خَرانه، قصری از دوره امویان در اردن. این بنا در حدود شصتکیلومتری جنوبشرقی عَمّان/امان و در هجده کیلومتری مغرب قُصَیر عَمرَه، در بیابانی پوشیده از سنگ سیاه (بازالت) قرار گرفتهاست (پترسن، ذیل مادّه؛ کرسول، ج 1، بخش 2، ص 448؛ )فرهنگ هنر(، ذیل"Qasr Kharana"). این بنا را قصر الحرّانه (رجوع کنید به لنکستر هاردینگ، ص 200) نیز نامیدهاند، احتمالا به این سبب که حَرَّه در عربی به معنی سرزمین پوشیده از سنگ سیاه است که گویی با آتش سوخته است (ابنمنظور، ج 3، ص 116). خرانه در موقعیتی سوقالجیشی و در محل تلاقی چند وادی در صحرای اردن قرار گرفته است (پیک، ج 3، ص 110؛ لنکستر هاردینگ، همانجا). اولین کاوش در قصر خرانه در 1314 انجام گرفت، اما مهمترین مدرک درباره تاریخ این بنا را موریس در کاوشهای 1323 تا 1324/1905ـ 1906 یافت، که کتیبهای به خط کوفی بر دیوار یکی از اتاقهای طبقه بالا در طرف غربی بنا بود. براساس این کتیبه، یکی از نزدیکان ولید اموی، به نام عبدالملکبن عمر، در محرّم 92، هنگام بازگشت از مکه در این محل بیتوته کرده بودهاست (لنکستر هاردینگ، همانجا؛ کرسول، ج 1، بخش 2، ص 447ـ 448). قصر خرانه تا هنگام وقوع زلزله در 1306ش کاملا سالم بود اما در این رخداد شکاف عریضی در گوشه شمالغربی آن پدید آمد (لنکستر هاردینگ، ص 203). کاوشهای سالهای 1358 تا 1360ش در این بنا پیشینه آن را تا دوره اموی تأیید کرده ولی کاربری آن را دقیقآ روشن نکرده است ()فرهنگ هنر(، همانجا).شکل بنا چهارگوش به ابعاد حدود 35 متر (هیلن برند، ص 385) و مصالح عمده آن لاشه سنگ با ساروج است (پترسن، همانجا). از تیرهای چوبی در بنا برای افزایش مقاومت آن در مقابل زلزله استفاده شده است (لنکستر هاردینگ، ص 200؛ ایلایان، ص 2). درون دیوارها منفذهای نسبتاً باریکی تعبیه شدهاست. حسنی (ص 225) این روزنها را محلهای تیراندازی یا مَزغَل دانسته، اما ونتوری آنها را که ضربدری طراحی شده و مانع ورود غبار و باعث تنظیم نور خورشید میشدهاند، وسیله تهویه هوا دانسته است (رجوع کنید به ایلایان، ص 4). در هر چهار گوشه بنا، برجی مدور (باستیان) و در مرکز دیوارهای شرقی، غربی و شمالی نیز برجهایی با قاعده نیمدایره قرار دارد (رجوع کنید به هیلنبرند، ص 568، طرح 14/7). تنها ورودی بنا در دیوار جنوبی، میان دو برج با قاعده یکچهارم دایره قرار گرفته و پنجره بزرگی در بالای آن تعبیه شدهاست. کتیبه سنگی ورودی بنا به خط یونانی و با بهرهگیری از سبک معماری بیزانس، یعنی ساخت چهار یا پنج اتاق گرداگرد تالار، گواهی بر پیشینه بیزانسی این بناست (لنکستر هاردینگ، همانجا؛ ایلایان، ص 2). اگرچه این بنا چنان با ویژگیهای معماری ساسانی، چون فراوانی ملاط و پنجرههای هلالی و تالار گنبددار عجین است که بعضی آن را بنایی ساسانی یا حداقل تحتتأثیر ساسانیان دانستهاند (رجوع کنید به کرسول، ج 1، بخش 2، ص 448؛ هواگ و مارتن، ص 30).