حَوْران، ناحیهای در سوریه. حوران از شمال به محافظه (استان) دمشق، از مشرق به بادیه قراعه، از جنوببه منطقه خشکی که تا حجاز ادامه دارد، و از مغرب به رود اردن محدود است (ابوراشد، ص 344). حوران منسوب به جبلْ حوران (مرکز استان سوَیداء) است و نام جبل حوران پس از اختلافاتی که بین اهالی حوران و دروزیها پیش آمد به حکمیت جمهوری متحد عربی* به جبل عرب تغییر یافت (حریری، ص26، پانویس5). حوران امروزه با استان درعا* (اَذرِعات) مطابقت دارد. این استان از دمشق در شمال تا اردن در جنوب به مساحت 4600 متر مربع امتداد دارد و دروازه جنوبی سوریه نامیده میشود (خوند، ذیل مادّه).کوههای کلیب (بلندترین قله 1714 متر)، جوالیل (بلندترین قله 1749 متر)، تلّ الجنینة (بلندترین قله 1802 متر)، چولان، عجلون، لجاه و جارود در حوران واقعاند (ابوراشد، ص 344ـ 345؛ حورانی، ص 23).حوران دارای خاک حاصلخیز و جلگههای وسیع، از جمله جبل عجلون و نقره، است که در هر یک از این جلگهها آبادیهای بسیار وجود دارد (ابوراشد، ص 346). رودهای علان، هریر، زیدی، وهب و رقاد در حوران جاریاند و حدود ده سدّ برای آبیاری زمینهای کشاورزی بر روی آنها احداث شده است. رودهایی که از جبل حوران سرچشمه میگیرند و در شرق حوران جریان دارند، در ریگزارهای شرق ناپدید میشوند، ولی رودهایی که به سوی مغرب رواناند پس از پیوستن به رود یرموک سرانجام به رود اردن میپیوندند (حِمْیَری، ص 109؛ المعجم الجغرافی العربی السوری، ج 3، ص 326؛ حورانی، ص 24؛ الموسوعةالعربیة، ذیل مادّه).چشمههای متعددی در حوران وجود دارند که از آن جمله چشمههای مزیریب، عجمی، اشعری، و زیزون است. آب برخی چشمهها دریاچههای کوچکی را تشکیل میدهند که پس از خروج از دریاچه روانه درّهها میشوند و آبشارهای زیبایی چون تلّشهاب و زیزون را به وجود میآورند (المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری؛ الموسوعةالعربیة، همانجاها). از این آبشارها استفاده صنعتی میشود مثلا آبشار تلشهاب که از ارتفاع سیصد متری فرو میریزد، حدود پنجاه آسیاب را به کار میاندازد (حورانی، ص 27). حوران دارای آب و هوای نسبتاً خشک است. میانگین سالیانه باران در حوران 250 یا 300 میلیمتر گزارش شده است. حداکثر بارش باران در شمال غربی است و به سوی جنوب و شرق کاهش مییابد، میانگین دمای سالیانه حوران نیز حدود ْ16 تا ْ18 است (الموسوعةالعربیة، همانجا).میانگین ارتفاع حوران از سطح دریا حدود 750 متر است که به تدریج، از سطح دریا ارتفاع گرفته و تا 1859 متر بالاتر از سطح دریا میرسد. همین عامل سبب تنوع کشاورزی شده است (خوند، همانجا؛ جبّور، ص 56؛ خولانی، ص 36). اولیا چلبی (ص 75) در توصیف حاصلخیزی خاک حوران نوشته است که در حوران از هر دانه گندم بیش از پانزده سنبله میروید و هر سنبله کمتر از صددانه ندارد. هفت نوع گندم و جو در حوران به عمل میآید. حوران از زمانهای دور در کشت محصولاتی چون گندم، جو و بقولات مشهور بوده است (الموسوعةالعربیة، همانجا). غلات و حبوبات حوران به قدری زیاد بود که علاوه بر مصرف منطقه، نیاز دمشق را برآورده میساخت (بازیلی، ص 367). مساحت زمینهای کشاورزی حوران حدود 000، 270 هکتار است که در بیست هزار هکتار آن انواع سبزی، حبوبات و توتون کشت میشود و از نظر کشت گندم و جو در سوریه مقام اول را داراست. دامداری و تولید عسل نیز در حوران رواج دارد («حوران»، ص 137ـ153؛ الموسوعةالعربیة، همانجا).عربها از زمان جاهلیت با بازارهای معروف حوران از جمله بُصری*، اذرعات (درعا)، جابیه* و شیخ سعد آشنایی داشتهاند و اکنون نیز بازارهای هفتگی در برخی از شهرهای آن مثل شهرهای نَوی، جاسم، درعا و خربه غزاله برپا میشود (المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 327). راهآهن دمشق ـ درعا ـ بصری در حوران امتداد دارد و جاده ترانزیت سوریه ـ اردن نیز از حوران میگذرد (الموسوعةالعربیة، همانجا).حوران به منطقه قبلیه نیز معروف است (علبی، ص 38) برخی از بطون قبیله جذام* و قبایلی چون سلیح* و بلقین* (قلقشندی، ج 1، ص 351؛ خریسات، ص 139ـ140) عشایر زیادی، مثل آلحریری، آل رفاعی و آل محمودی، فضل، بنینعیم و بنیشدید، آلفلوح، آلشعراء و آلنصراللّه در آن زندگی میکنند (ابوراشد، ص 366ـ368).حوران در گذشته مشتمل بر شهرهای زیادی بود که مهمترین آنها عبارت بودند از شهرهای بُصری* (بصرای اسکیشام)، عجلون*، صلخد*/ صرخد، بلقاء*، اربد*، جولان*، بیسان*، بثنیه*، و جاسم (حازمیهمدانی، ج 1، ص 388؛ دمشقی، ص 267؛ ابنفضلاللّه عمری، سفر3، ص 320ـ321؛ قلقشندی، ج 4، ص 107ـ108؛ علبی، همانجا).برخی از آثار مهم حوران عبارتاند از: مسجدجامع عُمَری که اولین مسجد در سوریه است و عمربن خطّاب هنگام سفر به جابیه دستور بنای آنرا داد؛ مسجدجامع مَبرَک، محل توقف شتر حامل قرآن به شام؛ مسجد فاطمه؛ کلیسای مارجرجس و مارالیاس که از قدیمترین کلیساهای جهاناند؛ آمفیتئاتر؛ بقایای حمامها؛ مقابر و غارها (خوند، ذیل «بصریالشام»؛ بهنسی، ص 79ـ96؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 322؛ اکرم ساطع و فؤاد ساطع، ص 67ـ69).پیشینه. نام قدیم حوران اورانیتیس بود. آشوریان آنرا جورانو (به معنی زمین خشک) و عربها اقلیم حوران، جبل حوران و حوران نامیدهاند (شهابی، ذیل «جبل حوران»؛ بهنسی، ص 54). حوران را حورانالجند (به معنی محل لشکریان) نیز گفتهاند (یاقوت حموی، ذیل مادّه).تاریخ حوران، همان تاریخ سرزمین شام است. تمدنهای کنعانی، آرامی، یونانی، نبطی، غسّانی، بیزانسی و اسلامی در این منطقه تأثیرگذار بودهاند (المعجمالجغرافی للقطر العربیالسوری، ج3، ص325). روایت اولیاچلبی (ص 75) مبنی بر اینکه حضرت آدم علیهالسلام در این منطقه کشاورزی کرده است بیانگر تاریخ بسیار قدیمی این منطقه است. عموریها و کنعانیها در هزاره سوم پیشاز میلاد در حوران ساکن شدند و در آنجا به کشاورزی پرداخته و شهرها و دژهای نظامی در آنجا بنا کردند (خوند، ذیل مادّه).پس از اسکندر مقدونی حوران برای اولین بار رو به آبادانی گذاشت (همان، ذیل «بصریالشام»). نبطیها، از سال 95 تا 50 پیش از میلاد در حوران (به مرکزیت دمشق) حکومت راندند (دبس، ج 3، ص 465ـ466). در سال 64 میلادی شهرهای بصری و اذرعات (درعا) در حمله ایرانیان به شام صدمات بسیاری دیدند و مجد و شوکت آنها خاتمه یافت (رجوع کنید به جوادعلی، ج 3، ص 63). حوران از سال 90 تا 106 میلادی تحت حکومت نبطیان قرار گرفت (المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج 3، ص 322). در 106 میلادی رومیان پس از تصرف شهر حوران سراسر سرزمین حوران را تصرف کردند (مَقریزی، ص 80؛ جوادعلی، ج 1، ص 51). قبل از ظهور اسلام شهرهای حوران از جمله بصری از مراکز علمی و فرهنگی سرزمین شام به شمار میآمدند (عطیه، ص 156؛ نیز رجوع کنید به بصری*).در سال سیزدهم هجرت خالدبن ولید عازم حوران شد و بدون جنگ و خونریزی شهر بصری را گشود و مردم آن پرداخت جزیه را پذیرفتند (بلاذری، ص 155؛ یعقوبی، ج 2، ص 134). این شهر اولین شهر شام بود که مسلمانان فتح کردند (عاقل، ص 167). پس از فتح بصری تمام سرزمین حوران به تصرف مسلمانان درآمد (بلاذری، ص 156؛ یاقوت حموی، همانجا). ابوالزاهر القشیری نیز حوران و اطراف آن را با صلح فتح کرد (ابنخلدون، ج 2، ص 519؛ یوسف، ص 287). جنگ یرموک در سال پانزدهم هجرت در ناحیه جنوب غربی حوران رخ داد (الموسوعةالعربیة، همانجا).حوران جزو جندالشام و مرکز جندالشام دمشق بود (زیاده، ص 310). در قرن سوم ابنخرداذبه (ص 77) از حوران با عنوان کوره حوران، از کورههای دمشق، یاد کرده است و جیهانی (ص 38) نیز حوران را از اعمال دمشق ضبط کرده و در جایی نیز (ص 83) حوران و بثنیه را دو رُستاق بزرگ با کشت دیم از حدود دمشق معرفی نموده است.در قرن چهارم اصطخری (ص65، 67) و ابنحوقل (ص185، 187) ضمن تکرار مطالب جیهانی، فاصله میان حوران و دمشق را دو روز تخمین زدهاند. در اواخر قرن چهارم مُهَلّبی (ص 68)، از شهرهای کوره حوران، بصری را نامبرده و به بناهای آن، که از سنگ سیاه بوده اشاره کرده است. وی همچنین نوشته است که این شهر دارای بازار و منبر است و قلعهای شبیه به قلعه دمشق دارد. مقدسی (ص 159ـ160) نیز حوران را یکی از شش رُستاق دمشق ضبط کرده و نوشته است املاک و سرزمین ایوب پیامبر آنجا بوده است.در قرن پنجم بکری (ج 1، ص 151، 460)، حوران را بین دمشق و طبریه و از سرزمینهای بنیمالک آورده و در قرن ششم ادریسی (ج 1، ص 377) حوران را از کورههای دمشق شمرده است. در قرن هفتم به نوشته یاقوتحموی (همانجا) حوران کورهای وسیع از اعمال دمشق بود و در قسمت جنوبی آن، قریهها و مزارع فراوان وجود داشت.در زمان عثمانیان حوران لوای (استان) بزرگی از توابع ولایت دمشق محسوب میشد و به چهار قضا (شهرستان) به نامهای شیخ سعد، قنیطره، عجلون و جبل دروز تقسیم شده بود (ابوراشد، ص 359ـ360). در اوایل قرن دوازدهم دروزیهای لبنان به حوران مهاجرت کردند. در نیمه این قرن تعداد قریههای رو به ویرانی در سوریه فزونی یافت، ولی در زمان حکومت مصریان (1237ـ 1246) حدود 150 قریه در حوران دوباره قابل سکونت شدند (رجوع کنید به بومونت و همکاران، ص 453ـ454).در 1313 حوران به 6 شهرستان و 12 ناحیه با 338 قریه تقسیم شده بود («حوران»، ص 139). در قرن چهاردهم/ اوایل قرن بیستم، حوران از حیث تقسیمات اداری به هشت قضا به نامهای درعا، شمسکین/ شیخ مسکین، بصرالحریر، صرخد (صلخد امروزی)، عجلون (مرکز اربد)، عاهره (عریقه امروزی)، قنیطره و سویداء و یازده ناحیه تقسیم شد و از نظر تقسیمات طبیعی نیز به مناطقی از جمله نقره، جیدور، جولان،عجلون، لجا و صفا، جبل دروز و حوله تقسیم گردید (حورانی، ص 25ـ27). از 1327ش/1948، حوران استان درعا نامیده شد (عادل عبدالسلام، ج 1، ص 594).علما و دانشمندان زیادی به حوران منسوباند از جمله : ابوزکریا محییالدین نَوَوی*، فقیه شافعی قرن هفتم؛ ابنکثیر، فقیه، محدّث و مفسر و مورخ بزرگ حنبلی قرن هشتم؛ شمسالدین ابنقیّم جوزیه*، فقیه قرن هفتم؛ ابن ابیاصیبعه* طبیب؛ و ابوتمّام*، شاعر بزرگ عرب (ابنکثیر، ج 13، ص 257، 278ـ279؛ حریری، ص 27، پانویس 3ـ5، ص 28، پانویس 3).منابع: ابنحوقل؛ ابنخرداذبه؛ ابنخلدون؛ ابنفضلاللّه عمری، مسالکالأبصار فی ممالک الأمصار، سفر3، چاپ احمد عبدالقادر شاذلی، ابوظبی 1424/2003؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، بیروت 1411/1990؛ حنا ابوراشد، حوران الدّامیة: بحث عام فی تاریخ حوران، و نسب عشائر البلاد، و آثارهم، و حروبهم، و هوالحلقة الثانیة، التممة للحلقة الاولی: جبل الدّروز، بیروت 1962؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهةالمشتاق فی اختراق الآفاق، بیروت 1409/1989؛ اصطخری؛ اکرم ساطع و فؤاد ساطع، الدلیل الاخضر للسیاحة و الآثار فی سوریة، دمشق 1975؛ محمدظلیبن درویش اولیا چلبی، الرحلة الحجازیة، ترجمها عن الترکیة و قدم لها صفصافی احمد مرسی، قاهره 1420/1999؛ کنستانتین (قسطنطین) بازیلی، «وثائق قنصلیة و تقاریر دبلوماسیة و اقتصادیة»، در سوریا و لبنان و فلسطین فیالنصف الاول من القرن التاسع عشر: مذکرات رحالة، تقاریر علمیة و اقتصادیة و وثائق قنصلیة و سیاسیة و عسکریة، ]تحریر [م. ریجنکوف و ا. سمیلیانسکایا، نقله الی العربیة یوسف عطااللّه، بیروت: دارالنهار للنشر، 1993؛ عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس 1992؛ بلاذری (بیروت)؛ پیتر بومونت، جرالد هنریبلیک، و جانمالکوم واکستاف، خاورمیانه، ترجمه محسن مدیرشانهچی، محمود رمضانزاده، و علی آخشینی، مشهد 1369ش؛ عفیف بهنسی، سوریة، التاریخ و الحضارة: المنطقة الشمالیة محافظتا حلب و إدلب، ]دمشق[ 2001؛ جبرائیل سلیمان جبّور، البدو و البادیة : صور من حیاة البدو فی بادیة الشام، بیروت 1988؛ جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت 1976ـ1978؛ ابوالقاسمبن احمد جیهانی، اشکال العالم، ترجمه علیبن عبدالسلام کاتب، چاپ فیروز منصوری، ]مشهد[ 1368ش؛ محمدبن موسی حازمی همدانی، الأماکن، او، ما اتّفق لفظه و افترق مسمّاه من الامکنة، چاپ حمد جاسر، ریاض ]بیتا.[؛ محمد فرحان حریری، اصقاع حوران فیما سُمّی بالدّیر و الخان، چاپ محمد فتحیراشد حریری، دمشق 1425/2004؛ محمدبن عبدالمنعم حِمْیَری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، چاپ احسان عباس، بیروت 1984؛ «حوران: جغرافیتها و تاریخها و آثارها و عادات اهلها و اخلاقهم»، الهلال، سال 19، ش 3 (29 ذیقعده 1328)؛ خلیل رفعت حورانی، تاریخ حوران و دعوته النهضویة فی اریاف بلاد الشام، اعداد و تقدیم و تحقیق فندی ابوفخر، دمشق 2005؛ محمدعبدالقادر خریسات، «دور العرب المتنصرة فی الفتوحات»، در بلاد الشام فی صدرالاسلام : الندوةالثانیة من اعمالالمؤتمرالدولی الرابع لتاریخ بلاد الشام، 24ـ 30 جمادیالآخرة 1405ه ، ج 2، تحریر محمد عدنان بخیت و احسان عباس، عَمّان: الجامعة الاردنیة، 1987؛ عبدالجباربن عبداللّه خولانی، تاریخ داریّا و من نزل بها من الصحابة و التابعین و تابعیالتابعین، چاپ سعیدافغانی، دمشق1404/1984؛ مسعود خوند، الموسوعةالتاریخیة الجغرافیة، بیروت 1994ـ2004؛ یوسف دبس، تاریخ سوریة، چاپ مارون رعد، ]بیروت[: دارنظیر عبّود، 1994؛ محمدبن ابیطالب دمشقی، کتاب نخبة الدهر فی عجائب البَرّ و البحر، بیروت 1408/ 1988؛ نیکلا زیاده، «المراکز الاداریة و العسکریة فی بلاد الشام فی العصر الاموی»، در بلادالشام فی العهدالاموی : محاضر الندوة الثالثة المؤتمر الدولی الرابع لتاریخ بلادالشام، 2ـ7 ربیعالاول 1408ه ، ج 1، تحریر محمد عدنان بخیت، عَمّان: الجامعة الاردنیة، 1989؛ قتیبه شهابی، معجم المواقع الاثریة فی سوریة، دمشق 2006؛ عادل عبدالسلام، جغرافیة سوریة، ج 1، دمشق 1393/1973؛ نبیه عاقل، «موقف سکان بلاد الشام من الفتح»، در بلادالشام فی صدرالاسلام: المؤتمر الدولی الرابع لتاریخ بلاد الشام من اوراق الندوة الثانیة، 24ـ30 جمادیالآخرة 1405ه ، ج 3، تحریر محمد عدنان بخیت، عَمّان: الجامعة الاردنیة، 1987؛ جورج عطیه، «الاثر السریانی فی الحیاة الفکریة و العلمیة فی بلاد الشام»، در بلاد الشام فی العهد البیزنطی: الندوة الاولی من اعمال المؤتمر الدولی الرابع لتاریخ بلاد الشام، تحریر محمد عدنان بخیت و محمد عصفور، عَمّان: الجامعة الأردنیة، 1986؛ اکرم حسن علبی، دمشق بین عصر الممالیک و العثمانیین، 906ـ922ه ،1500ـ1520م : دراسة تاریخیةو اجتماعیة و ثقافیة و اقتصادیة، دمشق 1402/1982؛ قلقشندی؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، باشراف عماد مصطفی طلاس، ]دمشق[: مرکز الدراسات العسکریة، 1990ـ؛ مقدسی؛ احمدبن علی مَقریزی، البیان و الإعراب عمّا بأرض مصر من الأعراب للمقریزی، مع دراسات فی تاریخالعُرُوبة فی وادی النِیّل، تحقیق و تألیف عبدالمجید عابدین، اسکندریه ] 1989[؛ الموسوعة العربیة، دمشق: هیئة الموسوعة العربیة، 1998ـ ، ذیل «حوران» (از محمد حمادی)؛ حسنبن احمد مُهَلّبی، الکتاب العزیزی، او، المسالکوالممالک، چاپ تیسیر خلف، دمشق 2006؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، تاریخ؛ جوزیف نسیم یوسف، «العلاقات الاسلامیة البیزنطیة فی الشام و تخومه فی صدر الاسلام فی ضوء صراع القوی بین المسلمین و المسیحیین فی العصور الوسطی»، در بلادالشام فی صدرالاسلام: المؤتمر الدولی الرابع لتاریخ بلاد الشام من اوراق الندوة الثانیة، همان.