب*). اینکه نام محمره از چه زمانی رایج شده است چندان مشخص نیست، اما چون در 1200 خواجه عبدالقادر، منشی شاه نوراللّه خان هندی، از آن دیدن کرده (منصوری، ص 195)، چنین به نظر می رسد که این قریه پیش از این سال هم وجود داشته است (رجوع کنید به فسائی، ج 1، ص 637؛ نیز رجوع کنید به نامی اصفهانی، ذیل «میرزاعبدالکریم»، ص 299؛ امیری، ص310).این شهر که در اوایل سده سیزدهم دهی کوچک و از توابع فارس بود، به تدریج توسعه یافت و در 1235 دور آن حصار ساختند (نجم الدوله، ص 119؛ امام شوشتری، ص250).دولت بریتانیا در 1236/1820 به سبب ناامنی و اغتشاشات موجود در بصره، مقر نمایندگی خود را برای مدت کوتاهی به این شهر منتقل کرد (کرزن، ج 2، ص 339). شیخ ثامر (از مشایخ بنی کعب) در قرن سیزدهم، این شهر را بندر آزاد اعلام کرد و تجارت در آن رونق بسیار گرفت، به طوری که از لحاظ آبادانی و کثرت جمعیت و وسعت تاحدودی با بندرهای کلکته و بمبئی مقایسه می شد (کازرونی، ص 28ـ30؛ لایارد، ص190، 192). گسترش شهر در دو سمت شمال و جنوب کارون بود. طرف شمالی آن آباد و پررونق و مقرّ شیخ جابر، حاکم شهر، در طرف جنوبی آن، دارای قلعه ای مستحکم و مسجد بود که بنی کعب آن را بنا کرده بودند و مقرّ شیخ فارِس، عامل ضبط اجناس، بود. شهر شش هزار خانه داشت و اهالی نواحی اطراف، مانند بندر ریگ، بوشهر و ریüشهر، از ساکنان آنجا بودند (رجوع کنید به کازرونی، همانجا). به دلیل پهلو گرفتن بیشتر کشتیهای تجارتی در بندر خرمشهر، بصره (بندر مهم عثمانی) از رونق افتاد. ازاین رو علیرضا پاشا، وزیر بغداد، در 1254 آنجا را تصرف کرد و به قتل و غارت پرداخت (مشیرالدوله تبریزی، ص34؛ سپهر، ج 2، ص 701ـ 703؛ لایارد، ص 192). دولت عثمانی حتی مدعی مالکیت بر این شهر شد، تا آنکه در 1263 معاهده ارزروم حاکمیت ایران بر این شهر را به رسمیت شناخت (رجوع کنید به سپهر، ج 2، ص 892؛ صدیق الممالک، ص 76). پس از آن، برای جلوگیری از حمله احتمالی عثمانی، بر استحکامات خرمشهر افزوده شد (رجوع کنید به سپهر، ج 2، ص 899).شهر در اواخر حکومت محمدشاه قاجار (1250ـ1264) به صورت مستقل اداره می شد (رجوع کنید به نجم الدوله، همانجا) و از اواسط سده سیزدهم، به محمره جدید و محمره عتیق تقسیم شد. کوت فیلی یا قلعه فیلیه (رجوع کنید به ادامه مقاله) در ساحل راست اروندرود، مقرّ شیخ جابر (شیخ آل مُحَیْسن و حاکم شهر) بود (مشیرالدوله تبریزی، ص54، 58؛ مصطفی انصاری، ص66ـ67). در همین دوره، جنگ داخلی بین دو طایفه ادریسی و انصاری، هر دو از بنی کعب، منجر به ویرانی قسمت شمالی شهر شد (کازرونی، ص28،30) و چون شیخ ثامر،محمدتقی خان چهارلنگ بختیاری را پناه داده بود، منوچهرخان گرجی از طرف دولت مرکزی به شهر حمله کرد؛ شیخ ثامر در 1257 به کویت گریخت و اهالی نیز متواری شدند و قوای دولتی در سرتاسر خوزستان استقرار یافتند. حدود یک سال پس از حمله منوچهرخان، شهر همچنان متروک و خالی از سکنه بود تا اینکه وی دستور بازسازی و مرمت آن را داد (رجوع کنید به سپهر، ج 2، ص 776؛ اعتمادالسلطنه، ج 3، ص 1657ـ1660؛ لایارد، ص 256ـ257، 285، 315). بیماری وبا در سالهای 1267 و 1269 جمعیت شهر را کاهش داد (یوسفی، ص 136؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).