حیوان، واژهای عربی که بر هرگونه ذیروح اطلاق میشود و انسان را نیز، که او را حیوان ناطق میخوانند، دربرمیگیرد (خلیلبن احمد؛ ابنمنظور؛ طریحی، ذیل «حی»). در منابع دینی و متون فقهی این واژه غالباً به موجود ذیروحِ فاقد خرد و تعقل اطلاق شده است که معادل آن در زبان فارسی کنونی جانور است.واژه حیوان در قرآن تنها یک بار (عنکبوت: 64؛ با ضبط حَیَوان) و به معنای زندگی حقیقی بهکار رفته که ناظر بر جهان آخرت است اما انواع حیوان، به معنای رایج آن، به دفعات در قرآن ذکر شده است. پنج سوره از قرآن، به دلیل ذکر نام پنج نوع حیوان در آنها، به همین نام خوانده شدهاست: بَقَره (گاو)، نَحل (زنبور)، نَمْل (مورچه)، عنکبوت و فیل. افزون بر آن، در آیات زیادی درباره حیوانات سخن گفته شده است؛ گاه با واژههای عام مانند اَنْعام (که سورهای نیز به این نام است)، بَهیمَةُالاَنْعام، دابَّه، دَوابّ و طَیْر (برای نمونه رجوع کنید به بقره: 164؛ مائده: 1؛ انعام: 142؛ نحل: 5، 79؛ حج: 18، 28؛ نور: 41؛ عنکبوت: 60؛ فاطر: 28؛ غافر: 79) و گاه با ذکر یکی از انواع حیوان؛ از جمله: بَقَر/ بَقَره (بقره: 67ـ70؛ انعام: 144)، غَنَم (گوسفند؛ انعام: 146؛ انبیاء : 78)، حِمار/ حَمیر (الاغ؛ بقره: 259؛ نحل: 8)، کَلْب (سگ؛ اعراف: 176)، خِنْزیر (خوک؛ بقره: 173؛ مائده: 3)، ذِئب (گرگ؛ یوسف: 13ـ14)، قِرَدَة (بوزینگان؛ بقره: 65؛ مائده: 60)، حُوت (ماهی؛ کهف: 61، 63)، جَراد (ملخ؛ اعراف: 133)، ذُباب (مگس؛ حج: 73)، غُراب (کلاغ؛ مائده: 31) و هدهد (نمل: 20). برخی حیوانات که متناسب با بعضی ویژگیهایشان اسامی متعددی در زبان عربی دارند، نیز در قرآن نامبرده شدهاند؛ مثلا برای شتر واژههای اِبِل (انعام: 144)، جَمَل (اعراف: 40)، ناقَه (اعراف: 73)، بَعیر (یوسف: 65، 72)، هیم (واقعه: 55) و عِشار (تکویر: 4) بهکار رفته است.در قرآن از برخی رسومِ پیش از اسلام درباره حیوانات انتقاد شده است. از جمله بریدن گوش چهارپایان به نشان اینکه آنها نصیب بتها شدهاند، تخصیص برخی حیوانات اهلی به خدایان، و قائل شدن به تحریمهایی در استفاده مشروع از برخی حیوانات اهلی (برای نمونه رجوع کنید به نساء: 119؛ مائده: 103؛ انعام : 138ـ139). خداوند در آیات متعددی انسانها را به تدبر در خلقت حیوانات فراخوانده و آنها را نشانههای قدرت، حکمت و رحمت خود دانسته است (برای نمونه رجوع کنید به بقره: 164؛ نحل: 66، 69؛ شوری: 29؛ جاثیه، 4؛ غاشیه: 17). در بعضی آیات نیز به فواید حیوانات مانند تهیه خوراک و پوشاک انسان و سواری دادن آن اشاره شده است (رجوع کنید به انعام: 142؛ نحل: 5ـ 8، 66، 68ـ69، 80؛ مؤمنون: 21؛ یس: 71ـ73).در تعدادی از داستانهای قرآنی، حیوانات نقشآفرین هستند از جمله در داستانهای ابراهیم خلیل و چهار مرغ (رجوع کنید به بقره : 260)، مور و سلیمان (نمل: 18)، هدهد و سلیمان (نمل : 20ـ28) و پرندگانی خاص و اصحاب فیل (فیل: 1ـ5).در بعضی تمثیلهای قرآنی از حیوانات و ویژگیهای آنان استفاده شده است، از جمله تشبیه کافران به حیواناتی که مفهوم و حقیقت سخنان صاحب خود را ــکه آنان را با دلسوزی از بیراهه رفتن بازمیداردــ درک نمیکنند (رجوع کنید به بقره: 171)؛ تشبیه یکی از عالمان دنیاطلب از امتهای پیشین ــکه با وجود عرضه شدن آیات و معارف الهی به او از هوا و هوس پیروی کردــ به سگ که پیوسته دهانش را باز میکند و زبان بیرون میآورد (اعراف: 175ـ176)؛ تشبیه کسانی که برای خود اولیایی غیر از خدا برگزیدهاند، به عنکبوت که سستترین خانهها را دارد (عنکبوت: 41)؛ و همگونی آن دسته از پیروان ادیان الهی که مکلف به عمل به کتاب آسمانی خود بودند ولی حق آن را ادا نکردند، به درازگوشانی که کتاب حمل میکنند اما بهرهای نمیبرند (جمعه: 5).در آیاتی از قرآن از حمد و تسبیح همه موجودات عالَم، از جمله حیوانات، در برابر خداوند سخن به میان آمده است (مثلا رجوع کنید به اسراء: 44؛ حج: 18؛ نور: 41؛ ص: 18ـ19). مفسران درباره حقیقت تسبیح حیوانات آرای مختلفی دارند. به نظر برخی، تسبیح حیوانات عبارت است از دلالت داشتن خلقت آنها بر وحدانیت خدا و صفات او، اما به نظر گروهی دیگر، اطلاق لفظ تسبیح حقیقی و منظور، تسبیح به قول است (رجوع کنید به طوسی، ذیل حدید: 1؛ ابنجوزی؛ فخررازی، ذیل اسراء: 44؛ شوکانی، ج 5، ص 165، نیز رجوع کنید به تسبیح*( 1)). در احادیث نیز به حمد و تسبیح حیوانات برای خداوند اشاره شده است (رجوع کنید به کلینی، ج 6، ص 550ـ 551؛ سیوطی، ذیل اسراء: 44؛ مجلسی، ج 61، ص 24ـ 25). همچنین مفسران ضمن تفسیر آیهای که مطابق آن سلیمان پیامبر، فهم سخن پرندگان (منطقالطیر) را فضل پروردگار بر خود دانسته است (نمل: 16)، قدرت تکلم در حیوانات و چگونگی آن را بررسی کردهاند (رجوع کنید به طوسی؛ طبرسی؛ ابنکثیر؛ طباطبائی، ذیل آیه).در احادیث هم مطالبی دالّ بر نطق حیوانات وجود دارد و حتی برای هریک از آنها سخنی شعارمانند نقل شده است (رجوع کنید به کلینی، ج 6، ص 551ـ552؛ مجلسی، ج 42، ص 56، ج 61، ص 27ـ29، 35ـ39). افزون بر این مفسران از آیه 38 سوره انعام («هیچ جنبدهای در زمین نیست و نه پرندهای که به دو بالش بپرد مگر آنکه امتهایی همانند شما هستند... سپس به سوی پروردگارشان برانگیخته میشوند»)، اینگونه برداشت میکنند که حیوانات نیز حشر و قیامت دارند (رجوع کنید به طوسی؛ سیوطی، ذیل آیه؛ نیز رجوع کنید به قیامت*). در پارهای روایات هم به برخی ادراکات حیوان، از جمله درک خالق و درک رازقیّت الهی، اشاره شده است (رجوع کنید به ابنحنبل، ج 5، ص 162؛ کلینی، ج 6، ص 539، ج 8، ص 246؛ حرّعاملی، ج 11، ص 479ـ481). مجموع این موارد بیانگر آن است که ادراک حیوان فراتر از امری غریزی و ناشی از نوعی فهم و مرتبهای از شعور، هرچند کاملا متفاوت با شعور انسانی، دانسته شده است. شاید مبنای اثبات حق برای حیوان در اسلام (رجوع کنید به ادامه مقاله) همین نکته باشد. در آثار فقهی تعابیری چون «لِلحیوان حُرمَةٌ فی نفسه» که دلالت بر حرمت و احترام ذاتی حیوان دارد، زیاد به کار رفته است (برای نمونه رجوع کنید به ابنقدامه، ج 5، ص 393؛ مقدس اردبیلی، ج 10، ص 318؛ نجفی، ج 37، ص 81).امامان شیعه علیهمالسلام در مواردی برای بیان عظمت آفرینش و آفریدگار به اسرار و شگفتیهای خلقت حیوانات ارجاع دادهاند (برای نمونه رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه 185ـ186؛ توحید المفضّل، مجلس 2). افزون بر این، احادیث فراوانی درباره مسائل مربوط به حیوانات وجود دارد که مبنای احکام آنها در بابهای متعدد فقهی قرار گرفته است. روایات زیادی نیز چگونگی رفتار انسانها با حیوانات را تبیین کردهاند (رجوع کنید به ادامه مقاله).در منابع فقهی، احکام حیوانات در ابواب مختلفی بیان شده است، که عبارتاند از: نجس بودن بعضی حیوانات مانند سگ* و خوک*؛ معیار پاک بودن مواردی چون خون وعرق حیوانات (رجوع کنید به نجاسات*)؛ وجوب پرداخت زکات* در چهارپایانِ سهگانه (شتر، گاو و گوسفند) و شرایط آن؛ شرایط معتبر در قربانیِ حج (رجوع کنید به قربانی*)؛ ممنوع بودن ایذا و شکار حیوانات در حالت احرام (رجوع کنید به احرام*)؛ احکام خریدوفروش حیوان، خیار حیوان (رجوع کنید به خیارات*)، اجاره کردن حیوان (رجوع کنید به اجاره*)؛ احکام صید و شکار و شرایط حلال بودن حیوان شکار شده (رجوع کنید به صید*)؛ احکام ذبح حیوانات (رجوع کنید به تذکیه*، ذبح*) و حکم پوست آنها (رجوع کنید به چرم*؛ بخش احکام فقهی)؛ طبقهبندی حیوانات به سه گروه اصلیِ زمینی، دریایی و پرندگان برای بازشناسی حیوانات حرام گوشت از حلال گوشت (رجوع کنید به خوردنیها و آشامیدنیها*)؛ احکام حیوان گمشده (رجوع کنید به لُقَطه*)؛ بررسی حکم ضَمانِ ناشی از فعلِ حیوان که موجب وارد آمدن خسارت به دیگران شده باشد (رجوع کنید به تسبیب*)؛ حکم پیوند عضوی از حیوان به انسان (رجوع کنید به پیوند اعضا*)؛ وجوب نفقه حیوان (رجوع کنید به نفقه*)؛ و احکام جنایت بر حیوان (شامل مواردی چون اتلاف* (نابودکردن) حیوان و وارد کردن آسیب بدنی به او که بسته به مواردی چون نوع جنایت و نوع حیوان، احکام متفاوتی دارد). در دوران معاصر، فقها به بررسی مواردی چون حکم استفاده از حیوانات برای پژوهشهای درمانی و دارویی و ضرورت رعایت معیارهای اخلاقی (رجوع کنید به فاضل لنکرانی، ج 2، ص 569ـ570؛ منتظری، ص150ـ152؛ مکارم شیرازی، ج 3، ص 531) و شبیهسازی* حیوانات پرداختهاند.حقوق حیوانات در اسلام. در احادیث و به تبع آن در متون فقهی احکام بسیاری در حمایت از حیوانات وارد شده و در روایتی، از این قوانینِ حمایتی تعبیر به حقوق شده است («لِلدابّة علی صاحبها ستّة/ سبعة حقوق»، رجوع کنید به حرّعاملی، ج 11، ص480).مطابق قوانین اسلام حیوانات حق حیات دارند. در متون فقهی بر این حق و تقدّم حفظ جان حیوان بر حفظ اشیا تأکید شده است (رجوع کنید به انصاری، ج 2، ص 252؛ شهیدثانی، ج 12، ص 176ـ177، ج 15، ص 383؛ بهوتی حنبلی، ج 4، ص 161ـ162؛ نجفی، ج 37، ص 76ـ77). همچنین به نظر فقها چنانچه شخصی مقدار محدودی آب برای وضو داشته باشد و حیوان یا حیوانات او تشنه باشند، باید آب را به آنها بدهد و خود تیمم کند (رجوع کنید به نووی، ج 2، ص 245؛ حطاب، ج 1، ص490؛ شهیدثانی، ج 1، ص 112؛ نجفی، ج 5، ص 114ـ116؛ قس محقق حلّی، ج 1، ص 368؛ علامه حلّی، 1412ـ1424، ج 3، ص 23ـ24 که وجه جواز تیمم را لزوم حفظ مال ــ یعنی حیوانی که ملک انسان است ــ دانستهاند نه حفظِ نَفْسِ محترم).در احادیث متعددی کشتن بیهدف حیوانات نهی شده و این کار موجب عذاب الهی و مؤاخذه در روز قیامت دانسته شده است (رجوع کنید به کلینی، ج 6، ص 223ـ225؛ متقی، ج 15، ص 37ـ 40؛ حرّعاملی، ج 11، ص 544، ج 24، ص 148ـ 149)؛ مگر اینکه حیوانی بخواهد به انسان آزار رساند که در این صورت نیز بایستی به دفاع بسنده کرد (رجوع کنید به متقی، ج 15، ص 39؛ حرّعاملی، ج 11، ص 536؛ نجفی، ج 43، ص130).در باب ذبح حیوانات نیز احکام و آداب زیادی، برای کمتر رنج کشیدن حیوان وجود دارد، از جمله: ذبح نکردن حیوان در شب که هنگام آرامش و استراحت اوست، رعایت تیز بودن چاقو و نشان ندادن آن به حیوان، و ناپسند بودن ذبح حیوان در مقابل حیوانی دیگر (رجوع کنید به بیهقی، ج 9، ص280ـ281؛ نووی، ج 9، ص 81؛ شهیدثانی، ج 11، ص490ـ491؛ حرّعاملی، ج 24، ص40ـ41).برپایه آموزههای اسلام شکار حیوانات به صورت مطلق جایز نیست و مطابق احادیث و آرای فقها شرایطی برای شکارچی و وسیله شکار لازم است (رجوع کنید به صید*). همچنین صید و شکار حیوان از روی هوسرانی جایز نیست و سفر برای اینگونه صید و شکار، سفر معصیت است که احکام نماز و روزه مسافر بر آن مترتب نمیشود (ابنسعید، ص 91؛ بروجردی، ص 108ـ120).مطابق احادیث و متون فقهی، نفقه حیوان (شامل مواردی چون آب و غذا و مکان مناسب برای نگهداری) بر صاحب حیوان واجب است. نفقه اندازه معیّنی ندارد و مقدار و کیفیت آن تابع نیاز حیوان است که با اختلاف زمانها و مکانها تفاوت میکند. تهیه دارو برای حیوان مریض نیز جزو نفقات اوست (رجوع کنید به علامه حلّی، 1413ـ1419، ج 3، ص 118؛ شهیدثانی، ج5، ص88، ج 8، ص 502؛ نجفی، ج 31، ص394ـ 395). به گفته فقها در شرایط خاص برای حفظ جان حیوان، همانند انسان، غصب غذا یا نخ جراحی برای استفاده در مداوا جایز است (رجوع کنید به ابنقدامه، ج 5، ص 392ـ393؛ علامه حلّی، 1413ـ1419، همانجا؛ بهوتی حنبلی، ج 4، ص 105ـ106؛ نجفی، ج 31، ص 396).در احادیث و منابع فقهی چاق بودن حیوان تحت تملک، از نشانههای مروّت صاحب آن شمرده شده و بر تمیز نگهداشتن بدن حیوان، غذا و مکان نگهداری او تأکید شده است (رجوع کنید به مقدس اردبیلی، ج 11، ص 283ـ284؛ حرّعاملی، ج 11، ص 472، 508؛ مجلسی، ج 61، ص 177). مهربانی و ملاطفت با حیوانات و رسیدگی به آنان نیز مورد تأکید است (رجوع کنید به نهجالبلاغة، نامه 25؛ ابنحنبل، ج 2، ص 222ـ223، 375؛ حرّعاملی، ج 9، ص 408ـ409؛ مجلسی، ج 43، ص 352) و در این زمینه رعایت نکاتی توصیه شده است از جمله: رعایت توان و طاقت حیوان و کار نکشیدن بیش از حد از او؛ رعایت حال حیوانی که به سن پیری رسیده است و توان کار ندارد؛ رعایت احوال حیوانی که نوزاد دارد؛ لزوم حمایت از حیوان آزاردیده و نجات آن؛ ممنوعیت تازیانه زدن به حیوان، جز در موارد معیّن که در این صورت نیز تازیانه زدن به صورت آن نهی شده است؛ ممنوعیت توهین و لعن به آن؛ نهی از به جنگ انداختن حیوانات با یکدیگر؛ داغ نگذاشتن بر صورت حیوان؛ و نهی از عقیم کردن حیوان (رجوع کنید به ترمذی، ج 3، ص 126؛ حرّعاملی، ج 11، ص 478ـ489، 522ـ523، 540ـ544؛ مجلسی، ج 17، ص400، ج61، ص223ـ225؛ نیز رجوع کنید به مطیعی، ج 18، ص320؛ نجفی، ج 31، ص 396ـ397).رسیدگی به حیوان، تنها برعهده مالک او نیست و بر این نکته تصریح شده که چنانچه مالک از انفاق بر حیوان خود امتناع ورزد حاکم شرع وی را بر این کار مجبور میکند و در صورت لزوم، حکم به رسیدگی به حیوان و تأمین هزینه آن از دارایی مالک را میدهد (رجوع کنید به نهجالبلاغة، خطبه 167؛ ابنقدامه، ج 9، ص 310ـ 318؛ علامه حلّی، 1413ـ1419، همانجا؛ نجفی، ج 31، ص 395ـ396). لزوم رسیدگی به حیوان تا اندازهای تأکید شده است که حتی نهی مالک حیوان، آن را ساقط نمیکند. زیرا حیوان موجودی ذیروح است و نجات او از هلاکت در زمره حقوق الهی است که با نهی مالک آن ساقط نمیگردد (رجوع کنید به مقدساردبیلی، ج10، ص 287ـ289؛ نجفی، ج 27، ص 111). همچنین بر رسیدگی به احوال حیوانی که گم شده یا از سوی صاحبش رها شده تأکید شده است (رجوع کنید به لُقَطه*).در احادیث زیادی به استحباب نگهداری برخی حیوانات تصریح و از نگهداشتن بعضی حیوانات نهی شده است (رجوع کنید به کلینی، ج 6، ص 551ـ552؛ حرّعاملی، ج 11، ص 509ـ521، 523ـ 531، 537ـ540؛ مجلسی، ج 61، ص 129ـ133).فیلسوفان و حقوقدانان معاصر دو رویکرد متفاوت درباره بهرهبرداری از حیوانات (مانند خوردن، شکار کردن، استفاده از آنها در ورزش، تفریح و تحقیقات) دارند. به نظر بیشتر آنان، حق فقط درباره انسان، که تکلیف دارد، معنا پیدا میکند، نه حیوانات. پس بهرهبرداری از آنها مجاز است، اما باید بدون آسیب رساندن و آزار دادنِ غیرضروری باشد، ازاینرو تشریح حیوان زنده و شکار بیرویّه جایز نیست. برخی دیگر با رد نظریه اصالت سودمندی و نگاه ابزاری به حیوانات، آنها را دارای مرتبهای از احساس، ادراک، آگاهی و اراده و درنتیجه دارای شخصیت حقوقی دانستهاند که باید با آنها همزیستی اخلاقی داشت و نباید از آنها به عنوان دارایی، غذا، لباس، وسیله تحقیقات و سرگرمی، حتی با هدف حفظ منافع انسانی، استفاده کرد. چرا که مصالح حیوانات همپایه مصالح انسانهاست. حقوق حیوانات به این معنا تا قرن دوازدهم/ هجدهم مطرح نشده بود. اوج شکوفایی این نظریه از اواخر قرن بیستم، بهویژه پس از انتشار کتاب )آزادسازی حیوانات( بوده است. حقوقدانانی که حامی نظریه حقوق حیوانات هستند، وضع قوانین حمایتی را ناکافی دانسته و به ضرورت اعطای شخصیت حقوقی به حیوانات پافشاری کردهاند. با این حال این نظریه در عمل، بیشتر به صورت جنبشهایی در حمایت از حیوانات و کاستن از درد و رنج آنها ظاهر شده است. جنبشهای حقوق حیوانات، معمولا به شکل گروهها و انجمنهایی در حمایت از نوع خاصی از حیوانات، مانند حیوانات آزمایشگاهی، خزدار یا حیواناتِ در قفس، فعالیت میکنند (رجوع کنید به )دایرةالمعارف حقوق و سلامت حیوانات(، ذیل "Animal rights"؛ یانت، ص 3، 11ـ12؛ باستاک، ص 37ـ41). در ایران نیز چند انجمن غیردولتی حمایت از حیوانات فعالاند.حیوانات در بیشتر سیستمهای حقوقی جهان، که معمولا شامل دو بخش اموال و اشخاص میشوند، در شمار اموال، منبع درآمد و ثروت و ابزاری در دست اشخاص که دارای حقوق و وظایفاند، به حساب آمدهاند. البته برای جلوگیری از برخورد غیراخلاقی و پیشگیری از آسیبزدن به این موجوداتِ دارای ادراک، محدودیتهایی در استفاده و نگهداری از آنها در قوانین اعمال میشود. این قوانین حمایتی برقراری تعادل میان مصالح و نیازهای انسانها و حیوانات را درنظر میگیرد و بر پایه ضرورتهای اخلاقی و قانونی استوار است. با این حال هنوز هم در بیشتر دادگاهها رفتارهای ظالمانه با حیوانات با هدف مشروع و قانونی، بازخواست نمیشود و فقط تحمیل بدون ضرورتِ زیان به حیوان یا کشتن آن (به دلیل اتلاف مال و کاستن از ثروت عمومی)، به منظور حفظ منافع انسانها و نه حمایت از حیوانات ممنوع شده است. مثلا عقیم کردن حیوانات بدون بیهوشی با وجود ایجاد درد بسیار برای حیوان، جرم محسوب نمیشود، در حالی که غذا ندادن و درنتیجه کشتن بدون دلیل حیوان جرم است (رجوع کنید به )دایرةالمعارف حقوق و سلامت حیوانات(، ذیل "Law and animals"؛ یانت، ص 9؛ کورنات، ص 2؛ برای آشنایی با منابع حقوق حیوانات رجوع کنید به یانت، ص 138ـ216).در ایران تاکنون قانون جامعی برای حمایت از حیوانات تصویب نشده است، اما مقررات پراکندهای در این زمینه وجود دارد که عبارتاند از: قانون شکار و صید مصوب 1346ش (که چند بار تغییر کرده است)؛ مواد 202 تا 205، 357 تا 362، 679 و 680 قانون مجازات اسلامی درباره جزای اتلاف حیوانات؛ ضمان خسارتهای حیوان و دیه جنایت بر حیوان؛ قانون حفاظت و بهرهبرداری از منابع آبزی مصوب 1374ش، که مقرراتی در زمینه صید آبزیان دارد؛ و مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست در 1379ش، که بهای جانوران وحشی را از لحاظ مطالبه ضرر و زیان تعیین کرده است. همچنین در قانون مدنی، مقررات ویژهای در معاملات حیوان و نیز تلف و خسارت حیوانات پیشبینی شده است، از جمله در مادّه 358 در بیع حیوان، مادّه 398 در خیار حیوان، مادّه 507 تا 511 در اجاره حیوان، مادّه 230 در تلف حیوانِ متعلق به دیگری و مادّه 334 در خسارت حیوان. ایران به تعدادی از کنوانسیونهای حمایت و حفاظت از حیوانات پیوسته است (رجوع کنید به ایران. قوانین و احکام، ج 1، ص 29ـ37، 119ـ124، 482ـ484، ج 2، ص 66ـ 73، 106ـ130).نیز رجوع کنید به تکامل*، تناسخ*، جانور/ جانورشناسی*منابع: علاوه بر قرآن؛ ابنجوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، چاپ محمدبن عبدالرحمان عبداللّه، بیروت 1407/1987؛ ابنحنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، ]بیتا.[؛ ابنسعید، الجامع للشرائع، قم 1405؛ ابنقدامه، المغنی، چاپ افست بیروت 1403/1983؛ ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت 1412؛ ابنمنظور؛ زکریابن محمد انصاری، فتح الوهاب بشرح منهجالطلاب، بیروت 1418/1998؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعه قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست، تدوین: دفتر حقوقی و امور مجلس، تهران 1379ش؛ مرتضی بروجردی، المستند فی شرح العروة الوثقی: الصلاة، تقریرات درس آیتاللّه خویی، در موسوعة الامام الخوئی، ج 20، قم: مؤسسة احیاء آثارالامام الخوئی، 1426/2005؛ منصوربن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت 1418/1997؛ احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛ محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت 1403/1983؛ توحیدالمفضّل، املاء الامام ابیعبداللّه الصادق علیهالسلام علی المفضّلبن عمر الجعفی، علق علیه کاظم مظفر، بیروت: مؤسسة الوفاء، 1403/1983؛ حرّعاملی؛ محمدبن محمد حطاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت 1416/1995؛ خلیلبن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم 1409؛ سیوطی؛ محمد شوکانی، فتح القدیر، بیروت: داراحیاءالتراث العربی، ]بیتا.[؛ زینالدینبن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم 1413ـ1419؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ فخرالدینبن محمد طریحی، مجمعالبحرین، چاپ احمد حسینی، تهران 1362ش؛ طوسی؛ حسنبن یوسف علامه حلّی، قواعدالاحکام، قم 1413ـ1419؛ همو، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد 1412ـ1424؛ علیبن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره 1411/1991؛ محمد فاضل لنکرانی، جامع المسائل، قم 1380ش؛ محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره ]بیتا.[، چاپ افست تهران ]بیتا.[؛ کلینی؛ علیبن حسامالدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت 1409/1989؛ مجلسی؛ جعفربن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج 1، قم 1364ش؛ محمدنجیب مطیعی، التکملة الثانیة، المجموع: شرح المُهَذّب، در یحییبن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، ج 13ـ20، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛ احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم، ج10، 1412، ج 11، 1414؛ ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، گردآوری ابوالقاسم علیان نژادی، قم 1385ش؛ حسینعلی منتظری، احکام پزشکی: مطابق با فتاوای فقیه عالیقدر حضرت آیتاللّه العظمی منتظری، تهران 1381ش؛ محمدحسنبن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت 1981؛ یحییبن شرف نووی، المجموع : شرح المُهَذّب، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛Stephen St C. Bostock, Zoos and animal rights: the ethics of keeping animals, London 2004; Jordan Curnutt, Animals and the law, Santa Barbara, Calif.2001; Encyclopedia of animal rights and animal welfare, ed. Marc Bekoff and Carron A. Meaney, Westport 1998, s.vv. "Law and animals" (by Gary L. Francione), "Animal rights"; Lisa Yount, Animal rights, NewYork 2004.