خانه در کشورهای مسلمان (9) کشورهای مسلمان غیرعربافریقای غیرعرب. یکی از قدیمترین شواهد حضور انسان در زمین از شاخ افریقا به دست آمده و نخستین اجتماعات و دولتها نیز در افریقای زیر صحرا در مرزهای اریتره با سودان و اتیوپی تشکیل شدهاند ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ذیل "Prehistory: Eastern Africa").از حدود پنج تا سه هزار سال قبل، مهاجرتهای مختلف چهره افریقا را تغییر داد که مهمترین آنها مهاجرت اقوام بانتو زبان از دلتای نیجر به شرق افریقا بود و از اوایل سال 400 پیش از میلاد، این نواحی بهویژه سرزمین آزانیا برای یونانیها شناخته شده بود. چنانکه در کتاب )تجارت و دریانوردی در دریای اریتره(، یک راهنمای دریانوردی که در سده اول میلادی نوشته شده، از بندر رافتا که گمان میرود بین کنیا و تانزانیای امروزی باشد (فیتسپتریک و همکاران، ص 13ـ14)، سخن رفته است (رجوع کنید به ص 71). بیش از هزار سال پیش، دولت ـ شهرهایی در امتداد ساحل سواحیلی در اقیانوس هند و در مسیر تجارت بینالمللی تشکیل شدند ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ذیل "Prehistory: Eastern Africa"). تحولی که در الگوی سکونت در این منطقه پدید آمد، موجب شد این دوره آغاز شهرنشینی در افریقا دانسته شود؛ گرچه با این نظرِ غالب، مخالفتهایی شده و افریقای پیش از این دوره نیز شهرنشینی داشته است (رجوع کنید به دویس، ص 1).در موریتانی، ویرانههای قدیمترین سکونتگاهها از سدههای اول و دوم میلادی به دست آمده است که اهالی آن در خانههایی با دیوارهای کوتاهِ ساختهشده از خشت یا سنگ و با حصارکشی وسیع دارای آشپزخانه و چاه آب زندگی میکردند (همان، ص 3ـ4).در غرب افریقا و در شهر باستانی جنه*/ جنو در دلتای نیجر، خانهسازی بهویژه با تقسیم فضای خانه به خصوصی و عمومی و اهمیت یافتن حیاط مرکزی، به شدت تحتتأثیر فرهنگ اسلامی قرار گرفت ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ذیل "Urbanism and urbanization: historic").مصالح اصلی در شهرهای سواحیلی در شرق افریقا، سنگ مرجانی است که در معرض هوا سخت میشود. در واحههای شمال افریقا، گل ورزداده و خشتهای مدور یا چهارگوش خشک شده در آفتاب و شاخ و برگ نخل برای سقف و بام به کار میرود. در شهرهای عربی نظیر تمبوکتو و ولاته سنگ آهک رایج است و در نواحی بارانی و جنگلی، به طور معمول از چوبهای محکم برای تختهبندی دیوارها، سقف و چهارچوب پنجرهها و درها، و از بامبو برای چَپَرها و تیر بامهای شیبدار استفاده میشود. کاشی یا سفال ساختمانی برای پوشش سر برجکها، منارهها، طارمیهای مشبّک، روکوبی دیوارها، نورگیرها، پوشش آبریزگاهها و ناودانها و انبارهای غله به کار میرود. پوسته صدف و پوست تخم شترمرغ کارشده در گل نیز برای تزیین استفاده میکنند (همان، ذیل "Architecture: domestic").انواع نوارهای چرمی بافته شده نیز در ساختار خانههای موقت و خیمهها کاربرد دارد (همانجا). سیاستهای استعماری پیشین و فنّاوری غربی به سرعت ماهیت معماری خانه را با به کارگیری مصالح جدید تغییر داد و آجر، سیمان، فولاد، بتن مسلح، ورقههای موجدار فلزی، آلومینیوم، شیشه و فایبرگلاس جای مصالح سنّتی را گرفت (همان، ذیل "Architecture contemporary" و"Architecture: domestic").