چِفْتْلِک، واژهای معمول برای زمینِ مزروعی در زبان ترکی است اما در عهد عثمانی، این واژه ابتدا بر واحد معینی از زمین کشاورزی در نظامِ زمینداری و بعدها بر املاک بزرگ اطلاق میشد.این واژه از دو بخش ساخته شده است: چفت که از جُفت فارسی گرفته شده، و پسوند ترکی لِک. عقیده بر آن است که چفتلک در اصل مقدار زمینی بوده که میشده است آن را با دو گاو نر شخم زد. چفت و چفتلک به صورت مترادف به کار میرفتند. در نواحی اسلاونشین حکومت عثمانی، اغلب واژه بَشْتِینه بهجای واژه چفتلک بهکار میرفت. در نظام زمینداری عثمانی، در طول دورهای که در آن سازمان تیمار* متداول گردید، چفتلک واژهای بود که بر یک ملکِ مزروعی شامل 60، 80 یا 150 دونوم (هر دونوم تقریبآ معادل هزار مترمربع) اطلاق میشد. این اندازه برحسب حاصلخیزی زمین متفاوت بود رجوع کنید به ] اینالجق ، 2002، ص174ـ 175؛ الدولةالعثمانیة، ج2، ص 643[. چفتلک واحد ارضی پایهای بود که در کلیه اَشکالِ زمینداری (میری، وقف و مُلک یا مالکانه) بهکار میرفت، هرچند از جنبه قانونی، انواع چفتلک براساس نوعِ اجارهداری فرق میکرد ]برای نمونه رجوع کنید به اوزون چارشیلی، 1988الف، ص 159[.چفتلکهایی که رعایای مسلمان و مسیحی، از طریقِ تاپو ]=حکمی که با آن یک ساکن عثمانی حق تصرف خود را بر زمین اثبات میکرد[ در اختیار میگرفتند و برای آنها مالیات عُشر و چفتْ رسمی* به مالکانِ زمین میپرداختند رجوع کنید به ] الدولة العثمانیة، ج 1، ص 639ـ640، 642ـ 643[، به مراتب بخش بزرگتری از زمینهای کشاورزی را دربرمیگرفت. بنابر قانون، تقسیم چفتلکها مجاز نبود، چرا که در چنین وضعی ــبراساس فتوای ابوالسعود* ]فقیه و شیخالاسلام مشهور حنفی، متوفی 982[ــ مالیاتهای وضع شده بر یک چفتلک را نمیشد به صورت یکجا جمعآوری کرد. گو اینکه در واقع، در جریان مَساحیها و ممیزیهای اراضی (تَحریر*)، معلوم شد که بسیاری از چفتلکها بهسبب تقسیمبندی از صورتِ اولیه خود خارج گردیدهاند و دیگر چفت رسمی جمعآوری نشده است. برای حفظ چفتلک ــکه برای نظام زمینداریِ آن عصر ضروری بود و نیز اساسِ مالیاتهای ارضی و خانواری را در این منطقه، حتی در دوران پیش از عثمانی، تشکیل میدادــ فرمانی صادر گردید مبنی بر اینکه اگر معلوم شود زمینی که در دفتر*ها به عنوان چفتلک به ثبت رسیده، میان چند نفر تقسیم شده است، باید آن را به وضع اولیهاش برگرداند و اگر رعیتی که چفتلک را در اختیار دارد بمیرد و چند پسر داشته باشد، آنان باید بهطور جمعی (مُشاعی) آن را در اختیار بگیرند ]برای اطلاع بیشتر درباره چفتلکهای رعایا رجوع کنید به پاکالین، ج 1، ص 364ـ366؛ اوزون چارشیلی، 1988الف، ص 154، 157، 159[.علاوه بر چفتلکهای رعیتی، چفتلک دیگری نیز وجود داشت که آن را میتوان چفتلک نظامی نامید که، برخلاف چفتلک قبلی، مستقیمآ در اختیار ارتش بود. در این مقوله، چفتلکهای خاصه تیمارداران و چفتلکهای یایا، مُسَلَّم، دوغانْجی و مانند آنها، در سازمانهای نظامی درخور ذکرند [رجوع کنید به پاکالین، ج 1، ص 367[. ویژگی مشترک این چفتلک آن بود که وابسته به مالیاتهای دهقانی نبود، در حالی که تیمارداران از چفتلکهای خاصه ــکه قِلِچیری نیز نام داشتندــ تحت نظامِ مُزارعه، اورتاقْجیلِق یا مُقاطَعه*، بهرهبرداری میکردند. چفتلک یایا و مسلّم را، بنابر قانون، خودِ یایاها و مسلّمها زیرکشت میبردند رجوع کنید به ]اوزون چارشیلی، 1988ب، ص 106[. این چفتلکها نباید از صورت اولیهشان خارج میشدند و معمولا آنها را با نام مالکانِ اولیهشان میخواندند، نظیر محمدیری، علییری و از این قبیل. نظامیان میکوشیدند تا زمینهای کشاورزی رعایا را بهطورِ غیرقانونی به چفتلکهای خاصه خود بیفزایند، اما در قرن دهم، حکومت بیشترِ چفتلکهای نظامی را به چفتلکهای رعیتی بدل ساخت و آنها را در شمار تیمارها قلمداد کرد. در مورد چفتلکهای خاصه در بوسنی، دلیلی که برای تبدیل آنها در 936/1530 اقامه شد آن بود که این زمینها کشت نشده باقی ماندهاند.چفتلکهای زمینهای وقف، مُلک ]= مِلک[ یا مالکانه از لحاظ اندازه مانند دیگر چفتلکها بودند و معمولا آنها را رعایا به زیر کشت میبردند رجوع کنید به ] اوزون چارشیلی، 1988الف، ص 159[. در دوره حکومت بایزید اول ]791ـ 805[، محمد دوم ] 855 ـ 886[ و نیز حکومت سلاطین قرن دهم، باز هم بخش عظیمی از این چفتلکها در زمره تیمارها قرار داده شد. مثلا، در 947 در اِرزِنجان هر زاویه تحت نظارتِ یک شیخ، یک چفتلک به حساب میآمد و بقیه زمین میان تیمارها تقسیم میشد.در اوایل قرن هشتم و در قرن نهم، سلاطین عثمانی همه روستاها یا تیمارهای بزرگ را به عنوان چفتلک به اشخاص متنفذ بخشیدند. در چنین مواردی دیگر چفتلک بهمثابه مقدار زمین نبود، بلکه املاک شخصی بود که سلطان اعطا کرده بود. مثلا، در دفتر پاشا سَنْجَقی به تاریخ 859، اسامی شماری از مردم، از جمله محمد شِروانی (پزشک دربار) و سیدی احمد (لله سلطان)، وجود دارد که تیمارهایی را به عنوان چفتلک (بر وجه چفتلک) در اختیار داشتند. این قبیل اراضی وسیع گاهی مُلک (بر وجه مُلکیت) به حساب میآمدند. مالکانِ این چفتلکها، که معمولا در شهرها سکونت داشتند، عایدات آنها را در برابر مبلغی که «مقاطعه» نامیده میشد، واگذار میکردند. معمولا از مالکِ چفتلک خواسته میشد تا یک سرباز اِشْکَنْجی را برای ارتش سلطان تجهیز و تأمین کند.حتی در این دوره آغازین، برخی زمینهای تازه فتح شده یا مزرعهها مستقیمآ به عنوان چفتلک در اختیار اعضای طبقه نظامی قرار داشتند و این افراد، بنابر قانون، مبلغی را، که آنهم مقاطعه خوانده میشد، به حکومت میپرداختند؛ از اینرو، این چفتلکها را «مقاطعهلی چفتلک» نیز مینامیدند. چفتلکهایی که در آناطولی مرکزی و شمالی، با عناوین مالکانه یا یوْرد، در اختیار خاندانهای اشرافی پیش از عثمانی بودند، با تعهد به تأمین یک اشکنجی از همان موقعیت برخوردار میشدند. چفتلکهایی که نظامیان آنها را در زمینهای غیرمزروعی فتح میکردند تنها موظف به پرداخت مالیاتِ عُشر بودند. در اواخر قرن دهم شمار این چفتلکها، که در اختیار ینیچریها بود، به سرعت افزایش یافت، اما در کل در این قرن تمایل بر آن بود که همه اقسامِ چفتلکهای نظامی به چفتلکهای رعیتی مبدل گردد، به طوری که مالیاتِ رعیتی جزو تیمارها لحاظ شود ]درباره چفتلکهای نظامی رجوع کنید به پاکالین، ج 1، ص 367[.