خالد بن یزیدبن معاویه ابوهاشم

معرف

خلیفه‌زاده اموی و از نخستین کسانی که در عالم اسلام در حوزه‌های مختلف علوم طبیعی، به‌ویژه کیمیا، آثار متعددی به او منسوب است
متن
خالد بن یزیدبن معاویه، ابوهاشم، خلیفه‌زاده اموی و از نخستین کسانی که در عالم اسلام در حوزه‌های مختلف علوم طبیعی، به‌ویژه کیمیا، آثار متعددی به او منسوب است. مطالب موجود درباره او، سال تولد و مرگ، و حتی کیمیاگری وی و چگونگی آن، در موارد بسیاری مبهم و متناقض است. پژوهشگران متأخر نیز در تحلیل داده‌های تاریخی درباره وی اختلاف‌نظر دارند.سال تولد او مشخص نیست و فقط می‌دانیم که در سال 64 به هنگام مرگ پدرش، یزیدبن معاویه*، و کناره‌گیری و سپس مرگ برادرش معاویة‌بن یزید از خلافت، به دلیل کمی سن او، امویان که خلافت را در دست داشتند، مروان‌بن حکم* را به خلافت و خالد را به ولایتعهدی او برگزیدند (خلیفة‌بن خیاط، ص 161؛ دینوری، ص 285؛ یعقوبی، ج 2، ص 255ـ256؛ ابن‌اثیر، ج 4، ص 191) و مقرر شد که حکومت حمص را به خالد بسپارند (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج 5، ص 41؛ طبری، سلسله 2، ص 476). اولمان (ص 196) این گزینش را به دلیل ناپختگی خالد دانسته است. در منابع قدیم سال وفات او 85 یا 90 آمده است (برای نمونه رجوع کنید به ابن‌عساکر، ج 16، ص 315؛ یاقوت حموی، 1400، ج 11، ص 42؛ ابن‌خلّکان، ج 2، ص 226)، اما با توجه به اینکه اخیراً مشخص شده که وی کتاب فی‌الصنعة الشریفة و خواصها را در 101 نوشته و شعری را در باب کیمیا در 102 سروده، سال درگذشت او پس از این تاریخ بوده است (رجوع کنید به سزگین، ج 4، ص120).مروان‌بن حکم، پس از مرگ یزید با مادر خالد ازدواج کرد، و برخلاف شرط از پیش تعیین شده، پسران خود را به‌جای خالد به جانشینی برگزید و عملا حکومت امویان به شاخه مروانی منتقل شد. بنابراین، پس از مرگ مروان، خلافت به عبدالملک‌بن مروان رسید و خالد در باب خلافت ادعایی نکرد و ظاهرآ به امید جبران خلافت از دست رفته به کیمیاگری پرداخت (رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص 419)، هر چند برخی منابع قدیم و جدید نسبت به این مسئله و اهمیت او در کیمیاگری تردید کرده و آنها را ساخته منابع بعدی دانسته‌اند (رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج 4، ص 125؛ ابن‌خلدون، ج 1: مقدمه، ص 505؛ اولمان، ص 212، 215ـ 216؛ قس سزگین، ج 4، ص120ـ125 که این دیدگاهها را رد می‌کند). براساس برخی روایتهای تاریخی، گروهی در عین اذعان به دانش او، به دلیل پرداختنش به کیمیاگری، در او با دیده تردید و نفی هم می‌نگریسته‌اند (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 17، ص 245، 248، 250؛ ابن‌خلّکان، ج 2، ص 225). ابوریحان بیرونی (ص 302) دانش او را ارج گذارده و وی را نخستین کسی دانسته که دانش خود را از دانیال‌نبی فراگرفته است.ظاهراً خالد مدتی با خانواده‌اش در دمشق می‌زیسته (رجوع کنید به ابن‌قتیبه، 1960، ص 352؛ ابوالفرج اصفهانی، ج 17، ص 248؛ یاقوت حموی، 1965، ج 3، ص 402؛ ذهبی، حوادث و وفیات 81ـ100ه .، ص 56)، او قصری در حمص ساخته بوده است (رجوع کنید به یعقوبی، ج 2، ص 496). در زمان یاقوت حموی آثار این قصر در حمص باقی بود. به گفته وی، قبر او نیز در این شهر است (رجوع کنید به 1965، ج 2، ص 336). همسرانش نیز از خاندانهای بزرگ بوده‌اند و حتی یکی از آنها عایشه، دختر عبدالملک‌بن مروان، بوده است (رجوع کنید به ابن‌حبیب، ص 59، 67، 445؛ مبرّد، ج 1، ص 347؛ ثعالبی، ص80). به‌زعم برخی منابع، رابطه‌اش با عبدالملک، به‌رغم نسبتشان با هم، و به‌رغم راهنماییهایی که گاه از خالد می‌خواسته، مثل مشکلی که بر سر ضرب سکه با دولت روم پیش آمد یا مورد شورش ابن‌اشعث (رجوع کنید به بلاذری، 1413، ص 240؛ ابن‌اثیر، ج 5، ص 408؛ ابن‌تغری بردی، ج 1، ص 177؛ اولمان، ص 197ـ198) همیشه دوستانه نبوده است (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 17، ص 250).خالد نخستین کسی است که حدود یک قرن پیش از نهضت ترجمه*، باعث ترجمه برخی آثار علمی به عربی شد. گفته شده است که وی از چند دانشمند یونانی ساکن مصر، خواست تا کتابهای کیمیا، نجوم، و پزشکی را از یونانی و قبطی به عربی ترجمه کنند (رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص 303ـ304، 419). این روایت را اولمان (ص 216ـ218) با این استدلال که چنین اقدامی در دوره تحقق یونانی‌مآبی مقدور بوده است نه پیش از آن، رد کرده است. از کتابهای ترجمه شده این دوره سه اثر موجود است که به کراتِس/ قِراطیس، آپولونیوس تیانایی/ بلینوس*، و مِهراریس نسبت داده می‌شود (سزگین، ج 4، ص 125). ابن‌ندیم (ص 304) یکی از این مترجمان را اصطفن‌القدیم می‌نامد که سزگین (ج 4، ص 122) او را همان اصطفن راهب دانسته که خالد از او نام برده است. ابن‌خلّکان (ج 2، ص 224) مَریانوس را دیگر معلم خالد دانسته است. سزگین (ج 4، ص 127) راهب و خالد را شاگردان مریانوس دانسته است. حاجی‌خلیفه (ج 2، ستون 1784) نیز از کتابی به نام مقالة مریانس الراهب: لخالدبن یزید فی الکیمیاء نام برده است. سه رساله در کیمیا به صورت سؤال و جواب میان خالد و مریانوس نیز به خالد منسوب است (رجوع کنید به ابن‌خلّکان، ج 2، ص 224) که برخی پژوهشگران جدید در اصالت آنها تردید دارند (برای نمونه رجوع کنید به سزگین، ج 4، ص110؛ قس همان، ج 4، ص 122ـ124).خالد از کسانی همچون حمزة‌بن حبیب زَیّات و دِحْیَة‌بن خلیفه کَلبی روایت کرده است (رجوع کنید به ابن‌ندیم، ص 32؛ ابن‌عساکر، ج 16، ص 302ـ303). تک‌بیتی‌ها و مجموعه شعرهایی نیز از او باقی‌مانده است (رجوع کنید به یاقوت حموی، 1400، ج 11، ص 42ـ 47؛ سزگین، ج 4، ص 125ـ126). ابن‌ندیم (ص 419) خود حدود پانصد برگ از شعرهای او، و نیز کتاب‌الحرارات، کتاب صحیفة‌الکبیر، کتاب صحیفة‌الصغیر و کتاب وصیته الی ابنه فی الصنعة (وصیت‌نامه خالد خطاب به پسرش در باب کیمیا) را دیده است. در فهرست سزگین (همانجا) از آثار خالد، در قیاس با آنچه ابن‌ندیم گفته است، فقط شعرها و وصیت‌نامه او به چشم می‌خورد؛ بنابه همین فهرست، در مجموع شانزده اثر از خالد در دسترس است که شاید برخی از آنها تکراری و نیازمند بررسی باشند. از آن میان فردوس‌الحکمة ــکه در آن فهرست پیامبران، فیلسوفان، و زنان کیمیاگر آورده شده ــ قدیم‌ترین سندی است که قدیم‌ترین منابعِ در دسترس مسلمانان را در اختیار می‌گذارد (روسکا، ص 287ـ288).