تحول در معماری و خانهسازی در ساحل شرقی افریقا، بهویژه زنگبار، از نتایج حضور دریانوردان مسلمان در سده سوم بود که پس از آن، با بنیان نهادن سلطنت عمانیها و انتقال دربار آنان بهزنگبار بهاوج خود رسید (رجوع کنید به همان، ذیل ,"Zanzibar city" "Zanzibar Sultanate"). در دوره عمانیها، خانههای اعیانی و کاخهایی از سنگ مرجانی ساخته شد که دیوارهای آنها با قوسها و طرحهای هندسی تزیین شده بود (همان، ذیل "Architecture: colonial"). از این دوره خانهها و کاخهایی باقیمانده است، از جمله بیتالعجایب که در 1300 سلطان بَرغَش آن را ساخت و پس از اینکه انگلیسیها در 1314/ 1896 آن را بمباران کردند، سلطان حمّود (حک : 1320ـ1329) آن را مرمت نمود و بخشی از آن را اقامتگاه خود ساخت. این کاخ یا خانه اعیانی براساس نمونه اروپایی اما متناسب با طبیعت منطقه ساخته شده و دارای برج ساعتی مرتفع (که قصر نام خود را از آن گرفته)، درهای متعدد کندهکاری شده، پنجرههایی با میخهای زرین، کتیبههای قرآنی روی درها و دیوارها، و نمای خارجی جذاب است (فیتسپتریک و همکاران، ص 142؛ حسن محمد عبداللّه، ص 136، 154ـ155، 260ـ261، تصاویر 128ـ129). از دیگر بناهای مسکونی، بیتالساحل در شمال بیتالعجایب است که در 1343ش/ 1964 (سال سقوط سلسله عمانیها) اقامتگاه سلطان بود و اکنون موزه آثار دوره عمانیها در زنگبار است. این قصر در سه طبقه ساخته شده و دارای دیوارهای بلند (سور) و درهای متعدد است (حسن محمد عبداللّه، ص 143ـ 148، 193ـ194، تصاویر 13ـ14).نگاهی به خانههای شرق افریقا شباهت معماری آنها را با خانههای جنوب ایران و عمان آشکار میسازد (رجوع کنید به فیتسپتریک و همکاران، تصاویر بین ص160 و 161، برای خانههای اعیانی زنگبار رجوع کنید به حسن محمد عبداللّه، ص 141، 149ـ153، 188ـ 189، تصاویر 8 و 9، ص 195، تصویر 15، ص250ـ260، تصاویر 107ـ127). نظر به اهمیت خانههای قدیمی، امروزه تلاشهایی برای مرمت و بازسازی خانههای قدیمی، از جمله «خانه بانوان هندی»، صورت گرفته است (رجوع کنید به بتل و استیل، 2001الف، ص 2ـ16). این خانه متعلق به قرن سیزدهم بنای ساده دوطبقهای است که در طبقه همکف آن سه اتاق مستطیل شکل مرتبط به هم قرار دارد. ورودی اصلی در زاویه غربی خانه واقع شده و در محوطه باریک در ورودی، پلکانی برای دسترسی به طبقه اول قرار گرفته است. در جهت غربی ورودی اصلی، آشپزخانه و محل شستشوی کوچکی قرار دارد که تنها فضایِ دارای آب است و در شرقِ آن، دریچهای به سرویس بهداشتی باز شده است. اتاق خواب و نشیمن در شمال اتاق ورودی است. نقشه طبقه همکف در طبقه اول تکرار شده و در طبقه دوم پلکانی به بام منتهی میشود. این خانه نه تنها محل سکونت، بلکه بخشهایی از آن کارگاه و مغازه بوده و نمونهای از بناهای مسکونی ـ تجاری بازرگانان خردهپاست (همان، ص3ـ4؛ نیز رجوع کنید به همو، 2001ب، ص 3ـ25).در زنگبار، در بیشتر خانههای قدیمی به سبک هندی، طبقه همکف به انبار کالا و دکان یا محل کسب و طبقه بالا به سکونت خانواده اختصاص یافته است. گاه با افزودن طبقات، امکان اسکان افراد بیشتری فراهم میشود (حسن محمد عبداللّه، ص 136ـ137، 192، تصویر 12). اغلب این خانههای قدیمی دارای سکویی سنگی و مسقف در ابتدای خانهاند که در آن از مهمانان و مراجعان پذیرایی میشود. این فضا را البرزه (واژه سواحلی) و المسطبه/ المصطبه، المَظلّة/ الظُلّة (واژگان عربی) مینامند (همان، ص 140، 249، تصویر 106).بسیاری از خانههای عربی قدیمی زنگبار، بامهای مرتفع و وسیع با شَرْفه (کنگره)هایی دارند که امکان به کارگیری تفنگ و وسایل دفاعی را فراهم میکرده است. در این خانهها نیز گذرگاهی بلافاصله پس از در، با زاویه به حیاط میرسد. همچنین مشربیههای چوبی تشابه آنها را با خانههای سرزمینهای اسلامی بارزتر میسازد (رجوع کنید به همان، ص 135، 138ـ140). پنجره با کرکره چوبی، از دیگر مشخصههای خانههای قدیمی زنگبار است (رجوع کنید به همان، ص 139، 248، تصویر 104).نمونههای دیگری از خانههای قدیمی را میتوان در لامو، شهری سنگی در ساحل شرقی کنیا، دید که در سده ششم بنیان نهاده شدهاند (بداو، ص 10). ویژگی این شهر قدیمی که از جاذبههای جهانگردی افریقاست و در 1380ش/2001 یونسکو آن را در زمره میراث جهانی ثبت کرد (فیتسپتریک و همکاران، ص 345، 347)، خانههایی است که معمولا والدین عروس به عنوان هدیه به زوج تازه ازدواج کرده میدهند. ساخت این خانه از چند ماه پیش از مراسم عروسی آغاز میشود. گچبریهای ظریف اتاقهای آن بهویژه در اتاق بانوان غالبآ نوعی هدیه از سوی معمار خانه است که به عروسی دعوت میشود. این خانهها معمولا یک یا دوطبقه، دارای حیاط، اتاق پذیرایی و نشیمن، بخشهای خاص بانوان با دیوارهای طاقچهدار و طرحهای تزیینی هندسی است (بداو، همانجا).تأثیر معماری اسلامی و عربی در خانهسازی در شرق افریقا هنوز نیز دیده میشود و میان خانههای عربی و ایرانیِ حاشیه خلیجفارس و منازل شهر مومباسای کنیا شباهتهایی وجود دارد که وجه بارز آن مشربیه و درهای چوبی پرنقش ونگار، به ویژه با کندهکاری روی دماغه در است (رجوع کنید به فیتسپتریک و همکاران، 322، تصاویر بین ص160ـ161). نقوش کندهکاریِ غالبآ هندسی، گیاهی مانند گل لوتوس و حیوانی نظیر ماهی است. بالای در، روزن شیشهای مربع یا نیمدایره قرار دارد که بر آن تاریخ ساخت و نام صاحبِ خانه به خط نسخ همراه با آیات قرآن نوشته شدهاست (حسن محمد عبداللّه، ص 138، 248، تصویر 103). اغلب این درها قفلهای درشت مفرغی داشتند (رجوع کنید به پیتربریج، ص 197).در دوره استعمار، اروپاییان بهویژه انگلیسیها و فرانسویان و آلمانیها، معماری خانههای افریقایی را دستخوش تحولات تازهای کردند. خانههای این دوره، از جمله اقامتگاههای افریقاییان ثروتمند، منعکس کننده مناسبات اقتصادی و سیاسی دوره استعمار و اقتدار سیاسی اروپاییان است. گرچه برخی از آنها نظیر منازل تجار افریقایی ـ برزیلی مستقیمآ با حضور قدرت خارجی ارتباط نداشته است. خانههای افریقایی ـ برزیلی با نمای آراسته با طارمیها و اسپرها و سنتوریهای خمیده و سردر بزرگ، یادمانهایی از ذوق و ثروت مالکان آنها بودهاند ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ذیل "Architecture: domestic").پیشگام خانههای دوره استعمار، بناهای مسکونی به سبک پرتغالی در امتداد ساحل گینه علیاست. خانه سبک پرتغالی به خانههای خشتی مستطیلشکلی اطلاق میشود که نمای بیرونی آنها با دوغاب سفید میشد و مهتابی یا سرسرایی، غالباً در طبقه دوم، داشت که در آن از مهمانان، که معمولا تجار بودند، پذیرایی میشد. این مهتابی عنصری بومی در معماری غربی افریقا و مناسب برای آب و هوای حارّهای و نیمه حارّهای است، که در سنلوئی و داکار در سنگال نیز دیده میشود (همانجا).