در 1273، انگلیسیها به این بهانه که ناصرالدین شاه هرات را تصرف کرده، خرمشهر را اشغال کردند (هانت، ص 235ـ266؛ نیز رجوع کنید به سپهر، ج 3، ص 1419ـ1427). البته دو روز قبل از تصرف خرمشهر، به دستور جابرخان، حاکم شهر، برای تأمین چوب مورد نیاز قوای دولتی خانه های شهر را خراب نموده و اهالی نیز شهر را ترک کرده بودند (احتشام الدوله، ص 15ـ16). در پی آن، بیشتر تجار در مسقط اقامت گزیدند (عزیزی، ص 19). پس از معاهده پاریس در 1273/1857، انگلیسیها شهر را تخلیه کردند (خورموجی، ص 214). در 1286/ 1869 آبراهه سوئز افتتاح شد و پس از آن خطوط کشتیرانی گسترش یافت و سطح بازرگانی در بنادر خلیج فارس با اروپا ارتقا پیدا کرد و اینها موجب رونق تجاری شهر شد (رجوع کنید به فتحی، ص 268ـ269).در 1298 شیخ محمد، فرزند شیخ جابر، شیخ آنجا بود ولی هیچ نوع اختیاری نداشت و شیخ مزعل، برادر وی، از سوی حکومت مرکزی مسئول جمع آوری مالیات و اداره منطقه گردید (مصطفی انصاری، ص 67). در این سالها، خرمشهر بندری پردرآمد بود و بیشترین مالیات را در منطقه می پرداخت (همان، ص 79). مهم ترین صادرات آن خرما بود که به ازای هر بارِ زغال سنگ از لندن یک بارِ خرما صادر می کرد. تجار بمبئی نیز تعداد معتنابهی اسب ایرانی از این بندر صادر می کردند. به جز زرگری، که غالب اهالی به آن اشتغال داشتند، صنعت کشتی سازی در آنجا مستقر بود و بلمهایی نیز برای حرکت در کارون و اروندرود ساخته می شد (نجم الدوله، ص 65، 82ـ84، 97). حدود پانصد تفنگچی بلوچ و عرب در بندر ساخلو (پادگان) داشتند (همان، ص 95ـ96). شیوخ این شهر به صورت موروثی مسئول حراست از مرز اروندرود بودند (مصطفی انصاری، ص70). در پی تصویب حق آزادی کشتیرانی در کارون (از خرمشهر تا اهواز) در 7 صفر 1305/ 25 اکتبر 1887، به منظور توسعه تجاری شهر برنامه های عمرانی وسیعی از جمله احداث باراندازها و اسکله های جدید، اجرا گردید. قرنطینه ای ساخته شد و مأموران گمرک و کارگزاران ایرانی در این شهر مستقر شدند (کرزن، ج 2، ص 337؛ مصطفی انصاری، ص 92ـ93).در 1305، ناصرالدین شاه در دوطرف شهر دو بندر صاحبقرانیه (در محل گمرک فعلی خرمشهر که همان بخش قدیم و مرکزی شهر است) و قاجاریه (در محل کنونی نیروی دریایی) و چند سربازخانه برای برقراری امنیت دایر کرد (افضل الملک، ص247؛ امیری،ص142ـ143). شیخ مزعل نیز در فیلیه قصری برای سکونت خود ساخت که کشتیهای انگلیسی به هنگام عبور از آنجا چند گلوله توپ به نشانه سلام و احترام شلیک می کردند (سایکس، ص243). میرزاقاسم خان تفنگدارباشی در 1306 به عنوان نخستین کارگزار ایران در خرمشهر منصوبشد (مصطفی انصاری، ص 99). در 1307، وبا حدود چهل درصد از ساکنان شهر را به هلاکت رساند، به طوری که در شهر فقط دو هزار تن سکنه ماند و تجارت خارجی محدود و صادرات کم گردید و بازار آن به رفع نیازهای داخلی محدود شد (رجوع کنید به کرزن، ج 2، ص 338ـ340).در 1316، شیخ خزعل پس از قتل برادرش، شیخ مزعل، شیخِ آل محیسن شد و مظفرالدین شاه القاب و اختیارات مزعل، از جمله حکمرانی و سرحد داری شهر و اروندرود را به وی اعطا کرد (افضل الملک، ص 358، 369). خرمشهر در این زمان کوچک و دارای نخلستانهای گسترده ای در اطراف بود. انگلیس در آنجا کنسولگری داشت و بندر خرمشهر دارای سهم بسیاری از صادرات و واردات منطقه بود (رجوع کنید به سایکس، ص 246، 451). در 1332 و 1333، بیشترین کشتیها در این بندر پهلو می گرفتند (رجوع کنید به وادالا، ص 112). در جنگ جهانی اول (1914ـ1918)، این بندر شهرت بسیار یافت و تنها راه تجاری مطمئن در جنوب ایران محسوب می شد و ازاین رو تجارتخانه های بزرگی در آن احداث شد (جعفری ولدانی، ص 112؛ مهندسین مشاور بوربور، ص 1ـ6). پس از پیروزی انگلیس بر ترکان عثمانی در 1333، اداره امور خوزستان عملا به دست انگلیسیها افتاد و آنها سپاهی در خرمشهر مستقر کردند. ناآرامیهای این دوره سبب قطع واردات کالا به خرمشهر و افزایش آن به بوشهر شد (بریتانیا. کنسولگری (بوشهر)، ص 33؛ کسروی، ص219ـ 220). در حدود 1303ش، این بندر مهم ترین بندر منطقه خوزستان محسوب می شد (رجوع کنید به لورین، ص 56، 63).