خرچنگ، گروهی از سختپوستان عالی متعلق به راسته دهپایان، شامل برخی جنسهای معروف از قبیل Potamon(نوعی خرچنگ پهن) و خرچنگهای دراز متعلق به خانواده Astacidae. این جانوران دارای سر و سینه متصل، پنج جفت پا (که اولین جفت حالت چنگال پیدا کرده است)، دو چشم بر روی دو پایک، تعدادی زوائد دهانی و شاخک، توانایی پوستاندازی، حرکت در هر دو جهت جلو و عقب، اشکال و ابعاد بسیار متنوع (از چند میلیمتر تا چهار متر در خرچنگ عنکبوتی ژاپنی)، سیستم گردش خون باز و تنوع غذایی گسترده هستند. گونههای فراوانی از این سختپوستان در فلات ایران، خلیجفارس و دریای عمان وجود دارد (حبیبی، ج 3، ص 48ـ56؛ محمدیان، ص 14ـ17، 113ـ130؛ )دایرةالمعارف علوم مگیل(، ذیل "Crabs and lobsters"؛ هیکمن و همکاران، ص 508ـ511؛ د. ایرانیکا، ذیل "Arthropods"). در بسیاری از کشورها این جانوران را برای تغذیه شکار میکنند ()دایرةالمعارف علوم مگیل(، همانجا؛ حبیبی، ج 3، ص 61)، اما در برنامه غذایی ایرانیان جایی ندارند. براساس فقه شیعه خوردن خرچنگ حرام است (محقق حلّی، قسم 4، ص 748). حکم خوردن خرچنگ در مذاهب مختلف اهل سنّت متفاوت است (برای این احکام رجوع کنید به زحیلی، ج 4، ص 2079ـ2800).خرچنگ در پهلوی Karcang (فرهوشی، ذیل واژه؛ بهار، ص 235)، متشکل از دو جزء خر (بزرگ) و چنگ، به معنای بزرگ چنگال (رجوع کنید به هرن، ذیل واژه)، آمده است. ابوریحان بیرونی در الآثار الباقیة عن القرون الخالیة (ص 193) آن را به صورت کرزنگ و در قرن هشتم کاسانی مترجم فارسی صیدنه آن را به صورت کژچنگ آورده است (رجوع کنید به ابوریحان بیرونی، ج 1، ص 371، در معنای سلحفاة) پنجپایک (رجوع کنید به کلیله و دمنه، ص 82؛ بدرالدین ابراهیم، ص 291)، پنجپایه، پیچیا و چنگار از دیگر نامهای خرچنگ بوده است (غیاثالدین رامپوری؛ نفیسی، ذیل واژه). در عربی آن را سرطان، عقربالماء و ابوبکر مینامند (دمیری، ج 2، ص 524). عربها و ایرانیان خصوصیات عجیبی برای این جانور قائل بودهاند. جاحظ (ج 7، ص 105، 203) آن را جانوری عجیب و بزرگ وصف کرده است که برخی آن را میخورند (همان، ج 4، ص 45). دَمیری (ج 2، ص 524ـ525) و قزوینی (ص 143)، آویزان کردن آن را بر درخت بیبار، برای ثمردار کردنش، مفید دانسته و موارد جادویی دیگری نیز برایش برشمردهاند. به نوشته ابوبکر مطهر جمالی یزدی (ص 108)، اگر خرچنگ چیزی را به دندان گیرد تا زمانیکه به او باد ندمند، آن را رها نمیکند. همچنین اگر آن را در آفتاب خشک کنند و کوبیده آن را با روغن در چراغ بریزند، چنان نماید که هر چه درآن خانه است در حال رقص است. ظاهرآ زردشتیان ایران، این جانور را مثل قورباغه، لاکپشت و برخی جانوران دیگر، جزو آلودهکنندههای آب میدانستند و به همین سبب از خرچنگ نفرت داشتند و آن را میکشتند (دلاواله، ص80). تاورنیه (ج 2، ص 105) نوشته است در هنگام غروب آفتاب در کنار یکی از رودخانههای ایران، خرچنگهای بزرگی از رودخانه بیرون آمدند و برای خوردن توت سفید، به سمت درختان توت رفتند.در داستانهای منثور فارسی (از جمله رجوع کنید به کلیلهودمنه، ص 82 ـ 85) و برخی اشعار عربی (رجوع کنید به دمیری، ج 2، ص 525) و امثال فارسی (رجوع کنید به شکورزاده، ص266، 454) نیز به این جانور و بیشتر به طرز راه رفتن آن اشاره شده است (برای آگاهی از جنبههای اسطورهای خرچنگ در اخترشناسی تمدنهای کهن رجوع کنید به سرطان*).