خارک، جزیرهای در خلیجفارس و بخش و شهر بندری در شهرستان بوشهر، استان بوشهر.جزیره خارک که در شمالغربی شهر بوشهر* و در مغرب بندر گناوه* واقع شده است، شامل بخش خارک به مرکزیت شهر خارک است (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1385ش، ذیل «استان بوشهر»؛ نیز رجوع کنید به نقشه). جزیره خارکو/ خارگو، در فاصله حدود 5ر3 کیلومتری شمال جزیره خارک، نیز تابع بخش خارک است (جغرافیای جزایر ایرانی خلیجفارس، ص 141ـ 142). جزیره مرجانیِ خارک، با مساحت 21 کیلومترمربع، حدود ده کیلومتر طول و حدود چهار کیلومتر عرض دارد (گیرشمن، 1342ش الف، ص 5؛ سرفراز، ص 7؛ جغرافیای جزایر ایرانی خلیجفارس، ص 4).عمر جزیره حدود یکمیلیون سال تخمین زده شده است، اما زمان بیرون آمدن آن از زیر آب به حدود چهارده هزار سال پیش میرسد. قشری سنگی به ارتفاع دو تا هفت متر روی مرجانهای سطح جزیره، را پوشانده و در وسط جزیره به صورت پشتهای دیده میشود، که موجب اهمیت و تغییر موقعیت جزیره شده، زیرا از شدت جریان بادهایی که از سوی شمالشرقی میوزند، میکاهد و محل امنی برای پهلو گرفتن کشتی در مشرق جزیره ایجاد کرده است (برای نام بادهای محلی رجوع کنید به خسروی، ص 7ـ8). این ارتفاعات که از شمالغربی به جنوبشرقی کشیده شدهاند، در هر نقطه با اسم خاصی نامیده میشوند: کوه گردنشتر/ گردن اشتر در جنوب، کوه لشکری در مغرب، و کوه تخت و کوه دیدهبان (ارتفاع حدود 87 متر) که از مرتفعترین قلههای شمالی هستند (حاجعلی رزمآرا، ص 5؛ آلاحمد، ص 52؛ گیرشمن، همانجا).جزیره، فاقد رود، نهر، خاک مناسب و شرایط مساعد برای کشاورزی است، اما با ایجاد قنات و چاه که در گذشته تعداد آنها به دویست عدد میرسید، امکانات محدودی برای کشاورزی بهوجود آمده است (حاجعلی رزمآرا؛ گیرشمن، همانجاها). در جزیره چند چاه به شکل مکعب و یک استخر، متعلق به دوره ساسانی، دیده میشود که این استخر در دورههای مختلف بازسازی شده است (سرفراز، ص 76ـ 78، 87). همچنین آثار دیوارههای دایره شکلی باقیمانده است که برای حفظ نهال مو از گزند باد، دور تا دور حفرههایی در تختهسنگها که نهال در میان آن کاشته میشد، میساختند (گیرشمن، 1342ش الف، ص 23؛ خسروی، ص60). علاوه بر انگور، که در گذشته به بوشهر صادر میشد، درختان خرما، لور، موز و مرکّبات در آنجا میروید. غلّات آن بسیار کم و لیموی خارگی (ترش و شیرین) معروف بود (کازرونی، ص 63؛ حاجعلی رزمآرا، ص 6؛ انجوی شیرازی، ص 31). ساکنان جزیره خارک به دلیل وجود آب شیرین و زمین مسطح در خارکو، در اوایل آبان، معمولا پس از باران، در خارکو به کشاورزی میپرداختند (کازرونی، ص 67ـ68). همچنین برخی از اهالی جزیره در ماههای بهمن و اسفند، برای تعلیف دامها، به خارکو میرفتند و در آنجا ساکن میشدند (خورموجی، ص 114؛ اعتمادالسلطنه، ج 1، ص 299؛ انجوی شیرازی، ص 44).درگذشته، انواع ماهی از جمله طوطیماهی (حاج علی رزمآرا، ص 7)، مروارید بسیار مرغوب (تا 1310ش؛ رجوع کنید به ادامه مقاله) و مرجان صید میشد، اما اکنون به دلیل وجود کشتیهای نفتکش، صید رونق چندانی ندارد (حاجعلی رزمآرا، همانجا؛ آلاحمد، ص 59، 62ـ63). از خارک، نوعی سنگ ساختمانی، متشکل از فسیلِ صدف و مرجان، اغلب به داخل کشور و کویت، بصره و مناطق اطراف صادر میشد و خط آهنی نیز برای حمل سنگها کشیده شده بود (حاجعلی رزمآرا، همانجا؛ کشاورز، ص 41ـ42؛ آلاحمد، ص 53ـ54). عمق آب در حدود یک کیلومتری جزیره به هجده متر میرسد (خسروی، ص10) و برای پهلو گرفتن کشتیهای نفتی با ظرفیت تا صد هزار تن یا آبنشینِ زیاد، مناسب است (ایرانشهر، ج 2، ص 1489).میانگین حداکثر دمای سالیانه خارک ْ6ر29 و میانگین بارش سالیانه آن حدود 6ر265 میلیمتر است. پربارانترین ماه در خارک آذر، و چهار ماه از سال (خرداد تا شهریور) بدون بارش است. میانگین رطوبت نسبی 6ر61% و مرطوبترین ماه آن دی (72%) و خشکترین آن خرداد (49%) است (جغرافیای جزایر ایرانی خلیجفارس، ص 21ـ23).خارک در 1348ش، شهر و در 19 مرداد 1349، بخش گردید (ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، 1382ش، ذیل «استان بوشهر»؛ قس خسروی، ص 5، پانویس 1 که در کتاب خود چاپ 1342ش، آورده است که خارک در 1338ش به بخش بدل شد).جمعیت جزیره خارک، طبق سرشماری 1385ش، حدود 196 ،8 تن بوده است. اهالی آن شیعه دوازده امامی و اهل تسنن (شافعی)اند و به عربی و فارسی با لهجه نزدیک به لهجه تنگستانی و بوشهری گفتگو میکنند (حاجعلی رزمآرا، ص 8؛ آلاحمد، ص 57؛ شریفیان، ص10ـ11).گروههای مختلف عرب و افریقایی (زنگی) در عهد ناصری و پهلوی، به صید مروارید و سنگتراشی در جزیره اشتغال داشتند (خورموجی، ص 114؛ هرتسفلد، ص 103). زیورآلاتی از انواع سختپوستان آبزی خشکشده و مرجان از صنایع دستی آنجاست (آلاحمد، ص 59؛ جغرافیای جزایر ایرانی خلیجفارس، ص 89). عبابافی نیز، ظاهراً تا دوره پهلوی دوم، در آنجا رواج داشت (رجوع کنید به خسروی، ص 35). جزیره خارک دارای شیلات است (جغرافیای جزایر ایرانی خلیجفارس، ص 88).بومیان جزیره خارک به موجوداتی دریایی با نام بوسَلامِه و پامَنْتیلپو (منتیل به معنای دیلم) و موجوداتی نامرئی با نام زار* و باد که به انسان آسیب میرسانند، اعتقاد دارند و برای بهبود افراد مبتلا به زار، مراسم رقصزار با طبلی خاص به نام شیخفَرج/ فَریچ/ فریج یا لیوا برگزار میکنند (خسروی، ص 92ـ93، 108ـ111؛ شریفیان، ص 19ـ20، 29؛ برای اطلاع بیشتر از بادها و مراسم مربوط به آنها رجوع کنید به ریاحی، ص 15ـ22). سازهای مخصوص که افراد خاصی مینوازند، بیش از 150 سال پیش از زنگبار به جزیره آورده شدهاند (شریفیان، ص 37ـ38؛ برای انواع ساز و مراحل درمان رجوع کنید به ساعدی، ص 108ـ115؛ شریفیان، ص 29ـ36، 41ـ45).برخی آثار تاریخی جزیره خارک عبارتاند از: دو مقبره خرسنگی (بناهای ماقبل تاریخ که با قطعات بزرگ سنگ ساخته میشدند)، مربوط به هزار سال پیش از میلاد (گیرشمن، 1342ش الف، ص 9)؛ قبرهای دولمن (نوعی از بناهای پیش از تاریخ، سنگ افقی بزرگی بر روی دو سنگ عمودی)؛ معبد پوسیدون یا نپتون (خدای دریا نزد رومیان)، که ظاهراً در قرن چهارم میلادی ویران و بر خرابههای آن آتشکدهای زردشتی بنا شد و پس از ورود اسلام به مسجد بدل گردید و در دیوار رو به قبله آن محرابی ساخته شد (همان، ص 9، 11، 15؛ آلاحمد، ص 73ـ74)؛ پیکرهای سومری (مربوط به 3000 ق م) که در اواخر جنگ عراق با ایران کشف شد و احتمالا از محل دیگری مانند معبد سومری، به جزیره خارک منتقل گردیده است (رجوع کنید به مجیدزاده، ص 2ـ14)؛ کتیبهای پنج خطی معروف به کتیبه هویت خلیجفارس، مربوط به دوره هخامنشی که در 1386ش کشف شد (اعتماد ملی، ش 661، 13 خرداد 1387، ص 13)؛ کلیسا، صومعه، مقابر مسیحی و سردابهای قبور و نقشهای برجسته ساسانی در تنگ چکان (گیرشمن، 1342ش الف، ص 17، 22؛ آلاحمد، ص 71؛ هرتسفلد، ص 103ـ104)؛ مزاری که به نوشته یاقوت حموی (ذیل مادّه) مردم جزیره آن را مدفن محمدبن حنفیه میدانند و برای آن احترام بسیار قائلاند؛ هرچند از نظر تاریخی این مکان مدفن محمدبن حنفیه نیست (نیز رجوع کنید به نیبور، ص 188). سازنده مقبره که از اهالی بخارا بوده نیز در کنار مقبره مدفون است (احسانی، ص 346)؛ مقبرههای، ابوبکر، نیکزن/ نکزن، میرشهابالدین، علمدار، دیدهبان، میرعبداللّه و سبزپوشان (آلاحمد، ص 131؛ خسروی، ص 24ـ25)؛ باغی قدیمی در جنوب خارک، به نام باغ صالح عبدالرسولخان از دوره ساسانی که تأسیسات ملی نفت، آن را احیا کرد و باغ شاه نامیده شد (کازرونی، ص 63؛ سرفراز، ص 8).برخی از مشاهیر منسوب به خارک عبارتاند از: خارکی، شاعری که در روزگار مأمون (حک : 198ـ 218) میزیست، و محدّثانی چون ابوهَمام صَلَّت و پدرش، بومغیره بصرهای خارکی، و ابوالعباس احمدبن عبدالرحمان خارکی بصرهای (سمعانی، ج 2، ص 306؛ حازمی همدانی، ج 1، ص 179؛ یاقوت حموی، ذیل مادّه).پیشینه. خارک (به زبان محلی: خارَک و خاری؛ خسروی، ص 5) در پیش از اسلام به نامهای آراکیا، ایکار، جزیره اسکندریه و ارخه خوانده میشد (رجوع کنید به بطلمیوس، ص 32؛ هرتسفلد، همانجا؛ گیرشمن، 1342ش الف، ص 6ـ7). در منابع دوره اسلامی، به صورتهای خارَک و خارْگ (رجوع کنید به ابنخرداذبه، ص 61؛ مسعودی، ج 1، ص 129؛ فسائی، ج 2، ص 1586) آمده است. اعراب سواحل غربی خلیجفارس آن را امالرَّبانین (وطن ناخدایان دریا) مینامیدند (آلاحمد، ص 67). نیبور (ص170، پانویس 1) آن را «خارج» ضبط کرده است.ظاهراً واژه خارک برگرفته از خارَک یا خَرَک، نوعی خرمای نارس است، یا از خار و خارا به معنای سنگ سخت مشتق شده (برهان، ج 2، ص 697ـ698؛ آلاحمد، ص 27) و بهتدریج به خارْگ تبدیل شده است (رجوع کنید به فسائی، همانجا). برخی نام خارک را به دلیل اینکه این جزیره جزو سرزمین خاراکنه بوده، برگرفته از واژه خاراکنه/ خاراکْس/ خاراسن دانستهاند (رجوع کنید به گیرشمن، 1342ش ب، ص 117؛ نفیسی، ص 68).باتوجه به آثار کشف شده، جزیره خارک پیش از میلاد مسیح آباد بود و محل توقف بازرگانان، تخلیه کالاهای تجاری و ارسال آن به نقاط دوردست و تهیه آبشیرین بود. این جزیره به دلیل موقعیت جغرافیاییاش، گذرگاه فاتحان، جنگجویان و دزدان دریایی (گیرشمن، 1342ش الف، ص 16، 24؛ مصطفوی، ص 143، 146) و لنگرگاه کشتیهایی بود که از بصره به جزیره کیش (قیس) و هندوستان میرفتند (لسترنج، ص 261).اطلاعات درباره جزیره خارک در منابع جغرافیایی اسلامیِ قرن سوم محدود و تکراری است. ابنخرداذبه (همانجا) جزیره خارک را در پنجاه فرسخی بصره ذکر کرده که دارای نخل بوده و در آن کشاورزی میشده است. در سده چهارم، اصطخری (ص 107) به وجود منبر در خارک اشاره کرده است. مسعودی (ج 1، ص 128ـ129) آن را از بلاد جَنّابه (گناوه)، دارای لؤلؤ معروف به خارَکّی و ابنحوقل (ص 267) آن را جزء اردشیرخُرَّه (رجوع کنید به فیروزآباد*)، دارای جمعیت زیاد، آب شیرین و حیوانات اهلی و تجارت پررونق دانسته است. به نوشته جیهانی (ص 57، 125)، خارک مقابل جَنّابه و از جزایر دریای (فارس)، دارای مروارید کم اما گرانبهایی به نام درّ یتیم بود. مؤلف حدودالعالم (ص20) جزیره خارک را در جنوب بصره دارای شهری بزرگ و آباد بهنام خارک دانسته و مقدسی (ص 101)، ضمن ذکر معادن آن به شیوه صید صدفهای مروارید در خارک اشاره کرده است. در سده ششم، خارک را یکی از جزایر کوره قبادخوره نزدیک سیراف* ذکر کردهاند (رجوع کنید به حازمیهمدانی، همانجا؛ ابنبلخی، ص150). یاقوت حموی، که خود چندین بار به جزیره خارک سفر کرده بود، آن را جزو فارس دانسته که مقابل جَنّابه و مَهْروبان است (همانجا). حمداللّه مستوفی (ص 137ـ138، 171، 234) خارک را از جزایر مشهور ایران، در پنجاه فرسخی بصره و دارای محصولات کشاورزی ذکر کرده است. ابوالفداء (ص 373) جزیره را نزدیک آبادان*/ عبّادان دارای شهری بهنام خارک دانسته و حافظ ابرو (ج 1، ص 239) به معدن مروارید در حوالی خارک اشاره کرده و از نوعی مروارید به نام یلغرک یا درّ یتیم نام برده است.به گفته اعتمادالسلطنه در قرن دهم (ج 1، ص 314)، پرتغالیها جزیره خارک را ــ که پناهگاه دزدان دریایی و محل زندگی ماهیگیران بودــ تصرف و شعبه تجارتی هرمز را در آنجا دایر کردند که پس از مدتی دزدان دریایی آنان را از جزیره راندند (گیرشمن، 1342ش الف، ص 8). در 1076/ 1665، تونو اولین مسافر فرانسوی از خارک دیدن کرد و آن را وصف نمود. در 1095/1684 هلندیها خارک را تصرف و در 24 رجب 1096/ 17 ژوئن 1685 جزیره را تخلیه کردند (همانجا). در دوران حضور هلندیها، جمعیت خارک به دوازده هزارتن میرسید و تجارتخانه هلندی به تجارت مروارید میپرداخت (وادلا، ص 44). در 1166/1753، رئیس تجارتخانه، فون کنیپهاوزن هلندی، حاکم بندر ریگ را وادار کرد جزیره را به این تجارتخانه واگذار کند. وی سپس استحکامات و قلعهای در آنجا بنا کرد (ویلسون، ص 179ـ181؛ نیبور، ص170ـ171؛ فقیه، ص 84ـ 85). سرانجام در 1179 (یا 1180)، میرمُهَنّا* که مدتی در جزیره خارکو اقامت داشت، جزیره خارک و قلعه را تسخیر کرد و هلندیها را بیرون راند (نامی اصفهانی، ص 163ـ166؛ غفاری کاشانی، ص 275ـ276). در 1183، کریمخان زند خارک را از میرمهنا گرفت (ویلسون، ص 182).در 1183/1769، کریمخان با فرانسویان قراردادی برای تأسیس نمایندگی تجاری در خارک امضا کرد. در 1223/1808 با مناسبات تازه فتحعلیشاه و ناپلئون اول، جزیره به فرانسه واگذار شد، اما در 1224/1809 با بسته شدن سفارت فرانسه در تهران، این قرارداد لغو گردید (گیرشمن، همانجا؛ نیز رجوع کنید به وادالا، ص 174). در جریان تصرف هرات به دست محمدشاه قاجار در جمادیالاولی 1254، خارک به اشغال انگلیسیها درآمد و مرکز نمایندگی انگلستان از بوشهر به خارک منتقل شد. انگلیسیها تا 1258/1842 تخلیه خارک را به تعویق انداختند (سپهر، ج 2، ص 722ـ725، 731ـ732؛ کرزن، ج 2، ص 405؛ کلی، ص 66).هنگام اشغال انگلیس، خارک دارای یک دهکده با چند کلبه گلی و سکنه ماهیگیر و فقیر، یک قرارگاه برای سربازان انگلیسی و خانههای کوچک به سبک هندی برای سکونت افسران و یک بازار محلی بود. سربازان انگلیسی کالاها را نقدی خریداری میکردند و کالاها از اطراف به جزیره وارد میشد (لایارد، ص 153). در آن زمان، جمعیت خارک حدود سیصد تن بود که پس از حرکت نیروهای ایرانی به سوی خارک، در حدود 1260 همگی به کویت گریختند (کلی، ص 70ـ71).انگلیسیها بار دیگر در 1273/ 1856 جزیره را تصرف کردند (ویلسون، ص 182). آنان خارک را پایگاه کشتیهای تجاری و جنگی و انبار مهمات خود قرار دادند و چهار بار از خارک به بوشهر و یک بار به خرمشهر حمله بردند (رائین، ج 1، ص 106). با امضای معاهده پاریس (رجوع کنید به پاریس*، معاهده)، انگلیسیها خارک را در 1274/1857 تخلیه کردند (گیرشمن، 1342ش الف، ص 8). در قرن سیزدهم، فسائی (ج 2، ص1327) جزیره خارک را از ناحیه حیات داود دشتستان* دانسته و آن را بندری تجاری ذکر کرده است که کشتیهای بزرگ در آن پهلو میگیرند و کالاها بهتدریج با کشتیهای کوچکتر از آنجا به بندر ریگ* حمل میشوند (نیز رجوع کنید به ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبت احوال، ج 2، ص 343، 347ـ348).جزایر خلیجفارس به دلیل بدی آب و هوا، از زمان داریوش محل تبعید زندانیان و آوارگان جنگی بودند (هرودوت، ص 244). در 1312ش، در دوره پهلوی اول، نیز جزیره تبعیدگاه شد و ساختمانهای باقیمانده از زمان اشغال به زندان تبدیل گردیدند (فرامرزی، ص 8؛ برای اطلاع در مورد برخی تبعیدشدگان رجوع کنید به کشاورز، جاهای متعدد؛ احسانی، ص 343؛ انجوی شیرازی، ص 32ـ33).در حدود 1330ش، جزیره خارک دارای گارد مسلح گمرک بود (رجوع کنید به حسینعلی رزمآرا، ج 7، ص 61). در 1337ش، اولین گروه ساختمانی برای ساختن اسکله وارد جزیره شدند (فرامرزی، ص 8، پانویس 1). در سهشنبه 17 آبان 1339، بندر خارک و لوله انتقال نفت گچساران به این بندر افتتاح گردید و دو کشتی نفتی ایرانی برای اولین بار در بندر خارک بارگیری کردند (مصطفوی، ص 143 و پانویس 3). امروزه، بندر خارک همچنان از بندرهای مهم نفتی و فعال خلیجفارس است.منابع: جلال آلاحمد، جزیره خارگ: در یتیم خلیجفارس، تهران 1361ش؛ ابنبلخی، فارسنامه، چاپ گیلسترنج و رینولد آلن نیکلسون، لندن 1921، چاپ افست تهران 1363ش؛ ابنحوقل؛ ابنخرداذبه؛ اسماعیلبن علی ابوالفداء، کتاب تقویمالبلدان، چاپ رنو و دسلان، پاریس 1840؛ علیاصغر احسانی، خاطرات ما از قیام افسران خراسان، تهران 1378ش؛ اصطخری؛ اعتمادالسلطنه؛ ابوالقاسم انجوی شیرازی، تبعیدگاه خارک : یادداشتهای انجوی شیرازی در زندان خارک، بهکوشش میهن صداقتپیشه، تهران 1384ش؛ ایرانشهر، تهران: کمیسیون ملی یونسکو در ایران، 1342ـ1343ش؛ ایران. وزارت کشور. اداره کل آمار و ثبتاحوال، کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور، ج 2، تهران 1329ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری آذر 1385، ]تهران 1385ش[؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران 1361ش؛ کلاودیوس بطلمیوس، الجغرافیا، ترجمه عربی، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت 1407/1987؛ جغرافیای جزایر ایرانی خلیجفارس: استان بوشهر (جزایر خارک، خارکو، شیف، امالکرم، جبرین، نخیلو، فارسی)، تهران: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1381ش؛ ابوالقاسمبن احمد جیهانی، اشکال العالم، ترجمه علیبن عبدالسلام کاتب، چاپ فیروز منصوری، ]مشهد[ 1368ش؛ محمدبن موسی حازمی همدانی، الاماکن، او، مااتفق لفظه و افترق مسماه من الامکنة، چاپ حمد جاسر، ریاض ]بیتا.