با اضمحلال نظامِ تیمار، این روند تکامل و توسعه دگرگون شد. در دوره آشفتگی بین سالهای 1003 تا 1018 و پس از آن، بخش بزرگی از چفتلکهای رعیتی به چنگ قاپیقولی و مقربان دربار افتاد و رسمهای قدیمی، مثل مالکیتِ تیمارها به عنوان چفتلک، ملک یا مقاطعهلی چفتلک در این زمان شیوع یافت. به علاوه، در همان دوره که رعایا یکباره زمینهای خود را رها کردند و در سراسر آناطولی پراکنده شدند (این جریان در تاریخ عثمانی فرار بزرگ نامیده میشود)، ینیچریها و دیگران از طریق تاپو چفتلکهای رعایا را در اختیار گرفتند. با این حال تمرکز و تجمیعِ چفتلکها در دست اعیان*، ثروتمندان و متنفذانِ ایالات عمدتآ به سبب نظام مقاطعه بود. این امر نیز رسمی قدیمی بود، اما در این زمان با برهم خوردنِ نظامِ تیمار، اراضیِ تیمار به صورتِ فزایندهای به عنوان مقاطعه، به خواص ــکه بالاترین قیمت را پیشنهاد میکردندــ اجاره داده میشد. با این حال، در واقع به سبب سوءاستفادههای مدیریتی، افراد متنفذ موفق شدند این اراضی را در اختیار بگیرند. «آغاها» و اعیانی که مقاطعههای عظیم (چفتلکها) را در اختیار داشتند، بهویژه در قرن دوازدهم در سراسر قلمرو عثمانی یافت میشدند. نِجاتی، نویسنده قرن دوازدهم، شِکوه کرده که بسیاری از تیمارها به تصرفِ اعیان و اهل عُرف (کارگزارانِ) ایالات درآمده است (رجوع کنید به کتابخانه سلیمانیه، مجموعه اسعد افندی، ش 2278، گ 43). در این قرن، قدرت اعیان بزرگ بر این اراضیِ مقاطعهای استوار بود و از این دوره به بعد واژه چفتلک برای دلالت بر املاک بزرگ خصوصی بهکار برده میشد. تلاش برای انحلال این چفتلک در دوره تنظیمات توفیق چندانی نداشت و این امر زمینهساز شورشهای دهقانی در حوزه بالکان در قرن سیزدهم شد. در زمان حکومت جمهوری ترکیه، قانونی در 1324ش/1945 به تصویب رسید (و در 1329ش/1950 اصلاح شد) که براساس آن املاک وسیع باید میان دهقانان نیازمند زمین تقسیم میشد.منابع : خلیل اینالجق، تاریخالدولة العثمانیة من النشوء الی الانحدار، ترجمة محمد م. ارناؤوط، بیروت 2002؛ الدولة العثمانیة: تاریخ و حضارة، نقله الی العربیة صالح سعداوی، استانبول: مرکزالابحاث للتاریخ و الفنون و الثقافة الاسلامیة، 1999؛Omer Lutfi Barkan, XV ve XVI ncι asιrlarda Osmanli Imparatorlugunda zirai ekonominin hukuki ve malι esaslari: Kanunlar I, I(stanbul 1943; idem, "Turk toprak hukuku tarihinde tanzimat", in Tanzimat, I(stanbul 1940, 321-421; Halil Inalcik, "Land problems in Turkish history", The Muslim world, XIV (1955), 221-228; idem, "Osmanlilarda raiyyet rusumu", Belleten, 92 (1959), 575-608; idem, Tanzimat ve Bulgar meselesi, Ankara 1943; I(A, s.v. "Ciftlik" (by O. Lutfi Barkan); Mehmet Zeki Pakalin, Osmanli tarih deyimleri ve terimleri So zlu g, I(stanbul 1971-1972; Ismail Hakki Uzuncarsili, Osmanli devleti teskilatina medhal, Ankara 1988a; idem, Osmanli devletinin merkez ve bahriye teskilati, Ankara 1988b.