خالدبن جعفربن کلاب بن ربیعه عامری

معرف

شاعر و رئیس قبیله هَوازِن* در دوره جاهلی
متن
خالدبن جعفربن کلاب‌بن ربیعه عامری، شاعر و رئیس قبیله هَوازِن* در دوره جاهلی. در برخی منابع، او را خالد اصبع، گفته‌اند (رجوع کنید به ابن‌حبیب، ص 458؛ ابن‌حزم، ص 284). مادرش، خَبِیه یا حُیَیَّه‌بنت ریاح‌الغنویه، از زنان نژاده عرب به شمار می‌رفت، زیرا هر سه پسر وی از رجال معروف عرب گردیدند (رجوع کنید به ابن‌حبیب، ص 455، 458؛ نیز رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 17، ص 179). خالد از نخستین کسانی بود که در دوره جاهلی، دیباج خسروانی بر کعبه پوشاند (رجوع کنید به آلوسی، ج 1، ص 234). ابن‌حبیب (ص 192، 249) خالد را هولناک و قاتل معرفی کرده است، زیرا وی زُهَیْربن جَذیمه عَبْسی، پیشوای غطفان، را به قتل رساند و شعری در این‌باره سرود (رجوع کنید به همان، ص 192ـ193؛ ابن‌قتیبه، ص 43؛ ابوالفرج اصفهانی، ج 11، ص 94؛ ابن‌حزم، ص 280ـ291). خالد پس از این ماجرا رئیس قوم هوازن گردید (ابن‌حبیب، ص 249). دشمنی خالد با زهیر از آنجا بود که زهیر مسئول دریافت خراج از هوازن بود، روزی در بازار عُکاظ هنگام گردآوری خراج، به زنی از قوم هوازن ناسزا گفت و با او برخوردی ناشایست کرد، خالد سوگند یاد کرد که زهیر را به قتل خواهد رساند و سرانجام نیز چنین کرد (رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج 5، ص 115ـ117؛ آلوسی، ج 1، ص 118ـ120؛ جادالمولی و همکاران، ص 235ـ236). روز کشته‌شدن زهیر به روز نفراوات مشهور است (رجوع کنید به ابن‌حبیب، ص 192، 249؛ ابن‌عبدربّه، ج 5، ص 116). رقاء، پسر زهیر، نیز ضرباتی بر خالد وارد کرد ولی او جان سالم به در برد (رجوع کنید بهابن‌سلام جمحی، سفر2، ص 401، پانویس 3). خالد بر این اعتقاد بود که با کشتن زهیر بر هوازن منت گذارده است (رجوع کنید به ابن‌اثیر، ج 1، ص 559؛ جادالمولی و همکاران، ص 241).خالدبن جعفر حدود سال 595میلادی به دست حارث ‌بن ظالم مُرّی به قتل رسید (رجوع کنید به ابن‌قتیبه، همانجا؛ زرکلی، ج 2، ص 295). روز قتل خالد به بَطْن عاقل، نام مکانی در راه بصره به مکه، معروف شده است (رجوع کنید به ابن‌عبدربّه، ج 5، ص 117ـ118؛ جادالمولی و همکاران، ص 242). دشمنی حارث با خالد از آنجا بود که وی در دوران کودکی در کاروانی بود که خالد بدان حمله برد و پدر حارث، ظالم، در این واقعه کشته شد. بعدها حارث سوگند یاد کرد که خون خالد را بریزد و با وجود گماردن نگهبان برای حفظ جان خالد، این کار را انجام داد و ابیاتی نیز درباره این ماجرا سرود (رجوع کنید به مُفَضَّل ضَبّی، ص 312ـ316؛ ابوالفرج اصفهانی، ج 11، ص 94ـ98). پس از این واقعه قَیْس‌بن زهیر در سروده‌ای حارث را مدح گفت که توانسته بود قاتل پدرش، زهیر، را از میان بردارد (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 11، ص 98).خالد به هنگام کشته شدن در پناه اسودبن منذر بود (ابن‌حبیب، ص 192ـ193؛ ابن‌عبدربّه، ج 5، ص 117) از این رو حارث پس از قتل خالد سرگردان بود و کسی به او پناه نمی‌داد تا اینکه بنی‌تمیم پناهش دادند (رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، همانجا). نام حارث، از آنجا که به سوگند خود وفادار ماند، به امثال عرب راه یافته است (رجوع کنید به ابن‌حبیب، ص 192؛ میدانی، ج 3، ص 321ـ322) اولاد خالد، پس از وی به بنوخالد مشهور شدند و از تیره عامربن صعصعه عدنانی از بنی‌کلاب بودند (ابن‌حزم، ص 469؛ قلقشندی، ص 226). از رخدادهای مهم در زندگانی خالد آن بود که وی در زمان حسّان‌بن عمربن تُبَّع، از پادشاهان یمن، اسیر شد و این پادشاه از او شفاعت کرد و آزادش ساخت و خالد نیز در مدح حسّان، که 57 سال پادشاهی کرده بود، شعری سرود و به او تقدیم کرد (آلوسی، ج 2، ص 171).منابع: محمود شکری آلوسی، بلوغ‌الارب فی معرفة احوال‌العرب، چاپ محمد بهجة اثری، بیروت ?] 1314[؛ ابن‌اثیر؛ ابن‌حبیب، کتاب‌المُحَبَّر، چاپ ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد، دکن 1361/ 1942، چاپ افست بیروت ]بی‌تا.[؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره ] 1982[؛ ابن‌سلام جمحی، طبقات فحول‌الشعراء، چاپ محمود محمد شاکر، جده ?]1400/ 1980[؛ ابن‌عبدربّه، العقدالفرید، چاپ علی شیری، بیروت 1408ـ 1411/ 1988ـ1990؛ ابن‌قتیبه، کتاب‌المعارف، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن 1850؛ ابوالفرج اصفهانی؛ محمداحمد جادالمولی، علی محمد بجاوی، و محمدابوالفضل ابراهیم، ایام‌العرب فی الجاهلیة، بیروت 1408/1988؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت 1999؛ احمدبن علی قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، بیروت 1405/1984؛ مُفَضَّل ضَبّی، المُفَضَّلیات، چاپ احمد محمد شاکر و عبدالسلام محمدهارون، قاهره ?]1383/ 1963[؛ احمدبن محمد میدانی، مجمع‌الامثال، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت 1407/1987.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 14
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده