خالد بن نجیح جَوّان، کنیهاش ابوعبداللّه، راوی امامی. وی از موالی و کوفی بود (نجاشی، ص 150). ظاهراً منظور از جَوّان، فروشنده جُوَن (جمع جُونیّ؛ نوعی پرنده سیاه شنزار) یا جَونه (ظرفهای عطاری با پوشش چرمی) است (رجوع کنید به ابنداوود حلّی، ص 87؛ مامقانی، ج 25، ص 80). مؤید این احتمال، روایتی است که در آن به تجارت خالد از یمن به مکه تصریح شده است (رجوع کنید به طوسی، 1401، ج 7، ص 230؛ نیز رجوع کنید به موحدی ابطحی، ج 5، ص 378). در بعضی نسخهها نام وی، به اشتباه، خالدبن نجیح حوار (رجوع کنید به ابنداوود حلّی، همانجا)، جواز (ابنبابویه، 1363ش، ج 2، ص 481؛ طوسی، 1415، ص 198، پانویس 1)، خراز (طوسی، 1401، همانجا) و خواتیمی (ابنداوود حلّی، ص 244؛ علامه حلّی، ص 344) درج شده است (رجوع کنید به شوشتری، ج 4، ص 110؛ نیز برای تفصیل درباره اختلافات در نقل لقب خالد رجوع کنید به مامقانی، ج 25، ص 78ـ81).برقی (1383ش، ص 31، 48) و نجاشی (همانجا) خالد را در شمار اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام یاد کردهاند. طوسی نیز گرچه ذیل اصحاب امام کاظم علیهالسلام (1415، ص 336) خالدبن نجیح را جدا از خالد جوّان ذکر کرده، اما پیشتر ذیل اصحاب امام صادق علیهالسلام (همان، ص 198) نام و لقب وی را یکجا آورده است که از اتحاد این دو حکایت دارد (نیز رجوع کنید به مامقانی، ج 25، ص 82، 195؛ خویی، ج 7، ص 36؛ شوشتری، ج 4، ص 109ـ110). ظاهراً او با امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام همنشینی داشته (برای نمونه رجوع کنید به برقی، 1330ش، ج 2، ص 482ـ483؛ کلینی، ج 6، ص 327) و در روایتی، خالد از خادمان امام کاظم علیهالسلام دانسته شده است (رجوع کنید به کشی، ص 452ـ453). بنابر این گزارش، خالد نصی از امام کاظم بر امامت امام رضا را برای کسانی که در اینباره تردید و اختلاف داشتند، نقل کرده که حاکی از اعتقاد صحیح وی دانسته شده است (رجوع کنید به ابنشهید ثانی، 1411، ص 187، 586؛ مامقانی، ج 25، ص 82؛ خویی، ج 7، ص 36).در کتاب نجاشی (همانجا) مدح یا قدحی درباره خالد دیده نمیشود، ولی کشی (ص 326) با نکوهش قائلان به غلو (به تعبیر او: اهل ارتفاع)، ذیل شرح حال مفضلبن عمر، خالد را از غالیان شمرده است. ظاهرآ خالد به سبب روایت غلوآمیزی که از او درباره ربوبیت نقل شده، طعن شده است (رجوع کنید به همانجا؛ نیز رجوع کنید به صفّار قمی، ص 241ـ242؛ قس نوری، ج 4، ص 250ـ275، که همین روایت را دالّ بر عدم غلو او دانسته است). شهیدثانی (ص 80) نیز تأکید کرده که نصی دالّ بر وثاقت وی نرسیده است (نیز رجوع کنید به ابنشهیدثانی، 1362ـ1365ش، ج 1، ص 13). اما برخی رجالیان متأخر خالد را به دلیل واقع شدن در طریق ابنبابویه در مشیخه کتاب منلایحضرهالفقیه، حَسَن و معتمد دانسته و غلو او را به دلیل روایات دیگرش نپذیرفتهاند (رجوع کنید به بهبهانی، ص 164ـ165، 228، 309، 345؛ نوری، ج 4، ص 275؛ مامقانی، ج 25، ص 84). حتی مامقانی (ج 25، ص 82ـ83) مدعی است که براساس خبر کشّی (ص 452ـ 453) خالد اعتقاد صحیح داشته و از اینرو مامقانی او را به قوّت ایمان و صلابت در مذهب ستوده است. به گفته وی (همانجا)، اهل غلو بودن خالد فقط به ذهن کشّی خطور کرده و مخلّ به اعتقاد صحیح خالد نیست (برای تفصیل بیشتر در اینباره رجوع کنید به موحدیابطحی، ج 5، ص 385؛ نیز برای مجموعهای از روایات ناظر بر مدح وی رجوع کنید به نمازی شاهرودی، ج 3، ص 318ـ319). خویی (ج 7، ص 36ـ37) به دلایل مورد استناد این گروه برای اثبات وثاقت خالد اشاره کرده و این دلایل را برای وثاقت او کافی ندانسته است (نیز رجوع کنید به بهبودی، ص 209).