پزشکان و داروشناسان یونانی و اسلامی از دو جانور، به نامهای سرطاننهری و سرطانبحری، نام برده و برای هریک خواصی ذکر کردهاند. شاید سرطاننهری همان خرچنگهای پهن رودخانهها و جاهای مرطوب و سرطانبحری، انواعی از خرچنگهای دراز دریایی باشد. دیوسکوریدس (ص 131ـ132) سرطان نهری را برای بیماریهای متعددی مفید میداند، از جمله برای گزیدگی سگ و سایر جانوران مانند عقرب و رتیل، انواع شقاق، سرطان و زخم شش و نیز کشتن عقارب. نوع بحری را نیز دارای همان خواص، اما ضعیفتر، میداند. جالینوس نوع بحری را در زدودن برخی امراض پوستی، خشکاندن برخی زخمها و تحلیل اورام، و نوع نهری را در درمان گزیدگی سگ هار مؤثر میداند (به نقل رازی، 1374ـ1393، ج 21، قسم 1، ص 31ـ34). ابنماسه آن را برای درمان مسلولان و تقویت نیروی جنسی تجویز کردهاست (رجوع کنید به همان، ج21، قسم1، ص34؛ نیز رجوع کنید به همو، 1408، ص180). آنچه پزشکان اسلامی سپسین در کتابهایشان برای انواع خرچنگ آوردهاند، تکرار نوشتهها و عقاید پزشکان یونانی و اسلامی پیشین است، مگر با برخی افزودههای مختصر (برای نمونه رجوع کنید به ابنسینا، ج 1، کتاب 2، ص 633؛ ابنبیطار، ج 3، ص 9ـ10؛ انصاری شیرازی، ص 219ـ 220؛ عقیلی شیرازی، ص 496ـ497؛ حکیم مؤمن، ص 145).منابع : ابنبیطار؛ ابنسینا؛ ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیة عن القرون الخالیة، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ 1923؛ همو، صیدنه، ترجمه فارسی نیمه اول قرن هشتم هجری از ابوبکر علیبن عثمان کاسانی، چاپ منوچهر ستوده و ایرج افشار، تهران 1358ش؛ علیبن حسین انصاری شیرازی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، چاپ محمدتقی میر، تهران 1371ش؛ بدرالدین ابراهیم، فرهنگنامه زفان گویا و جهان پویا = فرهنگ لغات فرس (پنجبخشی)، چاپ حبیباللّه طالبی، تهران 1381ش؛ مهرداد بهار، واژهنامه بندهش، تهران 1345ش؛ عمرو بن بحر جاحظ، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمد هارون، مصر ?]1385ـ1389/ 1965ـ 1969[، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ مطهربن محمد جمالی یزدی، فرّخنامه: دائرةالمعارف علوم و فنون و عقائد، چاپ ایرج افشار، تهران 1346ش؛ طلعت حبیبی، جانورشناسی عمومی، ج 3، تهران 1376ش؛ محمدمؤمنبن محمدزمان حکیم مؤمن، تحفه حکیم مؤمن، چاپ سنگی تهران 1277، چاپ افست 1378؛ پیترو دلاواله، سفرنامه پیترو دلاواله: قسمت مربوط به ایران، ترجمه شعاعالدین شفا، تهران 1348ش؛ محمدبن موسی دمیری، حیاة الحیوان الکبری، چاپ ابراهیم صالح، دمشق 1426/2005؛ پدانیوس دیوسکوریدس، هیولیالطب فی الحشائش و السموم، ترجمه اِصْطِفَنبن بَسیل و اصلاح حنینبن اسحاق، چاپ سزار ا. دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان 1952؛ محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، حیدرآباد، دکن 1374ـ1393/ 1955ـ1973؛ همو، المنصوری فی الطب، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت 1408/1987؛ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلتّه، دمشق 1418/1997؛ ابراهیم شکورزاده، دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آنها، مشهد 1380ش؛ عقیلی علویشیرازی؛ محمدبن جلالالدین غیاثالدین رامپوری، غیاث اللغات، چاپ منصور ثروت، تهران 1375ش؛ بهرام فرهوشی، فرهنگ فارسی به پهلوی، تهران 1358ش؛ زکریابن محمد قزوینی، عجایب المخلوقاتوغرائبالموجودات (تحریر فارسی)، چاپ نصراللّه سبوحی، ]تهران[ 1361ش؛ کلیله و دمنه، ترجمه کلیله و دمنه، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، چاپ مجتبی مینوی، تهران 1343ش؛ جعفربن حسن محقق حلّی، شرائعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شیرازی، تهران 1409؛ حسنیار محمدیان، سختپوستان ایران، تهران 1382ش؛ علیاکبر نفیسی، فرهنگ نفیسی، تهران 1355ش؛ پاول هرن، اساساشتقاق فارسی، ]باتوضیحات یوهان هاینریش هوبشمان[، ترجمه جلال خالقی مطلق، تهران 1356ش؛EIr, s.v. "Arthropods" (by A.Ahmadi and R. G. Tuck); Cleveland P.Hickman, Larry S.Roberts, and Allan Larson, Integrated principles of zoology, st. Louis 1993; Magill's encyclopedia of science: animal life, ed. Cral W.Hoagstrom, Pasadena Calif: Salem Press, 2002, s.v."Crabs and lobsters" (by Dwight G. Smith); Jean- Baptiste Tavernier, Les six voyages de Turquie et de Perse, introduction et notes de Stephane Yerasimos, Paris 1981.