خارجة بن حُذافة بن غانم عَدَوی، از شجاعان عرب و از مسلمانان صدر اسلام. نسب پدر وی، حذافة بن غانم، به تیره عَدِیّ بن کعب میرسد. مادرش، فاطمه بنت عمروبن بُجْرَه، نیز از همین تیره بود (رجوع کنید به ابنکلبی، ج1، ص105، 108ـ109؛ ابنسعد، ج 4، ص 188). خارجة از مسلمانانی بود که پس از فتح مکه اسلام آوردند (ابنحجر عسقلانی، ج 2، ص 222؛ قس ابنسعد، ج 7، ص 496 که وی را از مسلمانان نخستین یاد کرده است). در روایات تاریخی، به شجاعت و مهارت خارجة در سوارکاری اشاره شده و رزمآوری او معادل هزار سوار به شمار آمده است (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 261؛ ابناثیر، ج 2، ص 83). منشأ این مقایسه آن بوده که در سال 20، در زمان لشکرکشی سپاهیان اسلام برای فتح مصر، عمروبن عاص از عمر تقاضای کمک کرد. عمر نیز لشکری چهار هزار نفری به یاری او فرستاد و به وی نوشت که فرمانده هر هزار نفرِ این لشکر، مردی است که خود به جای هزار نفر است، و از جمله آن فرماندهان خارجةبن حذافة بود (رجوع کنید به ابنعبدالحکم، ص 61؛ ابنخلّکان، ج 7، ص 216؛ قس ابناثیر، همانجا) که همراه عمروبن عاص در این لشکرکشی شرکت کرد (خلیفةبن خیاط، ص 79؛ قس بلاذری، 1413، ص 212ـ213). پس از آنکه عمروبن عاص فسطاط را فتح کرد، خارجة از طرف وی به شهرهای فَیّوم* و اُشمونَین* و اَخمیم* و بَشَرودات و روستاهای ناحیه صعید* لشکر کشید و بر آنها چیره شد (بلاذری، 1413، ص 216ـ217). خَیس و سَخا از دیگر نواحی مصر بود که خارجة فتح کرد (رجوع کنید به یاقوت حموی، ذیل «خیس»، «سخا»). هنگامی که عمروبن عاص در سال 21 روانه فتح اسکندریه شد، خارجة را به جانشینی خود در مصر (فسطاط) گمارد. او در مصر مقام قضا را نیز از سوی عمروبن عاص عهدهدار شد (ابنکلبی، ج 1، ص 109؛ ابنسعد، ج 4، ص 188؛ بلاذری، 1413، ص 220). برخی گفتهاند که وی پس از فتح مصر فرمانده نگهبانان و نیروی شهربانی عمروبن عاص گردید و پس از آن در زمان معاویه نیز همین سمت را عهدهدار بود (رجوع کنید به ابنعبدالحکم، ص 105؛ کندی، ص 33، 55؛ ابناثیر، همانجا).عمر که هم قبیله خارجةبن حذافة بود، به عمروبن عاص فرمان داد تا به خارجة به سبب شجاعتش، مانند اشراف عرب، از بیتالمال سهم کامل دهد (رجوع کنید به ابنسعد، ج 7، ص 496؛ ابنعبدالحکم، ص 145؛ بلاذری، 1413، ص 456؛ ابنعبدربّه، ج 3، ص 282). خارجة تا پایان عمر در مصر ماند (ابنعبدالبرّ، ج 2، ص 418) و در سال 35، که مصر دستخوش اعتراض برضد خلیفه عثمان گردید، همچنان هواخواه او بود (رجوع کنید به کندی، ص 38ـ39).در سال 40، در ماجرای توطئه خوارج برای قتل امام علی علیهالسلام و معاویه و عمروبن عاص، خارجةبن حذافة به اشتباه به جای عمروبن عاص کشته شد، زیرا از قضا عمروبن عاص شب قبل از حادثه به دل درد سختی مبتلا شد و هنگام صبح به خارجة دستور داد با مردم نماز بگزارد. به این ترتیب، مأمور قتل عمروبن عاص، خارجة را به جای او کشت (رجوع کنید به ابنقتیبه، ج 1، ص 139؛ بلاذری، 1996ـ2000، ج 9، ص 251؛ دینوری، ص215ـ216؛ یعقوبی، ج 2، ص 212؛ قس مسعودی، ج 3، ص 170، که نوشته است خارجة در زمانی به قتل رسید که قاضی مصر بود و در جایگاه عمروبن عاص، مردم را اطعام میکرد). وقتی قاتل دستگیر و با عمروعاص روبهرو شد و فهمید که خارجة را کشته است، گفت «اَرَدْتُ عَمرآ و اَرادَاللّهُ خارجةَ» و این گفته وی مثل شد (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 188؛ قس ابنکلبی، همانجا، که این گفته را به عمروبن عاص نسبت داده است). قول ضعیفی حاکی از آن است که مردی که به قتل رسید، فرد دیگری همنام خارجةبن حذافة و از قبیله بنیسهم بود (رجوع کنید به ابناثیر، ج 2، ص 84). نام قاتل خارجة را عبداللّهبن مالک صَیداوی (دینوری، همانجا) یا زادُویه، که گفته شده همان عمروبن بکر تمیمی است (مسعودی، همانجا؛ قس ابنعبدالبرّ، ج 2، ص 419) ذکر کردهاند. به هر صورت، قاتل را گردن زدند و پیکرش را به دار آویختند (مسعودی، همانجا؛ قس ابنعبدالحکم، ص 106).از خارجةبن حذافة، حدیثی از پیامبر اکرم درباره فضیلت نماز «وَتْر» نقل شده و به این اعتبار، او از راویان و اصحاب پیامبر نیز به شمار آمده است. این حدیث را عبداللّهبن (ابی)مُرّه زَوفی از خارجة روایت کرده است (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 188ـ189؛ بخاری، ج 3، ص 203؛ ابن ابیحاتم، ج 3، ص 373). قبر خارجة در مصر معروف بوده است (ابناثیر، همانجا). وی چهار پسر به نامهای عبدالرحمان، اَبان، عبداللّه و عَون داشت (ابنسعد، ج 4، ص 188).منابع: ابن ابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن 1371ـ 1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابناثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره 1970ـ1973؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت 1412/1992؛ ابنخلّکان؛ ابنسعد (بیروت)؛ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت 1412/1992؛ ابنعبدالحکم، فتوح مصر و اخبارها، چاپ چارلز سی. توری، نیوهاون 1922، چاپ افست بغداد ] 1968[؛ ابنعبدربّه، العقد الفرید، چاپ علی شیری، بیروت 1408ـ1411/ 1988ـ1990؛ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، چاپ طه محمد زینی، ]قاهره 1387/ 1967[، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ ابنکلبی، جَمْهَرةالنسب، ج 1، چاپ ناجی حسن، بیروت 1407/ 1986؛ محمدبن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ]بیروت?1407/ 1986[؛ احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق 1996ـ2000؛ همو، کتاب فتوحالبلدان، چاپ دخویه، لیدن 1866، چاپ افست فرانکفورت 1413/1992؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت 1415/1995؛ احمدبن داوود دینوری، الاخبارالطِّوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره 1960، چاپ افست قم 1368ش؛ محمدبن یوسف کندی، ولاة مصر، چاپ حسین نصّار، بیروت 1379/1959؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، تاریخ.