بعد از ورودی دالان و در هر طرف آن، یک اتاق با سقف گنبدی قرار دارد (پترسن، همانجا). این دالان به حیاط چهارگوش مرکزی قصر به ابعاد دوازده متر، راه دارد ()فرهنگ هنر(، همانجا).در حیاط بنا، مخزن کوچکی برای گردآوری آب باران و در دو گوشه حیاط، پلکانی برای اتصال به طبقه دوم و پشتبام تعبیه شده است (رجوع کنید به هواگ و مارتن، همانجا). در چهار جانب حیاط و در دو طبقه، 61 اتاق با ابعاد مختلف قرار دارد ()فرهنگ هنر(، همانجا). اتاقهای دو طرف دالان و طبقه پایین ساده و احتمالا انبار (پترسن، همانجا) یا اصطبل (رجوع کنید به هیلنبرند، ص 333) بودهاند. مهمترین اتاق، تالار پذیرایی است که در طبقه دوم و روی ورودی بنا واقع شده و در گذشته، گنبدی روی آن قرار داشتهاست. پنجره بالای ورودی، مربوط به این تالار است (هواگ و مارتن، همانجا). اتاقهای طبقه بالا با تزیینات گچبری قالبی شبیه آرایههای قصر اُخَیضَر، و شماری قاببندیهای کندهشده در دیوارها آراسته شدهاند. هنوز روی قسمتهایی از دیوارها آثار نقاشیهای رنگی با نقوش گیاهی موجود است. طاق اتاقها نیز قوسیشکل است ()فرهنگ هنر(؛ حسنی، همانجاها). اتاقها به سبب ساختهشدن به شکل خانههای کوچک، به بیت معروفاند (کرسول، همانجا).درباره کارکرد بنا، بهرغم شهرت آن به قصر، نظرهای متفاوتی ابراز شده است. بیشتر به نظر میرسد این بنا منزلگاهی برای اقامت کوتاهمدت بودهاست. ویژگی ساده و خشن بنا، از جمله نداشتن پنجره در دیوارهای خارجی اتاقها، فضای نیمتاریک و سرد، نبودن نشانی از اثاثیه در اتاقها، پیشبینی نکردن تمهیدی برای رساندن آب جاری به آنها و اصولا ابهام درخصوص منبع آب بنا، همچنین دسترسی به بسیاری از این اتاقها از طریق اتاقهای مجاور، که به حریم خصوصی ساکنان لطمه میزده است، میتوانند شواهدی بر این امر باشند (هیلنبرند، ص 387).منابع : ابنمنظور؛ فردریک جوارد پیک، تاریخ شرقی الاردن و قبائلها، تعریب بهاءالدین طوقان، بغداد ?]1352/ 1935[؛ جعفر حسنی، «قصور الامویین فیالدیار الشامیة»، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ج 17، ش 5 و 6 (جمادیالاولی و جمادیالآخره 1361)؛ لنکستر هاردینگ، آثارالاردن، تعریب سلیمان موسی، عَمّان 1971؛ جان هواگ و هانری مارتن، سبکشناسی هنر معماری در سرزمینهای اسلامی، ترجمه پرویز ورجاوند، تهران 1384ش؛Keppel Archibald Cameron Creswell, Early Muslim architecture, Oxford 1969. Repr. New York 1979; The Dictionary of art, ed. Turner, New York: Grove, 1998; Robert Hillenbrand, Islamic architecture: form, function and meaning, Edinburgh 1994; J. S. A. Ilayan, "The development of structural concept and the architectural form in Qasr Kharana", Unesco, 2010. Retrieved Aug.31, 2010, from http://www. Unesco.org/ archi 2000/pdf/ ilayan.pdf; Andrew Petersen, Dictionary of Islamic architecture, London 1996.