در اروپای سده‌های میانه، آثاری منسوب به خالد رایج بوده (رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه) و سه ترجمه لاتینی از آثار کیمیایی او در دست است که در سنّت هرمسی نوشته شده و بارها چاپ و به زبان فرانسوی نیز ترجمه شده‌اند (رجوع کنید به لوکلر، ج 1، ص 68ـ69؛ اشتاین‌اشنایدر، ش 161؛ هولمیارد، ص 102ـ103؛ حسن، ص 213ـ217).منابع: ابن‌اثیر؛ ابن‌تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهرة، قاهره ?] 1383[ ـ1392/?] 1963[ـ1972؛ ابن‌حبیب، کتاب المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن 1361/1942، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ ابن‌خلدون؛ ابن‌خلّکان؛ ابن‌سعد (بیروت)؛ ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت 1415ـ1421/ 1995ـ 2001؛ ابن‌قتیبه، تاریخ الخلفاء، أو، الامامة و السیاسة، بیروت 1401/ 1981؛ همو، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره 1960؛ ابن‌ندیم (تهران)؛ ابوالفرج اصفهانی؛ ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیة؛ احمدبن یحیی بلاذری، انساب‌الاشراف، چاپ محمود فردوس‌عظم، دمشق 1996ـ 2000؛ همو، کتاب فتوح البلدان، چاپ دخویه، لیدن 1866، چاپ افست فرانکفورت 1413/1992؛ عبدالملک‌بن محمد ثعالبی، لطائف‌المعارف، چاپ ابراهیم ابیاری و حسن کامل صیرفی، ]قاهره ?1379/ 1960[؛ حاجی‌خلیفه؛ خلیفة‌بن خیاط، تاریخ خلیفة‌بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت 1415/1995؛ احمدبن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر ]1379/ 1959[، چاپ افست بغداد ]بی‌تا.[؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 81ـ100ه .، بیروت 1414/1993؛ طبری، تاریخ (لیدن)؛ محمدبن یزید مبرّد، الکامل، ج 1، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم و سیدشحاته، قاهره ?] 1376/ 1956[؛ یاقوت حموی، کتاب معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965؛ همو، معجم‌الادباء، بیروت 1400/1980؛ یعقوبی، تاریخ؛EI2, s.v. "Khalid b. Yazid b. Muawiya" (by M. Ullmann); Ahmad Y. Hassan, "The Arabic original of Liber de compositione alchemiae: the epistle of Maryanus, the hermit and phiolosopher, to Prince Khalid ibn Yazid", Arabic sciences and philosophy, vol.14, no.2 (Sept. 2004); Eric John Holmyard, Alchemy, Middlesex, Engl. 1957; Lucien Leclerc, Histoire de la medecine arabe, New York 1971; Julius Ruska, "Alchemy in Islam", Islamic culture, II (1937), repr. in Natural sciences in Islam, vol.55: Chemistry and alchemy, collected and reprinted by Fuat Sezgin, Frankfort on the Main: Institute for the History of Arabic-Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 2001; Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- ; Moritz Steinschneider, Die europaischen Ubersetzungen aus dem Arabischen bis Mitte des 17. Jahrhunderts, Graz 1956; Manfred Ullmann, "Halid ibn Yazid und die Alchemie: Eine Legende", Der Islam, vol.55, no.2 (1978).
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 14
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده