حَوفی، علیبن ابراهیم، نحوی و مفسر قرن چهارم و پنجم. کنیهاش ابوالحسن و به روستای حَوف در مصر منتسب است (سمعانی، ج 2، ص 290؛ یاقوت حموی، ج 12، ص 221ـ 222). از تاریخ ولادتش اطلاعی در دست نیست. وی در مصر به یادگیری عربی پرداخت (قفطی، ج 2، ص 219) و از محضر بزرگانی چون اُدْفُوِیّ (نحوی و مفسر، متوفی 388) بهره برد (یاقوت حموی، ج 12، ص 222؛ قفطی، همانجا). مقدار زیادی از مکتوبات ابوجعفر نَحّاس* (نحوی و مفسر، متوفی 338) نزد او بود (سمعانی، همانجا؛ ابنخلّکان، ج 3، ص 300).عدهای از علمای مغرب و همچنین بسیاری از مصریها در مصر از محضر وی استفاده بردند (قفطی، همانجا؛ داوودی، ج 1، ص 388). مطابق شیوه علما و بزرگان، دستخط وی برای اجازه قرائت، در بسیاری از کتابهای ادبی دیده شده است (ابنخلّکان، همانجا). نام وی در سلسلهای از راویانِ حدیثی از رسول اکرم آمده است (رجوع کنید به سمعانی، همانجا؛ قفطی، ج 2، ص 220). حوفی اول ذیحجه 430 درگذشت (یاقوت حموی؛ ابنخلّکان، همانجاها).حوفی تألیفات مهم بسیاری داشته است (ابنخلّکان، ج 3، ص 301)، از جمله: اَلْمُوَضَّح فیالنّحو که علمای صرف و نحو از آن بهره بردند (یاقوت حموی؛ قفطی؛ ابنخلّکان، همانجاها). کتاب دیگر وی اِعرابالقرآن در ده مجلد است، که علما در استفاده از آن با یکدیگر رقابت میکردند (قفطی؛ ابنخلّکان؛ داوودی، همانجاها)؛ و البُرهان فی تفسیر القرآن، در سی مجلد که با خطی خوانا نگاشته شده است (یاقوت حموی، همانجا؛ سیوطی، ج 2، ص 140؛ داوودی، همانجا؛ قس حاجیخلیفه، ج 1، ستون 122، 241 که این دو کتاب را یکی دانسته است). سیوطی (همانجا) پس از ذکر البرهان فی تفسیرالقرآن، «علومالقرآن» را آورده که به نظر میرسد مراد وی همان البرهان است (نیز رجوع کنید به بروکلمان، ج 1، ص 523).منابع: ابنخلّکان؛ حاجیخلیفه؛ محمدبن علی داوودی، طبقاتالمفسّرین، بیروت 1403/1983؛ سمعانی؛ عبدالرحمانبن ابیبکر سیوطی، بغیةالوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره 1384؛ علیبن یوسف قفطی، اِنباه الرواة علی اَنباه النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 2، قاهره 1371/1952؛ یاقوتحموی، معجمالادباء، بیروت 1400/ 1980؛Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949.