[؛ عبداللّهبن لطفاللّه حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، چاپ صادق سجادی، تهران 1375ـ1378ش؛ حدودالعالم؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب؛ خسرو خسروی، جزیره خارگ در دوره استیلای نفت، تهران 1342ش؛ محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، نزهتالاخبار: تاریخ و جغرافیای فارس، چاپ علی آلداود، تهران 1380ش؛ اسماعیل رائین، دریانوردی ایرانیان، تهران 1350ش؛ حاجعلی رزمآرا، جغرافیای نظامی ایران : جزایر ایران در خلیجفارس، تهران 1320ش؛ حسینعلی رزمآرا؛ علی ریاحی، زار و باد و بلوچ، تهران 1356ش؛ غلامحسین ساعدی، اهل هوا، تهران 1355ش؛ محمدتقیبن محمدعلی سپهر، ناسخ التواریخ: تاریخ قاجاریه، چاپ جمشید کیانفر، تهران 1377ش؛ علیاکبر سرفراز، راهنمای آثار باستانی جزیره خارک، ]تهران 1355ش[؛ سمعانی؛ محسن شریفیان، اهل زمین : موسیقی و اوهام در جزیره خارگ، تهران 1381ش؛ ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبائیمجد، تهران 1369ش؛ احمد فرامرزی، جزیره خارک، بهکوشش حسن فرامرزی، تهران 1347ش؛ حسنبن حسن فسائی، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ خورشید فقیه، زوال دولت هلند در خلیجفارس با ظهور میر مُهَنّای بندرریگی، بوشهر 1383ش؛ محمدابراهیمبن اسماعیل کازرونی، تاریخ بنادر و جزایر خلیجفارس، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1367ش؛ کریم کشاورز، چهارده ماه در خارک: یادداشتهای روزانه زندانی، تهران 1363ش؛ جی.بی. کلی، هجوم انگلیس به جنوب ایران: 1839 و 1856، ترجمه حسن زنگنه، بوشهر1373ش؛رومن گیرشمن،جزیره خارک،تهران1342شالف؛ همو، «جزیرهی خارک»، در خلیجفارس، ج 2، ]تهران: اداره انتشارات رادیو، 1342شب[؛ اوستن هنریلایارد، سفرنامه لایارد، یا، ماجراهای اولیه در ایران، ترجمه مهراب امیری، تهران 1367ش؛ یوسف مجیدزاده، «پیکرهای سومری در خارک»، مجله باستانشناسی و تاریخ، سال 11، ش 1 و 2 (پاییز 1375 ـ تابستان 1376)؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن :1375 نتایج تفصیلی کل کشور، تهران 1376ش؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ محمدتقی مصطفوی، اقلیم پارس، تهران 1343ش؛ مقدسی؛ محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتیگشا، با مقدمه سعید نفیسی، تهران 1363ش؛ سعید نفیسی، «جغرافیای تاریخی خلیجفارس»، در خلیجفارس، همان؛ نقشه تقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران، مقیاس 000،500، 1:2، تهران: سازمان نقشهبرداری کشور، 1383ش؛ کارستن نیبور، سفرنامه کارستن نیبور، ترجمه پرویز رجبی، ]تهران [1354ش؛ ر. وادالا، خلیجفارس در عصر استعمار، ترجمه شفیع جوادی، تهران 1364ش؛ یاقوت حموی؛George N. Curzon, Persia and the Persian question, London 1892; Herodotus, The histories, tr. Aubrey de Selincourt, ed. A.R. Burn, Harmonldsworth, Engl. 1980; Ernst Emile Herzfeld, Archaeological history of Iran, London 1935; Guy Le Strange, The lands of the Eastern Caliphate, London 1966; Arnold Talbot Wilson, The Persian Gulf, London 1959.