سهم آلمانها در تحول خانهسازی دوره استعمار در افریقا شایسته توجه است. در اواخر دهه 1290 و اوایل دهه 1300/ دهه 1880، مقامات آلمانی خانههای پیشساختهای وارد کردند که برخی از آنها برای آب و هوای بومی نامناسب بودند. سپس در توگو، کامرون و تانگانیکا سبک آلمانی با رواقهای خارجی پیوسته، ساختمانهای دوطبقه، زیرزمین، پنجرههای هواکش و سردرها و نماهای بسیار سنگین ویلهلمی، نشاندهنده گرایش آلمانها به پوشاندن بنا با سنگ بود. در افریقای شرقیِ تحت سلطه آلمان، ازجمله در دارالسلام، تأثیر معماری آلمانی و خانههای سنگی سنّتی، سبک ویژه معماری ساحلی سواحیلی را پدید آورد (همان، ذیل "Architecture: colonial").از دیگر سبکهای متمایز معماری خانه در افریقای دوره استعمار و تا مدتها پس از آن، سبک سودانی جدیدی است که طی سده سیزدهم در امتداد رود نیل در سودان، سنگال و مالی رواج یافت. خانههای این سبک در نمای خارجی اغلب با مناظری، نظیر مراسم حج، تزیین میشد. این سبک تزیین خانه که به سبک نوبهای شهرت یافته است، با آبگیری سد آسوان در 1349ش و به زیر آب رفتن این بناها تقریباً منسوخ گردید (رجوع کنید به )فرهنگ هنر(، ج 1، ص 317؛ پیتربریج، ص 176، 177، تصویر).نمونه خانههای دیگر دوره استعمار، از معماری انگلیسی در هند و کشورهای کارائیب در سده سیزدهم تأثیر پذیرفته بود. برای نمونه در مرکز شهر نایروبی، نمای بناهای دولتیِ موقر، باشکوه و استوارِ سه تا پنج طبقه گویای این پدیده است. استفاده از مصالح پیشساخته، و سقفهای فلزی موجدار به ارتفاع یک یا دوطبقه با پیشطاقهای مدور، از خصوصیات خانههای معمولیتر این شهر بوده است ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، همانجا).ازجمله خانههای قدیمی در افریقا، خانههای اعیانی در شهر المینا در غناست. براساس تخمین هلندیها در 1269/ 1853، نزدیک به 3350 خانه در این شهر قرار داشت که غالباً دو و سه طبقه با بالکنهای قوسدار و احتمالا ملهم از قلعههای ساحلی اروپاییان بودند. اعزام هیئتهای تبشیری (رجوع کنید به تبشیر*) و تأسیس محل استقرار آنان نیز بر سبک معماری استعماری این شهر اثر گذاشت (همان، ذیل "Architecture: colonial" و "Elmina").امروزه تنوع طرح خانه در افریقا بیش از هرچیز نتیجه گوناگونیِ کمربندهای اقلیمی وسیعی است که در عرض قاره امتداد دارند : زمینهای جنگلی و علفزارهای میان پهنههای بیابانی خشک با کمترین میزان بارش سالیانه و نواحی جنگلی مرطوب. برای نمونه، در مناطق پرباران، بامهای شیبدار مانع تجمع آب در بام میشوند و بازشوهای چندگانه تهویه را تسهیل میکنند. در نواحی گرم و خشک که ویژگی آن تغییر فاحش دما در شبانهروز و بارشِ حداقل است، دیوارهای کاهگلی ضخیم با بازشوهای اندک، گرمای روز را کاهش میدهند و بادهای بسامان و موسمیِ متغیر، جهت و استحکام دیوارها را مشخص میکنند (همان، ذیل "Architecture: domestic").خانههای اقوام کوچرو که بیشترشان مسلماناند یا اسلام دومین دین در میان آنهاست و در سراسر افریقا پراکندهاند، با مصالح بومیِ قابل حمل ساخته میشوند و اغلب دایرهشکلاند. این خانههای موقت در میان آفارهای اتیوپی و اریتره و فالاشا و اروموهای اتیوپی، دنکه های کناره نیل در جنوب سودان، و چادرنشینان سومالی وجود دارند. دیوارهای آنها از شاخ وبرگ درختان بامبو و حصیر و بامها گالی پوشاند (رجوع کنید به )دایرةالمعارف اقوام افریقایی(، ص 22، 68، 79، 174، 189).