خالد، در اغلب موارد بیواسطه یا به واسطه زراره، از امام صادق علیهالسلام (برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج 1، ص 342؛ ابنابیزینب، ص 171؛ ابنبابویه، 1363ش، ج 2، ص 343، 346، 481) و در موارد اندکی از امام کاظم علیهالسلام (برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج 6، ص 459؛ طوسی، 1401، همانجا) روایت کرده است. راویان شناختهشدهای، از جمله صفوان (رجوع کنید به کلینی، ج 5، ص 78)، ابن ابیعمیر (ابنبابویه، 1404، ج 4، ص 454) و بهویژه عثمانبن عیسی (کلینی، ج 1، ص 342، ج 2، ص 98، 538، ج 5، ص 567، ج 6، ص 306، 327، 336، 342، 522، ج 8، ص 243؛ ابنبابویه، 1362ش، ج 1، ص 228؛ طوسی، 1401، ج 2، ص 58)، که همگی از اصحاب اجماعاند، و علیبن حَکَم (کلینی، ج 2، ص 226) از خالد روایت کردهاند (برای فهرستی از روایات وی در کتابهای چهارگانه شیعه رجوع کنید به خویی، ج 7، ص 392؛ نیز رجوع کنید به برقی، 1330ش، ج 2، ص 482ـ 483، 488، 491، 503؛ صفّار قمی، ص 241ـ242، 264، 422). ظاهراً خالد صاحب کتاب بوده است، هر چند نجاشی و طوسی در فهرستهای خویش اسمی از آن نبردهاند. شاهد این احتمال، طریقی است که ابنبابویه در مشیخه کتاب خویش ذکر کرده است (1404، ج 4، ص 454؛ نیز رجوع کنید به موحدی ابطحی، ج 5، ص 381ـ382). بهرغم قدحی که درباره خالد رسیده، برخی فقها به بعضی روایات او اعتماد کردهاند، از جمله درباره استحباب جزم اذان و اقامه و استحباب کُند گفتن اذان و سریع گفتن اقامه، به روایتهای او استناد شده است (رجوع کنید به شهید اول، ج 3، ص 208؛ موسوی عاملی، ج 3، ص 285؛ نجفی، ج 9، ص 94).بنابر روایتی، خالد در سال 174 در مکه درگذشته است (صفّار قمی، ص 265)، اما به احتمال بسیار این نقل صحیح نیست؛ چه، خالد پس از شهادت امام کاظم علیهالسلام (سال 183) و در زمان امام رضا علیهالسلام از دنیا رفته است (موحدی ابطحی، ج 5، ص 380).منابع: ابن ابیزینب، الغیبة، چاپ فارس حسون کریم، قم 1422؛ ابنبابویه، کتابالخصال، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1362ش؛ همو، کتاب مَنلایـَحضُرُه الفقیه، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1404؛ همو، کمالالدین و تمامالنعمة، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1363ش؛ ابنداوود حلّی، کتابالرجال، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف 1392/1972، چاپ افست قم ]بیتا.[؛ ابنشهید ثانی، التحریرالطاووسی، چاپ فاضل جواهری، قم 1411؛ همو، منتقیالجمان فی الاحادیث الصحاح و الحسان، چاپ علیاکبر غفاری، قم 1362ـ1365ش؛ احمدبن محمد برقی، کتابالرجال، در ابنداوود حلّی، کتابالرجال، تهران 1383ش؛ همو، کتابالمحاسن، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران 1330ش؛ محمدباقر بهبودی، معرفةالحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عندالشیعة الامامیة، تهران 1362ش؛ محمدباقربن محمد اکمل بهبهانی، تعلیقة وحیدالبهبهانی علی منهجالمقال، ]بیجا: بینا، بیتا.[؛ خویی؛ شوشتری؛ محمدبن مکی شهید اول، ذکریالشیعة فی احکامالشریعة، قم 1419؛ زینالدینبن علی شهیدثانی، الرعایة فی علمالدرایة، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقّال، قم 1408؛ محمدبن حسن صفّار قمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «ص»، چاپ محسن کوچهباغیتبریزی، قم 1404؛ محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسویخرسان، بیروت 1401/1981؛ همو، رجالالطوسی، چاپ جواد قیومیاصفهانی، قم 1415؛ حسنبن یوسف علامه حلّی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، ]قم[ 1417؛ محمدبن عمر کشی، اختیار معرفةالرجال، ]تلخیص[ محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348ش؛ کلینی؛ عبداللّه مامقانی، تنقیحالمقال فی علمالرجال، چاپ محییالدین مامقانی، قم 1423ـ؛ محمدعلی موحدیابطحی، تهذیب المقال فی تنقیح کتاب الرجال للشیخالجلیل ابیالعباس احمدبن علیالنجاشی، ج 5، قم 1417؛ محمدبن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائعالاسلام، قم 1410؛ احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407؛ محمدحسنبن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 9، چاپ عباس قوچانی، بیروت 1981؛ علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران 1412ـ1415؛ حسینبن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم 1415ـ1420.