حوامیم

معرف

نام گروهیِ سوره‌های چهلم تا چهل‌وششم قرآن کریم در ترتیب مصحف که با حروف مقطّعه «حم» (حامیم) آغاز می‌شوند
متن
حَوامیم، نام گروهیِ سوره‌های چهلم تا چهل‌وششم قرآن کریم در ترتیب مصحف که با حروف مقطّعه «حم» (حامیم) آغاز می‌شوند. این سوره‌ها به ترتیب عبارت‌اند از: غافِر (مؤمن)، فُصِّلَت، شوری، زُخرُف، دُخان، جاثیه و احقاف. به مجموع این سوره‌ها ذوات حم یا آل‌حم نیز گفته‌اند (رجوع کنید به طبرسی، ج 8، ص 797؛ قرطبی، ج 15، ص 288). این هفت سوره مکی‌اند و به همان‌ترتیب مصحف نازل شده‌اند (رجوع کنید به مقدمتان فی علوم القرآن، ص 9، 15؛ زرکشی، ج 1، ص 193؛ سیوطی، 1408، ص 118ـ 119؛ قس همو، 1363ش، ج 1، ص 41) و حتی نزول آنها را یکجا دانسته‌اند (رجوع کنید به سیوطی، 1408، ص 118). گفته‌اند که جمع بستن حم به حوامیم از کلام عرب نیست، بلکه از کلام کودکان است که می‌گویند: «تَعَلَّمنا الْحَوامیم» و بهتر آن است که حم به ذوات حم یا آل حم جمع بسته شود (رجوع کنید به جوهری؛ زَبیدی؛ شرتونی، ذیل «حمم»).در همه این سوره‌ها، بلافاصله پس از حروف مقطّعه، از وحی و قرآن و نزول آن سخن به میان می‌آید. به عقیده برخی مفسران، این ویژگی مشترک، به‌علاوه همگونی این سوره‌ها از حیث بافت و نظم سخن و همسانی آنها از حیث حجم، موجب شباهت و پیوستگی آنها شده است و در نتیجه، این سوره‌ها در پی هم قرار گرفته‌اند (رجوع کنید به طبرسی، ذیل فصّلت: 1؛ سیوطی، 1408، ص 118ـ119). به‌گفته سیوطی (1408، ص 118)، سوره زمر هم که پیش از حوامیم قرار گرفته و از نظر آغاز شدن با عبارتِ «تَنزیلُ الْکِتاب» به آنها شباهت دارد، در مصحف اُبیّبن کَعْب «حم» داشته است. سیوطی در جای دیگر (1363ش، ج 1، ص 219)، از توالی سوره‌های حوامیم و در عین حال متوالی نبودن سوره‌های مُسَبِّحات نتیجه گرفته که ترتیب سُوَر قرآن یا دست‌کم ترتیب بسیاری از آنها توقیفی است، زیرا اگر ترتیب سوره‌ها اجتهادی بود، باید سوره‌های مسبحّات نیز در مصحف پی در پی قرار می‌گرفتند. گفتنی است روایتهایی که در فضیلت این مجموعه سوره‌ها بیان شده (رجوع کنید به ادامه مقاله)، تا اندازه‌ای نشان می‌دهد که این مجموعه‌ها در زمان پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌و آله‌وسلم شناخته شده بوده‌اند.از سوی دیگر، سیوطی (1408، همانجا) معتقد است میان حوامیم و شش سوره‌ای که دارای حرف مقطّعه «راء» هستند، یعنی یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم و حِجْر، شباهت وجود دارد؛ چنان‌که در آغاز دومین سوره از حوامیم (فصّلت)، همانند ابتدای دومین سوره از سور دارای «الر» (هود)، اسلوب توصیف کتاب وحیانی تغییر می‌کند و قرآن به عنوان کتابی که آیات آن تفصیل یافته است (فُصِّلَتْ ایاتُه)، معرفی می‌شود.چون در باره معنای حروف مقطّعه رأی‌قاطع وجود ندارد (رجوع کنید به حروف مقطّعه*)، در تفسیر «حم» نیز تشتت آرا و اقوال به چشم می‌خورد، از جمله آن را نامی از نامهای خدا، نام سوره، نام قرآن و سوگند خدا به حلم و مُلک خویش دانسته‌اند. همچنین گفته‌اند از کنار هم گذاشتن «الر» و «حم» و «ن»، واژه «الرحمن» به‌دست می‌آید (رجوع کنید به ابن‌قتیبه، ص 36؛ میبدی، ج 8، ص 447ـ 448؛ ابوالفتوح رازی؛ قرطبی، ذیل غافر: 1). بعضی هم گفته‌اند منظور از «حم» شخص پیامبر اکرم است (رجوع کنید به سیوطی، 1363ش، ج 3، ص33)، که به‌نظر می‌رسد این رأی باعنوان آل‌حم برای این سوره‌ها بی‌ارتباط نباشد. برخی از مفسران نیز «حم» را جزو افعال دانسته و گفته‌اند «حُمَّ» یعنی «قُدِّر» یا «قُضِیَ ماهوکائن» (رجوع کنید به طبرسی، ذیل غافر: 1؛ ابوالفتوح رازی؛ قرطبی، همانجاها)، البته این رأی، شاذ و مخالف با نظر رایج است و با قرائات مشهور و معتبر نیز سازگار نیست. از سویی، براساس نظریه‌ای مشهور درباره حروف مقطّعه، که این حروف را نشانه‌های اختصاری نامها و اوصاف خدا می‌داند، برخی حرف «ح» را نشانه اوصافی چون حلیم و حکیم و حمید و حیّ و حنّان، و حرف «م» را نشانه اوصافی چون مَلِک و مجید و مُبدِء (خالق) و منّان دانسته‌اند (رجوع کنید به طبرسی؛ قرطبی، همانجاها) یا گفته‌اند «ح» از الرحمن و «م» از الرحیم گرفته شده است (رجوع کنید به سیوطی، 1363ش، ج 3، ص 26). بنابر روایتی از امام صادق علیه‌السلام در پاسخ به پرسش سفیان ثوری درباره حروف مقطّعه، معنای «حم»، الحمید المجید است (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ص 22؛ درباره این روایت رجوع کنید به طباطبائی، ذیل شوری: 1).نظریه نشانه اختصاری بودن حروف مقطّعه، باعث شده است که مفسران، به تناسب ذوق و سلیقه خود، فرضیه‌های مختلفی عرضه کنند. از جمله میبدی در تفسیر «حم» آرای متفاوتی دارد. مثلا، در جایی «ح» را اشاره به محبت و «م» را اشاره به منّت (رجوع کنید به ج 8 ص 456)، در جایی دیگر «ح» را اشاره به حیات خدا و «م» را اشاره به مُلک او (ج 9، ص 59) و در موضعی دیگر «ح» را مفتاح حیّ و «م» را مفتاح مَلِک (ج 9، ص 153) دانسته است (قس همان، ج 9، ص 14ـ15، 126؛ ابوالفتوح رازی، ذیل شوری: 1). بر پایه همین نظریه، خاورشناسان نیز آرایی مطرح کرده‌اند. مثلا، هانس بوئر که آغاز هر سوره را نشانه محتوای آن می‌داند «حم» را ملخص واژه «جهنم» دانسته است، زیرا بنابه گفته او، حرف «ح» در کتابت عربی گاهی با حرف «ج» اشتباه می‌شود. هرچند خود او نیز به این قبیل تفسیرها به دیده شک نگریسته است (رجوع کنید به بلاشر، ص 149، پانویس 201).درباره فضیلت حوامیم و آثار و پاداشهای تلاوت این سوره‌ها، احادیثی در منابع روایی و تفاسیر آمده است. از جمله اینکه از حوامیم با اوصافی نظیر میوه قرآن، عروسهای قرآن و باغی از باغهای بهشت یاد شده است (برای نمونه رجوع کنید به طبرسی، ج 8، ص 797ـ798؛ ابوالفتوح رازی، ج 17، ص 1ـ2؛ سیوطی، 1421، ج 7، ص 232ـ233؛ مجلسی، ج 89، ص 301ـ 302؛ آقانجفی، ص 113).منابع: محمدتقی‌بن محمدباقر آقانجفی، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن کریم، بمبئی 1299، چاپ افست تهران 1345ش؛ ابن‌بابویه، معانی‌الاخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم 1361ش؛ ابن‌قتیبه، تفسیر غریب‌القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره 1378/1958؛ ابوالفتوح رازی، روض‌الجِنان و روح‌الجَنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛ اسماعیل‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطا، قاهره 1376، چاپ افست بیروت 1407؛ محمدبن محمد زَبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت 1414/1994؛ محمدبن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت 1408/1988؛ عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، ]قاهره 1967[، چاپ افست قم 1363ش؛ همو، تناسق الدرر فی تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت 1408/1987؛ همو، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت 1421/2001؛ همو، سعید شرتونی، اقرب الموارد فی فُصح العربیة و الشوارد، قم 1403؛ طباطبائی؛ طبرسی؛ محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، ]بی‌تا.[؛ مجلسی؛ مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبة الخانجی، 1392/1972؛ احمدبن محمد میبدی، کشف‌الاسرار و عدة‌الابرار، چاپ علی‌اصغر حکمت، تهران 1361ش؛Regis Blachere, Introduction au Coran, Paris 1977.
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 14
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده