خاش، شهرستان و شهری در استان سیستان و بلوچستان.1) شهرستان خاش، مشتمل بر سه بخش مرکزی، ایَرَندِگان و نوکآباد و دو شهر خاش و نوکآباد، که در مرکز و مشرق استان واقع و از مشرق به پاکستان محدود است (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1385ش، ذیل «استان سیستان و بلوچستان»؛ نیز رجوع کنید به نقشه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران).مهمترین کوههای آن عبارتاند از: تَفْتان* (بلندترین قله ح 941،3 متر) در 43 کیلومتری شمال خاش، سیاهبندان (بلندترین قله ح 925،2) در 66 کیلومتری شمالغربی خاش، شهسواران (بلندترین قله ح 875،2متر) در 67 کیلومتری شمالغربی خاش، پنج انگشت (بلندترین قله ح 271 ،2متر) در مرکز و سریش (بلندترین قله ح 092 ،2متر) در جنوب شهرستان (جعفری، ج 1، ص 158، 341، 368؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 117ـ118، ص 52). رودهای دائمی و فصلی بَمْپور*، ایرندگان/ ایرَاندِگان، نازیل یا شوروُ، قلعهبید، دَهْرْگُتْرا/ دهرگوترا، روتَک یا کاروچ/ کاروج در این شهرستان جاری است (جعفری، ج 2، ص 117، 131، 233، 241، 310، 463؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 117ـ118، ص 51ـ52).دشتهای وسیع و حاصلخیز امامیه، گوهرکوه، تخترستم و سیاه رشکک در این شهرستان قرار دارند (یغمائی، ص 77). سنگهای دیوریت و استاتیت (سنگ صابونی) در خاش یافت میشود (عبداللّه گروسی، ص30).شهرستان خاش به دلیل مجاورت با کوه تفتان، تنها منطقه سرد بلوچستان است و موقعیت کشاورزی بهتری دارد (نیکبختی، ص 137؛ نیز رجوع کنید به یغمائی، ص 76). اهالی آن به کشاورزی و دامداری و باغداری اشتغال دارند، محصولات آن گندم، جو، برنج، ذرت، انگور، زردآلو، ترهبار و خرماست و پسته مرغوب منطقه گوهرکوه و زردآلوی خاش جزو محصولات خوب شهرستان بهشمار میرود (یغمائی، ص 77؛ نیکبختی، ص 138ـ139). از صنایع دستی آن سوزندوزی، قالیبافی، سبد و کلاهبافی بوده و قالیچههای بلوچی خاش ظریف و پرطرفدار است (یغمائی، ص 77ـ78).اهالی آن شیعه دوازده امامی و سنّی (حنفی) هستند و به زبان فارسی و بلوچی سخن میگویند (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج117ـ 118، ص53). در 1385ش، جمعیت شهرستان حدود 161،000 تن بود که حدود 59،500 تن، شهرنشین و بقیه روستانشین بودند (مرکز آمار ایران، 1385ش، ذیل «استان سیستان و بلوچستان»). طوایف مستقلی از بلوچها در خاش زندگی میکنند (رجوع کنید به همو، 1378ش، ص91ـ94؛ نیکبختی، ص 139ـ140).راه اصلی زاهدان ـ خاش ـ سراوان و زاهدان خاش ایرانشهر، از این شهرستان میگذرد و از طریق راههای فرعی به پاکستان مرتبط میشود (اطلس راههای ایران، ص 75، 86ـ88).در 1316ش، شهرستان خاش متشکل از بخشهای خاش، قصرقند، ایرانشهر، سراوان، بَزمان، سرباز، چاهبهار و زاهدان در استان هشتم (کرمان) قرار داشت (ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، ص 15ـ16). در 1329ش، خاش، بخش و شهری در شهرستان زاهدان، در فرمانداری بلوچستان بود (ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 2، ص بیستو هشت، 475). خاش در 20 دی 1352 شهرستان شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، ذیل «استان سیستان و بلوچستان»). در 1355ش، نام شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان ذکر شده است (ایران. وزارت کشور، ذیل «استان سیستان و بلوچستان»). در 1366ش، شهرستان خاش، دارای دو بخش و نُه دهستان در استان سیستان و بلوچستان بود (ایران. وزارت کشور. معاونت برنامهریزی و خدمات مدیریت، ص 138؛ ایران. قوانین و احکام، ص 684). این شهرستان به دلیل برخورداری از هوای نسبتاً مطلوب و خوش، خاش به معنای خوش، نامیده شده است (جعفری، ج 3، ص 452). به روایتی، نادرشاه (حک : 1148ـ 1160) یکی از سرداران خود به نام میربائیخان را برای سرپرستی طوایف بهخاش فرستاد. او برای تأمین راحتی خود قلعهای بنا کرد که خاش نامیده شد و به تدریج شهر خاش به گرد آن شکل گرفت (رجوع کنید به رزمآرا، ص 54). در منابع، ضبط خواش نیز آمده است (رجوع کنید به کیهان، ج 2، ص 135؛ جهانبانی، ص 11).در شهرستان خاش، محوطههایی از دوره پارینه سنگی با نمونههای ابزار سنگی کشف شده است (عبداللّه گروسی، ص 26ـ27؛ سیدسجادی، ص 149). از آثار قدیمی آن قلعههای حیدرآباد، کمالآباد و ناصری هر سه از ساختههای 1296 (رجوع کنید به رزمآرا، همانجا)، مسجدجامع خاش (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 117ـ118، ص 53)، قلعه ایرندگان و قبرستان هفتاد ملا (سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سیستان و بلوچستان، 1388ش) است.2) شهر خاش، مرکز شهرستان خاش. این شهر در ارتفاع 415،1 متری از سطح دریا و در 185 کیلومتری جنوب زاهدان* (مرکز استان) قرار دارد (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج 117ـ118، ص 52ـ53؛ قس جهانبانی، همانجا که ارتفاع آن را 687 ،1متر آورده است). بیشترین دمای آن در تابستان ْ42 و کمترین آن در زمستان ْ8ر3- و میزان بارندگی سالیانه آن حدود 328 میلیمتر است (سازمان هواشناسی کشور، ص 175).خاش در 1326ش، شهر شد (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، 1382ش، همانجا). جمعیت خاش در 1385ش، حدود 56،000 تن بود (مرکز آمار ایران، 1385ش، همانجا).پیشینه. به دلیل وجود قناتهای بسیار و مناسب بودن آب و هوا، خاش محل طوایف کوچنشین بلوچ بود ولی به سبب آزار اشرار، این طوایف به نقاط دیگر کوچ کردند (رزمآرا، ص 53). اعتمادالسلطنه (ج 1، ص 439)، خاش را یکی از آبادیهای سرحد با چندین رشته قنات ذکر کرده است. در 1204/1789، انگلیسیها منطقه را اشغال کردند و سردار ایدوخان، رئیس طایفه ریگی، را برای اداره طوایف به خاش فرستادند، وی سه قلعه در آنجا بنا کرد (رزمآرا، ص 54).جهانبانی (همانجا)، خاش را قلعهای نظامی به ارتفاع ده متر و ساخته شده از خشت یاد کرده که چند بنای کماهمیت دیگر نیز در اطراف آن وجود داشته است. به نوشته وی، خاش مرکز ساخلوی قوای عمده نظامی بود. این مرکز در گذشته بسیار آباد و ظاهرآ دارای هفتاد رشته قنات بود. در 1302ش، فرمانده لشکر جنوب، محمود آیرم، برای آرامش منطقه پادگانی در خاش احداث کرد (یکرنگیان، ص 343). در 1311ش، مسعود کیهان (ج 2، ص 135،260) خاش را قلعهای نظامی جزو بلوچستان آورده است. در 1320، حاج علی رزمآرا (ص 53)، آن را یکی از شهرهای مهم مکران ذکر کرده است. چون خاش در مسیر ایرانشهرـ چاهبهار و سراوان و راههای مهم دیگر قرار داشت، اهمیت ویژهای یافت (رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 2، ص 473، 475، 479) و به مرکز پادگان مکران بدل شد (رزمآرا، ص 55).