دیوارهای کلبههای مدوّر بمباره*ها نیز گلی است. آنان در کنار این کلبهها، فضاهای کوچکتر دایرهشکلی برای ذخیره غلات میسازند که همانند خمره بزرگ و مسقفی است (همان، ص 45).از موارد شایان ذکر، خانههای آسانته های ساکن در مناطق جنگلی غناست. این خانهها مجموعهای از چهار کلبه پیوسته و چهارگوش با بامهای گالیپوش یا کاهگلی بر گرد یک فضای باز است. اخیراً ورقههای فلزی جای گالی و کاهگل را گرفتهاند. دیوارهای این کلبههای پیوسته از بیرون با نقوش کندهکاری زیبایی پوشیده میشود. این دیوارها گلی و دارای چهارچوب چوبی است (همان، ص 36). کلبههای چهارگوش ثابت ساخته شده از بامبو در ماداگاسکار نیز رایج است (همان، ص 139).خانههای هوساها (پرجمعیتترین گروه قومی در غرب افریقا) دائمی و ساخته شده با مصالح بنایی است. دیوار این خانهها از داخل و در نمای بیرونی با نقوشی به روش قالبگیری تزیین میشود. خانههای آنان در زئیر و نیجریه حتی با نقوش جدیدتری مانند اشکال دوچرخه و اتومبیل آراسته شده است (همان، ص 94ـ95).خانههای دوگان های ساکن در مرکز مالی شکلی ویژه دارند و در آنها خانوادههای گسترده دوگانی زندگی میکنند، آشپزخانه استوانهای مهمترین ویژگی خانههای مالی است، که فضایی مدور، محصور، مسقف، دوطبقه و مستقل در ضلعی از خانه است. بام خانه گالیپوش و دیوارها خشتی است. اغلب این منازل دوطبقه است و از تنه درخت نردبامشکلی برای دسترسی به طبقه دوم استفاده میشود (بوردیه، ص 67؛ )دایرةالمعارف اقوام افریقایی(، ص70).خانههای یوروبه ها ــکه عمدتاً در جنوبغربی نیجریه و مشرق بنین و بخشهایی از توگو، در مغرب افریقا، ساکناندــ نیز پذیرای خانوادههای گسترده و شامل تعدادی اتاق برگرد یک یا دو حیاط است. دیوارهای خانه ضخیم و از جنس گل است و از چوب برای تیرک سقف و شاخ و برگ نخل برای پوشاندن بامها استفاده میشود که همگی تمهیداتی برای خنک ساختن خانه بوده است، گرچه امروزه به کارگیری سیمان و ورقههای فلزی معمول گردیدهاست ()دایرةالمعارف اقوام افریقایی(، ص 218ـ219). این خانهها را معمار ـ کشاورزانی میساختند که به طور فصلی به کار بنایی میپرداختند، و با افزایش تقاضا گاه تا بیست کارگر و نیز شماری زن و کودک را برای حمل مصالح به کار میگرفتند. در دهههای اخیر و با گسترش مصالح جدید مانند بلوکهای سیمانی، ستونهای پیشساخته و الوار برای کف، سنّت خانهسازی با همیاری اعضای خانواده و همسایگان، منسوخ گردیده است (لانگلی، ص90). علاوه بر این، بزرگان و تحصیلکردگان این قوم به ساخت خانههایی به سبک برزیلی که در اواخر سده سیزدهم در لاگوس رواج داشت، گرایش یافتهاند (رجوع کنید به همان، ص90ـ91). در ساخت و ساز سنّتی خانه، برگزاری مراسم آیینیِ حین کار یا در پایان آن برای تضمین پایداری بنا مرسوم بودهاست ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ذیل "Architecture: domestic").در شهرها، خانهها غالباً شخصیساز است (همان، ذیل "Architecture: contemporary"). تولید انبوه خانه حتی در آستانه سده جدید در افریقا با ناکامی روبهروست. فقدان اراده سیاسی دولتها که ساخت بناهای باشکوه هتلها را بر خانهسازی برای تنگدستان و تأمین آب و فاضلاب و دیگر تسهیلات ترجیح میدهند، از دلایل شکست در انبوهسازی مسکن است. با اینهمه، در بعضی کشورها نظیر نیجریه با افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی در دهه 1360ش/1980، یکباره انبوهسازی در بخش مسکن رونق گرفت (همان، ج 5، ص 157ـ158). در خانهسازی شهرهای بزرگ افریقا نظیر لاگوس، ابوجا، کیپتاون و ژوهانسبورگ، حصارکشی و ساخت چپر گرد محوطه خانه مرسوم است. فضاهای داخلی خانههای طبقات متوسط شهری به اتاقهاینشیمن، غذاخوری، خواب و سرویسهای بهداشتی تقسیم میشود. همین تقسیمبندی وجه تمایز اصلی این خانهها با منازل روستایی است (همان، ذیل "Architecture: contemporary").در مطالعهای هرچند اجمالی در باب خانه در افریقا، توجه به پدیده زاغهنشینی و حلبیآبادهایی که وسیعاً در حاشیه شهرهای بزرگ این قاره پدید آمده، ضروری است. مهاجران روستایی به سبب نداشتن توانایی برای خرید یا اجاره مسکن مناسب در شهرها، اغلب ناگزیر به تأسیس این نوع محلات در اطراف مراکز شهریاند. خانهها در این محلات نخست از مواد کم دوامی نظیر ورقههای موجدار حلبی، کارتونهای مقوایی، ترکههای چوب و گاه انواع کانتینرها ساخته میشد. بهتدریج و درصورتی که مقامات شهری به زاغهنشینان فرصت دهند، این خانهها با استفاده از آجر، بلوک سیمانی و ورقههای آهن به خانههای نسبتآ مقبولتری تبدیل میشود. با این حال، اغلب توسعه حلبیآبادها موجب بیم حکومتها از توسعه بیرویّه مهاجرت، جرم و جنایت، افراطیگری سیاسی و حاشیههای پرخطر شهری میشود. درنتیجه، مقامات دولتی این محلات و خانههای آنها را تخریب میکنند. گرچه اندکی بعد ساکنان آنها زاغههای تازهای با مصالحی حتی کم دوامتر و سستتر برپا میدارند ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ج 5، ص 159ـ160؛ مسعود، ص 147). در شهرهایی همچون داکار، لاگوس، آدیسآبابا، لوساکا، نواکشوت در موریتانی، نمونه حلبیآبادهای وسیع را میتوان دید، چنانکه در دهه 1340ش/ 1960، پنجاه تا شصت درصد جمعیت شهری و درصد بالایی از ساکنان شهرهای افریقای زیر صحرا در چنین خانههایی زندگی میکردند (همانجاها). این خانهها به رغم کیفیت نازل و نیز کوچک بودن، پرجمعیت است. برای نمونه در دهه 1360ش/ 1980 در زیمبابوه در یک اتاق کوچک بیش از سه تن زندگی میکردند و وضع در آکرا، کوماسی، نایروبی و کامپالا کم و بیش به همین ترتیب بوده است. در صورت اشتغال سرپرست خانوار، فعالیتهای اقتصادی غیررسمی، هر اتاق علاوه بر سکونت، محل کسب و کار نیز هست ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ج 5، ص 161).رشد سریع حلبیآبادها موجب کاهش چادرنشینی گردیده و مثلا در موریتانی از 1340 تا 1360ش/1960ـ1980، چادرنشینی از 75% به 25% کاهش یافتهاست و در 1369ش/ 2000، تنها دوازده درصد جمعیت چادرنشین بودهاند. حلبیآبادها حتی محلات قدیمی شهرها و خانههای سنّتی این محلات را نیز تهدید کردهاست، چنانکه در مدینه (بافت قدیمی) پایتخت موریتانی دیده می شود (مسعود، همانجا).در برخی کشورها، دولت علاوه بر تخریب حلبیآبادها و بافتهای فرسوده، کوشیده است با تولید خانههای کوچک ارزان قیمت و تبدیل زاغهها به خانههایی با مصالح محکمتر با این پدیده مبارزه کند (رجوع کنید به اوکینگ، ص 141). با این حال، گاه اوضاع اقتصادی این برنامههای عمرانی با انگیزههای سیاسی را نیز با شکست روبهرو کردهاست، چنانکه از اواسط دهه 1360ش/ 1980 ثروتمندان نایروبی این خانهها را خریده و خانههایی چندطبقه با دهها اتاق ساختهاند که در هر اتاق دو تا چهار خانوار زندگی میکنند. درهای این اتاقها به راهروهایی بدون نور و هوا باز میشود. هر طبقه یک دوشِ استحمام و یک آبریزگاه دارد ()دایرةالمعارف جدید افریقا(، ج 5، ص 162).منابع : حسن محمد عبداللّه، الحرکة المعماریة فی زنجبار: دراسة اثریة تاریخیة للفترة من 1888-1832، ابوظبی 1422/ 2001؛Stephen Battle and Tony Steel, "Case study: house no. 1287, Kiponda", in Conservation and design guidelines for Zanzibar Stone Town, Geneva: Aga Khan Trust for Culture, 2001a; idems, "Stone houses", in ibid, 2001b; Timothy Beddaw, "A Swahili stone house: Lamu, Kenya", Mimar, no.29 (Sept. 1988); Jean-Paul Bourdier, "Houses of Light: rural mosque of Senegal and Mali", ibid, no.39 (Jun. 1991); The Commerce and navigation of the Erythraean Sea, being translations of the Peiplus Maris Erythraei by an anonymous writer and partly from Arrian's account of the voyage of Nearkhos, London 1889, repr. Amsterdam: Philo Press, 1973; Jean Devisse, "Urban history and tradition in the Sahel", in Reading the contemporary African city, ed. Brian Brace Taylor, Turner, Singapore: The Aga Khan Award for Architecture, 1983; The Dictionary of art, ed. Jane Turner, New York: Grove, 1998, s.v. "Africa, VI.1: architecture (by Paul Oliver); Encyclopedia of African peoples, Chicago: Fitzroy Dearborn Publishers, 2000; Mary Fitzpatrick, Nick Ray, and Tom Parkinson, East Africa, Melbourne 2003; Philip Langley, "Nomination procedures for architects in west Africa", in Reading the contemporary African city, ibid; Boubakar Messaoud, " New strategies in the face of urbanization in the Islamic Republic of Mauritania", in ibid; New encyclopedia of Africa, ed. John Middleton, Detroit: Thomson, 2008, s.vv. "Architecture: domestic" (by Labelle Prussin), "ibid: colonial" (by Peter Mark), "ibid: contemporary" (by Nnamdi Elleh), "Elmina" (by Larry W. Yarak), "Prehistory: eastern Africa" (by David K. Wright), "ibid: southern Africa" (by H. J. Deacon), "Urbanism and urbanization: historic" (by Aidan Southall), "ibid: housing" (by Nici Nelson), "Zanzibar city" (by William Cunningham Bissell), "Zanzibar sultanate" (by Abdul Sheriff); Crispino C. Ochieng, "A critical review of housing in Nairobi: different acrots, different socio-economic groups", Archnet-IJAR: international Journal of architectural research , vol.1, no.3 (2007); Guy T. Petherbridge, "Vernacular architecture: the house and society", in Architecture of the Islamic world, ed. George Michell, London: Thames and Hudson, 1984.