در دوره پهلوی اول و از 1307ش، پس از گشایش راه شوسه تهران ـ خرمشهر، بر اهمیت این بندر افزوده شد. در 14 آبان 1311، برای نخستین بار ناوگان دریایی ایران در آنجا پهلو گرفت. بعدها اداره کل بنادر (تأسیس در 15 بهمن 1314) به توسعه و تکمیل باراندازهای این بندر اقدام کرد (یکتائی، ص 191ـ192؛ مدنی، ص 81) و بر تعداد کشتیهایی که در آنجا پهلو می گرفتند، افزوده شد (سدیدالسلطنه، ص 402). بدین سان، اقدامات شهرسازی در آنجا آغاز شد و معماری خانه ها از شیوه سنّتی، با مصالحی چون گل و خشت و نی، به شیوه جدید تغییر یافت (یوسفی، ص 255).گرچه با احداث بندر شاپور (بندر امام خمینی) اندکی از موقعیت تجاری بندر خرمشهر کاسته شد (نوربخش، ص 94)، در زمان جنگ جهانی دوم (1317ش ـ1324ش/ 1939ـ 1945) از بندرهای مهم متفقین به شمار می رفت و امریکاییها از آن اسلحه و مهمات به روسها می رساندند (رجوع کنید به امام اهوازی، ص 521ـ522؛ نیز رجوع کنید به ایران در اشغال متفقین، ص 173ـ175). امریکاییها در 1320ش بیمارستانی در خرمشهر احداث کردند (رزم آرا، ج 6، ص 141). شهر در این زمان به سوی جنوب و مغرب رو به گسترش بود (مهندسین مشاور بوربور، همانجا). خرمشهر را در سوم شهریور 1320، بار دیگر نیروهای انگلیسی اشغال کردند (ایران در اشغال متفقین، ص 175).از 1330ش، با بالا رفتن اهمیت تجاری بندر، بر توسعه شهر در جهات شمال غربی، شمال و جنوب افزوده شد (مهندسین مشاور بوربور، همانجا) و در حدود همین سال جمعیت آن بالغ بر 700، 21تن گردید (رزم آرا، همانجا). به علت بسته شدن آبراهه سوئز به مدت شش ماه (بازگشایی آن در فروردین 1336/ آوریل 1957)، صادرات و واردات این بندر کاهش یافت و بیشتر کالاهای قاچاق از طریق اروندرود به این منطقه وارد می شد (فتحی، ص 268ـ269). در 1337ش، خرمشهر یکی از پنج بندر مهم خلیج فارس به شمار می رفت (بهنام، ص 87) و در چهارم خرداد 1339 با تأسیس سازمان بنادر و کشتیرانی زیرنظر گمرکات و انحصارات، اداره کل بندر خرمشهر، که طبق تصویبنامه 28 فروردین 1339 به طور مستقل اداره می شد، تابع این سازمان شد (یکتائی، ص 192ـ193). خرمشهر در این سالها ثروت فراوانی را در خود جای داده بود و از بندرهای زیبا و مهم خاورمیانه و پرجمعیت ترین بندر جنوب ایران، پس از آبادان، به شمار می رفت. وجود تجارتخانه های بزرگ داخلی و خارجی و شرکتهای عظیم کشتیرانی نیز آنجا را شهری بین المللی کرده بود (سیادت، ص 328؛ رشیدیان، ص 102ـ103؛ نیز رجوع کنید به رزم آرا، همانجا).وقوع جنگ عراق با ایران و اشغال شهر به مدت بیست ماه از 4 آبان 1359 تا 3 خرداد 1360، موجب ویرانی شهر و کشته و آواره شدن بسیاری گردید و خرمشهر مدتی خونین شهر خوانده شد، ولی یک سال پس از آزادسازی آن در 1361ش، دوباره خرمشهر نامیده شد (جعفری ولدانی، ص 113؛ مهدی انصاری و همکاران، ص390؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج 4، ص 161ـ162؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به جنگ عراق با ایران*؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله، آزادسازی خرمشهر).امروزه تأسیسات گمرک و اسکله در حاشیه شرق اروندرود، تأسیسات راه آهن و حمل ونقل و انبارها در شمال و شمال شرق، تأسیسات کشتیرانی و قایقرانی در حاشیه کارون و پادگانها و اراضی نظامی متعلق به نیروی دریایی در شمال شهر ساختار کالبدی شهر خرمشهر را تشکیل می دهد (مهندسین مشاور نقش جهان ـ پارس، ص 28). این بند دارای چهارده اسکله است که از این تعداد دو اسکله غیرفعال است. به جز اسکله های کناره ای بندر خرمشهر و اسکله فیلیه در شمال بندرگاه که به راه آهن متصل است و برای تخلیه آهن و فولاد کاربرد دارد و اسکله ای چوبی (احداث در 1350ش)، خرمشهر دارای باراندازی ساحلی است که ظرفیت پهلوگیری سیزده کشتی اقیانوس پیما دارد. همچنین باراندازی در دهانه بندرگاه برای پهلوگیری دوبه ها به همراه انبارهای سرپوشیده و روباز، از تأسیسات بندری خرمشهر است (رجوع کنید به سازمان بنادر و کشتیرانی، ص 25ـ26) و رقم قابل توجهی از واردات و صادرات ایران از طریق این بندر انجام می گیرد، چنانچه طبق آمار 1383ش، مقدار واردات انواع کالا از گمرک خرمشهر 427،419تُن و مقدار صادرات آن 140، 869 تُن ثبت شده است (رجوع کنید به سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خوزستان، ص 328، 330، 332ـ333).منابع: خانلرمیرزا احتشام الدوله، جنگ ایران و انگلیس در خرمشهر (محمره)درسال 1273قمری/ 1235 خورشیدی، تهران 1382ش؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، تألیف محمد جوادی پور و دیگران، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373ـ1376ش؛ نصربن عبدالرحمان اسکندری، کتاب الامکنة و المیاه و الجبال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت 1410/1990؛ اصطخری؛ همان، ترجمه فارسی؛ اطلس راههای ایران، تهران: گیتاشناسی، 1385ش؛ محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران 1363ـ1367ش؛ غلامحسین افضل الملک، افضل التواریخ، چاپ منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران 1361ش؛ احمد اقتداری، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان، تهران 1375ش؛ همو، خوزستانوکهگیلویه و ممسنی: جغرافیای تاریخی و آثار باستانی، تهران 1359ش؛ محمدعلی امام اهوازی، تاریخ خوزستان، بازنگاری و ویرایش ع. روحبخشان، تهران 1379ش؛ محمدعلی امام شوشتری، تاریخ جغرافیائی خوزستان، تهران 1331ش؛ مهراب امیری، زندگی سیاسی اتابک اعظم، ]تهران 1347ش[؛ مصطفی انصاری، تاریخ خوزستان: 1878ـ1925 (دوره شیخ خزعل)، ترجمه محمدجواهرکلام، تهران 1377ش؛ مهدی انصاری، محمد درودیان، و هادی نخعی، خرمشهر در جنگ طولانی، تهران 1375ش؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان ماه 1316، چاپ دوم، تهران ]بی تا.[؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین سال 1376، تهران: قوه قضاییه، نشریه روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، 1377ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری: آذر 1385، ]تهران 1385ش[؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ ایران در اشغال متفقین: مجموعه اسناد و مدارک 24ـ 1318، به کوشش صفاءالدین تبرّائیان، تهران: رسا، 1371ش؛ بریتانیا. کنسولگری (بوشهر)، جنگ جهانی در جنوب ایران: گزارشهای سالانه کنسولگری بریتانیا در بوشهر، 1339ـ1333ق/1921ـ1914م، ترجمه کاوه بیات، بوشهر 1373ش؛ جمشید بهنام، «نظر اجمالی باقتصاد خلیج فارس و اهمیت آن برای ایران»، در خلیج فارس، ج 2، ]تهران: اداره کل انتشارات و رادیو، 1342ش[؛ تاریخ ایران: از دوران باستان تا پایان سده هیجدهم میلادی، نوشته نینا ویکتوروونا پیگولوسکایا و دیگران، ترجمه کریم کشاورز، تهران: پیام، 1363ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ 1379ش؛ اصغر جعفری ولدانی، کانونهای بحران در خلیج فارس، تهران 1377ش؛ حدودالعالم؛ حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، کتاب تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلوة والسلام، برلین 1340؛ محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، حقایق الاخبار ناصری، چاپ حسین خدیوجم، تهران 1363ش؛ هنری کرزیک رالینسون، سفرنامه راولینسون: گذر از زهاب به خوزستان، ترجمه سکندر امان اللهی بهاروند، تهران 1362ش؛ رزم آرا؛ نیره زمان رشیدیان، نگاهی بتاریخ خوزستان، تهران 1371ش؛ سازمان بنادر و کشتیرانی. اداره کل بنادر و کشتیرانی استان خوزستان، منطقه آزاد تجاری و صنعتی خرمشهر، تهیه و تنظیم رضا فلاحتی، خرمشهر 1372ش (منتشر نشده)؛ سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خوزستان، سالنامه آماری استان خوزستان سال 1383، تهیه کنندگان سیما آرین نژاد و الهام حسین پور، ]اهواز [1384ش؛ محمدتقی بن محمدعلی سپهر، ناسخ التواریخ :تاریخقاجاریه، چاپ جمشید کیان فر، تهران 1377ش؛ محمدعلی سدیدالسلطنه، بندرعباسوخلیج فارس = اعلام الناس فی احوال بندرعباس، چاپ احمد اقتداری و علی ستایش، تهران 1363ش؛ سلطانعلی سلطانی بهبهانی، «بنادر ایران در خلیج فارس»، در خلیج فارس، ج 1، همان؛ موسی سیادت، تاریخ جغرافیائی عرب خوزستان، تهران 1374ش؛ ابراهیم بن اسداللّه صدیق الممالک، منتخب التواریخ، تهران 1366ش؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ محسن عزیزی، «مختصری از سیاست دولتهای اروپائی در خلیج فارس با توجه به اسناد دیپلماسی»، در خلیج فارس، ج 2، همان؛ محمد فتحی، سیر در قلمرو گمرک ایران: از سیستان تا خوزستان، ]تهران[ 1354ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج:90 آبادان، تهران: اداره جغرافیائی ارتش، 1365ش؛ حسن بن حسن فسائی، فارسنامهناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ قدامة بن جعفر، کتاب الخراج، چاپ دخویه، لیدن 1889، چاپ افست 1967؛ محمدابراهیم بن اسماعیل کازرونی، تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1367ش؛ احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، تهران 1362ش؛ اوستن هنری لایارد، سفرنامه لایارد، یا، ماجراهای اولیه در ایران، ترجمه مهراب امیری، تهران 1367ش؛ سرپرسی لورین، شیخ خزعل و پادشاهی رضاخان، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران 1363ش؛ احمد مدنی، «دریانوردی در خلیج فارس و پیشینه ی تاریخی آن»، در خلیج فارس، ج 2، همان؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن :1385 نتایج تفصیلی کل کشور، 1385ش.Retrieved Oct.17, 2010, from http://www.sci.org.ir/portal/ faces/public/census85/census85.natayej/census85.rawdata;جعفربن محمدتقی مشیرالدوله تبریزی، رساله تحقیقات سرحدیه، چاپ محمد مشیری، تهران 1348ش؛ فیروز منصوری، استعمار بریتانیا و مسئله اروندرود، تهران 1376ش؛ مهندسین مشاور بوربور، طرح جامع خرمشهر، مرحله 2، ج :1 بررسی جامع منطقه ای، ]تهران [1354ش؛ مهندسین مشاور نقش جهان - پارس، طرح تجدید بنای خرمشهر، مرحله :1 طرح جامع (راهبردی) خرمشهر، راهبردهای اساسی طرح تجدید بنای خرمشهر، ]بی جا[ 1369ش؛ محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، با