چَغانه، نام دو نوع ساز، یکی زهی (رشتهای) و دیگری کوبهای. با آنکه نام چغانه در اشعار قدیم فارسی بسیار آمده (برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، ص 95؛ منوچهری، ص 59؛ ناصرخسرو، ص 549، 552، 554؛ سنایی، ص 1013)، در آثار مکتوب درباره موسیقی در دورههای گوناگون اسلامی، به آن اشاره نشده، از اینرو دانستههای ما درباره این ساز مبتنی و منحصر است بر نقوش یکی دو ظرفِ بر جای مانده از دوره ساسانی و تحقیقات میدانی.چغانههای ضربی یا کوبهای. این نوع از چغانهها شکلهای متنوعی داشتهاند. یک گونه آن، که نقش آن بر کاسه سیمینِ عصر ساسانی بهچشم میخورد، از دو باریکه چوب منعطف ساخته شده که مانند اَنبُر انتهای آنها به هم متصل است. نوازنده انگشت اشاره را درون شکافِ انتهاییِ ساز قرار میداده و سپس آنرا یکباره از لای شکاف خارج میکرده، آنگاه در نتیجه برخورد دو سرِ مدورِ آن دو چوب، که گاه زنگها و زنگولههایی هم به آنها بسته بوده، صدای ساز بلند میشده است (فروغ، ص 121؛ ملّاح، ص239ـ242).این نوع از چغانهها شکل دیگری نیز داشتند. بدینترتیب که داخل یک کره میان تهی از کدو، چوب یا فلز، سنگریزهها، مهرهها و جز اینها میریختند و دستهای نیز بدان متصل میکردند که با گرفتندسته و تکاندادن آن، صدای ساز، که حاصلِ برخورد اجزای داخل کره باهم و نیز با دیواره کره بوده، ایجاد میشده است. میتوان «ماراکا» را، که امروزه در موسیقی جاز از آن استفاده میشود، از رده این ساز بهحساب آورد (رجوع کنید به ملّاح، ص 239).براساس گزارش کوتاهی به شماره 6377 به تاریخ 19آبان 1349 از بایگانی رادیو استان فارس، یکی دیگر از اَشکالِ ساخت چغانهها چنان بود که چهار کره چوبی را، که هر کدام چهار برش خورده بودند، دو به دو تقریبآ روبهروی هم در امتداد چوبی متصل میکردند و قسمت پایین چوب را که در حکم دسته آن بود تکان میدادند تا صدای چغانه شنیده شود (همان، ص 242). ظاهراً این کرههای چهارگانه نیز حاوی اشیای ریزی بودند که از برخوردشان صدا برمیخاست.چغانه زهی یا رشتهای. این نوع چغانه شبیه قانون بوده است و حتی به گفته برهان (ذیل واژه) برخی چغانه را همان قانون دانستهاند. چغانهنواز، مانند نوازنده قانون، حلقهای به دو انگشت اشاره خود میکرده و تیغهای فلزی یا کائوچویی زیر این قطعه میگذاشته و بر تارها زخمه میزده است (ملّاح، همانجا).منابع : محمدحسینبن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معین، تهران 1361ش؛ مجدودبن آدم سنایی، دیوان، چاپ مدرسرضوی، تهران 1380ش؛ علیبنجولوغ فرخی سیستانی، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1371ش؛ مهدی فروغ، مداومت در اصول موسیقی ایران: نفوذ علمی و عملی موسیقی ایران در کشورهای دیگر، تهران 1354ش؛ حسینعلی ملّاح، فرهنگ سازها، تهران 1376ش، احمدبن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1347ش؛ ناصر خسرو، دیوان، چاپ مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران 1378ش.