سایکس (ص130)، به قلعه خواش/ خاش اشاره نموده که به نظر وی باتوجه به علائم و آثار کشت و زرع و خرابههای چندین ده بین نصرآباد و خاش، در گذشته جزو نواحیآباد بوده است.گفتنی است که ابنفقیه (ص 206)، اصطخری (ص 162)، ابنحوقل (ص418ـ420، 423)، مؤلف حدودالعالم (ص103)، مقدسی (ص 475) و یاقوت حموی (ذیل «خُوَاش»)، از خواش در سیستان*، نزدیک رود هیرمند* در یک فرسخی بُست* (هم اکنون در افغانستان) و خواشِ ریقان/ ریگان در کرمان (مکران) یاد کردهاند، که نباید آنها را با این خاش یکی دانست.لسترنج (ص 317، پانویس 1) به کرسینشین خواش در سرحد، در مشرق نَرماشیر اشاره کرده است.منابع: ابنحوقل؛ ابنفقیه؛ اصطخری؛ اطلس راههای ایران، تهران: گیتاشناسی، 1385ش؛ اعتمادالسلطنه؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان ماه 1316، چاپ دوم، تهران ]بیتا.[؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369، تهران 1370ش؛ ایران. وزارت کشور، تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران، تهران 1355ش؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 2، تهران 1329ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت برنامهریزی و خدمات مدیریت. دفتر تقسیمات کشوری، اجرای قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری، تهران 1366ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری: آذر 1385، ]تهران 1385ش[؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ اماناللّه جهانبانی، عملیات قشون در بلوچستان از مرداد تا بهمن 1307ش، تهران 1336ش؛ حدودالعالم؛ حاجعلی رزمآرا، جغرافیای نظامی ایران: مکران، تهران 1320ش؛ سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری سیستان و بلوچستان، 1388ش.Retrieved Jan. 30, 2010, from http://www.chht-sb.ir/ portal/index.php? option= com-datsogallery & Itemid= 28 & func=viewcategory & catid=12;سازمان هواشناسی کشور، سالنامه آماری هواشناسی: 76ـ 1375، تهران 1378ش؛ منصور سیدسجادی، باستانشناسی و تاریخ بلوچستان، تهران 1374ش؛ عباس عبداللّه گروسی، جغرافیای تاریخی ناحیه بمپور بلوچستان: پَهْل پَهْرِه، تهران 1374ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج 117ـ 118: خاش ـ نرهنو، تهران: اداره جغرافیائی ارتش، 1364ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران، تهران 1310ـ1311ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده 1377: جمعیت عشایری دهستانها، کل کشور، تهران 1378ش؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385: نتایج تفصیلی کل کشور، 1385ش.Retrieved Jan. 17. 2010, from http://www.sci.org.ir/ portal/faces/public/census 85/census 85. natayej/ census 85. rawdata;مقدسی؛ نقشه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، مقیاس 000' 500'1:2، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1383ش؛ سعید نیکبختی، آهنگ بلوچستان: سفرنامه، ]مشهد [1374ش؛ یاقوت حموی؛ اقبال یغمائی، بلوچستان و سیستان: سرزمین نژاده مردمان و پهلوانان سختکوش، ]تهران[ 1355ش؛ حسین یکرنگیان، سیری در تاریخ ارتش ایران: از آغاز تا پایان شهریور 1320، تهران 1384ش؛Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, London 1966; Percy Molesworth Sykes, Ten thousand miles in Persia or eight years in Iran, New York 1902.