مقدمه سعید نفیسی، تهران 1363ش؛ عبدالغفاربن علی محمد نجم الدوله، سفرنامه خوزستان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1341ش؛ حسن بن علی نظام الملک، سیرالملوک، چاپ محمد استعلامی، تهران 1385ش؛ نقشه کامل ایران امروز، مقیاس 000، 600،1:1، تهران: گیتاشناسی، 1386ش؛ حسین نوربخش، بنادر ایران در خلیج فارس، تهران 1382ش؛ ر. وادالا، خلیج فارس در عصر استعمار، ترجمه شفیع جوادی، تهران 1364ش؛ یاقوت حموی؛ مجید یکتائی، تاریخ گمرک ایران و سازمان بنادر و کشتیرانی، تهران 1355ش؛ محمد یوسفی، پیوستنگاه کارون و اروندرود، یا، تاریخ خرمشهر، ]تهران [1350ش؛George N. Curzon, Persia and the Persian question,London1892;George Henry Hunt, Outram & Havelock&39;s Persiancampaign, to which is prefixed, a summary of Persian history, an account of various differences between England and Persia, and an inquiry into the origin of the late war, by George Townsend, London 1858; Percy Molesworth Sykes, Ten thousand miles in Persia, or, Eight years in Iran, New York 1902; Arnold Talbot Wilson, The Persian Gulf, London 1959.

آزادسازی، خرّمشهر. مهم ترین تحرک نظامی ایران در جنگ عراق با ایران* که در عملیات بیت المقدس به بازپس گیری خرمشهر در 3 خرداد 1361/ 24 مه 1982 منجر شد. پس از اشغال خرمشهر در 4 آبان 1359/ 26 اکتبر 1980، برای عراق و حامیان منطقه ای و بین المللی آن فرصتی فراهم شد. تا ضمن فرسایش توان نظامی ایران، خواست خود را برای پایان دادن به جنگ، به دولت ایران تحمیل کنند (انصاری و دیگران، ص390؛ پارسادوست، ص 321؛ درودیان، 1376ش، ص 58). ایران پس از اجرای عملیات موفقیت آمیز فتح المبین در فروردین 1361/ مارس 1982، درصدد آزادسازی کامل مناطق اشغالی برآمد و عملیات بیت المقدس با این هدف آغاز شد. اما اهمیت راهبردی خرمشهر برای دو کشور و گستردگی منطقه عملیاتی سبب طولانی شدن آن گردید (اردستانی، ص 25؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله). عملیات بیت المقدس در 10 اردیبهشت 1361/ 30 آوریل 1982، در چهار مرحله، با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و جاده اهواز ـ خرمشهر و رسیدن به مرزهای بین المللی، در منطقه ای با وسعت بیش از 5400 کیلومترمربع انجام شد (سمیعی، ص 97، 99؛ ابوغزاله، ص 106؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ص 49). در مرحله اول، نیروهای ایرانی با عبور از رود کارون و استقرار در جاده اهواز ـ خرمشهر، بیش از هشتصد کیلومتر را پاک سازی کردند. مرحله دوم، در 16 اردیبهشت 1361/ 6 مه 1982، به منظور آزادسازی بندر خرمشهر شروع شد. نیروهای ایرانی تا شلمچه پیش رفتند و پس از آزادسازی هویزه، در هفده کیلومتری نوار مرزی استقرار یافتند. در مرحله سوم، 19ـ20 اردیبهشت همان سال، عملیات برای آزادسازی خرمشهر ادامه یافت، ولی در محور شلمچه ـ خرمشهر، عراق برتری نظامی داشت و بازپس گیری خرمشهر میسّر نشد و نیروهای ایرانی به بازسازی و تجدید قوا پرداختند. در مرحله نهایی، اول خرداد همان سال، پیشروی از منطقه شلمچه در شمال غربی خرمشهر آغاز شد و نیروهای ایرانی خرمشهر را محاصره و در 3 خرداد آزاد کردند. در این عملیات به جز شلمچه و کوشک و طلائیه که در اشغال عراق باقی ماند، بقیه مناطق آزاد شدند (سمیعی، ص 99ـ104، 134؛ پوراحمد، ص 103ـ106؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج 4، ص 167ـ168).

بازپس گیری خرمشهر، موجب تغییر توازن سیاسی ـ نظامی در جنگ و منطقه خلیج فارس به سود ایران شد. از نظر نظامی، اجرای چهار عملیات طی هشت ماه، بیانگر تجدید توان نظامی ایران بود. از حیث سیاسی نیز به منزله از بین رفتن برتری عراق در مذاکرات سیاسی بود و این کشور را در وضع تحقیرآمیزی قرار داد. در این مدت احتمال سقوط حکومت عراق نیز می رفت (سیک، ص 236ـ237؛ درودیان، 1376ش، ص 58ـ59؛ همو، 1380ش، ص160). صدام حسین در 19 خرداد 1361/ 9 ژوئن 1982، به طور یک جانبه آتش بس اعلام کرد. او در 20 خرداد همان سال، به بهانه کمک به سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) و نیروهای سوریه در برابر تجاوز اسرائیل به لبنان در 16 خرداد/ 6 ژوئن همان سال، دستور عقب نشینی به نیروهای عراقی از اراضی ایران را صادر کرد. او در پی برقراری صلح با ایران بود و در 30 خرداد/ 20 ژوئن همان سال با صدور بیانیه ای، عقب نشینی از خاک ایران را با از بین بردن هرگونه بهانه ای برای ادامه جنگ توجیه کرد (کردزمن و واگنر، ج 2، ص140ـ141؛ هیرو، ص 64).

دولت عراق در نامه ای در 10 تیر 1361/ اول ژوئیه 1982 به دبیرکل سازمان ملل، عقب نشینی کامل نیروهای عراقی از اراضی ایران را اعلام کرد، اما نماینده ایران در سازمان ملل، در همان روز در نامه ای به رئیس شورای امنیت اظهار داشت که نیروهای متجاوز عراقی، برخلاف ادعاهای عراق، هنوز بخشهایی از اراضی ایران را در تصرف دارند و به حملات خود ادامه می دهند (پارسادوست، ص 322؛ درودیان، 1384ش، ص 207). از سوی دیگر، پیروزی ایران در جبهه های جنگ و شرایط این کشور برای برقراری صلح، صدام حسین را، که در آغاز تجاوز به ایران آرزوی رهبری جهان عرب را داشت، در وضع بسیار دشواری قرار داد. او مجبور شد برای جلب حمایت جهان عرب، به دولتهای میانه رو عرب نزدیک شود. افزون بر این، ناچار شد از میزبانی اجلاس سران کشورهای جنبش عدم تعهد* که قرار بود در شهریور 1361/ سپتامبر 1982 در بغداد تشکیل شود، صرف نظر کند. صدام حسین، شورای فرماندهی انقلاب عراق را منحل و شماری از افراد کابینه و افسران عالی رتبه را اخراج کرد. او حتی برخی از آنان را به بهانه اهمال و مخالفت با جنگ اعدام نمود (کردزمن و واگنر، همانجا).

پس از آزادسازی خرمشهر، شورای امنیت سازمان ملل نیز پس از 22 ماه از صدور قطعنامه اول (رجوع کنید به جنگ عراق با ایران، بخش1: تاریخ سیاسی)، در 21 تیر 1361/ 12 ژوئیه 1982، قطعنامه 514 را، که در آن موضع نسبتآ جدّی تری در برابر جنگ گرفته بود، صادر کرد، بی آنکه در آن هیچ اشاره ای به متجاوز، تنبیه متجاوز یا اصل تجاوز شده باشد (ولایتی، ص 119ـ120؛ هدایتی خمینی، ص 81ـ88؛ تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراقعلیهجمهوری اسلامی ایران، ج2، ص160ـ161). از سوی دیگر، بازپس گیری خرمشهر نگرانیهای عمیقی در بین کشورهای عرب منطقه خاورمیانه پدیدآورد. قدرتهای بزرگ بین المللی از جمله امریکا نیز ضمن ابراز نگرانی از پیشروی نیروهای ایران، به حمایت گسترده از عراق پرداختند (نعیمی ارفع، ص80ـ81؛ تهامی و همکاران، ص 266؛ برای آگاهی بیشتر از حمایتهای همه جانبه قدرتهای بزرگ از عراق رجوع کنید به خالوزاده، ص 461ـ517).

ایران که از نظر سیاسی و نظامی برتر بود، چند راه حل داشت: 1) آغاز مذاکره سیاسی با عراق و قدرتهای حامی آن برای تأمین حقوق خود درباره محکومیت متجاوز و پرداخت غرامت به ایران. این گزینه با سیاست کلی غرب در برابر قدرت گرفتن انقلاب اسلامی در منطقه تعارض داشت؛ 2) ترک مخاصمه بدون اتمام جنگ و برقراری حالت نه جنگ و نه صلح در مرزها که به فرسایش توان سیاسی و نظامی ایران می انجامید؛ 3) صلح تضمین شده. مقامات ایرانی این گزینه را تنها راه حل برای تأمین حقوق این کشور می دانستند و برای رسیدن به همین خواست، ناگزیر از ادامه جنگ شدند (رجوع کنید به جنگ عراق با ایران*؛ نیز رجوع کنید به اردستانی، ص 26ـ28؛ درودیان، 1384ش، ص203ـ204؛ همو، 1376ش، ص63ـ64).

منابع :عبدالحلیم ابوغزاله، الحرب العراقیة الایرانیة: 1980ـ 1988، ]بی جا: بی نا.[، 1994؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، تألیف محمد جوادی پور و دیگران، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373ـ1376ش؛ حسین اردستانی، تنبیه متجاوز : بررسی تحولات سیاسی نظامی از تابستان 1361 تا فرودین  1367، تهران 1379ش؛ مهدی انصاری، محمد درودیان، و هادی نخعی، خرمشهر در جنگ طولانی، تهران 1375ش؛ منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران 1371ش؛ احمد پوراحمد، جغرافیای عملیات ماندگار دفاع مقدس، به اهتمام حسن رسولی منفرد، تهران 1386ش؛ تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران: وزارت امور خارجه، دفتر حقوقی، 1361ـ1367ش؛ مجتبی تهامی، گل محمد بهمنی، و فتح اللّه رسولی، سیاست امریکا در قبال ایران طی دوره جنگ تحمیلی، تهران 1380ش؛ سعید خالوزاده، «حمایت های سیاسی، نظامی و اقتصادی کشورهای قدرتمند از عراق در طول جنگ با جمهوری اسلامی ایران»، در دعاوی ایران : بررسی کمک ها و حمایت های غرب به ویژه آمریکا از صدام حسین در جنگ تحمیلی، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، 1383ش؛ محمد درودیان، آغاز تا پایان (سالنمای تحلیلی): بررسی وقایع سیاسی ـ نظامی جنگ از زمینه سازی تهاجم عراق تا آتش بس، تهران 1376ش؛ همو، پرسش های اساسی جنگ، تهران 1384ش؛ همو، خونین شهر تا خرمشهر، تهران 1380ش؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، اطلس جنگ ایران و عراق: فشرده نبردهای زمینی، 31 شهریور 1359ـ29 مرداد  1367، تهران 1379ش؛ علی سمیعی، کارنامه توصیفی عملیات هشت سال دفاع مقدس، تهران 1382ش؛ بهمن نعیمی ارفع، مبانی رفتاری شورای همکاری خلیج فارس در قبال جمهوری اسلامی ایران،  تهران 1370ش؛ علی اکبر ولایتی، تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، تهران 1376ش؛ عباس هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران (تا پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران)، تهران 1374ش؛

Anthony H. Cordesman and Abraham R. Wagner, The lessons of modern war, Boulder, Colo. 1991; Dilip Hiro, The longest war: the Iran-Iraq military conflict, New York 1991; Gary Sick, "Trial by error: reflections on the Iran-Iraq war", The Middle East journal, vol.43, no.2 (spring 1989).

 

نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 15
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده